تاریخ

سفیر پیامبر (ص) در بحرین

 

   منذر بن ساوی حاکم بحرین و پیرو آئین مجوس بود[1].در مورد اینکه پیامبر (ص) درچه سالی نامه را به منذر فرستاده میان مورخان اختلاف نظر وجود دارد ، ولی به احتمال قوی ، تعدادی از نامه های پیامبر به او قبل از سال هفتم هجری بوده و آن نامه که درآن، منذر به اسلام آوردن فرا خوانده شده و یا مسئولیت جمع آوری جزیه  بر عهده او گذاشته شده ، همزمان با سایر نامه های پیامبر به سران جهان به نگارش درآمده است.[2]

  سیره نویسان گزارش داده اند که سفیر پیامبر «علاء بن حضرمی» در پی رساندن نامه از پیامبر (ص) به منذر ،خطاب به اوچنین می گوید : ای منذر شما درامور دنیوی از هوش و زرنگی بالایی برخورداری ، مواظب باش که در امور مربوط به آخرت کوتاهی نکنی ،(ای منذر، بدان که) مجوسیت ، بدترین آئین است ؛ زیرادر آن با محارم رابطه زناشویی بر قرار می شود و گوشت مردار می خورند ،و( منذر را مخاطب قرار می دهد و می گوید:)در دنیا به پرستش آتشی اشتغال دارید که در قیامت درآن افكنده خواهيدشد،(ای منذر) شما که انسان فهمیده ای هستی ، به نظر شما آیا شایسته نیست از کسی که در طول زندگی دروغی از او سرنزده است، پیروی کنیم ؟آیاعقل حکم نمی کند که به انسان های امین ، اطمینان کنیم ؟ پس بدان که این مرد ، پیامبر خداست ، به خدا سوگند،هیچ عاقلی نمی گوید،ای کاش پیامبر به آنچه نهی می کند،دستور می داد،ویاازآنچه دستورداده، نهی می کرد .

  منذر در پاسخ سفیر فهمیده اسلام،گفت:من در آئین مجوس ، اندیشیده ام و نتیجه ای که گرفته ام این است که مجوسیت فقط کاربرد دنیوی دارد ولی آئین شما باعث سعادت دنیا و آخرت می شود … من تا دیروز از این تعجب می کردم که عده ای به آئین اسلام گرایش پیدا می کنند ، ولی امروز از این در تعجبم که چرا برخی از مردم از این آئین آسمانی گریزانند[3] .

  نامبرده پس از خواندن نامه پیامبر و مذاکراتي که با سفیر آن حضرت داشت ، مسلمان شد و مراتب را طی نامه ای به شرح زیر به اطلاع رسول خدا رساند:به رسول خدا ، باری ای رسول خدا ،من نامه ات را بر مردم بحرین خواندم و در پاسخ ، برخی از آنان اسلام را پذیرفته و بدان درآمده و برخی نیزازآن روی برتافته اند درسرزمین من یهودیان و مجوسیان نیز هستند ، فرمان خود را در این باره صادرفرمائيد[4].

  رسول خدا(ص) در پاسخ ،نامه ای بدین شرح نوشت:بسم الله الرحمن الرحیم. از محمد رسول خدابه منذر بن ساوی، سلام بر تو .من در مقابل تو خداوندی را ستایش می کنم که خدایی جزاو نیست و گواهی می دهم که خدایی جز الله نیست و محمد بنده خدا و فرستاده اوست ،باری خدا را به تو یاد آور می شوم که  هر کس خیر بخواهد ، برای خویش خیرخواهی کرده است،وهر کس از فرستادگان من فرمان برد و از دستور ات آنان پیروی کند مرا فرمان برده است و هرکس نیز خیر خواه آنان باشدخیرخواهی مرا کرده است، فرستادگان من ازتو سایش وتمجید کردند واینک من تو را شفیع قوم خود قرار  می دهم ؛ پس هر که را مسلمانان با او مصالحه کرده اند توبه همان حال بگذار و از گناهان در گذر، تا هر زمان نیکو کار و درستکار باشید ، تو را از کارت برکنار نخواهم کرد و هر کس نیز در دیار تو بردین یهودی وآئین مجوس بماند ، باید جزیه پرداخت کند[5].

  اين نامه نشان می دهد که ابن ساوی دعوت رسول خدا به اسلام را پذیرفته است و همچینین از نامه بر می آید که پیامبر(ص) منذر بن ساوی را پس از پذیرش اسلام در مسئولیت خود باقی گذاشته است و کسی از بزرگان اصحاب را به جای او انتصاب نفرمود ، هدف از این کار پیامبر (ص) این بود که مردم احساس نکنند که بیگانه ای بر امور آنها مسلط شده است و این کار حکیمانه پیامبر باعث شد که احساس کنند فرمانروایی که از طرف پیامبر بر آنان حکم  می کند از خودآنهاست وازآنجاكه منذرازروحيات مردم بحرين آگاهي داشت ومي توانست امور آنان را با شیوه هایی که برای مردم آشنا وپذیرفتنی است اداره کند ، او شایسته ترین فرد برای این مسئولیت بود .

 

رسول رسولی کیا

 

منابع :

1 ابن الأثير،الکامل فی التاریخ ج 2، ص 358.

  1. همان.
  2. علي بن برهان الدين الحلبي، السیرة الحلبیه ، ج 3 ، ص 284 .
  3. همان؛محمدابوزهره ، خاتم پیامبران ، ج 3، ص 246 .
  4. همان؛ المبارکفوری ، الرحیق المختوم ، ص 327 .
  5. جعفر سبحانی ، فروغ ابدیت ، ج 2 ، ص 431 .
نمایش بیشتر

رسول رسولی کیا

@نویسنده و مترجم @ آذزبایجان غربی - مهاباد @ شغل : دبیر آموزش و پرورش

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا