خانواده

صفای دل (تزکیه)

با امواج تمدن پوشالی و پوچی که بشر را به حاشیه نابودی می کشاند و او را پست و سست و دامنگیر  شهوات و اشباع غرایز حیوانی در زمین می گرداند ، جهانی در این گرداب افتاده است که دستش را برای نجات به سوی امتی که منادی وسطیت یا همان میانه روی است دراز می کند تا او را با ریسمان محکم الهی به ساحل امنیت و آرامش  و مسیر تعادل و توازن برساند و آنگاه این امت نجات یافته را که می بینیم ، گروهی را متأثر  از امواج سهمگین شهوات و گروهی را، راحت طلب و خوشگذران می یابیم.

اما اراده خداوند برای این امت نجات یافته خیر و برکتی ابدی است که گروهی از آنها  ، دادیار و مجاهدان ، دین باشند و نیاز این گروه فهم دقیق و موشکافانه ای برای بدوش کشیدن این مسئولیت  ، که خداوند می خواهد  سعادت و خوشبختی را به این افراد به سایر انسانها برساند .

این شروع مسئولیت برنامه ای واحد است و آن تزکیه و اصلاح و پرورش نفس است و این تزکیه شرط حرکت و تغییر جامعه به طرف خیر و صلاح می باشد.

باشنیدن کلمه تزکیه ، بی درنگ در ذهن بیشتر افراد مجموعه ای از اذکار  و  اوراد  و خلوت و گوشه نشینی تداعی  می شود و گویا  تزکیه کار افرادی است که در گوشه عزلت نشسته و به مدت معینی مشغول  به تزکیه  می باشند.واین به خاطر فهم اشتباهی بوده که در طول تاریخ  حاکم بر جوامع اسلامی بوده است و فرقه های مختلفی با رهبانیت و گوشه گیری از زندگانی دنیا، ادعای تزکیه نموده اند و حتی در کتاب های مختلفی نیز چنین اندیشه ای را بر معنای تزکیه تحمیل کرده اند و یا به عبارتی دیگر  تزکیه را به معنای تخلیه و پاک کردن درون از بعضی  صفات نکوهیده دانسته اند ، که البته این معنا نیز مستقیماً  نمی تواند معنای وسیع تزکیه را در گیرد، بلکه به دنبال تزکیه این عمل (پاک شدن) نیز ، تحقق پیدا  خواهد کرد .

تزکیه از نظر لغوی:

از ریشه  زکات  گرفته  شده و به معنای   نمو ، رشد، برکت و پاکی و اصلاح  آمده و فعل آن از ریشه (زکا،یزکو)  می باشد.

بنابر این تزکیه یک مصدر متعدی است و معنای  آن پاکی و اصلاح و پرورش نفس است و عملی است که منجر به برکت و زیادی و پرورش می گردد و فعل آن  زکی  ، یزکی،  نیز می تواند باشد .

تعریف علما از تزکیه:

ابوالحسن ندوی :

“علمی که وظیفه  آن  اصلاح و تربیت نفس       و آراستن  آن به فضایل شرعی و پاک گرداندن درون از رذایل اخلاقی را به عهده دارد و انسان را به قله ایمان و رسیدن به درجه احسان و مزین نمودن اخلاق به خلق و خوی نبوی فرا می خواند و فرد را به تبعیت از پیامبر صلی الله علیه و سلم  در ویژگیهای درونی متوجه می سازد .در یک جمله تزکیه رشد ، احسان و فقه باطن می باشد .”

سعید خوی :

“پاک گردانیدن نفس از امراض و آفات و دست یافتن به مقامات معنوی و آراستن نفس به اسما و صفات پسندیده است و در کل تزکیه عبارتند از  تطهر  (پاک گرداندن )، تحقق (دست یافتن )،تخلق(آراستن ). “

جایگاه تزکیه در اسلام

تزکیه مساله ای عارضی در اسلام نیست که بتوان به سادگی از آن  سهل انگاری نمود بلکه رکن اصلی از ارکان آن به حساب می آید و بخش مهی در تعالیم  اسلام را به خود اختصاص داده است .

برای بیان جایگاه و اهمیت آن از دیدگاه اسلام همین کافی است که خداوند فرستادن پیامبرش حضرت محمد صلی الله علیه وسلم را به خلاصه گردانیده و  وظیفه  اصلی او به شمار  می آورد.

در سوره شمس آیه ۹و۱۰

فلاح و رستگاری  را  تزکیه و رفتن به سوی رشد دانسته و خسران و ناکام را غفلت و بی توجهی به آن می داند،

(قد افلح من زکاها * وقد خاب من دساها)

“کسی رستگار و کامیاب می گردد که نفس خویشتن پنهان بدارد و بپوشاند”

باتوجه به مجموعه ای از آیات قرآن کریم معلوم می شود که هدف تمامی انبیاء  تزکیه بشریت بوده است ، پیداست که نهادینه کردن این صفات نیکو و به اصطلاح قرآن خلق ،  امری نیست که خاص افراد معدودی از جامعه باشد و یا بتوان در مدت زمان کمی تحقق پیدا کنند .تزکیه برای تمامی بندگان و تمرینی برای سرتاسر زندگانی آنها  می باشد.

پیامبران که برگزیدگان مخلوقات الهی هستند و با وجود اینکه خداوند سبحان عقل و بینش کاملی را به آنها عطا کرده بود به آنها  امر فرمود  که قبل از رفتن به میان مردم ، باید خود را مزکی و پاک گردانند .

(یا ایها  المزمل * قم اللیل الا  قلیلا * …)

در واقع تزکیه  نفس سلاح مهمی برای رویارویی  با طاغوتیان  می باشد  و وارث انبیاء  شدن در مسیر دعوت کاری بس بزرگ است که فقط از صاحبان اراده های راسخ بر می آید که آستینها را بالا زده باشند و این مهم تحقق نمی یابد مگر عمل بر آنچه  که خداوند بر پیامبرانش واجب کرده و آن آراستن به رنگ تزکیه و قرب الهی است.

همانطور که بیان شد ، تزکیه به معنای رشد و نمو به این معنا که فرد با رشد دادن و نمو بخشیدن به صفات پسندیده از قبیل : صداقت و شجاعت و صبر و امانت و وفای به عهد و توکل و ….و نهادینه کردن این صفات به گونه ای که جزئی از شخصیت وی گردد و به هیچ وجه و در هیچ شرایطی و حتی با خواست و اراده فرد نیز، از وی جدا نشود و برعکس صفات زشت و نکوهیده مانند : جزع و فزع،  ترس و دروغ ،خیانت در امانت ، غیبت و …در فرد ظهور پیدا نکند و یا به عبارتی صفات نیکو ملکه وجودی شخص گردند و مجموعه این اخلاق زیبا در فرد تجلی پیدا کند . 

و در آخر:

باشد که همیشه خدا را شاهد بر اعمال خود بدانیم و همیشه قیامت را به یاد داشته باشیم و خود را برای آن آماده  کرده و مراحل سلوک به طرف خداوند را با همت و عزمی راسخ بپیماییم و با انجام سنتها و نوافل به خداوند تقرب جوییم از جمله نماز شب و سه روز روزه در هر ماه و ذکر قلبی و زبانی الله متعال و همچنین خواندن ماثورات در همه حالات و نیز تلاوت قرآن کریم با درک و فهم عمیق.

تدوین و تهیه: بیان عزیزی /پاوه

نمایش بیشتر

بیان عزیزی

استان کرمانشاه - پاوه مترجم - نویسنده

نوشته های مشابه

یک نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا