نویسنده : محمد احمد راشد
تمام مباحث فقهی که دکترقرضاوی بدان پرداخته است، براساس منهج “وسطیت” است كه آن را شعار و عنوان فقه خود قرار داده و مقاصد شرعی را بدون سختي و مشقت برای مسلمان محقق مي سازد.
قرضاوي اعلان ميكند: مذهبش مذهب ” اعتدال و میانه روی ” یا همان منهج ” توازن و تعادل ” است؛ منهجي كه تابع نصوص قرآن و سنت است و مراعات مقاصد و اهداف شریعت اسلامی را می کند، بطوری که در این منهج؛ مسائل کلی با جزئی، نصوص قطعی با ظنی در تعارض هم قرار نمیگیرند و مصالح و منافع بشر را بگونهاي در نظر خواهد گرفت که با نص صحیح و ثابت و با ادله صریح و قاطع و با اصول و قواعد مورد اجماع در تناقص نباشد ؛ وي به نحو احسن بین احکام شرعی و مقتضیات روز ارتباط بر قرار ساخته است.
منهج اعتدال و میانه روی:
نگرشی صحیح و سالم است که جامعه و امت اسلامی ما بیش از هر چیزی ديگري به آن نیازمند است و با این بیان زیبا (( كذلك جعلناكم أمة وسطا: بی گمان شما را ملتی میانه رو قرار داده ايم )) [2] میانه روی دین اسلام را در بین تمام ادیان دیگر و میانه روی امت اسلام را در بین تمام ملت های دیگر و میانهروی اهل سنت و فرقه ناجیه را در بین فرق و مذاهبي كه از مسیر صراط المستقیم، به راه افراط و تفریط رفتهاند، آشکار میسازد.
منهج اعتدال و میانهروی منهج اهل علم و اهل تقوی و اهل اعتدال است ؛ زيرا علم، بازدارنده حکم به جهل است ، تقوی، بازدارنده حکم به هوای نفس است.
اعتدال، بازدرنده حکم به افراط و تفریط است.
بنابر اين؛ کسانی که فتوا میدهند و به نام شرع و دين اسلام سخن میگویند ، لازم است داراي اين سه ويژگي فوق باشند.
منهج اعتدال و میانه روی؛ منهج شرع صحیح (دین اسلام) است که بایستی آن را توسعه و گسترش داد ؛ ( بدون شك در این منهج، اختلاف آراي اجتهادی، فقه را غنیتر و آن را توسعه و بسط ميدهد ؛ زیرا هریک از آراء مجتهدان مستند به ادله و اسناد شرعی هستند و از عقل و اندیشههای ناب و بزرگ ، تراوش یافتهاند كه با آن اجتهاد و استنباط، قیاس و استحسان، توازن و ترجیح انجام میگیرد و اصول و قواعد وضع ميشود و انواع مسائل و فروعیات مختلف و متعدد شرعی استخراج میگردد.
با تعدد اختلاف آراء و تنوع راه ها، ثروت فقهی و تشریعی، بیشتر و وسیعتر می شود و با آن مدارس و مذاهب مختلفی، از مدرسه حدیث و روایت گرفته تا مدرسه رأی و درایت و از مدرسه سطحی و ظاهرنگری گرفته تا منهج اعتدال و میانه روی بوجود میآید. در اين ميان ، منهج اعتدال و میانهروی؛ آن رأي و نظري كه از همه بهتر و نيكوتر است را انتخاب ميكند و بنا به ادله اجتهادی، از نقاط ضعف هر مذهبي اجتناب میورزد و نسبت به قول و نظر هر امام و مجتهدی بی تعصب است .
وسطتیت یا نگرش میانهروانه ؛ نگرشی نیست که تنها از روی احساس و عواطف بدان روي آورد و بس، بلکه این منهج؛ بهترین آراء موجود در گنجینه فقهی را که میراث و برجامانده مناهج متنوع فقهی است، بر میگزیند.
به عبارت دیگر: این منهج در طول تاریخ ،نسل به نسل از فهم و اندیشههای علماء و فقهاء برجسته امت اسلام برگرفته شده است و از سرزمین حجاز به شام و عراق و مصر سپس به خراسان و ماوراءالنهر انتقال یافته و به مغرب و اندلس بازگشته است و از این اندیشه ای ناب، بهترین و عملیترین و زیباترین ديدگاه و نظر را گلچین نموده و به رأی و استنباط و ابداع و اجتهادات پرداخته و آن را در یک مجموع واحد و کامل ارائه میدهد.
از اين رو؛ من نیز منهج اعتدل و میانهروی را براي خود برگزيدهام و در این راستا متابع شیخ قرضاوی را به عنوان با ارزش ترین منهج تقدیم مينمايم.
دکتر قرضاوی به تبعیت از منهج وسط و ميانهروي که در آن توازن و اعتدال تجلی میکند و از هر افراط و تفریطی بدور است، تأکید زیادی دارد و آن را منهج و حرکتی قرار داده که در انتخاب آن راه صحیح را پیموده است، زیرا منهج وسطیت منهجي بسیار نیکو و عالی است.
از دیگر ویژگیهای این منهج این است که ( از قطعیت در مسائل اجتهادی مورد اختلاف، كه از آن دو یا چند رأی متفاوت برداشت میشود، اجتناب میورزد و در چنین مواردی، دیدگاه دیگران را محترم شمرده و آن را مردود نمی شمارد ؛ زيرا علماء ما بر این اصل بسيار تأکید ميكنند که هیچ مجتهدی در مسائل اجتهادی حق انکار یا رد مجتهد دیگری را ندارد و هیچ مقلدی هم حق ندارد مقلد دیگری را بر بتطل بداند ؛ بلکه انکار یا نفی یکدیگر در چنین مواردی جز نادانی چيز ديگري نيست. )[6]
از خصوصیات مهم ديگر این منهج: ( اطلاع از اختلاف علماء است، تا بر اساس آن تعدد مذاهب و تنوع مآخذ و دیدگاه های مختلف شناخته و دانسته شود كه هریک از اين علماء در استنباطات خود داراي ادله و اسنادي هستند كه آن را از دریای وسیع و پهناور شریعت اسلام برگرفتهاند ؛ به همین دلیل است كه علماء ما بسیار بر این امر تأکید نمودهاند که وجوب علم به اختلاف فقهاء مانند وجوب علم به اجماع آنان است، زيرا اختلاف علماء رحمت و اجماعشان حجت است ؛ کسی که از اختلاف علماء آگاهی نداشته باشد، عالم نیست و بویی از فقه نبرده است ) [7].
پذیرفتن اصل اعتدال و میانهروی به معنای فرار از تکالیف شرعی نیست، بلکه از دید قرضاوی خروج از تکلف و تظاهر است .
ایشان در این باره می گويند: (ضد جمود و تقلید و تعصب هستم و به همان اندازه نیز ضد بیقید و بندی و تفرقهسازی و بی توجهی و سهل نگاری هستم، اين كار از طرف هر کسی باشد، فرق نميکند. آنچه که من به سوی آن فرا میخوانم و از آن دفاع میکنم منهج وسط برای ” امت وسط” است.
در حقیقت این منهج شامل هر نوع درجات اجتهادی است که در آن اجتهاد کلی و جزئی، فردی و جمعی، ترجیحی و انشائی… صورت ميگيرد ؛ البته بشرط اینکه فرد صلاحیت اجتهاد را داشته و هر فتوایی که داده مي شود در جای خود باشد و نیز متمسک به ضوابط و قواعد معتبر شرعی و بدور از غلو افراط گرایان و تفریط تفریط گرایان باشد).[8].
طاهر بن عاشور یکی از زمینه سازان منهج اعتدال و میانهروی
آنچه که باعث شده دکتر قرضاوی به شرح و تفصیل مذهب وسطیت توجه داشته باشد، زمینه سازی هایی بوده که تعداد زیادی از علماء مجدد فقه معاصر آن را فراهم ساختهاند که پرآوزهترین آنها، فقیه بزرگوار تونسی ” محمد طاهر بن عاشور ” است .
وی برای معنای” وسطیت” اصطلاح “سماحت یا رواداری ” را بکاربرده و میگوید: ( سماحت یا تسامح یعنی تعامل آسان و میانهرو است و حد وسط بین سختگیری و تساهلگری میباشد، این به معنی اعتدال و عدل و وسط است) و چیزی است که فرزانگان و عالمان دینی ما بر آن صحه گذاشتهاند و به توصیف حالات درونی و عقلی، خوب و بد آن و روابط برخی مسائل با برخی دیگر توجه داشتهاند و همگی بر این اصل متفق اند که اساس صفات برازنده و نیکو؛ همانا اعتدال و میانهروی که حد وسط بین افراط و تفریط است، میباشد؛ زیرا هر یک از (افراط و تفریط ) دعوت به سوی هوای نفس است و خداوند در بسیاری از آیات قرآن ؛ از جمله آیه ” لاتتبع الهوی فیضلک عن سبیل الله: از هوای نفس پیروی نکن که تو را از راه خدا منحرف میسازد ” ما را از آن برحذر داشته است.) [9].
حد وسط بین طرف افراط و تفریط منبع کمالات است، چنانکه خداوند در وصف امت اسلام میفرماید: ” و کذلک جعلناکم امه وسطا “.
در معنی این آیه ابوسعید خدری از حضرت رسول (ص) روایت نموده که وسط همان عدل، یعنی: میانه افراط و تفریط است ) [10].
بنابر این (تسامح ، آسان گیری مقبول و پسندیدهای است که در برابر سخت گیری و تندروی ایستادگی میکند و مقبوليتي است كه سر به ضرر و فساد نکشد ). [11].
( بی شک حکمت تسامح و مدارا در شریعت اسلام این است که خداوند این شریعت را بر اساس سرشت و فطرت انسان بنا نهاده است و فطرت انسان نیز مسیر سهل و آسان را مي پسندد و از تندی و سختگیری نفرت دارد. ” یرید الله أن یخفف عنکم و خلق الانسان ضعیفا: خداوند میخواهد ( با وضع احکام سهل و ساده ) کار را بر ما آسان كند و انسان ضعیف آفریده شده است .”
اراده خداوند بر این بوده است که شریعت و قانون اسلام، قانونی جهانی و جاودان و اجرای آن در بین مردم آسان باشد و سختگیری در آن نفی گردد .) [12].
وجود تسامح و میانهروی را میتوان در فتاوای علامه بزرگ ، محمد حسنین – نائب مفتی دیار مصر سابق- ( رحمه الله) یافت .
ابو زهره ( رحمه الله) نیز در صدور فتواهایش به ویژه در زمينه احوال شخصی جانب اعتدال و میانهروی را گرفته با وجود اینکه در مسائلي كه جزء ثوابت است بسیار با صلابت و محکم ايستاده است.
از شیخ علی خفیف نیز چنین دیدگاهی نقل شده است ؛ همچنین منهج و روش شیخ عبدلله الباسط متوالی مرا شگفت زده کرده ؛ وی دربین عوام ناشناخته است ولی در میان دانشجویان رشته علوم و معارف اسلامی سرشناس و در دانشگاه الازهر از جایگاه والایی برخوردار است وجزو علمای برجسته و ممتاز بحساب میآید ؛ او در معاملات بانک اسلامی فتاوای زیادی دارد و چندین سال ریاست مجمع فتوای اداره تأمین بودجه کویت را برعهده داشته که در فتوای خود تابع مذهب وسط و میانه روی است با وجود اینکه جانب احتیاط را نیز در نظر گرفته است.
اکنون نوبت این رسیده که به تفصیل ، دیدگاه دکتر یوسف قرضاوی را در زمینه ” وسطیت در فقه ” و نیز روش وی در فقه موازنه و فقه اولویتها بیان کنیم که براستی او پیشتاز و پیشرو این معانی است و نقش به سزایی در تفهیم دعوتگر در خلال دهههای اخیر داشته است.
دکتر قرضاوی پیشوا و پیشرو منطق اعتدال و دقت در استنباط و شموليت نگری به مسائل است ؛ بسیاری از مشکلات فقهی را حل و معضلات را روشن ساخته و خلل و کاستی ها و علل و اسناد را به خوبی تشخیص داده است. در واقع ، وی ” معلم انعطاف پذیر” و ” مفسر متغیرات ” است.
اول و وسط و آخر نوشتههایش در زمینه فقه دعوت، کاملا با هم مرتبط و هماهنگ و سنجیده به یک منطق واحد و منهجی آسانگیر است و دارای ادله و اصول و مبانی بسيار قوی ميباشد که او را در این مسیر صواب و صحیح و موفق یافتهام و بجز اندك مسائلی با وی اختلاف دیدگاه ندارم .
ادامه دارد …
ترجمه : سید شریف محمودیان