تاریخ

متحد باشید و متفرق نگردید(داستانی)

دو برادر با محبت و یکدلی کامل در مزرعه ا­شان زندگی می کردند..

با هم می­ کاشتند و با هم برداشت می­ کردند .. همه چیز در بین آن ها مشترک بود … تا این ­که روزی فرا رسید که در میان آنان اختلاف شعله­ ور شد..

قضیه از سوء تفاهمی شروع شد.. ولی اندک اندک شکاف گشادتر شد و اختلاف شدیدتر گردید..

به دنبال آن هفته ­ها و ماه ­ها در بی خبری کامل از یکدیگر بسر بردند تا جایی که ارتباط آنان با یکدیگر قطع گردید…

یک روز مردی در خانه ­ی برادر بزرگ تر را کوبید… کوبنده ­ی در کارگر ماهری بود که به دنبال کار می ­گشت…

برادر بزرگ تر به او گفت: من کاری دارم که باید برایم انجام دهی… آیا آن طرف رودخانه را می ­بینی؟.. در آنجا برادر کوچکم زندگی می ­کند… او به من بدی و اهانت کرده است… و هر گونه روابطی از میان ما قطع شده است… به او نشان خواهم داد که من می ­توانم از او انتقام بگیرم…

به آن سنگ ها در کنار خانه بنگر .. از تو می ­خواهم با آن سنگ ها دیوار بلندی بسازی … من نمی­ خواهم یک بار دیگر او را ببینم..

کارگر جواب داد: به نظرم مقصودت را فهمیدم!…

برادر بزرگ همه وسایل لازم برای ساخت دیوار را به او داد سپس یک هفته کامل برای انجام کاری به مسافرت رفت… هنگامی که برگشت، دید که کارگر کارش را به اتمام رسانده است … اما با چیز شگفت­ انگیزی مواجه شد!…

دید که کارگرش به جای ساخت دیواری که او را از برادرش پنهان دارد، پلی را ساخته که دو طرف رودخانه را به هم وصل می­ نمود!.

در آن لحظه برادر کوچک از منزلش بیرون آمد و به سوی برادرش رفت در حالی که می ­گفت: ای وای چه برادر خوبی هستی! . .

علی رغم همه آنچه که از من دیده است باز در بین من و خود پلی درست می ­کند تا با هم در ارتباط باشیم! بی گمان من به تو افتخار می­ کنم..

در آن هنگام که دو برادر با هم در حال جشن صلح و آشتی بودند، کارگر شروع به جمع ­آوری وسایلش کرد تا خود را برای رفتن آماده کند…

اما دو برادر یک صدا به او گفتند: نرو! منتظر باش! ما برایت در نزد خود کاری پیدا کرده ­ایم.

او در جواب گفت: من دوست داشتم که با شما بمانم ولی باید به جایی بروم که بتوانم در آنجا پل ­های دیگری بسازم!

* پس شما هم سازنده ­ی پل ­های ارتباطی در بین مردم باشید.. و برحذر باشید از این که موانع و دیوارهایی را برای جدا کردن مردم از یکدیگر بسازید..

از کسانی باشید که سبب اتحاد بین مردم می­ شود و دل های آنان را به هم  پیوند می ­دهد…

رسول خدا صَلَّی ­اللّهُ عَلَیهِ وَ سَلَّمَ می ­فرماید: «ألا أُخبِرُکُم بِأفضَل من درجه الصّیام والصَّلاه والصَّدَقَهِ؟» قالوا: بلی، قال: «إصلاح ذات البینِ، وفسادُ ذاتِ البین الحالقه» » [ صحیح ابی داود: ۴۹۱۹]

آیا دوست دارید شما را از کاری که درجه­ ی آن از روزه، نماز و صدقه برتر است با خبر کنم؟ گفتند: آری دوست داریم. رسول خدا فرمود: «ایجاد و برقراری صلح و آشتی در بین مردم و [آگاه باشید که] ایجاد فساد در بین مردم تراشنده [ی دین و ایمان] است.

اوزاعی می ­گوید: هیچ گامی در نزد خداوند از گام برداشتن جهت ایجاد صلح و آشتی در بین دو نفر نیست و هرکس در بین دو نفر صلح و آشتی برقرار کند، خداوند برای او برائتی از آتش دوزخ می­ نویسد…

منبع: قولب تهوی العطاء

ترجمه: خالد ایوبی نیا

نمایش بیشتر

خالد ایوبی نیا

استان آذربایجان غربی - ارومیه مترجم - نویسنده فعال دینی و حافظ قرآن

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا