مناظره ی یک کومونیست با یک مسلمان
اشاره:
این مناظره میان یک شخص کومونیست به نام شَمال و یک شخص خداپرست بنام ماکوان صورت گرفته است.
شمال می گوید: ما کوان! به این دلخوش نباش که تبرئه شدید و هیچ حکمی برای شما صادر نشده است! چرا که شما مسلمان ها، همگی تروریست هستید!
شَمال همچنان به حرف هایش ادامه می داد و من هم با خود می گفتم، باید جوابی بسیار قانع کننده به او بدهم.
گفتم: به چه دلیل می گویید که تمام مسلمانان تروریست هستند؟
شَمال گفت: من ادعای خود را اثبات می کنم و برای آن دلیل محکم دارم! مگر ابراهیم، اسماعیل را ذبح نکرد؟! با این وجود شما می گویید که او پیامبر خداست!
به شمال گفتم در کدام کتاب نوشته شده که ابراهیم اسماعیل را ذبح کرده است؟!
گفت در قرآن!
با تعجب گفتم: آقا شمال راستی چنین چیزی در قرآن وجود دارد یا شما خودتان چنان وانمود می کنید که نسبت به ادعای خود اطلاع و آگاهی لازم را ندارید و منظورتان از ذبح شدن اسماعیل، در واقع قصد ابراهیم برای چنین کاری بوده است؟
گفت: منظورم این بود که می خواست اسماعیل را ذبح کند!
ماکوان: حالا که واقعا ابراهیم چنین کاری را انجام نداده، چه می گویی؟
گفت: هرچند چنین عملی از او سر نزد، اما در تمام قوانین، چنین عملی گناه و اشتباه است و چگونه پدر، پسر خود را ذبح می کند؟
ماکوان: باشه… شمال من سوالی می پرسم و شما هم جواب دهید و سپس شما هم هر پرسشی داشتید، بنده جواب خواهم داد، ان شاء الله.
موافقی این گونه به مباحثه مان ادامه دهیم؟
شمال: موافقم.
گفتم: آقا شمال، قُولی محکم و مردانه می خواهم.
شمال: بنده به شما قول می دهم.
ماکوان: اگر در میان قومی چنین رسم باشد که پدر، فرزندش را ذبح کند و مردی بخواهد این رسم را از بین ببرد و آن را با چیزی پسندیده عوض کند؛ آیا کار
نادرستی انجام داده است؟
شمال: خیر؛ این عمل بسیار پسندیده است.
ماکوان: آقا شمال در میان اعراب چنین رسمی وجود داشت که پدران یکی از فرزندانشان را قربانی می کردند و حتی در زمان بعثت پیامبر(ص) نیز چنین عادت زشتی در میان قریش رسم بوده است؛ گاهاً به جای ذبح پسرانشان دیه ای تعیین می کردند و در صورت انصراف از ذبح کرن یکی از پسرانشان، آن دیه -مثلاً یکصد شتر- را باید بجای آن انفاق می کردند و این مسئله حتی برای پدر پیامبر(ص) یعنی عبدالله بن مطلب نیز پیش آمد…
حضرت ابراهیم(ع) به عنوان پیشگام برای از بین بردن این رسم پلید به پا خاست و در واقع خداوند خواست از طریق وحی به چنین رسمی پایان دهد؛ چرا که پیامبران برای تغییر در اجتماع و از بین بردن جهالت ها مبعوث شده اند و سعی آنها همواره برای از میان برداشتن مفاسد و زشتی های مرسوم در اجتماع بوده است.
در واقع، نیت حضرت ابراهیم، ذبح کردن پسرش اسماعیل نبود؛ بلکه نیتش این بود که این رسم زشت شایع میان اعراب را از بین ببرد؛ چرا که پیامبران اسوه و الگوی مردم هستند و مردم از آنها سرمشق می گیرند.
شمال جان این مطلبی که گفتم برایتان روشن است؟
شمال: بله ماکوان؛ خوب متوجه حرفهایت شدم.
شمال: ماکوان؛ اجازه بده سوالی از تو بپرسم؛ آیا جهاد نکاح –اینکه عده ای از زنان و دختران را جهت بهره جویی رزمندگان مسلمان به میدان های نبرد بفرستند– مطابق شریعت اسلام است؟
ماکوان: چنین امری شرعی نیست و بنده تا بحال در کتب شرعی با چنین مقوله ای برخورد نکرده ام.
شمال: پس چرا داعش چنین کاری را انجام می دهد؟
ماکوان: چرا این سوال را از یک داعشی نمی پرسی؟! من جوابش را نمی دانم؛ تنها می گویم این کار با موازین شرعی و دینی مطابقت ندارد.
شمال: ماکوان جان اجازه هست هر سوالی که به ذهنم رسید از شما بپرسم؟
ماکوان: بله؛ اختیار دارید و بنده حاضرم به شرط این که وقت کافی و البته علم کافی در آن زمینه در اختیار داشته باشم، به صورت کتبی و یا شفاهی به سوالات شما پاسخ گویم و برای من فرقی نمی کند که چه کسی این سوال ها را می پرسد؛ خواه مسلمان باشد یا هر شخص دیگری؛ من برای پاسخگویی در خدمتم.
شمال: به امید روزهای خوب برای شما.
ماکوان: همچنین و از الله تعالی خواستارم که راه راست را نشانمان دهد.
منبع: بزاف
مترجم: ادریس اسلام نژاد
ویراستار: حسن زاده
