خانواده

ناگفته هایی در باره « چند همسری»

تعدد زوجات از نگاه مخالفان آن
اين قضيه- تعدد زوجات يا چند همسری (Polygamy) – كه اين همه به خاطر آن عليه اسلام جنجال به راه انداخته‌اند از چه قرار است؟
آيا واقعاً اسلام اجازه داده است مردان چهار همسر براي خود اختيار كنند؟! در اين صورت با توجه به تساوي نسبي تعداد زنان و مردان، مسلماً عده‌اي بي‌همسر خواهند ماند!
آيا خداوند حكيم در كتاب هدايتش، نگرانِ ارضاء نشدن برخي مردان زياده‌طلب در تك ‌همسري بوده و خواسته است دل آنان را با اين جواز راضي كند يا قضيه به گونه‌اي ديگر است؟!
به نظر مي‌رسد به جاي نقل قول اين و آن و مراجعه به متون مذهبي و فتاواي فقها و اظهار نظر متوليان دين، مستقيماً و بدون واسطه سراغ سرچشمه دین يعني سخنِ روشن خداوند در كتابش همانا قرآن برويم و بدون پيش‌داوري و تأثيرپذيري از نظريات دوست و دشمن در آن انديشه كنيم.
درست است که در قرآن سخن از چند همسري رفته است و اجازه ازدواج با چهار زن نيز داده شده است ؛ ولي بايد ديد در چه شرايطي، با چه كساني و براي چه منظوري؟!
آيا اگر پزشك جراحي براي جلوگيري از سرايت عفونت به اندام بيمار به قطع عضوي از اعضاء او اقدام كند، عمل او خيانت محسوب مي‌شود يا خدمت؟
مسئله چند همسري در همان آغاز سوره “نساء”، آيات ۲ و ۳ مطرح شده است كه آن را مورد تدبر قرار مي‌دهيم.
متن و ترجمه آیات
وَآتُواْ الْيَتَامَى أَمْوَالَهُمْ وَلاَ تَتَبَدَّلُواْ الْخَبِيثَ بِالطَّيِّبِ وَلاَ تَأْكُلُواْ أَمْوَالَهُمْ إِلَى أَمْوَالِكُمْ إِنَّهُ كَانَ حُوبًا كَبِيرًا وَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تُقْسِطُواْ فِي الْيَتَامَى فَانكِحُواْ مَا طَابَ لَكُم مِّنَ النِّسَاء مَثْنَى وَثُلاَثَ وَرُبَاعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تَعْدِلُواْ فَوَاحِدَةً أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ ذَلِكَ أَدْنَى أَلاَّ تَعُولُواْ
ترجمه و اموال يتيمان را به آنان [باز]دهيد و [مال پاك] و [مرغوب آنان ] را با [مال] ناپاك [خود] عوض نكنيد و اموال آنان را همراه با اموال خود مخوريد كه اين گناهى بزرگ است (۲) و اگر در اجراى عدالت ميان دختران يتيم بيمناكيد هر چه از زنان [ديگر] كه شما را پسند افتاد دو دو سه سه چهار چهار به زنى گيريد پس اگر بيم داريد كه به عدالت رفتار نكنيد به يك [زن آزاد] يا به آنچه [از كنيزان] مالك شده‏ايد [اكتفا كنيد] اين [خوددارى] نزديكتر است تا به ستم گراييد [و بيهوده عيال‏وار گرديد] (3)
ابتدا چند نكته‌اي را به عنوان مقدمه يادآور مي‌شويم
۱- موضوع آيات، حل مسئله سرپرستي يتيمان است، نه حل مشكل جنسي مردان زياده طلب!
توضيح آنكه يكي از معضلات پيچيده جامعه قبيلگي معاصر ظهور اسلام، در فقدان دولت مركزي و سازمان هاي حمايت كننده اجتماعي، همچون پرورشگاه، يتيم‌خانه و امثالهم، موضوع اداره زندگي زنان بيوه و فرزنداني بوده است كه سرپرست خود را در جنگ‌ها از دست مي‌دادند و اداره زندگي اين يتيمان در روزگار فقر و جهل، نياز فوري جامعه و مبرم‌ترين وظيفه اجتماعي به شمار مي‌رفته است.
۲- سوره “نساء” كه در دوران مدينه، يعني سال هاي سخت دفاع و شهادت نازل شده، در بين سوره‌هاي قرآن، بيشترين تمركز و تأكيد را بر مسئله يتيمان مبذول داشته است(۲) و صريحاً مسلمانان را فرمان داده است: “به خاطر برقراري عدالت به نفع يتيمان قيام كنيد”(تَقُومُواْ لِلْيَتَامَى بِالْقِسْطِ) .
تأكيد آيات ۲ و ۳ اين سوره بر موضوع “عدالت اقتصادي” (قسط) ميان يتيمان، دقيقاً بر اهميت اداره زندگي آنان نظر دارد.
۳- آيه دوم سوره نساء بحث را چنين آغاز مي‌كند: (وَآتُواْ الْيَتَامَى أَمْوَالَهُمْ وَلاَ تَتَبَدَّلُواْ الْخَبِيثَ بِالطَّيِّبِ وَلاَ تَأْكُلُواْ أَمْوَالَهُمْ إِلَى أَمْوَالِكُمْ إِنَّهُ كَانَ حُوبًا كَبِيرًا). “دارائي يتيمان را به خودشان بدهيد -با مرگ پدرشان آن را تصاحب نكنيد-اشياء مرغوب آنها را با چيزهاي نامرغوب جابجا نكنيد – با تغيير وتبديل ميراث كلاه سر آنها نگذاريد – و اموال آنها را به سوي اموال خودتان نكشيد -با اختلاط مالي و شراكت آن را حيف و ميل نكنيد – كه نزد خدا اين كارها گناهي بس بزرگ است”
همانطور كه ملاحظه مي‌كنيد خداوند نمي تواند عدالت مطلق را بدون توجه به زمان و مكان برقرار سازد بلكه بايد روابط ظالمانه را به تدريج اصلاح كند؛ چنان كه تعدد زوجات را به « تحدّد » زوجات تبديل مي كند و تازه مي گويد بهتر است به يك زوجه اكتفا كنيد يا به كمتر بهانه اي جواز آزادي بردگان را صادر مي كند و يا در زمان جاهليت براي زن قائل به حقوق و استقلال اقتصادي مي شود ولي عمل شنيع زنده به گور كردن دختران معصوم را به كلي منع مي كند چون با احساسات فطري و عواطف پدري آن ها تطابق داشت .
بدين ترتيب خداوند جهت و مسير را نشان مي دهد نه مقصد را ؛ صراط و نحوه سلوك به سوي عدالت را مي آموزد؛ عدالتي كه بالطبع و منطقا نسبي و تكامل پذير است؛ اين يك نوع دفاع عقل پسند و منطقي از دين است .
مساله یک ضرورت اجتماعی است به خصوص در متن آیاتی که مساله ی تعدد زوجات مطرح است (سوره ی نساء) در آنجا کاملا نشان می دهد که در طرح سرنوشت یتیم ها مسئله ی تعدد زوجات مطرح شده ؛ یعنی در موقعی که قرآن از مساله ی یتیم ها- به خصوص در جامعه ی آن زمان که فرد بی سرپرست سرنوشت شومی را در پیش داشته – از تعدد زوجات سخن می گوید و این خود نکته ی مهمی در پی دارد.
جنگ جهانی دوم آلمان به خوبی در این جا مطرح می شود؛ زنان آلمان به عنوان یک نهضت و یک سندیکا برای لغو ممنوعیت ازدواج مجدد مبارزه می کردند ؛ در جنگ بین الملل دوم هشت میلیون نفر کشته شدند که اکثریت ، مردان بودند و مسلما آثاری که از مساله ی ازدواج به جا می گذارد کاملا مشهود و راه حلش واضح است همانطور که خود آنان هم تقاضای ازداج مجدد و متعدد در آن مرحله ی خاص را داشتند.
افرادی در یک دوره ی خاص اجتماعی در حال مبارزه ی ضد استعماری و استبدادی هستند شهید می شوند و یکی از مشکلات شهدا نیز این است ، مردی که بیش از هر کسی شایستگی حیات دارد و به خاطر یک آرمان مقدس انسانی زندگیش را به ملتی می بخشد و به عقیده ای فدا می کند فرزند و همسر این مرد باید بی سرپرست و بی حمایت بمانند این یک ستم بسیار بزرگ است ؛ در این جاست که مساله ی تعدد زوجات مطرح می شود این مورد در انقلاب الجزایر نیز آشکار است ؛ در این جا رهبریت جبهه ی آزادیبخش الجزایر بدون اینکه اسلام و قوانین آن در نظرش باشد بر اساس یک ضرورت با اعلامیه ای (در کتاب L Algerie par les textes مجموعه اعلامیه های جبهه آزادیبخش الجزایر) به همه مجاهدان دستور می دهد به خاطر تلفات زیاد در این مدت جنگ ، ازدواج کنید و در ازدواجتان آنها یی که برای اولین بار است که ازدواج می کنند از زنان شهدا وزنانی که فرزندان بیشتری دارند بگیرند. مجاهدان ولو همسر و فرزند دارند اما برای تکفل یتیم ها که یتیم های شهدا هستند می توانند ازدواج مجدد کنند.
این ها نشان می دهد که مساله ی تعدد زوجات در اسلام یک نوع امکان تعدد زوجات است برای حل مسائل خاصی که در شرایط خاصی از جامعه یا زمان مطرح می شود.
تعدد زوجات اساس مدركش عمدتاً در قرآن آيه‌اي است كه مخاطبان خاصي دارد؛ يعني كساني كه سرپرستي ايتام را دارند؛ آيه اين است: «وَ إنْ خِفْتُمْ ألّا تُقسِطُوا فِي اليَتامي فانكِحُوا مَا طَابَ لَكُمْ مِن النِّساءِ مَثّني وَ ثُلاثَ وَ رُباعَ فَإنْ خِفْتُمْ اَلا تَعْدِلُوا فَواحِدَه اَوْ مَا مَلَكَتْ أيْمانُكُمْ ذلِكَ أَدْنَي ألَّا تَعُولُوا». مي‌گويد مبادا اموال آنها با اموال شما مخلوط گردد، اين گناه بزرگي است ؛ بعد بلافاصله مي‌گويد: اگر خوف داشتيد كه نتوانيد عدالت را در حفظ اموال يتيمان رعايت كنيد آن‌وقت مي‌توانيد دو تا يا سه تا يا چهار تا زن بگيريد.
آيه در اين مورد ساكت است كه مادر اينها را بگيرد يا خودشان را ؛ اما در آيه آمده است که «وان خفتم ان لاتعدلوا» اگر خوف داشتيد كه نمي‌توانيد عدالت را رعايت كنيد، يكي بيشتر نگيريد .
پس يك مطلب اين است كه تعدد زوجات مخصوص كساني است كه سرپرستي اموال ايتام را به‌عهده مي‌گيرند و شامل كساني كه سرپرست اموال ايتام را بر عهده ندارند نمي‌شود. مطلب ديگر در مورد «اموال» است ؛ در آن روزگار مال عمدتا به‌صورت كالا بود ؛ كالاهايي از قبيل گندم و برنج و اينطور چيزها ؛ اين كالاها احتمال مخلوط شدن داشت، اما امروز اين مشكل وجود ندارد؛ حساب بانكي براي طرف باز مي‌كند پولش را توي حساب خودش مي‌گذارد ؛ اصلاً ديگر خوف اينكه اموالشان با هم مخلوط شود وجود ندارد ؛ بنابراین مي‌خواهم عرض كنم حتي كساني كه سرپرستي اموال ايتام را برعهده دارند هم نمي‌توانند تعدد زوجات داشته باشند ؛ چيزي كه من از آيه فهميده ام اين است؛ لذا به‌ نظر من اين مطلب خيلي جاي تأمل دارد؛ اينجا جايي است كه انسان بايد نهايت كنكاش و دقت را بكند ؛ اميد است اين موضوع در حوزه‌هاي علميه و مراكز پژوهشي با دقت كافي مورد تحقيق قرار گيرد.
چندزنی در بسیاری از گونه‌های زیستی دیده می‌شود و دلایل تکاملی خاصی برای آن وجود دارد؛ چندزنی این مزیت فرگشتی را برای جنس نر دارد که شانس تولید مثل او را بیشتر می‌کند؛ چون جنس نر در مقایسه با جنس ماده انرژی بسیار کمتری را برای تولید مثل مصرف می‌کند و می‌تواند در یک فصل تعداد زیادی ماده را بارور کند؛ اما چندزنی اشکالی را هم ایجاد می‌کند و آن این که جنس نر نمی‌تواند در بزرگ کردن بچه‌ها مشارکت کند ؛ در نتیجه چندزنی در جانورانی میسر است که جنس ماده می‌تواند به تنهایی از فرزندان سرپرستی کند ؛ این وضعیت بیشتر در حیوانات علف‌خوار دیده می‌شود که غذای آنها فراوان است!
اما در حیوانات گوشت خوار و حشره‌خوار قاعده کلی بر تک‌همسری است چون در این نوع جانوران رشد بچه‌ها بدون کمک نر بسیار دشوار خواهد بود ؛ این وضعیت باعث تفاوت‌های ظاهری مهمی نیز بین جانوران تک‌همسر و چندهمسر شده‌است ؛ در پرندگانی مثل طاووس، قرقاول و مرغ اهلی که تمایل زیادی به چندزنی دارند جنس نر با پروبال رنگین و زیبایی مشخص می‌شود تا بتواند جنس ماده را به خود جلب کند یا در سم‌دارانی چون گوزن شاخ‌های بلند و پیچ‌درپیچ همین کارکرد را دارند ؛ اما در جانورانی که اصولا به یک زن اکتفا کنند خبری از این تمهیدات زیستی اسراف‌کارانه نیست.
چندزنی در دوران قدیم در سرزمین‌های فلسطین، چین، ایران، هند، اندونزی، مالزی، هند، یونان، آفریقا و آمریکا رواج داشته است؛ چندزنی همچنین در پادشاهی مغول و در خلافت اسلامی رایج بوده است.
چندزنی در یهودیت و اسلام جایز شمرده شده است؛ در حالی که در مسیحیت و بهاییت ممنوع است.
امروزه، چندزنی در بسیاری از کشورهای جهان از جمله چین، تایوان، روسیه، انگلستان، آمریکا، ترکیه و تونس ممنوع است.
این ایده که چندزنی به کاهش فقر در بین بیوه‌ها و یتیمان کمک می‌کند در برخی تحقیقات رد شده‌ و حتی برعکس آن ثابت شده‌است. یک تحقیق پزشکی که در آفریقا انجام شده و در ژورنال پزشکی کرواسی منتشر شده نشان می‌دهد که احتمال فقر در صورت قانونی بودن چندزنی افزایش می‌یابد چراکه مردان چندهمسر نمی‌تونند از پس هزینه سنگین همسران و فرزندانشان برآیند. تحقیق همچنین نشان می‌دهد که در کشورهایی که چندزنی آزاد است وسوسهٔ داشتن روابط جنسی متعدد هم در بین مردانی که چند زن دارند و هم در بین مردان دیگر افزایش یافته و این یکی از مهمترین عوامل همه‌گیری ایدز در آفریقا است.

تحقیق دیگری که در سال ۲۰۱۳ در ژورنال بین‌المللی روان‌شناسی و مشاوره منتشر شده نشان داده که «تفاوت قابل توجهی بین موفقیت تحصیلی دانش‌اموزان خانواده‌های تک‌همسر و چندهمسر وجود دارد» و «زندگی در خانواده‌های چندهمسر می‌تواند به ایجاد روان‌رنجوری منجر گشته و کودکانی که در چنین خانواده‌هایی بزرگ می‌شوند از مشکلات عاطفی همچون کمبود صمیمیت و محبت رنج می‌برند، حتی در مواردی که از پول و امکانات مادی برخوردار باشند و این مسائل مانع مهمی در مسیر موفقیت تحصیلی آن‌هاست».
موضوع چند همسري يا تعدد زوجات در قرآن كريم موضوعي دقيق و مستلزم توجه خاص مي باشد؛ شكي نيست كه از ديدگاه قرآن كريم اصل بر تك همسري است و اختيار كردن همسران متعدد مطلقا به عنوان عملي صواب و نيكو مورد توصيه و سفارش خداوند نبوده است.
به اين آيه كريمه توجه كنيد
مَّا جَعَلَ اللَّهُ لِرَجُلٍ مِّن قَلْبَيْنِ فِي جَوْفِهِ….(احزاب ۴) خداوند در درون ۱ مرد ۲ قلب قرار نداده است….
و نيز بديهي است كه از ديدگاه قرآن تعدد زوجات – فقط در شرايط خاص- و قطعا منوط به برقراري عدالت هست…
توجه كنيد
…فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تَعْدِلُواْ فَوَاحِدَةً…(نساء ۳) …و اگر ميترسيد كه نتوانيد عدالت برقرار كنيد پس تنها يك همسر اختيار كنيد….
برابر اين آيه كريمه حتي ترس از ناتواني بر قراري عدالت موجب انصراف از ارتكاب اين عمل خواهد بود.
حال به اين آيه كريمه توجه كنيد….
وَلَن تَسْتَطِيعُواْ أَن تَعْدِلُواْ بَيْنَ النِّسَاء وَلَوْ حَرَصْتُمْ….(نساء ۱۲۹) و نخواهيد توانست بين زنان عدالت برقرار كنيد هر چند كه به اين كار تمايل شديد داشته باشيد…
لذا با توجه به آيات فوق ميتوان گفت : تعدد زوجات – بر خلاف تصورات عوام و توجيهات ناصحيح و جاهلانه رايج – امري صواب و خداپسندانه و نيكو و يا موافق طبيعت انساني نيست و خداوند نيز هيچ گونه تاكيد و توصيه‌اي به آن نفرموده است بلكه تنها اشاره‌اي كوتاه و گذرا و به نحوي مبهم به آن نموده است ؛ لذا مي توان گفت: موضوع تعدد زوجات از ديدگاه قرآن تنها به عنوان يك تبصره براي شرايط استثنايي و خاص مطرح مي باشد و مومنان از ارتكاب چنين عمل غير منصفانه و غم انگيز-(مگر در موارد خاص و بسيار ضروري – خودداري كرده و موجبات حسرت و ندامت خود را فراهم نخواهند كرد.
عواقب چند همسری در جامعه
زمانی که فردی دست به انتخاب همسر برای دومین بار می زند و او دلیلی قانع کننده شرعی و عرفی و قانونی برای این کار ندارد، جامعه این رفتار را تائید نمی کند ؛ او مجبور است تا مدت ها این رفتار را پنهان کند؛ این پنهان کاری و انجام رفتارهایی بدور از انظار و همچنین ترس از آشکار کردن این رفتار ، برای فرد تولید استرس می کند؛ او به ظاهر خود را موفق تلقی می کند ولی غافل از اینکه این عمل نمودن او را از انجام رفتارهای عادی قبلی خود هم محروم می کند.
به زبان ساده تر اینکه وقتی فردی مدتی با استرس و هیجان منفی زندگی کند و یکسره در این فکر باشد که نکند این کار و این عمل آشکار شود و دیگران از این عمل غیر عرفی او مطلع شوند، کیفیت زندگی وی را کم خواهد کرد.
به طور مثال رفتار جنسی با همسر دوم که در بسیاری از مواقع غیر عرفی است ، اگر انجام شود که اکثرا طبق گزارشات همراه با استرس و بدون کیفیت است و یا با حداقل استرس صورت می گیرد -نسبت به انجام رفتار جنسی با همسر اول – باعث می شود که فرد مثلا یک رفتار جنسی ناخوشایند و همچنین با اختلال در کارکرد جنسی همراه باشد. *زود انزالی یکی از عواملی است که دامن گیر مرد شده و در بین مراجعین به دفاترمشاوره این موضوع دیده می شود.
*کند شدن رفتار و اعمال زندگی به دلیل اشتغالات فکری بعد از همسر گزینی ، اختلالات فاحشی در سطح کارکردهای معمولی فرد ، به وجود خواهد آورد و از زندگی با کیفیت ، دیگر خبری نیست.
* دروغ گفتن های فراوان و پنهان کاری های زیاد در رفتار فرد عاملی است که دیگران را به شک و تردید وا می دارد.
*حساسیت های زیاد را در همسر اول به وجود می آورد ؛ همسر اول با کمترین شک و تردید دچار سوء ظن به مرد شده و افکار وی را مدت ها مشغول این قضیه خواهد نمود.
* از بین رفتن وجه و اعتبار مرد در بین فرزندان و همسر اول و خانواده ، موردی است که به مراتب گزارش می شود ؛ پدر جایگاه ارزشی خود را در خانه از دست می دهد؛ وقتی به دختر خود می گوید که ” دخترم تو مراقب کسانی باش که می خواهند به دلایل هوسرانی به تو نزدیک شوند و غیره ” مسلما این دختر پذیرای این صحبت ها نیست چرا که رطب خورده کی منع رطب کند ؛ پدری که خود به دلیل هوسرانی تن به ازدواج دوم داده است نمی تواند دخترش را از خطرات افکار هوسرانانه دیگرارن باز دارد.
*اختلال در خواب ، اختلال در خوردن ، بی قراری ، طپش قلب شدید، رانندگی با شتاب و به همراه پرخاشگری و در نهایت کم بودن کیفیت در زندگی نتیجه یک ازدواج مجدد برای بسیاری از مردم است.
* از هم پاشیدن سیستم خانواده ، استرس و نگرانی و اضطراب که در بین کودکان خانواده دیده می شود و همچنین فرار دختران و پسران از سیستم گرم خانواده نتیجه دیگری از این عمل می باشد.
*ورشکستگی مالی ، از بین رفتن اعتبار و آبروی مرد در محل کار و بین همکاران ، به وجود آمدن دید غیر خوشایند نسبت به فرد تجدید فراش کرده از سوی همکاران در اداره و یا بین همکاران بیرون از اداره از عوامل سوء این عمل خواهد بود.
ارسال : حامد محمدی – بانه

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا