عقایدقرآن

نبوت زنان از منظر قرآن

عالیه قدری

طاهرحداد کتاب ” إمرأتنا فی‌الشريعة و المجتمع” را با این جمله شروع می‌کند؛ المرأة هي أمِ الانسان؟ .(زن ؛ زن است یا انسان ) برخی چنین می پندارند که هر فضیلت انسانی متعلق به مرد و منحصر به اوست ؛ چنان که مدت ها در جوامع اسلامی زن از حقوق خود مثل تحصیل و مشارکت عمومی و… محروم بوده است..

حال با وجود ادله مبنی بر نبوت مریم و مادر موسی و زنان در قرآن ،برخی، زنان را نه تنها شایسته بلکه لایق نبوت نمی دانند و می گویند: در توان زن در آن زمان ابلاغ نبوده است ؛پس چگونه بوده است حکومت های شایسته زنان در همان ادوار بر ملت ها رواج داشته است و زن بودن مانع اجرای احسن این مناسب نمی شد ؟

ملکه سبا در قرآن که نمونه بی نظیری از حکومت شورا(دمکراسی ) محورش مورد تحسین قرآن قرار می گیرد گواه بر این ماجراست و یا دعوت مریم در میان قومش آنگاه که مردان قوم او را تهمت می زدند ؛ بلکه در این رسالت و ابلاغ خداوند در دفاع از او معجزه ای به او عطا کرد . بسیاری از علما به وجود پیامبران در میان زنان معتقد بودند، از میان آن ها می توان به ابی الحسن اشعری، قرطبی،ابن حزم و ابن عاشور و…اشاره کرد .

دکتر احمد صبحی منصور می گوید : نبوت هرگز منحصر به مردان نیست ، هیچ نشانه ای در قرآن که به این امر اشاره کند ، وجود ندارد ، بلکه ما از قرآن کریم عکس آن را می فهمیم.

استاد راشد غنوشی می فرماید: نهایت مستمسک نافیان نبوت زنان تنها تأویلات برخی آیات متشابه در این باب است (زن، قرآن، جامعه ص 54).

قرطبی در تفسیر خود تاکید می کند که ظاهر قرآن و حدیث دلالت می کند که مریم بر تمام زنان برتری دارد، فرشتگان از جانب خداوند به او وحی می کردند این وحی متضمن تکلیف خبر دادن و بشارت است درست همان گونه که به سایر پیامبران وحی خداوند را ابلاغ کردند. بر این اساس مریم،  پیامبر است و پیامبر از ولی برتر است و روح القدس با او سخن می‌گفت در کنار او نمایان می شد و در او می دمید و برای نفخ به او نزدیک می شد. خداوند او را در کتاب خود ، صدیق خواند «امّه صدّیقة» و فرموده است « وَصَدَّقَتْ بِكَلِمَاتِ رَبِّهَا وَكُتُبِهِ وَكَانَتْ مِنَ الْقَانِتِينَ.»و او سخنان پروردگارش و کتاب هایش را تصدیق کرد و از زمره ی فرمان برداران خدا بود. خداوند بر صدیق بودن او و نیز تصدیق او نسبت به بشارت آسمانی فرمانبرداری و فروتنی او نسبت به خداوند گواهی داده است.

خداوند متعال مریم را در سیاق پیامبرانی که نام آنان را در سوره ی مریم بر شمرده ذکر می کند، قرار گرفتن نام حضرت مریم در میان این پیامبران به معنای قرار دادن او در زمره ی پیامبران است .

از بین این همه پیامبر تنها مریم را به علت صدیقه خطاب شدن از دایره ی نبوت خارج کردن درست نیست؛ زیرا خداوند در شأن حضرت یوسف می فرماید :«یوسف ایها الصدیق » با وجود این ، یوسف پیامبر است .

کسانی که می گویند: او پیامبر نیست بیان می کنند که دیدن فرشته توسط حضرت مریم بسان ظهور جبرییل به شکل دحیه الکلبی در محضر صحابه برای پرسش از ایمان و اسلام است و صحابه با دیدن او به درجه پیامبری نرسیده اند، در صورتی که چندین بار از جانب خداوند به مریم وحی شده بود« يا مريم إنّ الله اصطفاك وطهرك واصطفاك على نساء العالمين »ابن حزم معنای نبوت را تحلیل می کند که بر گرفته از انبا به معنای اعلام کردن است هر کس که خداوند به او امری را که در آینده رخ خواهد داد اعلام کند بی شک او پیامبر است.

عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا إِلا مَنِ ارْتَضَى مِنْ رَسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا ( داننده ی غیب خداست و هیچ کس را بر غیب خود آگاه نمی سازد مگر پیغمبری که خدا از او خوشنود باشد ، خدا محافطان و نگهبانی در پیش و پس او روان می دارد ) .

خداوند در قرآن مادر اسحاق را به تولد اسحاق بشارت داده است ؛ به هیچ وجه ممکن نیست که این خطاب از طرف فرشته برای کسی جز پیامبر صورت گیرد و همچنین خداوند جبرییل را نزد مریم فرستاد و به او گفت :که پروردگارت مرا فرستاده تا به تو پسر پاکیزه ای ببخشم .. این قطعی است که این پیام ها از طرف خداوند صورت گرفته و همچنین خداوند به مادر موسی وحی کرد که فرزندش را در دریا بیندازد؛ بنابراین به یقین ثابت شده وحی ای که به او در انداختن فرزندش به دریا صورت گرفته همان وحی است که به ابراهیم در خواب شد که فرزندش اسماعیل را قربانی کند ؛ بر این اساس نبوت این زنان بی شک ثابت است .

وحی به زنان در قرآن با الهام متفاوت است که در آیه ای به الهام به زنبور اشاره می کند ؛ زیرا قصد خداوند از وحیی که متضمن نبوت است، اعلام کردن علمی ضروری به کسی است که به او وحی می شود؛ این امر نیز با آمدن فرشته به نزد مریم و یا با خطابی که بدون واسطه از جانب خداوند به او می شود، تحقق می یابد.

اگر این معنایی را که ارائه شد آنکار می کنند، معنای آن را به ما بیان کنند که البته چیزی مقبول در این باب ارائه نخواهد کرد… حال که چنین است، قرآن بیان می کند که خداوند فرشتگان خویش را نزد برخی زنان فرستاده تا به آنان وحی حق را برسانند ؛ به هیچ وجه ممکن نیست که این خطاب از طرف فرشته برای کسی جز پیامبر صورت گیرد..

هنگامی که زکریا به تولد فرزندی پسر بشارت داده شد، به کهن سالی خود و عقیم بودن  همسرش فکر کرد، وی گفت: قَالَ رَبِّ أَنَّى يَكُونُ لِي غُلامٌ وَقَدْ بَلَغَنِيَ الْكِبَرُ وَامْرَأَتِي عَاقِرٌ گفت: پروردگارا، چگونه فرزندی مرا خواهد بود در حالی که پیری به سراغ من آمده و همسرم نازاست.) از خداوند نشانه ای خواست ؛  در حالی که مریم چون به تولد فرزندی پسر بشارت داده شد، باکره بودن خود و عدم لمس بدنش ( توسط مردی) را در نظر گرفت و در این حین به او گفته شد: (قَالَ كَذَٰلِكَ اللَّهُ)پس به این کلام بسنده کرد و کلمات پروردگار خویش را تصدیق کرد و نشانه ای برای فهم این امر، درخواست نکرد.

به همین جهت روایت شده که او بر پیشکسوتان دعوت پیامبران در رسیدن به بهشت پیشی گرفته است. در روایتی در تفسیر قرطبی وارد شده است که رسول الله صلی الله عليه وسلم فرمود: «لو أقسمت لبررت لا يدخل الجنة قبل سابقي أمتي إلا بضعة عشر رجلا منهم إبراهيم وإسماعيل وإسحق ويعقوب والأسباط وموسى وعيسى ومريم ابنة عمران) اگر قسم یاد کنم در قسم خویش صادق خواهم بود، پیش از سابقین امتم جز ده و اندی وارد بهشت نخواهند شد که ابراهیم، اسماعیل، اسحاق، يعقوب، نوادگان او، موسی، عیسی و مریم دختر عمران از زمره ی آنان اند.)

تنها چندی از پیامبران در قرآن نام آنها آمده است و نام و تعداد آنهایی که ذکر نشده است را ما نمی دانیم ،همچنین ما تعداد و نام پیامبران زن را نمی دانیم همانطور که نام و تعداد پیامبران مرد دیگر را که قرآن آنها را ذکر نکرده است نمی دانیم.

نویسنده: عالیه قدری

منابع :
_ قرآن کریم
_ تفسیر قرطبی
_ تفسیر التحرير و التنوير از طاهر بن عاشور
_ کتاب زن، قرآن، جامعه از راشد غنوشی
_ إمرأتنا في الشريعة و المجتمع نوشته طاهر حداد

نمایش بیشتر

ســــۆزی میــــحڕاب

سایت ســــۆزی میــــحڕاب در آذرماه 1392 با همت جمعی از اهل قلم خوشنام و گمنام تاسیس شد ســــۆزی میــــحڕاب بدون جنجال و در اوج عملگرایی به ترویج مبانی میانه روی می پردازد ســــۆزی میــــحڕاب با هیچ جریان و هیچ احدی درگیری ندارد ســــۆزی میــــحڕاب رسالتی جز همزیستی و دگرپذیری ندارد

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا