پدر که نظر منفی اش را در مورد دخترش تغییر داد (داستان)
شخصی در هواپیما در کنارم نشسته بود [بعد از آشنایی وشروع گفتگو ] به من گفت: من اندوهگینم؛ چون خداوند تنها فرزند دختر به من داده است در حالی که من آرزو داشتم پسری داشته باشم که اسمم را روی او بگذارم. من هم به او گفتم: « مبارک باد بر شما بهشت و مبارک باد بر شما با نبی اکرم محشور شدن و بر شما مبارک باد دوری از آتش جهنم».
با تعجب به من نگاه کرد؛ زیرا انتظار چنین جوابی را که من در مقابل اندوهش داده بودم نداشت.
گفت: من حزن و اندوهم را برای شما بیان میکنم و شما اظهار خوشحالی میکنی از اینکه خداوند مرا از اولاد ذکور محروم نموده و در عوض به من دختر داده است؟!
به او گفتم: قبل از اینکه جواب سؤال شما را بدهم باز هم به شما میگویم: مبارک باد بر شما صاحب دختر شدنت؛ چون شما جزو صنف اوّل هستی.
مرد گفت: خواهش می کنم این معمّاهایی را که در باره من میگویی برایم توضیح دهید.
گفتم: صنف اوّل، اصطلاحی است که استاد ما علی طنطاوی – خداوند رحمتش کند – میگفت ؛ چرا که ایشان هم پسر نداشت و تنها پنج تا دختر داشت و هرگاه از ایشان سؤال میشد : آیا دخترانت را دوست داری؟ جواب میداد : آری ؛ چرا که من از صنف اوّل هستم. صنف اولی که خداوند درباره اشان میفرماید: «يَهَبُ لِمَنْ يَشَاءُ إِنَاثًا وَيَهَبُ لِمَنْ يَشَاءُ الذُّكُورَ » خداوند به هر کس بخواهد دختر می بخشد و به هر کس که بخواهد پسر میدهد. [شوری 49]
خداوند دختران را بر پسران مقدم داشته و این معنای صنف اوّل است.
مرد خندید و گفت: قسم به خدا شما با این سخنانت به من عزت دادی.
گفتم: بیش از این احساسجرأت و عزت خواهی نمود ؛ بویژه اگر بدانی که مانند چندین پیامبر از پیامبران خدا هستی که خداوند به آنها تنها دختر داده و فرزند پسری به آن ها نبخشیده است!
آیا آن پیامبرا خدا را میشناسی؟ کمی فکر کرد سپس گفت: من نمیفهمم منظورت کدام پیامبران است. به او گفتم: پیامبر خدا حضرت لوط تنها چهار دختر داشت و پیامبرمان حضرت محمد نیز خداوند به ایشان تنها دختر داد و پسرانش در سن کودکی مردند؛ لذا وقتی دختر امام احمد بن حنبل به دنیا آمد، گفت: پیامبران پدر دختران هستند.
گفت: شما در من امید ایجاد نمودی ولی چرا در ابتدای گفتگوی من و شما، به من تبریک گفتی و مژده دخول بهشت و دوری از جهنم را به خاطر دارا بودن دختر به من دادی؟
گفتم: داخل شدن شما به بهشت و دور شدنت از آتش دوزخ و رفاقت پیامبر در روز قیامت چهار شرط دارد که باید در مورد دخترانت رعایت کنی.
گفت: این شرطها کدامند؟ گفتم: اول اینکه به آنها خوبی کنی، دوّم اینکه به آنها پناه دهی، سوم اینکه همه کارها و نیازهای آنها ر ا برآورده کنی و چهارم اینکه در حق آنها مهربان باشی.
پرسد: این کلام و شرایط را از کجا آوردهای؟
گفتم: از حدیث پیامبر که از کسانی تعریف میکند که خداوند به آنها دختر داده است.
گفت: لطفا آن احادیث را برایم بازگو کن.
گفتم: حدیث اول اینکه دختران از اسباب منع داخل شدن شما به جهنم هستند؛ چنان که رسول خدا میفرماید: «من ابْتُلِيَ من هَذِه الْبَنَات بِشَيْء فَأحْسن إلَيْهِنَّ كن لَهُ سترا من النَّار »: اگر خداوند به کسی ؛ از این دختران عنایت فرماید و او با آنها خوبی کند، این دختران برای وی سپری در مقابل آتش دوزخ خواهند بود. [سلسلة احادیث الصحیحة3143]
حدیث دوّم مفید این است که دختران باعث میشوند که در روز قیامت با رسول خدا محشور شوی چنان که پیامبر میفرماید: «مَنْ عَالَ جَارِيَتَيْن حَتَّى تَبْلُغَا جَاءَ يَوْمَ القِيَامَةِ أنَا وَهُوَ [كَهَاتَيْنِ ] وضَمَّ أصَابِعَهُ»: هر کس سرپرستی دو دختر را بعهده بگیرد تا بزرگ شوند و به سن بلوغ برسند در روز قیامت در حالی حضور پیدا میکند که من و او چنین هستیم؛ [پیامبر در حال گفتن این سخن] انگشتانش را جفت کرد. رواه مسلم 2631.
حدیث سوم: دختران یکی از اسباب داخل شدن بهشت هستند؛ چون پیامبرr میفرماید: «مَنْ كَانَ لَهُ ثَلَاثُ بَنَاتٍ يُؤويهنَّ ويَكْفِيهنَّ ويَرْحَمَهُنَّ فَقَدْ وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّةُ الْبَتَّةَ) فَقَالَ رَجُلٌ مِنْ بَعْضِ الْقَوْمِ: وثْنَتَيْن يَا رسول الله قال وثنتين) »: اگر کسی سه دختر داشته باشد و به آنها پناه دهد و حاجات و نیازهای آنها را برآورده کند و در حق آنها مهربان باشد بطور قطع بهشت برای او واجب میشود. مردی از میان قوم برخاست و پرسید: ای رسول خدا! اگر دو دختر هم داشته باشد چنین است؟ پیامبر فرمود: بله اگر دو دختر هم داشته باشد.[الادب المفرد ، حسن – «التعليق الرغيب» (3/85) ، «الصحيحة» (294 و 2492) .]
مرد با شنیدن این احادیث نبوی گفت: چه احادیث قشنگی که در دل آدمی امید ایجاد میکنند!! دوست دارم آنها را به دیوار منزل بزنم تا همسرم نیز مثل من به این مژدههاخوشحال شود. چون ایشان نیز مثل من از اینکه تنها دختر داریم غمگین است. ولی شما با این سخنان گهربارت کاری کردی که دخترانم را بیشتر دوست بدارم.
من تبسمی کردم و به او گفتم: ممکن است سرِ خوشحالی تو، در مژدههای پیامبر در حق دختران باشد. چون دختران نیازمند توجه مخصوص هستند.
دختر بخاطر عاطفه و دل نازکی و حساسیتش با پسر متفاوت است، دوست دارد به او توجه بکنی. نیاز به صبر مخصوص و رفتار و اخلاق مخصوصی دارد تا احساس کند که به وی اهمیت داده شده، و دلش آرام بگیرد. و نیز به این دلیل که عربها در زمان جاهلیت برای دختران و زنان هیچ ارزشی قائل نبودند و میگفتند : «یکی از کارهای خوب این است که دختران را زنده بگور بکنید» و دختران را همچون کالایی میدانستند که از آن بهره میبرند. اسلام آمد و قیمت و ارزش زنان را بالا برد و تفاوت بین زن و مرد را با وجود تقوی قائل شد نه جنسیت. و از بالا بردن درجهی زنان دفاع کرد تا جایی که حضرت عائشه رضی الله عنها به یکی از فقیهان و علمای هفتگانه در مدینه تبدیل شد.
زن به داشتن ویژگیهای اجتماعی و علمی بیشتر از داشتن شغل و دارایی دنیا، خوشحال میشود. پس زن دوست دارد دارای علم و دانش باشد نه دارای عمل (= شغل و منصب) و بین این دو [علم و عمل] فرق بزرگی وجود دارد هر چند که حروف این دو کلمه یکی هستند.
زمانی که مردی باشد که از زن حمایت و پشتیبانی کند و همیشه در کنارش باشد، احساس امنیت میکند به این خاطر است که همیشه خود را به پدرش نزدیک میکند همانگونه که گفته شده است: «هر دختری به پدرش افتخار میکند» وقتی پدرش را از دست داد یا پدرش فوت کرد در زندگی خود احساس کمبود زیادی میکند و آرزو میکند شوهرش این کمبود را برایش جبران کند و الا همیشه به دنبال کسی خواهد بود که این کمبود را برایش جبران کند.
همانگونه که زن کارگاه محبت و پخش آن است و هر جامعه و خانهای بدون محبت تبدیل به جامعه و خانهای ویران میشود، زن تنها مخلوقی است که میتواند محبت بکند بدون اینکه انتظار داشته باشد جواب محبتش داده شود، و این است به نام (حب مادری) نام گذاری شده است. زن برای محبت کردن هیچ شرطی تعیین نمیکند و این محبت است که انسان را محلی برای آرامش و بخشش تبدیل میکند. محبت زن چیزی است که هیچ محبتی در جهان با آن برابر نیست برای همین است که پیامبر r میفرماید: « الدنيا متاع وخير متاعها المرأة الصالحة »: دنیا متاع است و بهترین متاع دنیا، زن صالحه میباشد. ایشان [همسفر] گفت: این یک اشارهی مهم و قشنگی بود. من گفتم: برای همین است که باید از جهت اجتماعی، تربیتی، بهداشتی، شرعی، ورزشی و رفاهی به دختران توجه نمود؛ چون آنها قلب تپندهی جامعه هستند. لذا ستایش پیامبر r از مهر مادری در حق زنان قریش را چیزی عجیب بر نمیشماریم هنگامی که فرمود: « إن خير نساء ركبن الإبل صالح نساء قريش : (أحناه علي ولد في صغره) (وأرعاه علي زوج في ذات يده)» بهترین زنانی که سوار بر شتر شدند؛ یا میشوند، زنان صالح قریشند، بر فرزندان به هنگام بچگی مهربانی و محبّت میکنند و مهربانترند و با همسر خود بیشتر از هر چیز دیگری توجه میکنند.
ویژگی زنان صالح قریش، محبت و مهربانی و لطف آنان به صورت مساوی بین فرزندان و شوهرانشان میباشد. بعد از گفتگو هواپیما به مقصد رسید و گفتگو با پدر دختران به پایان رسید.
جاسم المطوع
ترجمه: حسین تیباش