تاریخ

پیامبر الگوی عشق و عاشقی !

«بیاییدعشق را ازپیامبر یاد گیریم»

ظالمانه است در حق عشق پاک وعفیف،که درغیرجایش به جستجوی آن رفت ونزد کسانی که شایستگی آن را ندارند به تعلّم آن پرداخت؛ چرا که عشق ومحبت بزرگتر از آن است که با گفتگوی زود گذر تلفنی آغاز گردد وبسی والاتر ازآن است که فیلم وسریالهای تلویزیونی مدرسه آن ومیدان تعلم آن باشند. مقوله عشق ودوستی پاکتر وبرگزیده تر از آن است که در لابلای اشعار شاعران مجون وبی حیایی که مقید به هیچ اصول وضوابطی نیستند به جستجوی معانی والا ومتراقی آن بپردازیم.
ازآنجا که دین اسلام دین زیبایی وروح وعقل وتن می باشد لازم است به موضوع عشق، توجه واهتمام وافری بنهد،که از روزگاران قدیم تا به امروز انسان ها را به خود مشغول ساخته وبه قضیه ای فراگیردرتمام جوامع انسانی تبدیل شده است. آن عشقی که عفاف وکرامت زن را مصون می دارد ومرد را مکرم ومقام منزلتش را حفظ می نماید؛بدوراست از لعب ولهو وبیهوده گریهایی که(امروزه از سوی برخی ازمردان وزنان لااُبالی وهرزه) بنام عشق ودوستی صورت می پذیرد.
لذا ماهیچ نیازی به این گونه عشق ها ومحبت ها نداریم که در جوامع (به اصطلاح متمدن)وپرادعا(ودرعین حال)ازهم پاشیده شده وبدور از قوانین آسمانی از آن تعریف می شود.
بیایید موضوع عشق ودوستی را از زندگی پرهیزگارترین وبرگزیده ترین خلق خدا_محمد بن عبداله (ص) _ یادگیریم تا معلوم شودکه ما کجا وایشان کجا!(وباوارسی نمودن عشق حقیقی در حیات این ابر مردبدانیم که) چقدر خود را ازعشق ودوستی حقیقی محروم ساخته ایم.
-اواهل خود را می بوسید وحال آنکه روزه بود،هرگاه معشوقش چیزی را می نوشید وی ظرف نوشیدنی راگرفته ولبش را (عاشقانه)درمحل لب اوقرار می داد.

هرگاه با یکی از معشوق هایش به سفرمی رفت فرصت رابرای مسابقه غنیمت می شمرد و با وی مسابقه می دادگاهی مسابقه را می برد وگاهی نیزمعشوقش از وی پیشی می گرفت.در یک ظرف با محبوبش غسل می نمود.

هرگاه معشوقش در عبادتگاه به ملاقات وی می رفت او نیزبمانند مونس وعاشقی صمیمی همراه وی به خانه برمی گشت.
هرگاه سفری را قصد می کرد بدون یکی از همسران ومعشوق هایش به آن سفرنمی رفت وهرگاه با آنهادر منزل بسر می برد در کارهای خانه به یاری آنها می شتافت وبا آنهابا لطف و مهربانی ومحبت رفتار می نمود.
هیچگاه در زندگیش زنی را نزد و حال آنکه در یک آن واحد چندین زن تحت تکلفش بسرمی بردند ؛ بلکه با آنها به شوخی وبازی می پرداخت،شکایت هایشان را گوش می داد.

داستانهایشان را باگوش جان می شنید نه تنها اینکه به اهلش اجازه می داد با اسباب بازی ها بازی کنند بلکه آنها را پشتیبانی می نمودو ترکشان نمی گفت تا اینکه از بازی سیرمی شدند و هرگاه در ارتباط باعشق ومحبت نسبت به همسرانش از وی سؤال می شدبا صراحت تمام وبی باکانه نام محبوبش را برزبان می آورد.چرا که(آن بزرگوار میدانست) عشق ودوستی چیزی است که نمی توان آنرا پنهان نمود.عشق ومحبت در واقعِ زندگی پیامبر،خود را نمایان ساخته بود بایادآویهای عشق زندگی میکردتا جایی که یکی از معشوقهایش ابراز میدارد که به اندازه هیچ زنی نسبت به خدیجه رشک نورزیده ام چرا که رسول خدا(ص) مدام اورا یادمی کرد واز وی تعریف می نمودبا یادآوریهای اولین معشوقش زندگی می کردبا اینکه سالهابودکه از وی جدا شده،وغیراو جایش را گرفته بود.
با عشق زندگی می کردومردم را به سوی آن فرامی خواند آنوقت که می گفت”خيركم خيركم لأهله”،بهترین شما بهترین شما در رفتار وبرخورد با خانواده تان می باشد. “ولا يفرك مؤمن مؤمنةً”،نبایدمؤمن اززن مؤمنش متنفر باشد “واستوصوا بالنساء خيرًا”،به وصیت من در باره ی خوشرفتاری با زنان توجه وآن را رعایت کنید. سفارش می فرمودکه مردان (برای ازدیاد محبت)خودشان لقمه را در دهان زنهایشان بگذارندومردها رابه بازی و شوخی با آنهاتشویق می نمود مدام دستور به ملایمت ونرمی نسبت به قواریروزنان کجاوه نشین می داد(آنگاه که رو به انجشه که برای شتران آواز می خواند می فرمود) نسبت به قواریررأفت داشته باش.
آن عشق پاک وعفیفی که درچهارچوبی وسیع وپر از امن خانه ی همسری رشد نموده باشد،سعادت وکامرانی خودش راغبانه به داخل آن می خزد وآن کلبه ی پرا عشق وصفا رادر برمی گیرد.
ازاین مدرسه واز این استاد باید درس عشق را فراگرفت عشقی که بدور از بازی با احساسات دیگران وتقلید کورکورانه از کسانی است که با هیچ قواعد وقانونی آشنایی ندارندومیان چیزهای پسندیده وناپسند فرق قائل نمی شوندوهیچ اخلاقی توان بازداشتن آنها(ازصفات زشت) نمی باشد.
نبیل النشمی ترجمه:اسمعیل ابراهیمیان93/9/30

نمایش بیشتر

اسماعیل ابراهیمیان

@نویسنده و مترجم @ آذزبایجان غربی - مهاباد @ فعال دینی و دعوتگر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا