اصول

پیام های تربیتی سورۀ حجرات (۲-۲)

پیام های آیه ی ۱۳

«یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقنَاکُم مِّن ذَکَرٍ وَ أُنثَی وَ جَعَلنَاکُم شُعُوبًا وَ قَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَکرَمَکُم عِندَ اللهِ أَتقَاکُم إِنَّ اللهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ»

این آیه در مورد یکی از قوانین خلقت خداوند و همچنین از منهج های زندگی انسان ها بحث می کند. در این آیه به گستره ای فراتر از جامعه ی مؤمنان رفته و تمام انسان ها را از هر قوم و نژاد و با هر فکر و عقیده ای مخاطب قرار می دهد و به تسامح و دگرپذیری دعوت می نماید و همچنین برتری انسان را به میزان تقوا نسبت می دهد که دیگر کسی با معیارهای دنیوی خود را برتر نداند.

پیام های برگفته از این آیه عبارتند از:
۱- باید بدانیم که انسان ها از نژاد و زبان و قوم و زبان و… گوناگون خلق شده اند که همگی مخلوق خدای یکتایی هستند.
۲- حق نداریم در مقابل اقوام و ملیت های دیگر خود را برتر و یا کمتر بدانیم، چرا که درکل ملاک برتری، نژاد و رنگ و زبان و… نیست.
۳- هدف از تنوع و گوناگونی انسان ها، شناخت یکدیگر و تعامل مسالمت آمیز با یکدیگر و در نتیجه رد و بدل نمودن تجارب و آزمون ها و رشد و تکامل و پیشرفت نمودن می باشد.
۴- تفاوت هایی همچون نژاد، زبان، قد و قیافه و… در حیطه ی حکمت الهی بوده که در این زمینه مورد بازخواست قرار نمی گیریم، بنابراین نباید ذهن و انرژی خود را بیش از حد لزوم صرف آن کنیم.
۵- تنوع و تفاوت میان انسان ها و حتی دیگر موجودات از زیبایی ها و نشانه های قدرت خداوند می باشد، که بسی جای تأمل و تدبر می باشد.
۶- خداوند در ابتدا به مبدأ خلقت اشاره کرده است، تا به ما بگوید که همگی از یک مبدأ هستید و کسی حق ندارد به طیف خویش بنازد و یا خود را دست کم بگیرد.
۷- این آیه دلیلی روشن بر دگرپذیری می باشد. ما باید با غیر خودی ها (در آیین، مذهب، زبان، رنگ و…) تعامل و تبادلی مسالمت آمیز داشته باشیم. (مگر اینکه آنها اعلام جنگ داشته باشند.)
۸- نباید تفادت در خلقت ظاهری ما انسان ها موجب اختلاف و مانع اتحاد و وحدت و صلح میان ما شود.
۹- باید بدانیم که آنچه موجب برتری در نزد خداوند می شود، تنها تقوا می باشد، پس باید در افزایش تقوا تلاش نماییم.
۱۰- نباید در مورد کسی قضاوت کنیم، چرا که آنچه در ظاهر است معیار برتری نیست و آنچه که معیار است که همان تقوا می باشد، برکسی معلوم نیست و تنها خداوند از آن آگاه و خبردار است.
۱۱- این آیه اتحاد میان انسان ها را بیشتر گوشزد می کند و به ما می گوید که آنکه در تقوا و ایمان با تو همسو است، برادر واقعی تو محسوب می شود و مرزهای تفاوت در نژاد و رنگ و زبان و… را می شکند.

پیام های آیه ی ۱۴

«قَالَتِ الأعرَابُ ءَامَنَّا قُل لَّم تُؤمِنُوا وَلَکِن قُولُوا أَسلَمنَا وَ لَمَّا یَدخُلِ الإِیمَانُ فِی قُلُوبِکُم وَ إِن تُطِیعُوا اللهَ وَ رَسُولَهُ لَا یَلِتکُم مِّن أَعمَالِکُم شَیئًا إِنَّ اللهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ»

این آیه در مورد اعرابی هایی سخن می گوید که به خاطر ترس یا منفعت دنیایی به اسلام گرویده بودند و هنوز ایمان در دل و جانشان نفوذ نکرده بود. به همین خاطر تسلیم شدنشان را نوعی منت بر خداوند و پیامبر(صلی الله علیه و سلم) می دانستند. اما خداوند این رفتار آنها را رد کرده و می فرماید که این رفتار شما به دلیل آن است که هنوز ایمان نیاورده اید، بلکه تنها تسلیم شده اید و چون ایمان در درونتان جاری نیست، این چنین می گویید! اکنون نیز افراد زیادی هستند که تنها اسلامی سطحی و ظاهری را پذیرفته و ایمان در دلشان ریشه نکرده است که شامل این آیه می شوند:

این آیه نیز حاوی پیام های ارزشمندی است که به برخی اشاره می کنیم:
۱- باید بدانیم که ایمان تنها ادعایی نیست که با زبان بدان اشاره و اعتراف شود، بلکه دارای نشانه های خاص خود است که قرآن کریم و از جمله در آیه ی ۱۵ همین سوره آن را روشن می کند.
۲- ایمان باید از روی صدق و اخلاص و شناخت باشد و ایمان از روی ترس و یا منفعت شخصی سودی دربرندارد.
۳- ایمان آن است که در قلب ریشه دوانیده و آثار آن در افکار و بینش و گفتار و رفتار نمایان گردد، وگرنه درست و کامل نمی باشد.
۴- اختیار و شناخت و اخلاص لازمه ی ایمان هستند و بنابراین ایمانی که از روی اجبار و یا بدون شناخت و تنها به خاطر منافع شخصی دنیایی باشد، از کسی پذیرفته نمی شود.
۵- باید بدانیم که ایمان برتر از اسلام است، شاید بتوان با انجام اعمالی ظاهری، تظاهر به مسلمان بودن کرد، اما نمی توان با قلبی تهی از ایمان، ادعای مؤمن بودن کرد.
۶- باید بدانیم که چیزی از خدا نهان نیست و صدق و دروغ ایمان را می داند و اگر بتوانیم مردم را نیز فریب دهیم، بر خدا پوشیده نیستیم.
۷- ایمان آن است که به اندازه ای تسلیم خدا و رسول خدا باشیم که حاضر باشیم جان و مال خود را نیز فدای ایمانمان کنیم، نه اینکه از حفظ منافع شخصی و یا کسب موقعیت هایی خاص به اسلام روی آورده و ادعای ایمانداری کنیم.
۸- باید بدانیم که داشتن یقین برای ایمان لازم و ضروری بوده و شک و دودلی در ایمان پذیرفتنی نیست.
۹- لازم است بدانیم که هرچند ممکن است با ایمان تظاهری در دنیا به منافعی برسیم، اما برای آخرت سودی برایمان نخواهد داشت و ما را رستگار نمی کند. ایمانی سودمند خواهد بود که ریشه در قلب و وجود آدمی داشته و همراه با صدق و اعمال صالح باشد.
۱۰- برای اینکه ایمانی واقعی داشته باشیم، ابتدا نیاز به شناخت و سپس تسلیم شدن در برابر آن داریم.
۱۱- یقین داشته باشیم که اگر پیرو راستین برنامه ی خدا و پیامبرش باشیم، اعمالمان بدون پاداش نخواهد بود و نزد خداوند تباه نمی شود.
۱۲- هر نتیجه ای در گروه آن چیزی بدست می آید که واقعاً بدان ایمان داشته و پیروی می کنیم. پس اگر ایمان راستین باشد، پاداش آن را خواهیم یافت و اگر نفاق باشد سزای آن را دریافت خواهیم نمود.
۱۳- لازم است که خود را محاسبه نماییم که آیا ایمانی راستین داریم که با تمام وجود پیرو  فرمان خدا و برنامه خدا هستیم و یا تنها به خاطر منافعی شخصی به ظاهر تسلیم شده ایم… لازم است که خود را دریابیم و به حساب خود رسیدگی نماییم.
۱۴- باید همه چیزمان (افکار و بینش و منش و گفتار و مرگ و زندگی) تنها به خاطر رضایت خداوند باشد. هر چیزی که انجام می دهیم و یا از آن پرهیز می کنیم تنها به خاطر خدا باشد، آنگاه در ایمان خود صادق بوده ایم.
۱۵- لازمه ی ایمان پیروی از تمام اعمالی می باشد که از اول این سوره با (یا ایها الذین آمنوا…) خطاب شده ایم. یعنی برای داشتن ایمان لازم است آن اعمال را انجام دهی، وگرنه تنها با تسلیمی زبانی و ظاهری به رستگاری نخواهیم رسید.

پیام های آیه ی ۱۵

«إِنَّمَا المُؤمِنُونَ الَّذِینَ ءَامَنُوا بِاللهِ وَ رَسُولِهِ ثُمَّ لَم یَرتَابُوا وَ جَاهَدُوا بِأَموَالِهِم وَ أَنفُسِهِم فِی سَبیلِ اللهِ أُولَئِکَ هُمُ الصَّادِقُونَ»

این آیه ایمان را می شناساند و در جواب آیه ی ۱۴ که گروهی ادعای ایمان دارند، بدون اینکه از ماهیت ایمان خبر داشته باشند، ایمان را تعریف می کند و می گوید تنها کسی مؤمن است که به خدواند بزرگ و پیامبرش ایمان داشته و در هیچ شرایطی دچار تزلزل نشود و حاضر باشد جان و مال خود را در راه خدا ببخشد.

پیام های برگرفته از این آیه عبارتند از:
۱- باید بدانیم که زمانی مؤمن محسوب می شویم که خصوصیات مؤمنانه را دارا باشیم، چرا که (انما) برای تأکید است.
۲- باید بدانیم که ایمان در صدر قرار دارد و اعمال نیکو بدون ایمان، پذیرفته نخواهند شد.
۳- ایمان به خدا نیز در اولویت قرار دارد و بدون ایمان به پیامبر ناقص می باشد.
۴- زمانی ایمان به خدا کامل است که تنها او را فرمانروا و فریادرس خود خوانده و فرامینش را اجابت کنیم.
۵- زمانی می توانیم به پیامبر(صلی الله علیه و سلم) ایمان داشته باشیم که ضمن تصدیق ایشان، از احادیث ایشان پیروی نماییم.
۶- ایمان مقتضای تسلیم قلبی و درونی می باشد، پس زمانی می توانیم مؤمن راستین باشیم که خود را کاملاً تسلیم خدا و پیامبرش کرده باشیم.
۷- باید بدانیم که لازمه ی ایمان، پایداری و استقامت است و نباید دچار تزلزل و شک و گمانی شود.
۸- باید هوشیار باشیم که با پاگذاشتن در دایره ی بندگی، روبروی انواع فتنه از سوی ابلیس و ابلیسیان می شویم، ولی باید ثابت قدم و محکم باشیم.
۹- ایمان همچنین لازم است بدانیم که ایمان باید چنان در دل و جانمان رسوخ کرده باشد که حاضر باشیم جان و مال خود را به خدمت ایمان گرفته و فدای راه ایمانمان کنیم.
۱۰- در دل شخصی که خدا و پیامبرش جای گرفته باشد، حب چیز دیگری جای نمی شود و هرآنچه دارد در راه حب راستینش می بخشد و بخشیدن برایش خیلی راحت می شود، حال جان باشد یا مال. یا زمانی در ایمانمان صادق هستیم که بتوانیم از عزیزترین و محبوبترین چیزهایی که داریم، به خدا ببخشیم؛ از جمله جان و مال.
۱۱- در مسیر عبودیت همیشه با انواع دشمنان بیرونی و درونی روبرو خواهیم شد و لازم است با جان و مال با آنها مقابله کنیم.
۱۲- دشمن درونی، نفس اماره است که باید مرتب با آن به جهاد پرداخت و آن را سرکوب کرد و قدرت را از او گرفت.
۱۳- باید بدانیم که همیشه همراه با ایمان، انجام اعمال صالح نیز لازم بوده و تنها زمانی جز صادقین خواهیم بود که هر دوتا را دارا باشیم.
۱۴- صدق با کفر و نفاق جمع نمی شود، اینکه چقدر در ایمانمان صادق هستیم، با فرمانبرداری کامل از خدا و پیامبرش و جهاد با جان و مال مشخص می شود.

پیامهای آیات ۱۶

«قُل أَتُعَلِّمُونَ اللهَ بِدِینِکُم وَ اللهُ یَعلَمُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِی الأرضِ وَاللهُ بِکُلِّ شَیءٍ عَلِیمٌ»

آیه ی ۱۶ اشاره به علم نامحدود خداوند داشته و در جواب گروهی که می خواهند ایمان آوردنشان را با منت به خداوند اطلاع دهند، می فرماید لازم نیست و خداوند از آنچه که شما هم نمی دانید آگاه است و حتی خودتان را از خودتان نیز بیشتر می شناسد و بر نیت و راست و ناراست بودنتان آگاه است.

پیام های برگرفته از این آیه عبارتند از:
۱- بدانیم که هر آنچه در آسمان ها و زمین قرار دارد در حیطه ی علم و آگاهی خداوند است. بنابراین خداوند بهتر از ما بر ایمانمان آگاهی دارد و اگر صادق و یا ناصادق باشیم، بر خداوند پوشیده نیست و بر اساس ایمان، کفر و یا نفاقی که در دل داریم، در مورد ما تصمیم گیری می کند.
۲- باید بدانیم که خداوند نیازی به تظاهر و خودنمایی ما ندارد و از آنچه انجام می دهیم، بی نیاز است. بلکه این ما هستیم به ایمان و هدایت الهی نیازمندیم و سود آن نیز به خودمان می رسد؛ بنابراین چه معنی دارد به خاطر اسلام آوردنمان و یا انجام هر کار نیکی بر خداوند منت نهیم و یا بخواهیم با تظاهر و خودنمایی خداوند را آگاه نماییم.
۳- ایمان به ادعا نیست، بلکه تقوا، جان باختن، مال بخشیدن، کردار نیکو و جهاد با نفس می طلبد.
۴- نباید بر اساس ادعای ظاهری کسی –خوب یا بد- قضاوت کنیم، چرا که نیت او بر ما آشکار نیست.
۵- خداوند آنچه را که ما نمی دانیم، می داند و تمام آنچه در آسمان ها و زمین است با تمام جزئیات می داند نیازی به مطلع کردن ما که حتی خود را نیز کامل نمی شناسیم، ندارد.
۶- در این آیه دوبار بر عالم و آگاه بودن خداوند اشاره شده است تا تأکید نماید که ای انسان این تو هستی که بیچاره و درمانده احساس می کنی اگر کاری در نهان انجام دادی و یا چیزی در دل و درون خود پنهان داشتی، کسی از آن مطلع نیست. بلکه خداوند می داند و چیزی را بدون حساب نمی گذارد هرچند کوچک و یا نهانی باشد.
۷- پس مراقب کارهایی باشیم که در خلوت خود انجام می دهیم، چرا که خداوند می بیند و می داند.
۸- باید بدانیم که این ما انسان ها هستیم که دارای مقدار اندکی از علم و دانش هستیم و برای خداوند هیچ حدودی بر علم و دانش و آگاهی او نیست و بزرگ و کوچک و غیب و آشکار را می داند. خداوند آنچه را که از علم و دانش لازم است به ما داده و آنچه را که لازم نیست نداده است و تنها خداوند عالم غیب و شهاده است.
۹- همچنین این ما هستیم که برای کسب علم، نیاز به وسیله (بصر، سمع، قلب و تجربه) داریم ولی خداوند متعال بدون هیچ وسیله ای و هیچ محدوده ای کاملاً آگاه و عالم بر همه چیز است.
۱۰- لازم است بدانیم که در اسلام تنها داشتن علم کافی نیست، بلکه باید همراه با شناخت و علم، متأثر از آن شناخت نیز شد و موضع گیری مناسب با ایمان داشته باشیم. یکی از این موضع گیری ها، یقین داشتن بر عالم بودن مطلق خداوند است.
۱۱- یادمان باشد که اگر خداوند با لطف خویش، برایمان وحی نمی فرستاد و راه را برایمان روشن نمی ساخت و قدرت بصر و سمع و قلب و تجربه را به ما نمی داد، هرگز نمی توانستیم به آنچه که لازم است برسیم. پس همیشه مدیون خدای مهربانیم.

پیام های آیات ۱۷ و ۱۸

«یَمُنُّونَ عَلَیکَ أَن أَسلَمُوا قُل لَّا تَمُنُّوا عَلَیَّ إِسلَامَکُم بَلِ اللهُ یَمُنُّ عَلَیکُم أَن هَدَاکُم لِلإیمَانِ إِن کُنتُم صَادِقِینَ * إِنَّ اللهَ یَعلَمُ غَیبَ السَّمَاوَاتِ وَ الأرضِ وَ اللهُ بَصِیرٌ بِمَا تَعمَلُونَ»

آیات پایانی به سرزنش کسانی پرداخته است که به خاطر تسلیم شدن، بر خدا و پیامبر(صلی الله علیه و سلم) منت می نهند، انگار که لطف بزرگی در حق خداوند انجام داده اند؛ غافل از اینکه این خداوند است که بر آنان منت نهاده و راه را برایشان روشن ساخته و اگر مشیت خداوند بر آن نباشد، هرگز از نعمت ایمان برخوردار نخواهند بود. از طرف دیگر ایمان به سود خودشان بوده و خداوند بی نیاز از کفر و ایمان بندگانش است. ولی آنها غافل از این حقیقت بر خدا و پیامبرش(صلی الله علیه و سلم) منت می نهند. در حالی که خداوند از آنچه انجام می دهند و در درون خود پنهان می دارند کاملاً آگاه می باشد.

پیام هایی که می توان از این آیات استخراج نمود عبارتند از:
۱- کسانی که به هر دلیل بر خدا و پیامبرش(صلی الله علیه و سلم) منت می نهند که اسلام آورده اند، مورد سرزنش شدید خداوند قرار می گیرند.
۲- ایمان چنان نعمت بزرگی است که خداوند از روی لطف و فضل و مشیت خویش نسیب شخصی می کند، منت نهادن به خاطر لطفی که در حق وی شده، کاری بسیار ناپسند و قبیح است.
۳- هرآنچه که انجام و یا خودداری می کنیم، تنها و تنها باید برای خداوند و به خاطر او باشد. بنابراین منت نهادن بر کسی که او را به این راه دعوت نموده است، نشان از ناصادق بودن او در ایمانش است.
۴- باید همیشه شکرگذار خداوند باشیم که ما را ازمؤمنان قرار داده و همواره خواستار ایمانی قوی تر و تقوایی بیشتر از او باشیم و بدانیم که در هر حال و زمان محتاج خدا هستیم و او بی نیاز است.
۵- کسی که در ایمانش صادق باشد، نه تنها هیچ وقت به خیالش نمی رسد که بر خدا و دعوت کننده ی به سوی خوشبختی ها منت نهد، بلکه حتی همیشه خود را نیز مدیون آن ها می داند. اما کسی که به خاطر منافع دنیایی، به اسلام گرویده باشد؛ چون از اصل ایمان غافل است، دچار چنین عمل زشتی می شود. پس مراقب ادعاهایمان باشیم.
۶- تسلیم شدنی که با ایمان آمیخته نباشد، ارزشی درپی نخواهد داشت.
۷- در هر شرایطی لازم است که خود را ارزیابی کنیم که چه موضع گیری داریم. به ویژه زمانی که کار نیکی انجام می دهیم، بنگریم که آیا با آن دچار نوعی خودپسندی شده و خود را بدهکار خدا می دانیم و یا خدای را سپاسگزاریم که توفیق نیکی به ما عطا فرموده است؟
۸- بدانیم که ایمان برتر از هر نعمتی است که با هیچ چیز دیگری قابل مقایسه نیست. چرا که به وسیله ی ایمان است که فرد از حالت حیوانی به انسانی سوق می یابد و کسی که ایمان ندارد، در واقع هنوز در سطح حیوانات باقی مانده و هنوز از مادر ایمان زاده نشده است.
۹- ایمان چنان اقتضا می کند که فکر و بینش و منش آدمی را کاملاً دگرگون کرده و به سوی ملکوت سوق می دهد. اگر چنان نباشیم و هنوز در فکر دستاوردهای دنیایی باشیم، در ایمانمان صادق نبوده ایم.
۱۰- کسی که به خاطر ایمان منت می نهد، به آن ایمانی که آرامش بخش دلهاست، دست نیافته است. چرا که آن ایمان چنان نعمت بزرگی است که با هیچ نعمت دنیایی دیگر قابل مقایسه نیست. ایمانی که فرد را از تزلزل و سردرگمی و ضلالت می رهاند.
۱۱- خداوند عالم به غیب و آشکار زمین و آسمان است و اگر چیزی در سینه ها پنهان کردیم و یا کاری در مقابل ایمان انجام دادیم، بدانیم که از خداوند پنهان نیست و هر آنچه انجام دهیم را می بیند.

از خداوند بزرگ خواستارم که توفیق زندگی قرآنی را به من و تک تک شما عزیزان عطا نماید.

تهیه کننده: کلثوم حسن زاده

نمایش بیشتر

کلثوم حسن زاده

@@نویسنده و مترجم و شاعر ایران - آذربایجان غربی - سردشت

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا