خانواده

کودک یا همان امپراطور کوچک

دوران نوجوانی خطرناکترین پیچ و خمی است که جوان از آن می گذرد ، و بزرگترین لغزشگاهی است که ممکن است در آن بیفتد . بی گمان نوجوانی دارای نیرو و انرژی فراوان  و قدرت و توانی شبه تکامل یافته است ، همچنانکه دارای نشاط و شادابی است که خود را بر خانواده و جامعه تحمیل می نماید ، بنابراین اگراز طرف بزرگترها توجیه و راهنمایی نشود و به نحو احسن از آن بهره برداری نشود ، به سبب افراط یا تفریط در تربیت جوان در این مرحله مهم و حساس ، این نیرو و توان هدر رفته و به تاراج می رود و به ناتوانی مبدل می شود .
بحران های  نوجوانی
1) مبارزه ذاتی : کشمکش و تحرکات داخلی نوجوان پایانی ندارد . مبارزه و تلاش برای استقلال و اثبات وجود خود ، سرگردانی میان سرپیچی های دوران بچگی و مسئولیت های دوران بزرگ شدن ، و ناراحتی وجدان بخاطر کوتاهی در نیل به هدف ، علاوه بر دگرگونی غرایز داخلی ، و درگیری فکری در نتیجه مزاحمت های شعور و احساسات لطیف و نازک.
2)سرپیچی کردن : نوجوان مدام با اطرافیانش درگیر باشد ، بخصوص با پدر و مادر و معلمان و هر کس که نقش توجیه کردن او را داشته باشد ،‌به ادعای اینکه آنها مرا درک نمی کنند و اینکه آنها از طیفی هستند و او هم از طیفی دیگر، ، در واقع او می کوشد با این تحرکات و ادعاها از سلطه حاکم سرپیچی نموده و به نوعی خود را اثبات کند حتی اگر بوسیله مخالفت و خودبزرگ بینی غیر منطقی هم باشد.
3)علاقه به گوشه گیری : روش های سست و ضعیف خانواده همچون آزادگذاشتن و نازپروری اضافی و یا سختی مفرط ، بسیار تاثیر دارد بر اینکه جوان را طوری بسازد که در برابر مشکلات ناتوان بماند ، و در حل آنها تکیه بر دیگران را ترجیح دهد ،‌هر چند طبیعت مرحله نوجوانی می طلبد که مستقل از خانواده و متکی بر خویشتن باشد ، و از اینجا مبارزه نزد او بیشتر تند و تیزتر می شود ، گاهی به بیرون رفتن از دنیای اجتماعی و خود را پنهان کردن و شرمندگی زیاد ، تمایل پیدا می کند.
4)سلوک و رفتار خسته کننده : وقتی که نوجوان به نوعی از انانیت و خودخواهی گرفتار می شود (خود بزرگ بینی) و فقط بر حول و حوش خواسته های خود می چرخد بدون در نظر گرفتن شرایط و ظروف دیگران ، همواره او را دارای رفتار ناسازگار می یابیم ، با همه جدل می کند گاهاً منطقی  و اغلب بدون علت و سبب ، تندخویی و عناد و تعصب زیاد از خود بروز می دهد ، صدا بلند کردن ، سختگیری و جنگ و معرکه دائم با اطرافیانش را معمولاً در دستور کار دارد.
وضعیت نوجوان گاهاً با بحران مواجه می شود، بخصوص در صورت نبودن جو و فضایی دینی و کوتاهی در محبت و اهتمام کردن و توجیه و توجه کردن به نوجوان ، در نتیجه با انحرافات جنسی ، و میل جنسی به خود و میل به کج روی و انحرافات خطرساز ( تجاوز کردن ، دزدی ، ترساندن)آلوده می شود

بارزتزین خطری که در این مرحله نوجوانان را تهدید می کند عبارت است از بی هویتی وبی نام و نشانی و عدم انتساب به جهتی ، علاوه بر نداشتن هدفی که به سویش حرکت نمایند ، و البته  متناقض دیدن ارزشهایی که با ان زندگی می کند به اضافه مشکلی همچون فراغت و بیکاری.
چگونگی ارشاد نوجوان
بایستی با نوجوان مثل پدر رفتار کنیم ؛ چرا که نوجوانی مرحله ای است گذرا و نه حالت ثابت و همیشگی و ماندگار ، پس شایسته است سختی و معانات آن را پذیرا باشیم و باید منتظر گذر آن باشیم ، و طبیعتاً این وضع ما را بر آن وا می دارد که با روی گشاده تر و تحمل بیشتر با نوجوان رفتار کنیم ، باید در حد امکان از لغزش ها نوجوان چشم پوشی نمائیم ، چنانکه پیامبر می فرماید : (ص) یُعجِبُ رَبُکَ مِنْ شّابٍ لَیسَ لَهُ صَبْوَةً) (رواه احمد و طبرانی) پروردگارت تعجب می کند از جوانی که- بچگی – شور و شوق و نشاط نداشته باشد . ( هیثمی در مجمع الزاوید آن را حسن دانسته و البانی در ضعیف الجامع آن را ضعیف پنداشته است)
نوجوان فن شنا را در برابر موج و عمق دریا خوب انجام می دهد ، می کوشد رغبت و علاقه مستقل شدن را اشباع می دهد ، و در این موضع گیری ها تسلیم نمی شود
کسی که خواسته نوجوانان را عملاً و واقعاً می فهمد از زبان  و گفتگوی دلسوزانه  بهره می گیرد و از صادرنمودن اوامر اجتناب کرده و سعی می کند  فرصت عمل و جبران را به او بدهد تا او طوری زندگیش را شکوفا سازد که شایسته اش باشد …
بی گمان هر دختر و پسر نوجوانی نیازمند این هست که پدر و مادرش او را درک کند و این شرایط و وضعیت موقتی که خارج از خواست و اراده اش می باشد را مراعت نماید ، بایستی همراه او بایستد نه در برابرش ، و این انفعالاتی را که در نفس نوجوان هم چون هوای گرم داخل دیک در او انباشته می شود را مراعات نماید .

ما خانواده های پدر سالار باید اعتراف نمائیم که به سختی به سخن نوجوانانانمان گوش فرا می دهیم و به ندرت اتفاق می افتدکه  سخن کوچکترها را گوش نماییم  و هر یک از ما فقط حرف خود را می شنود و تنها افکار خود را تکرار می نماید ، و گمان می برد طرف دیگر قدرت و ملکه ای چندانی ندارد که بتواند از نفس و خواسته و آرزو و گرفتاری و افکار خود تعبیر نماید ، بخصوص اگر طرف کم سن و سال باشد ! بعضی از ما بعضی دیگر را به سطحی نگری و انزواطلبی  متهم می کند  و اغلب گمان می کنیم که به تنهایی همه لیاقت ها و شایستگی ها را در خود جمع کرده ایم ..                                                                                                                   بی گمان نوجوان نیاز مبرم به کسی دارد که سینه اش را برایش باز نموده تا به مطالبات درونیش گوش فرا دهد ، نه اینکه با او قطع رابطه نموده و لغزش و خطاهایش را شکار نماید!

نوجوان به بزرگتر از خودی نیاز دارد که به آرامی و تحمل فراوان پرسش هایش را پاسخ گوید نه اینکه  در برابر پرسشهایش خود را به جهل و نادانی زده و یا مغرورانه رفتار نماید ، نوجوان ما نیازمند این است که با اوبا عاطفه رفتار نماییم نه اینکه از اظهار عاطفه نسبت به او بخل بورزیم .
نوجوان شیفته آن  پدری نیست که کارش شده آموزش و توجیهات سفت و آمرانه به او، بلکه او بیشتر نیازمند دوستی است دلسوز و پخته که در حقش پدری کند، او نیاز به کسی دارد که تکیه گاه و پشتیبان او بوده و مشورت صادقانه به او تقدیم کند و بطور قانع کننده ای به سؤالاتش جواب بدهد.
خطرناکترین روشهای رفتار با نوجوان بکارگیری عبارتهایی همچون: شما شکست خورده اید ، شما ناکامید ،شما منحرفید ، شما مغرورو خودخواهید ،شما جوان سرپیچی کننده ای هستی و… خفه شو ای زبان دراز ،تو همیشه جدل و بحث می کنی ، تو هیچ وقت نمی فهمی ای الاغ و…. چنین عبارات و کلماتی دل نوجوان را می شوراند ، و سختی و ناراحتی های درونیش را بیشتر می نماید

بی گمان تمرکز برمثبت اندیشی ، در شخصیت دهی به فرزندت  و شکوفایی و پیشرفتش می تواند مؤثر و مفید باشد ، هر چند خردسال هم باشد ، استفاده از چنین روشی خیلی بهتر است از زبان توبیخ و سرزنش همیشگی که شکست و ناامیدی را در او پدید می آورد .

فراموش نکنیم که فرزندان ما چشمان نقادی دارند که نقاط ضعف و منفی ما را خوب می بینند ، بنابراین معقولانه نیست که خیلی ایدآل با آنان رفتار نماییم  طوری که در عالم واقع نتوانیم آن خواسته ها را حتی در وجود خود محقق بخشیم ، چنین برخوردهای غیر واقع بینانه باعث خواهدشدکه رغبت و انگیزه در نوجوان نابود شده وسرپیچی و تمرد و انحراف و دروغ در او پدیدار شود .

محیط و خانواده نقش بسیاری دارد بر سازگاری یا ناسازگاری نوجوان ، برخی خانواده ها عملاً فرزندشان را ناراضی و عصبانی بار آورده و او را به موجودی از خود راضی و عصبی مبدل می سازند ؛ نحوه سخن گفتن و تعامل والدین با فرزند ، آموزشی است برای او که در آینده و با فرزندانش اینگونه رفتار نماید !

البته سخت گیری های بی مورد والدین نیز می تواند فرزند نوجوان خانواده را به نوعی از خود بیخود نموده و به سمت نافرمانی و سرپیچی سوق می دهد و تعصب و سرپیچی و تمرد در او برانگیخته می شود.

تنها راه حل عبارت است ازفراهم نمودن محیطی مملوّ از امنیت و محبت و عدالت در رفتار و احترام رغبتها و انگیزه های او علاوه بر مشارکت دادن اودرامور خانواده و حفظ استقلال نوجوان.

دکتر (الحو) می گوید : لازم است نوجوان در منزل احساس امنیت نماید به گونه ای که  نگران از هم پاشیده شدن خانواده نباشد ، عامل مؤثر دیگر عبارت است از محبت ،هر اندازه محبت نسبت به فرزندان زیاد باشد فرصت تفاهم با آنان نیز بیشتر خواهد بود ؛ بنابراین لازم است در سخن گفتن با فرزندانمان از هرگونه تهدید و تنبیه پرهیزکنیم .

عدالت در رفتار با فرزندان ضروری است ؛ زیرا برتری دادن بعضی بر بعضی در رفتار و محبت باعث خواهد شد فرزندان مورد تبعیض واقع شده ما از لحاظ درونی احساس خلأ نموده و بقیه هم استقلالشان را از دست بدهند . پس لازم است از سلطه گری پدر بر فرزندان کاسته شود و اعتماد به نفس بیشتری به آنان بخشیده شود البته علاوه بر مراقبت و پیگیری از دور.

مستقل شدن احساسی است دوست داشتنی نزد فرزندان بخصوص در دوران نوجوانی ، لازم است با نوجوان با دوراندیشی و هوشیاری رفتار نمائیم . پس واجب و ضروری است او را رها نکنیم هر چه می خواهد انجام دهد ، هر طور می خواهد و در هر وقتی و با هر کسی که می خواهد نشست و برخاست داشته باشد ، لازم است فرزند نوجوان ما بفهمد و بپذیرد که همانگونه که حقوقی دارد ، واجبات و وظایفی هم بر دوش اوهست که باید انجامش دهد و همانگونه که برای او آزادی هست ، برای دیگران هم آزادی هایی هست که لازم است او به آن احترام بگذارد.
مشهورترین پدیده نوجوانی عبارت است از”لج بازی و سرپیچی” ، نوجوان به دوستان و رفیقانش بیشتر اهتمام می دهد تا خانواده ، هر چه رفیقانش می گویند نزد او مقبول و مرغوب است بر عکس اهمیت چندانی برای گفته ها و اندیشه های خانواده اش قائل نیست. بنابراین بر ما لازم است که این را خوب بفهمیم  و تاثیر فوق العاده رفیقان بر فرزند نوجوان خود را باور نماییم ، و به جای انکار این پدیده و ندانمکاری هایی در این باب به ارشاد و راهنمایی و مشاوره با او بپردازیم تا بدینگونه فرزند ما از لج بازی دست برداشته و آگاهانه رفیقان بد و مضرش را رها نماید .      والسلام

دکتر- خالد سعد النجار

ترجمه ا: احمد ویسی – امام جمعه و جماعت روستای حاجی خوش

نمایش بیشتر

احمد ویسی

@نویسنده و مترجم و شاعر @ آذزبایجان غربی - مهاباد @ شغل : امام جماعت و خطیب

نوشته های مشابه

‫3 نظر

  1. به راستی مندال وه ک امپراطور وایه ، پیویسته بزانین چونی بلاوینینه وه ، ده خوش ماموستای سه رکه وتو له را هینانی امپراطروه کانت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا