اصول

عقیده اهل سنت درباره « دجال»(۲-۲)

 

 محل ظهور دجال و مدت زمان ماندگاری او بر روی زمین چقدر است؟

دجال از مشرق زمین، از شهرهای فارس خراسان ظهور می‌کند.

در حدیثی که ترمذی، ابن ماجه، حاکم و احمد و ضیاء در مختار از حضرت ابوبکر صدیق رضی الله عنه روایت می‌کنند چنین آمده است، رسول‎الله صلی الله علیه وسلم فرمود: (إن الدجال یخرج من أرض بالمشرق، یقال لها: (خراسان) یتبعه قوم کأن وجوههم المجان المطرقه) سلسله احادیث الصحیحه (۱۵۹۱).(کسانی از دجال تبعیت می‌کنند که چهره‌های شان مانند سپر فرو رفته سرخ و گرد است).

 اما مسلمانان زمانی او را می‌شناسند که به میان عراق و شام (سوریه) می‌رسد.

در حدیث نواس بن سمعان می‌آید: دجال در یک فاصله میان دو کشور، عراق و شام ظهور می‌کند بسوی چپ و راست جهت ترویج فتنه می‌رود، ای بندگان خدا (در برابر فتنه دجال) ثابت قدم باشید. صحیح مسلم، باب ذکر دجال، کتاب الفتن.

 و اما مدت زمان ماندن دجال بر زمین :

 صحابه رضی الله عنه درباره مدت زمان توقف دجال سوال کردند، رسول‎الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: چهل روز، یک روز برابر یک سال و روز دوم برابر یک ماه و روز سوم برابر یک هفته و بقیه روزهایش مانند روزهای معمولی شما خواهند بود. سوال شد، ای پیامبر خدا صلی الله علیه وسلم آن روز که برابر یک سال خواهد بود آیا نمازهای یک روز برای ما کافی است؟ فرمودند: خیر، آن روز طولانی را با روزهای معمولی مقایسه نموده و به مقدار هر روز پنج نماز خوانده شود. (مسلم و ابو داود) جامع الاصول: (۱۰/۳۴۵) شماره: (۷۸۳۹٫

 پاسخ رسول‎الله صلی الله علیه وسلم به سوال صحابه مبنی بر اینکه آیا پنج نماز در آن یک روز که برابر یک سال خواهد بود، کفایت می‌کند یا خیر، حکایت از آن دارد که روزها حقیقتاً نه مجازاً به اندازه یک سال، یک ماه و یک هفته طولانی می‌شوند.

 کشتن و زنده کردن مردم توسط دجال چگونه است؟

 از جمله ابزار فریب او این است که فرد مؤمن را در نظر مردم می‌کشد و بعد ادعا می‌کند که او را زنده می‌گرداند. در صحیح بخاری از ابوسعید روایت شده که رسول‎الله صلی الله علیه وسلم سخن بسیار زیادی پیرامون دجال برای ما بیان کرد و فرمود: (یَأْتِی الدَّجَّالُ وَهُوَ مُحَرَّمٌ عَلَیْهِ أَنْ یَدْخُلَ نِقَابَ الْمَدِینَهِ فَیَنْزِلُ بَعْضَ السِّبَاخِ الَّتِی تَلِی الْمَدِینَهَ فَیَخْرُجُ إِلَیْهِ یَوْمَئِذٍ رَجُلٌ وَهُوَ خَیْرُ النَّاسِ أَوْ مِنْ خِیَارِ النَّاسِ فَیَقُولُ أَشْهَدُ أَنَّکَ الدَّجَّالُ الَّذِی حَدَّثَنَا رسول‎الله صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ حَدِیثَهُ فَیَقُولُ الدَّجَّالُ أَرَأَیْتُمْ إِنْ قَتَلْتُ هَذَا ثُمَّ أَحْیَیْتُهُ هَلْ تَشُکُّونَ فِی الْأَمْرِ فَیَقُولُونَ لَا فَیَقْتُلُهُ ثُمَّ یُحْیِیهِ فَیَقُولُ وَاللَّهِ مَا کُنْتُ فِیکَ أَشَدَّ بَصِیرَهً مِنِّی الْیَوْمَ فَیُرِیدُ الدَّجَّالُ أَنْ یَقْتُلَهُ فَلَا یُسَلَّطُ عَلَیْهِ)

 دجال ظهور می‌کند ووارد شدن به مدینه منوره برایش ممنوع خواهد بود در بعضی مناطق سنگلاخ در بیرون مدینه توقف می‌کند مردی که در آن روزگار از بهترین ما خواهد بود، نزد وی می‌آید، و می‌گوید: من گواهی می‌دهم تو همان دجالی هستید که رسول‎الله صلی الله علیه وسلم ماجرای تو را برای ما بیان کرده است، دجال می‌گوید: آیا اگر این را بکشم و زنده گردانم، باز هم شما ادعای رب بودنم را رد می‌کنید و شک و تردید به دل راه می‌دهید؟ مردم می‌گویند: خیر. دجال آن انسان مورد نظر را در ظاهر می‌کشد و سپس او را زنده می‌کند. آن مرد می‌گوید: اکنون بیش از هر زمان دیگر به حقیقت تو پی بردم. دجال بار دیگر قصد کشتن او را دارد اما این بار قدرت چنین کاری را در خود نمی‌بیند). بخاری، ‌کتاب الفتن. فتح الباری (۱۳/۱۰۱) و مسلم: (۴/۲۲۵۶) شماره: (۲۹۳۸).

 امام مسلم از ابوسعید خدری چنین روایت می‌کند: دجال ظهور می‌کند مردی از وی سوال می‌کند، کجا می‌روی؟ مرد مؤمن می‌گوید: قصد دارم پیش آن کس بروم که ظهور کرده است(دجال). دجال می‌گوید: آیا تو به پروردگار بودن من ایمان نمی‌آوری؟ مرد مؤمن می‌گوید: پروردگار ما که پنهان است. دار و دسته دجال می‌گویند: او (مردم مومن) را بکشید. افراد گارد دجال خطاب به همدیگر می‌گویند: آیا او شما را از کشتن منع کرده است؟ آنگاه آن مرد مومن را نزد دجال می‌برند. وقتی مرد مومن دجال را می‌بیند، می‌گوید: ای مردم! این مسیح دجال است. همان دجالی که رسول‎الله صلی الله علیه وسلم درباره آن خبر داده است. دجال دستور می‌دهد او را بگیرند، بزنند و زخمی‌کنند. او را بر زمین خوابانیده و بشدت مورد ضربه قرار می‌دهند. آنگاه از وی می‌پرسند، آیا ایمان نمی‌آوری؟ آن مرد مومن می‌گوید: تو مسیح دروغگو هستی. دجال دستور می‌دهد تا آن مرد مومن را از فرق سر بوسیله اره دو تکه کنند. دجال میان آن دو تکه راه می‌رود و می‌گوید: بلند شو. آن دو تکه بهم وصل شده به حالت اولی باز می‌گردد. دجال می‌پرسد، آیا به من ایمان آوردی؟ می‌گوید: اکنون تو را بیش از پیش شاخته‌ام. بعد می‌گوید: این کار با کسی دیگر بعد از من انجام نمی‌گیرد. دجال آن مرد مومن را می‌گیرد تا ذبحش کند. آهن بزرگی روی سینه او می‌گذارد تا تکان نخورد. دست و پاهایش را می‌بندد و به ظاهر او را در آتش می‌اندازد. ولی در واقع او به بهشت انداخته می‌شود. زیرا دوزخ او بهشت است. رسول‎الله صلی الله علیه وسلم فرمود: این مرد مومن نزد الله بزرگترین شهید است. مسلم، کتاب الفتن. (۴/۲۲۵۶) شماره: (۲۹۳۸).

آیا دجال موفق به تسخیر مکه و مدینه می شود؟

 دجال قصد رفتن به مدینه منوره را می‌کند، اما نمی‌تواند وارد مدینه شود. زیرا خداوند متعال مکه و مدینه را از دجال و طاعون حفاظت کرده است و محافظت این دو شهر مقدس را به فرشتگان سپرده است. در صحیح بخاری از حضرت ابوهریره حدیث مرفوعی نقل شده است که در ورودی شهر مدینه منوره فرشتگان گماشته شده‌اند تا از ورود دجال و طاعون جلوگیری کنند.

 در صحیح بخاری از انس رضی الله عنه روایت شده: ترس و بیم دجال داخل مدینه نمی‌شود. آن روز مدینه منوره هفت دروازه‌ی ورودی خواهد داشت. بر هر دروازه‌ای فرشته‌ای گماشته شده است. بخاری، کتاب الفتین. فتح الباری (۱۳/۹۰).

 در سنن ترمذی و مسند احمد از حضرت ابوهریره رضی الله عنه روایت شده است: دجال از طرف شرق می‌آید و قصد وارد شدن به مدینه منوره را دارد وقتی به پشت «احد» می‌رسد با فرشتگان برخورد می‌کند، جهت و مسیر خود را به سوی شام عوض می‌کند و در آنجا به هلاکت می‌رسد. (ترمذی این حدیث را صحیح دانسته است).

 در صحیح بخاری و مسلم از حضرت انس رضی الله عنه روایت شده: (لَیْسَ مِنْ بَلَدٍ إِلَّا سَیَطَؤُهُ الدَّجَّالُ إِلَّا مَکَّهَ وَالْمَدِینَهَ لَیْسَ لَهُ مِنْ نِقَابِهَا نَقْبٌ إِلَّا عَلَیْهِ الْمَلَائِکَهُ صَافِّینَ یَحْرُسُونَهَا ثُمَّ تَرْجُفُ الْمَدِینَهُ بِأَهْلِهَا ثَلَاثَ رَجَفَاتٍ فَیُخْرِجُ اللَّهُ کُلَّ کَافِرٍ وَمُنَافِقٍ) صحیح الجامع (۵/۹۹) شماره(۷۷۵۲).

 هیچ شهری نیست که دجال وارد آن نشود، مگر مکه و مدینه. در ورودی این دو شهر فرشتگانی گماشته شده‌اند و از آن حراست می‌کنند. دجال در منطقه شوره‌زار از اراضی مدینه نازل می‌شود. شهر مدینه سه بار به لرزه در می‌آید. هر کافر و منافقی که در مدینه زندگی می‌کند، با این سه لرزه از مدینه بیرون شده و به طرف دجال به راه می‌افتند).

 هلاک شدن و خاتمه دادن به فتنه دجال و نابودی پیروان او چگونه است؟

 هلاکت دجال توسط عیسی علیه السلام صورت خواهد گرفت.

 نخستین عملی که عیسی بن مریم آن را انجام می‌دهد، مقابله با دجال است. عیسی علیه السلام بعد از نازل شدن به بیت المقدس جایی که دجال گروهی از مسلمانان را محاصره کرده است، می‌رود.

 عیسی بن مریم علیه السلام به مسلمانان دستور می‌دهد تا باب را فتح کنند.

 در همین اثنا که سپاه اسلام آماده قتال می‌شود، صف آرایی نظامی‌صورت می‌گیرد، نماز جماعت برپا می‌شود. عیسی بن مریم علیه السلام فرود می‌آید، نماز را اقامه می‌کند.

 در صحیح مسلم از ابوهریره رضی الله عنه روایت شده که رسول‎الله صلی الله علیه وسلم فرمود: (فَإِذَا رَآهُ عَدُوُّ اللَّهِ ذَابَ کَمَا یَذُوبُ الْمِلْحُ فِی الْمَاءِ فَلَوْ تَرَکَهُ لَانْذَابَ حَتَّى یَهْلِکَ وَلَکِنْ یَقْتُلُهُ اللَّهُ بِیَدِهِ فَیُرِیهِمْ دَمَهُ فِی حَرْبَتِهِ) صحیح مسلم، کتاب الفتن: (۴/۲۲۲۱) شماره: (۲۸۹۷).

 وقتی دشمن خداوند «دجال» عیسی علیه السلام را می‌بیند، مانند نمک ذوب می‌شود. اگر عیسی او را رها کند، ذوب می‌شود تا از بین برود. اما خداوند توسط حضرت عیسی او را به هلاکت می‌رساند و خون دجال را در نیزه حضرت عیسی به مردم نشان می‌دهد).

 رمز و راز ذوب شدن دجال از دیدن حضرت عیسی این است که خداوند متعال به نفس عیسی علیه السلام بوی مخصوصی عنایت کرده است. هرگاه کافر این بو را استشمام کند، می‌میرد.

 در سنن ابن ماجه، صحیح بن خزیمه و مستدرک حاکم از ابی امامه روایت شده که رسول‎الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: (عیسی علیه السلام وقتی بر می‌گردد، می‌گوید: در را باز کنید. در حالی در را باز می‌کنند که دجال با هفتاد هزار یهودی با شمشیر مسلح پشت آن ایستاده‌اند. وقتی دجال نگاهش به حضرت عیسی می‌افتد مانند نمک در آب ذوب می‌شود و پا به فرار می‌گذارد. عیسی علیه السلام او را تعقیب می‌کند و نزد باب شرقی او را می‌گیرد و به قتل می‌رساند. خداوند بدین ترتیب یهود را شکست می‌دهد) صحیح جامع الصغیر: (۶/۲۷۵) شماره: (۷۷۵۲)

 در سنن ابن ماجه، صحیح ابن خزیمه و مستدرک حاکم با سند صحیح حدیثی از ابی امامه نقل شده است: (وَإِمَامُهُمْ رَجُلٌ صَالِحٌ فَبَیْنَمَا إِمَامُهُمْ قَدْ تَقَدَّمَ یُصَلِّی بِهِمْ الصُّبْحَ إِذْ نَزَلَ عَلَیْهِمْ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ الصُّبْحَ فَرَجَعَ ذَلِکَ الْإِمَامُ یَنْکُصُ یَمْشِی الْقَهْقَرَى لِیَتَقَدَّمَ عِیسَى یُصَلِّی بِالنَّاسِ فَیَضَعُ عِیسَى یَدَهُ بَیْنَ کَتِفَیْهِ ثُمَّ یَقُولُ لَهُ تَقَدَّمْ فَصَلِّ فَإِنَّهَا لَکَ أُقِیمَتْ فَیُصَلِّی بِهِمْ إِمَامُهُمْ فَإِذَا انْصَرَفَ قَالَ عِیسَى عَلَیْهِ السَّلَام افْتَحُوا الْبَابَ فَیُفْتَحُ وَوَرَاءَهُ الدَّجَّالُ مَعَهُ سَبْعُونَ أَلْفَ یَهُودِیٍّ کُلُّهُمْ ذُو سَیْفٍ مُحَلًّى وَسَاجٍ فَإِذَا نَظَرَ إِلَیْهِ الدَّجَّالُ ذَابَ کَمَا یَذُوبُ الْمِلْحُ فِی الْمَاءِ وَیَنْطَلِقُ هَارِبًا وَیَقُولُ عِیسَى عَلَیْهِ السَّلَام إِنَّ لِی فِیکَ ضَرْبَهً لَنْ تَسْبِقَنِی بِهَا فَیُدْرِکُهُ عِنْدَ بَابِ اللُّدِّ الشَّرْقِیِّ فَیَقْتُلُهُ فَیَهْزِمُ اللَّهُ الْیَهُودَ فَلَا یَبْقَى شَیْءٌ مِمَّا خَلَقَ اللَّهُ یَتَوَارَى بِهِ یَهُودِیٌّ إِلَّا أَنْطَقَ اللَّهُ ذَلِکَ الشَّیْءَ لَا حَجَرَ وَلَا شَجَرَ وَلَا حَائِطَ وَلَا دَابَّهَ إِلَّا الْغَرْقَدَهَ فَإِنَّهَا مِنْ شَجَرِهِمْ لَا تَنْطِقُ إِلَّا قَالَ یَا عَبْدَ اللَّهِ الْمُسْلِمَ هَذَا یَهُودِیٌّ فَتَعَالَ اقْتُلْهُ)

 امام آنها مرد صالحی است، وقتی امام جلو می‌رود تا نماز را اقامه کند، عیسی از آسمان نازل می‌شود، آن امام به درون صف بر می‌گردد تا عیسی امامت مسلمین را بر عهده بگیرد، عیسی دستش را بر دوش امام می‌گذارد و می‌گوید: چون برای تو قامت شده باید جلو بروید، امام جلو می‌رود و برای مردم نماز را برپا می‌دارد. وقتی نماز به پایان می‌رسد، عیسی می‌گوید: در را باز کنید، وقتی در باز می‌شود مردم دجال را پشت در می‌بینند که هفتاد هزار یهودی مسلح به همراه دارد، وقتی دجال به سوی عیسی نگاه می‌کند مانند نمک در آب ذوب می‌شود، پا به فرار می‌گذارد……

 مردم در باب شرقی او را دستگیر می‌کنند و به قتل می‌رسانند، با مرگ دجال یهود شکست می‌خورد، همه موجودات از سنگ گرفته تا چوب و در و دیوار علیه یهود قیام می‌کنند و خطاب به مسلمین می‌گویند: فلان یهودی پشت من پنهان شده بیا و او را به قتل برسان، تنها درخت «غرقد» که درخت یهودی است با یهود باقی می‌ماند).

 از ابوهریره رضی الله عنه روایت شده که رسول‎الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: (لَا تَقُومُ السَّاعَهُ حَتَّى یُقَاتِلَ الْمُسْلِمُونَ الْیَهُودَ فَیَقْتُلُهُمْ الْمُسْلِمُونَ حَتَّى یَخْتَبِئَ الْیَهُودِیُّ مِنْ وَرَاءِ الْحَجَرِ وَالشَّجَرِ فَیَقُولُ الْحَجَرُ أَوْ الشَّجَرُ یَا مُسْلِمُ یَا عَبْدَ اللَّهِ هَذَا یَهُودِیٌّ خَلْفِی فَتَعَالَ فَاقْتُلْهُ إِلَّا الْغَرْقَدَ فَإِنَّهُ مِنْ شَجَرِ الْیَهُودِ)

 قیامت برپا نمی‌شود تا اینکه مسلمانان با یهود قتال نکنند و مسلمانان یهودیها را می‌کشند حتی وقتی که یهودی پشت سنگ و درخت خود را پنهان می‌کنند. سنگ و درخت ندا می‌دهند: ای انسان، ای عبدالله، این مرد یهودی است پشت من خود را پنهان کرده است. بیا او را بکش. سوای درخت غرقد، چون غرقد از درخت‌های یهود است. (قتال المسلمین الیهود بخاری).

 راه نجات از فتنه دجال چیست؟

 مسلمانان اندکی پیش از ظهور دجال به قدرت و شوکت بزرگی دست پیدا می‌کنند و وارد جنگ‌های خطرناکی می‌شوند و به پیروزی دست می‌یابند. دجال برای خاتمه دادن به این قدرت بزرگ که بزرگترین حکومت زمان خود را از پا در آورده است. وارد عرصه نبرد می‌شود. مسلمانان در آن روزگار قسطنطنیه را فتح می‌کنند. شیاطین، مسلمانان را ندا می‌دهد که دجال در خانه‌ها و منازل شما وارد شده و جانشین شما گشته است.

 مسلمانان اموال غنیمت را رها ساخته و به سوی خانه‌های شان بر می‌گردند. بعد دجال در حالی بیرون می‌آید که مسلمانان اسلحه را بر زمین نگذاشته‎‌اند، در همین حالت عیسی علیه السلام نازل می‌شود و مسلمانان را در حال آمادگی و تدارک جنگی می‌بیند. قطعاً بر هر مسلمان واجب است که به نیروهای اسلامی‌حامل پرچم جهاد در راه الله، ‌ملحق شود و برای دین خدا جهاد کند، هرچند که شرایط و اوضاع سخت و دشوار باشد. آری، این همان چیزی است که رسول‎الله صلی الله علیه وسلم ما را بدان وصیت نموده است. رسول‎الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: (إِنَّهُ یَخْرُجُ مِنْ خَلَّهٍ بَیْنَ الشَّامِ وَالْعِرَاقِ فَعَاثَ یَمِینًا وَعَاثَ شِمَالًا یَا عِبَادَ اللَّهِ اثْبُتُوا)

 (دجال در فاصله میان دو کشور یعنی عراق و شام ظهور می‌کند. به راست و چپ فساد را ترویج می‌دهد. ای بندگان خداوند ثابت قدم بمانید). مسلم: (۲/۲۲۵۲) شماره: (۲۹۳۷).

 برای مسلمانان جایز نیست که نزد دجال بیایند هر چند که بر خود اعتماد داشته باشند. زیرا دجال شبهات و حیله‌هایی به همراه دارد که ایمان را متزلزل می‌کنند. در سنن ابی داود از عمران بن حصین روایت شده که رسول‎الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: (مَنْ سَمِعَ بِالدَّجَّالِ فَلْیَنْأَ عَنْهُ فَوَاللَّهِ إِنَّ الرَّجُلَ لَیَأْتِیهِ وَهُوَ یَحْسِبُ أَنَّهُ مُؤْمِنٌ فَیَتَّبِعُهُ مِمَّا یَبْعَثُ بِهِ مِنْ الشُّبُهَاتِ أَوْ لِمَا یَبْعَثُ بِهِ مِنْ الشُّبُهَاتِ)

 (هرکس درباره دجال بشنود باید از وی دور باشد. به خدا سوگند مرد مسلمان نزد او می‌آید و خود را مؤمن می‌داند اما از شبهاتش پیروی می‌کند). جامع الاصول (۱۰/۳۵۴) شماره (۷۸۴۶).

 کسانی که توان مقابله و مبارزه با دجال را ندارند، می‌توانند از مسیر دجال فرار کنند و این عمل (فرار) در آن روزگار به کثرت انجام می‌گیرد. یعنی بسیاری از وی فرار می‌کنند.

 در صحیح مسلم از حضرت ام شریک رضی الله عنه روایت شده: از رسول‎الله صلی الله علیه وسلم شنیدم که می‌فرمود: مردم بخاطر نجات از دجال به کوه‌ها فرار می‌کنند. اگر مسلمان چاره نداشت سوای مبارزه و مقابله با دجال آنگاه بر وی لازم است که ثابت قدم بماند و با استدلال و حجت از حق دفاع کند. در حدیثی آمده است: اگر دجال در زمانی که من میان شما هستم ظهور کند، من از شما دفاع می‌کنم، اگر زمانی ظهور کند که من میان شما نباشم، باید هر شخص از خودش دفاع کند. البته خداوند بهترین یاور و مددکار است.

 آری، رسول‎الله صلی الله علیه وسلم علم و تعلیماتی را بجای گذاشته است که واقعیت و حقیقت دجال را کاملاً روشن می‌سازند. باید بدانیم که دجال جسم است و قابل رؤیت و مشاهده می‌باشد، می‌خورد و می‌نوشد. و خداوند در دنیا دیده نمی‌شود و نیازی به خوردن و نوشیدن ندارد. دجال از ناحیه چشم نقص و عیب دارد، طوری که در حدیث آمده است: دجال جوان و دارای موهای پیچیده و فرفری است. یک چشم او بی‌نور یا ممسوح است. نه برجسته و نه فرورفته است و من او را با عبدالعزی بن قطس تشبیه می‌کنم. مسلم، کتاب الفتن: (۴/۲۲۵۴) شماره: (۳۹۳۷).

 و کسی که دارای چنین ویژگیی باشد، قطعاً دعوای الوهیت و ربوبیت او کذب محض و افترا است. رسول‎الله صلی الله علیه وسلم کلیه کسانی را که در زمان ظهور دجال زنده می‌مانند به قرائت اوائل سوره کهف توصیه فرموده است. در حدیث ابی امامه آمده است:

 إِنَّ مِنْ فِتْنَتِهِ أَنَّ مَعَهُ جَنَّهً وَنَارًا فَنَارُهُ جَنَّهٌ وَجَنَّتُهُ نَارٌ فَمَنْ ابْتُلِیَ بِنَارِهِ فَلْیَسْتَغِثْ بِاللَّهِ وَلْیَقْرَأْ فَوَاتِحَ الْکَهْفِ)

 (از جمله فتنه دجال این است که دوزخ او بهشت و بهشت او دوزخ است. هرکس به دوزخ او مبتلا شد، از خداوند متعال کمک جوید و اوایل سوره کهف را تلاوت کند). ابن ماجه، ترمذی و حاکم با سند صحیح. صحیح الجامع: (۶/۲۷۴) شماره: (۷۷۵۲).

در بعضی احادیث آمده است: هرکس ده آیه از سوره کهف را حفظ کند از دجال محفوظ می‌ماند. در بعضی احادیث از اول سوره کهف و در بعضی دیگر از آخر سوره کهف آمده است. النهایه لابن کثیر: (۱/۱۵۴).

 پاسخ این سوال که چرا اوایل یا خاتمه سوره کهف موجب امان از فتنه دجال می‌شوند؟

 بعضی‌ها می‌گویند: زیرا که خداوند در طلیعه و مقدمه سوره کهف، آن چند نفر جوان را از فتنه طاغوتی که در نابودی آنان برآمده بود، امان داد و این جریان در آغاز سوره عنوان شده است، لذا کسی که چنین وضعیتی دارد، یعنی وضعیت مشابهی با اصحاب کهف دارد، خواندن این آیه ها به تناسب تشبیه با صاحب کهف موجب نجات او از فتنه دجال می‌شود.

 بعضی‌ها می‌گویند: چون اول سوره کهف مشتمل بر عجایب و شگفتی‌هایی است که قلب قاری را تقویت می‌کنند و آیاتی هستند که تلاوت کننده را از لحاظ روحی تثبیت می‌کنند. لذا هرکسی آنها را تلاوت کند، با فتنه دجال گرفتار نمی‌شود و فتنه‌های دجال را نادر و شگفت انگیز نمی‌داند و دچار غفلت نمی‌شود و دسیسه‌های دجال در وی اثر نخواهند گذاشت.

 از جمله عواملی که مسلمان را از دجال و فتنه آن مصون می‌دارد، پناه بردن به حرمین، مکه و مدینه است. زیرا داخل شدن به حرمین برای دجال ممنوع است.

 از جمله عوامل نجات دهنده از فتنه دجال پناه بردن به خداوند و خواستار حمایت از وی است. رسول‎الله صلی الله علیه وسلم مسلمانان را به پناه بردن و حمایت خواستن از خداوند امر کرده است. در صحیح بخاری از عایشه رضی الله عنها روایت شده و می‌گوید: از رسول‎الله صلی الله علیه وسلم که شنیدم در نماز از فتنه‌های دجال پناه خداوند را می‌طلبید. بخاری، کتاب الفتن. فتح الباری (۱۳/۹۰).

 رسول‎الله صلی الله علیه وسلم همواره بعد از تشهد، این دعا را می‌خواند:

 اللهم انا نعوذبک من عذاب جهنم، من عذاب القبر و من فتنه المحیا و الممات و من فتنه المسیح الدجال».

 

والله اعلم

 منبع: کتاب “قیامت صغری و کبری”؛ دکتر عمر سلیمان اشقر.‏

              بخش اول مقاله

نمایش بیشتر

ســــۆزی میــــحڕاب

سایت ســــۆزی میــــحڕاب در آذرماه 1392 با همت جمعی از اهل قلم خوشنام و گمنام تاسیس شد ســــۆزی میــــحڕاب بدون جنجال و در اوج عملگرایی به ترویج مبانی میانه روی می پردازد ســــۆزی میــــحڕاب با هیچ جریان و هیچ احدی درگیری ندارد ســــۆزی میــــحڕاب رسالتی جز همزیستی و دگرپذیری ندارد

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا