تاریخ

ضرورت بازخوانی و تحلیل زندگانی رسول الله(2)

درس هایی از زندگانی رسول الله صلی الله علیه و سلم (2)

ضرورت بازخوانی و تحلیل زندگانی رسول الله

ما مسلمانان و پیروان حضرت محمد(ص) به بازخوانی ، تحلیل و بررسی زندگانی آن حضرت می پردازیم تا ضمن شناختن شخصیت وحیانی و انسانی آن پیامبر هُمام – که در بخش نخست از نظرتان گذشت- به دستاوردها و اهداف زیر نیز دست یابیم

 

2)در قرآن و آموزه های دینی ، حضرت محمد به عنوان برترین الگو و سرمشق دینداری و زندگی مؤمنانه معرفی شده است ؛ آن حضرت در طول 23 سال نبوت، گنجینه عظیمی از عبودیت و تعامل درست با خدا و مردم و محیط پیرامون را برای پیروانش به جا گذاشته است.

زندگانی پیامبر عزیزتر از جانمان را تحلیل و بررسی می کنیم تا این حقیقت ثابت را کشف کنیم که آن حضرت در تمام ابعاد زندگی  و بویژه در آن بخش که مربوط به تشریع می باشد ، اُلگو و نمونه است.

و البته دنبال این حقیقت ثابت نیز هستیم که تنها شخصیتی که همه جهانیانِ خواستار آرامش و عدالت – چه مسلمان و چه غیر مسلمان- باید از او و آموزه هایش پیروی نمایند تنها حضرت محمد است و بس.

زندگانی و سیره عملی رسول الله برای مسلمانان به منزله قانون اساسی و منشوری است که در پرتو آن مسیر و نحوه زندگیشان را تعیین می نمایند.

 رسول الله (ص) در دو دوره و مکان کاملاً متفاوت -مکه و مدینه- و با دو برنامه مختلف زیسته که هرکدام خواص و امتیازاتی را به خود اختصاص داده است .

چگونگی دعوت و ارشاد مردم  توسط رسول الله در مکه مالامال از درس و عبرت است برای مصلحان و دلسوزان ؛ دعوت چهره به چهره و فردی جوانان و زنان و بردگان به اسلام و تاکید بر صبر و شکیبایی و عدم توجه به آزار و اذیت بزرگان خودکامه قریش حاوی این درس است که در مرحله مشابه مکه باید از درگیر شدن با مراکز قدرت خودداری نمود.

 دعوت مخفیانه افراد به اسلام و عدم اعلان مبانی اسلام به صورت علنی و تشکیل کلاس های مربوطه در مکان های کاملاً دور از دسترس ، الگویی است برای صاحبان دعوت و دین که به منظور پیشرفت های بیشتر و بهتر از علنی سازی برنامه هایشان در مراحل ابتدایی خودداری نموده و با بکارگیری تاکتیک ” کتمان” خود و نیروهای انسانی همکار را از خطرهای احتمالی برحذر و مصون دارند.

 اعلام شعار قرآنی ” کُفّوا اَیدیَکُم و اَقیمواالصلاة” (در این مرحله زمانی که از هر جهت ضعیف تر از دشمن هستید ازهرگونه درگیری و خشونت بپرهیزید و جهت تقویت خود و غلبه بر بی مهری های مردم ، نماز بخوانید و از الله کسب نیرو نمایید) اعلام این شعار و استراتژی در مکه ، چراغ فروزانی است برای دعوتگران میانه رو تا بدانند که اعلام جهاد و درگیری فیزیکی با  دشمن شرایط و مقدمات خاص خود را دارد و تابع اجماع علمای معتبر امت بوده و در شرایط زمانی همچون مکه حرام می باشد .  

 نزول تدریجی قرآن بر قلب رسول الله و دعوت گام به گام آن حضرت از مردم غرق شده در منجلاب گمراهی و سیه روزی جهت پیوستن به سوی اسلام و خداشناسی بیانگر این نکته است که دعوت اسلامی گفتمانی دو طرفه است که اساس آن بر قناعت و پذیرش استوار است نه چیز دیگر.

 

زمانی که مشرکان مکه به منظور حفظ منافعشان به رسول خدا پیشنهاد می کردند که در آیات نازل شده تغییراتی ایجاد نماید و بدینگونه نزدیکی بیشتری میان آنان حاصل شود ولی آن حضرت می فرمود که من پیامبری بیش نیستم و این کار از توان و صلاحیت من خارج است( ما لِیَ اَن اُبَدِّلَهُ مِن تِلقاءِ نفسی)* ، این موضع رسول الله در بردارنده این درس مهم دعوتی است که خداوند جل جلاله در زمین نیازی به وکیل و نماینده تامّ الاختیار ندارد و وظیفه مومنان دعوتگر محافظت بر اصول و ثوابت است نه معامله بر آن !!

 روزی که رسول خدا شخصی را می بیند که مشغول تلقیح خرما است و به علت اینکه آن حضرت در کشاورزی و نخل کاری تبحر و دانش کافی نداشت ، آن کار را بیهوده پنداشت و پس از دست کشیدن آن شخص از عمل تلقیح و محروم شدنش از میوه و ثمر سالانه این نخلستان ، پیامبر فرمود : منظور من این نبود که این کار را نکنید ؛ چرا که شما نسبت به امور دنیویتان از من عالِم ترید .. ، این بخش از سیره رسول الله می تواند الگویی باشد برای مسلمانان که مبادا خود را “عقل کل” بپندارند ! 

 

آنگاه که رسول خدا (ص) به اصحاب و یارانش سفارش می فرمود که به حریم خصوصی مردم سَرَک نکشید و تجسس و فضولی نکنید و آیاتی نیز با این مضامین اخلاقی اجتماعی فرود می آمد ، پیام هایی نیز به ما مخابره می شد که اولاً در دستگاه و سیستم دقیق بازرسی الله متعال دخالت نورزیم  ؛ چرا که او ” اللطیف الخبیر ” و ” علیم بذات الصدور ” می باشد و ثانیاً محاسبه و بازخواست مردم را برای خدا ؛ آن هم در روز حسابرسی به رسمیت بشناسیم و موکول نماییم و پا را از گلیم مسئولیت و محدوده تکلیفی امان فراتر ننهیم.

 و آن زمان هم که خداوند پیامبرش محمد (ص) را با ادبیاتی این چنینی معرفی فرمود که ای محمد

 ” ما اَنتَ عَلَیهِم بِمُصَیطِر” و تو مسلط بر آنها نیستی.

وَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ وَكِيلًا و تو را بر مردم نگهبان نفرستاده‏ايم 

ما انت عليهم بجبار تو نمى توانى مردم را به آنچه مى خواهى مجبور كنى…

پیروان راستین آن حضرت در همه عصرها و چرخ ها دریافتند که وظیفه آنان نیز همچون همه پیامبران در طول تاریخ چیزی نیست جز”عبادت خالق ، خدمت  به خلق ، تزکیه و آموزش ” و اینکه آنان هرگز نباید از موقعیت دینی و معنوی خود سوء استفاده نموده و به استعمار ، استثمار و استحمار مردم بپردازند!

 مشارکت پیامبر قبل از بعثت در پیمان دفاع از مظلومان موسوم به ” حلف الفضول” که امضاء کنندگان و طراحان اصلی آن مشرک و بت پرست بودند و تاکید آن حضرت بر چنین مشارکت هایی بعد از بعثت ،  مُبیّن این پیام نبوی است که انسان مسلمان پیرو محمد (ص)همواره در کنار مظلوم و علیه ظالم است و به دیگر تعبیر مسلمان باید خواستار و منادی طرح ها و پروژه های انسان دوستانه باشد چه این کارهای خیرخواهانه را مسلمانان طراحی و رهبری نمایند یا غیر مسلمانان.

 

حضور محمد(ص) سال ها قبل از بعثت در امر مقدس میانجیگری میان طرف های درگیر بویژه آن گاه که سران خودخواه قریش در جریان بازسازی  کعبه و اینکه چه کسی حجرالاسود سر جایش بگذارد داشتند به جان هم می افتادند اگر وساطت حکیمانه محمدامین نبود ، این موضع انسانی و برخاسته از درک و شعور بالای ایشان اگر بر چیزی دلالت کند بر این نکته ساده دلالت دارد که پیروان حضرت محمد به تبعیت از پیامبرشان هرگز از درگیری دیگران سود نمی برند کما اینکه امروز عده ای از به جان هم انداختن مسلمانانان در برخی کشورها نان می خورند !

 همزیستی مسالمت آمیز پیامبر و یارانش با مشرکان ، یهودیان و سایر ملیت های موجود در مدینه و تاکید آن حضرت بر مشترکات و تلاش جهت حفظ وحدت و یکپارچگی  شهروندان ، مُبیّن این است که اصول فوق – همزیستی و تاکید بر مشترکات- به عنوان یک استراتژی ثابت در همه عصرها بویژه عصر حاضر مطرحند نه یکم تاکتیک گذرا و هدفمند!  و در ضمن پیام این فراز از سیره عملی رسول الله عبارت است از اینکه مسلمانان و اسلام گرایان معاصر باید ضمن محافظت بر ثوابت دعَوی و اعتقادی خود از ادبیات سیاسی تفرقه جویانه دوری جویند و با عمل ثابت کنند که ” برای وصل آمده اند نی برای فصل”

 

جنگ های تحمیلی بر رسول الله در مدینه نیز حامل این پیام است برای ما مسلمانان در عصر کنونی که جنگ و خونریزی با طبیعت انسانی ناسازگار می باشد- کُتِبَ علیکُمُ القِتالُ وَ هُوَ کُرهٌ لَکُم” و مسلمانان صدر اسلام نیز هرگز خواستار جنگ نبوده اند بلکه پس از تحمیل آن جنگ ها بر خود لازم دیدند که به مقاومت و مقابله برخیزند ؛ چرا که در اسلام  هرچند جنگ و جهاد بدون استنادات شرعی و اجماع اهل حل و عقد فاقد مشروعیت می باشد ولی همزمان فرار از میدان نبرد و جهاد مشروع گناهی است کبیره و نابخشودنی.

 زمانی که پیامبردراوج سادگی وارد شهر یثرب و مدینه می شود و به شیوه ای کاملاً سنتی و عادی مورد استقبال مردمان پاک سرشت آن سامان قرار می گیرد و متفاوت از همه پادشاهان فارس و روم و بدون اینکه اهدافی توسعه طلبانه داشته باشد و صرفاً به منظور حلّ مشکلات جدی و خانمانسوز مردم یثرب و پس از دعوت آنان از ایشان وارد این شهر آشوب زده می شود .

مورخان نوشته اند که بزرگ ترین وعده ای که مردم مدینه از پیامبر (ص)  پس از ورودش به شهرشان  دریافت نموده بودند عبارت بود از پایان دادن به اختلافات خونین چندین دهه دو قبیله اوس و خزرج آن هم در سایه اسلام ، امری که رهبران قبایل موجود از جمله یهودیان بیشتر به شعله ورنمودن آن می پرداختند ؛ بنابراین بسیار حیاتی و ارزشمند تلقی می شد پس بی صبرانه منتظر قدوم آن هُمای آشتی و صلح بوده و جوانانشان سرود ” طَلَعَ البَدرُ علینا” زمزمه می نمودند.

 و همچنین زمانی رسول الله  پس از ورودش به مدینه پیمان برادری و برخورداری از حقوق شهروندی مساوی را بین همه ساکنان این شهر امضا می فرماید و پایه های دولت مَدَنی را در مدینه اعلام می دارد و …. این ها همه مملو از درس و عبرت است برای ما که چگونه حکومت نموده و چه به شیوه ای حکمرانی بنماییم .

 

و صدها و بلکه هزارها درس و عبرت دیگر که مطمئناً از این دریای بی کران سیره نبوی نصیب ما دوستداران آن حضرت خواهد شد.

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته *رسول رسولی کیا

 برای مشاهده بخش نخست مقاله اینجا کلیک کنید

 

  • وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ قَالَ الَّذِينَ لاَ يَرْجُونَ لِقَاءنَا ائْتِ بِقُرْآنٍ غَيْرِ هَذَا أَوْ بَدِّلْهُ قُلْ مَا يَكُونُ لِي أَنْ أُبَدِّلَهُ مِن تِلْقَاء نَفْسِي إِنْ أَتَّبِعُ إِلاَّ مَا يُوحَى إِلَيَّ إِنِّي أَخَافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ و چون آيات روشن ما بر آنان خوانده شود آنانكه به ديدار ما اميد ندارند مى‏گويند قرآن ديگرى جز اين بياور يا آن را عوض كن بگو مرا نرسد كه آن را از پيش خود عوض كنم جز آنچه را كه به من وحى مى‏شود پيروى نمى‏كنم اگر پروردگارم را نافرمانى كنم از عذاب روزى بزرگ مى‏ترسم

نمایش بیشتر

رسول رسولی کیا

@نویسنده و مترجم @ آذزبایجان غربی - مهاباد @ شغل : دبیر آموزش و پرورش

نوشته های مشابه

یک نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا