اصول

کشتن اسیر از منظر اسلام !

هر زمان که جنگی آغاز می شود، سرانجام آن کشت و کشتار و اسیر گرفتن عده ای می باشد و اگر به گذشته نگاهی افکنیم هر قومی با هر آیین و مذهبی که داشته به شیوه خاص خود با اسیران رفتار کرده است، من در اینجا نمی خواهم در مورد همه آنها و نحوه رفتارشان با اُسرا بحث کنم؛ بلکه می خواهم تنها رفتار و برخورد اسلام را با اسرا مورد بررسی قرار دهم .

به نظر من هیچ قوم و طایفه ای با هر آیین و مذهبی که دارند نتوانسته اند مانند اسلام با اُسرا به نیکی رفتار کنند .

آیا در اسلام با اسرا به شیوه ای درست رفتار شده است؟ آیا بی احترامی به اسرا در اسلام جایی دارد؟ مانند امروز که تعدادی افراد ناآگاه به دین و به نام دین پاک اسلام در مورد اسرا در پیش گرفته اند؟ !

اگر به اسلام و دستورات آن نگاه کنیم می بینیم که خداوند در چندین آیه از قرآن کریم و در فرموده های پیامبر اکرم (ص) به روشنی در مورد چگونه رفتار کردن با اسرا به طور مفصل بحث به میان آمده است تا جایی که اسیر باید قبل از همه غذا بخورد!

– خدای بزرگ در قرآن می فرماید : {و یطعمون الطعام علی حبه مسکینا و یتیما و أسیرا} الانسان آیه8 می فرماید : همانطور که نان و غذا می بخشند هر چند در نزدشان دوست داشتنی باشد و به فقرا و یتیمان و اسیران می دهند .
به همین دلیل است که قتاده در تفسیر این آیه می فرماید {لقد أمر الله بالاسری أن یحسن إلیهم} خداوند امر کرده اند به خوب بودن با اسرا.
– در آیه دیگر خداوند می فرمایند (یا أیها النبی قل لمن فی أیدیکم من الأسری إن یعلم الله فی قلوبکم خیرا یؤتکم خیرا مما أخذ و یغفر لکم و الله غفور رحیم) الأنفال 70 .

اى پيامبر به كسانى كه در دست‏ شما اسيرند بگو اگر خدا در دلهاى شما خيرى سراغ داشته باشد بهتر از آنچه از شما گرفته شده به شما عطا مى‏كند و بر شما مى‏بخشايد و خدا آمرزنده مهربان است (۷۰)

 پیامبر اسلام در مورد چگونه رفتار کردن صحابه با اسرا می فرماید (استوصوا بالأساری خیرا) رواه طبرانی : می فرمایند : نصیحت من به شما این است که با اسرا خوش رفتار باشید.
حتی آزار و اذیت کردن اسرا و به چشم تحقیر نگاه کردن به آنان را منع کرده اند؛ روزی پیامبر اکرم (ص) اسرای یهودی بنی قریظه را دید که آنان را زیر گرمای آفتاب تابستان نگه داشته بودند و بدین وسیله اذیت می شدند پیامبر (ص) با دیده این صحنه فرمودند (لا تجعلوا علیهم حرَّ الشمس و حَرَّ السلاح، و قیّلوهُم و اقُوهم حتی یبرُدوا.) سبل اهدی و الرشاد فی سیره خیر العباد. می فرماید : نگذارید گرمای آفتاب بر سر آنان بزند و یا با تهدید اسلحه آنها را بترسانید هر چند وقت یکبار به آنان آب بدهید تا خنک شوند.
زمانی که یاران بزرگوار پیامبر(ص) دیدند که ایشان با چه شیوه ای با اسرا رفتار می کند ایشان نیز از رسول خدا(ص) تبعیت کردند و با همان شیوه با اسرا رفتار می کردند، -همانطور که ابوالعزیز پسر عمر برای ما بازگو می کند  زمانیکه در جنگ بدر اسیر شدم می فرماید : ابوعزیز پسر عمر می گوید همراه گروهی از انصار بودم زمانیکه نزد ما ‌آمدند با دست به من اشاره کردند که در جنگ اسیر شده بودم آوردند و برای من نان آوردند و خودشان فقط خرما خوردند به خاطر وصیتی که پیامبر (ص) در مورد اسرا کرده بودند.
اگر خوب به زندگی بزرگان نگاه کنیم نمونه های این چنینرا زیاد می بینیم اسلام تنها به ما امر نکرده است که رفتارمان با اسیر خوب بااشد ، بلکه کلی قانون برای ما وضع کرده است برای چگونه رفتار کردنمان با اسیر و امتیازات و حق و حقوقی که به آنان داده که باید از آنها برخوردار شوند ، ماند خوردن و غذا دادن ، پوشاک و لباس ، علی الخصوص خوش رفتاری با ایشان.
در پایان چند نمونه از برخوردهای زیبا با اسرا را بیان می کنیم
1
-یکی از اُسرا بعد از نحوه درست رفتار کردن با او مسلمان شدن خود را اعلام کرد.
ابوهریره (رضی) می گوید پیامبر (ص) چند سواری را به سوی نجد فرستاد وقتی برگشتند یک نفر را به نام شمامه بن اثال از قبیله بنی حنیفه با خود اسیر نموده بودند  . او را به یکی از ستونهای مسجد بستند ، پیامبر (ص) از منزل بیرون آمدند و به سوی او رفت و گفت : ای شمامه ! چه حرفی برای گفتن داری؟ شمامه گفت : سخن درستی برای گفتن دارم ای محمد! بدان ، اگر مرا بکشی ،انسان شریف و محترمی را می کشی که قومش بهای خون او را خواهند گرفت، و اگر نیکی و گذشت بکنی ، با کسی نیکی می کنی که حق شناس و سپاسگزار است واگر منظورت مال دنیا است هر چه را می خواهی درخواست کن . پیامبر (ص) او را تا روز بعد ترک نمود و روز بعد به او گفت ای شمامه! چه سخنی برای گفتن داری؟گفت: همان که قبلاً به شما گفته ام ، اگر نیکی کنی و بخشش کنی با کسی که حق شناس و سپاسگذار است نیکی خواهی کرد . باز پیامبر تا روز بعد او را ترک گفت و وقتی باز گشت گفت ای شمامه چه حرفی داری؟ آنچه که قبلاً به شما گفتم ، پیامبر (ص) گفت او را آزاد کنید . وقتی آزادش کردند رفت تا به حوضی که نزدیکی مسجد بود رسید ، در آن حوض غسل کرد و برگشت و داخل مسجد شد ، گفت شهادت می دهم که هیچ معبودی قابل ستایش و عبادت نیست جز دات الله شهادت می دهم که محمد فرستاده خداست ، ای محمد! قسم به خدا تا به حال نسبت به هیچ کس به اندازه شما کینه و عداوت نداشتم ولی اکنون نزد من از همه عزیزتر و محبوب تر می باشی، هیچ دینی به اندازه دین تو پیش من مبغوض نبود ولی الآن از تمام دینها نزد من محبوب تر است، از هیچ شهری به اندازه شهر مدینه متنفر نبودم ولی اکنون از همه شهرها برایم خوشتر است ، سواران شما در حالی مرا دستگیر کردند که قصد عمره داشتم، الآن عقیده شما در مورد عمره من چیست؟ پیامبر(ص) به واسطه ایمان آوردنش به او مژده ده خیر و برکت و بهشت داد، به او دستور داد تا عمره اش را انجام دهد، وقتی شمامه به مکه رفت یک نفر از او پرسید : مگر از دین برگشته اید؟ گفت : خیر مسلمان شده ام (یعنی قبلاً دینی نداشته ام تا تغییرش دهم) قسم به خدا از این به بعد بدون اجازه محمد یک دانه گندم از یمامه به سوی شما نخواهد آمد (چون شمامه بزرگ و شریف یمامه بود و امور یمامه را در دست داشت)

2- برای گرفتن اطلاعات از اسرا نباید آنان را مورد ازار و شکنجه قرار داد، زمانیکه پیامبر مشاهده کرد که اسرای جنگ بدر را برای گرفتن اطلاعات از آنها اذیت می دهند فرمودند : آیا این شایعه که گویا شما اُسرا را زده اید درست است ؟> نباید اینگونه رفتار کنید…..
3- ابن عباس رضی الله عنها می فرماید : رسول خدا (ص) در روز جنگ بدر امر کردند که اسرا را مورد اکرام و احترام قرار دهید.
نویسنده : ماموستا شاخه وان سیامه منسوری
ترجمه : مژگان جواهری

 

نمایش بیشتر

مژگان جواهری

@نویسنده و مترجم @ آذزبایجان غربی - مهاباد @ مدرس و فعال دینی

نوشته های مشابه

یک نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا