فتاویفقه

حیوانات حلال گوشت و حرام گوشت (2)

نویسنده: ابراهیم پسر عبدالله مزروعی.

قاعده هشتم: هر حیوانی که رسول خدا (ص) از کشتن آن نهی فرموده است آن حیوان حرام گوشت کی باشد ؛ زیرا اگر حلال گوشت می بود پیامبر (ص) از کشتن آن نهی نمی فرمود.
خطابی گفته: نهی از کشتن هر حیوانی  به دو دلیل است: یا به خاطر محترم بودنش است. مانند: انسان، یا به خاطر حرمت گوشتش می باشد، مانند: شیر گنجشک ( پرنده ای که پرندگان دیگر را شکار می کند) و هدهد و….. (۲۳)
این قاعده نیز اجتهادی ست مانند قاعده قبلی و روایتی بر آن وجود ندارد.
برخی از آن حیواناتی که از کشتن آنها نهی شده است:

۱- مورچه، زنبور عسل، هدهد، شیر گنجشک.
۲- قورباغه: رسول خدا (ص) از کشتن قور باغه برای درمان نهی فرموده است. (۲۵)
خطابی گفته: این دلیل بر حرام گوشت بودن قورباغه است، پس نهی از کشتن هر حیوانی دلیل بر حرام گوشت بودن آن است. (۲۶)

قاعده نهم: هر حیوانی که در دریا  زندگی می کند _زنده یا مرده_ به نص قرآن حلال گوشت است.
خداوند می فرماید: 《شکار دریا و طعام آن برای شما حلال شده》(المائدة /96)
رسول خدا (ص) فرمودند: دریا، آبش پاک و مردارش حلال است. (۲۷)

 آیه و حدیث بالا دال بر حلال گوشت بودن تمام حیواناتی است که در دریا زندگی می کنند بدون استثناء، جز قورباغه که قبلا بیان شد؛ چرا که از کشتنش نهی شده است.
آنچه در دریا زندگی می کنند دو نوعند:

(الف) حیواناتی که همیشه در آب هستند و خارج از آن می میرند مانند: انواع  ماهی.
(ب) حیواناتی که در آب و همچنین خشکی زندگی می کنند، مانند: تمساح و خرچنگ و….
همه این ها مباح گوشت اند جز قورباغه که مباح نبودن آن به خاطر این است که از کشتنش نهی شده است، این دیدگاه ارجح به نظر می رسد ؛ چنانچه امام نووی در المجموع نقل می کند. (۲۸)
فقهای مالکی گفته اند: سخن ارجح در مذهب شافعی این ست که تمام حیوانات دریا بدون استثناء مباح گوشت اند، اما فقهای حنبلی قورباغه، تمساح و مار دریا را از حلال گوشتان استثناء کرده اند.

نمونه حیواناتی که در آب یا در آب وخشکی زندگی می کنند و فقها آنها را حلال گوشت دانسته اند:
تمساح،، خرچنگ، لاک پشت، انواع ماهی وسگ آبی و……

قاعده دهم:
تمام پرندگان آبی حلال گوشت اند، به این شرط که ذبح شوند، زیرا در خشکی و دریا زندگی می کنند.
ابن قدامه می گوید:در موارد مذکور اختلافی را نمی بینیم. (۲۹)
فقها از آن پرندگان لک لک را استثناء کرده اند که حلال گوشت نیست، زیرا مار و اشیاء پلید را می خورد.
نووی در کتاب المجموع می گوید: پرندگان دریایی مانند: انواع مرغابی، ولی مردار آنها حلال نمی باشند و برای حلال گوشت بودن لازم است ذبح شوند. (۳۰)
همچنین برای حلال بودن آنها ابن قدامه در کتاب المغنی ذبح را شرط قرار داده است. (۳۱)

قاعده یازدهم:
هر حیوان یا پرنده ای که مردار آن بو گرفته و اشیاء نجس و پلید بخورد، تا گوشت آنها پاک نشود حرام گوشت اند.
زیرا رسول خدا (ص) از خوردن هر حیوانی که از مواد نجس و پلید تغذیه می کنند نهی فرموده است تا این که گوشتش پاک شود. (۳۲)
چون اگر تغذیه و خوراکی این حیوانات پلید باشد، آن نجاسات در گوشت آنها سرایت کرده و خوردنشان برای جسم انسان زیان آور خواهد بود.
نمونه حیواناتی که به خاطر تغذیه پلید شان، حلال گوشت نیست اند:
۱- شغال: که این حیوان مردار بودار و…. می خورد.
۲-سرگین غلطان.
۳- الحِرباء: خزنده ی به اسم آفتاب پرست، که مواد تغذیه او حشرات است و…..
۴-الخُنفُساء: (جانوری گند بویی که خبز دوک گویند، سوسک) که مواد تغذیه آن نجاست ها و….است.
۵-الجَلالَه: از پرندگان و چهارپایان اهلی که از نجاسات و سرگین تغذیه می کنند.
زیرا رسول خدا (صلی الله علیه و سلم ) از خوردن گوشت و شیر حیواناتی که نجاسات را می خورند نهی فرموده اند. (۳۳)
در  روایت دیگر آمده که: از سوار شدن بر حیوانی که از نجاسات تغذیه می کند نهی شده وهمچنین خوردن شیر آن. (۳۴)
دیدگاه بیشتر فقها این است.
6- جلاله: حیوانی است که بیشتر تغذیه آن نجاسات باشد، زیرا گوشت آن با تغذیه تغییر می کند، و اگر ظن غالب این شد که اثر نجاست از بین رفته و آن حیوان پاک شده است، حلال گوشت می شود و خوردنش بلا مانع است بنا به سخن ارجح.

قاعده دوازدهم:
تمام حشرات حرام گوشت اند، جز آنها که روایتی بر حلال بودنشان آمده باشد.
علت تحریم حشرات تغذیه آنها از نجاست ها ست.
با توجه به وجود روایت، ملخ چون از نجاسات تغذیه نمی کند، حلال گوشت است.
شنقیطی در کتاب أضواء البيان گفته است: این ها نجاست هایی هستند که طبع سالم آنها را نمی پذیرد علاوه بر این آنها را پاک نمی داند. (۳۵)
نمونه حشراتی که حرام گوشت اند :
مگس، پشه، سوسک حمام، کرم، کک، خبز دوک ( جانوری گند بوی)و…..

قاعده سیزده:
هر حیوانی که از دو حیوان گوشت خوار وغیر گوشت خوار متولد شود، حرام گوشت است ؛  مانند: استر که از خر اهلی واسب  متولد نی شود وهمچنین حیوانی که از گرگ و کفتار متولد می شود حرام گوشت است.

قاعده چهاردهم:
اسباب حرام گوشت بودن برخی حیوانات چنانچه ابن تیمیه گفته است عبارت است از ک
۱- سبب تحریم، گاه نیروی درندگی است که در حیوان درنده وجود دارد، خوردن آنها سبب ایجاد اخلاق درندگی خواهد شد.
۲- سبب حرام گوشت بودن گاه تغذیه پلید حیوانات است، چنانچه برخی از حیوانات ، مردارِ گند بو و نجاسات را می خورند.
۳-یا سبب تحریم نجاست نفس موجودات است، مانند: حشرات. (۳۶)

قاعده پانزدهم:
گاه در حال اضطرار و تنگنا که خوف هلاک شدن وجود داشته باشد، حیوانات حرام گوشت، خوردنشان مباح می شود که باید به مقدار نجات از هلاکت خورده شود و بس.
ابن تیمیه می گوید: علت مباح شدن حرام گوشت ها به خاطر ضرورت این است که مصلحت بقاء نفس مقدم بر مفسده حرام گوشت است. (۳۷)
مطالبی که بیان شد مربوط بود به  احکام مربوط به حیوانات ؛ انشاالله برای همگان مفید باشد.

والسلام

منابع:
۱- صحیح مسلم رقم (۱۰۱۵).
۲- روایت بخاری رقم (۷۲۸۹) که لفظ بخاری ومسلم است (۲۳۵۸)
۳-فتاوی: (۲۱/۵۳۶).
۴-روایت از بخاری (۵۵۲۰).
۵-متفق علیه: روایت بخاری رقم (۵۵۱۹)ومسلم رقم (۱۸ (۱۹۴۲).
۶- متفق علیه: روایت بخاری رقم (۵۵۳۵) لفظ بخاری ومسلم رقم (۱۹۵۳)
۷- روایت از احمد رقم (۵۷۲۳) در صحیح جامع رقم ( ۲۱۰).
۸- متفق علیه: روایت بخاری رقم (۲۹۱۴) ومسلم رقم (۱۱۹۶).
۹- متفقه علیه: روایت بخاری رقم(۵۵۱۷) ومسلم رقم (۱۶۴۹).
۱۰- متفق علیه: بخاری رقم (۵۳۹۱) مسلم رقم۱۹۴۵).
۱۱-روایت از ترمذی رقم (۱۷۹۱) والبانی آن را تصحیح نموده در الارواء رقم (۲۴۹۳).
۱۲- روایت از احمد رقم (۱۴۸۴) وابوداود که تصحیح شده البانی است رقم (۳۷۸۹).
۱۳- تمهید: ۱/۱۵۷).
۱۴-فتاوی: (۱۷۸/۱۷).
۱۵- متفق علیه: بخاری رقم (۵۵۳۰) مسلم رقم (۱۹۳۲).
۱۶-اعلام الموقعین:(۱۱۷/۲).
۱۷- روایت از مسلم (۱۳/۸۳).
۱۸- المجموع: (۹/۲۲).
۱۹- بخاری رقم (۳۳۱۴) ومسلم رقم (۱۱۹۸).
۲۰- بخاری رقم (۳۲۹۷) مسلم رقم (۲۲۳۳).
۲۱- الفتاوی (۱۱/۶۰۹).
۲۲- صحیح مسلم رقم (۲۲۳۸).
۲۳-معالم السنن (۴/۲۰۴).
۲۴- روایت از احمد رقم (۳۰۶۶) در صحیح سنن ابو داود رقم ( ۴۳۸۷).
۲۵- روایت از احمد رقم (۱۶۰۶۹)، ابو داود ونسائی و…. ودر صحیح الجامع رقم (۶۹۷۱).
۲۶- معالم السنن ( ۴/۲۰۴).
۲۷- روایت از احمد رقم ( ۸۷۳۵) و… که البانی آن را در صحیح الجامع رقم ( ۲۸۷۷) تصحیح نموده است.
۲۸- المجموع: (۹/۳۲).
۲۹- المغنی:( ۹/۳۲۹).
۳۰- المجموع: (۹/۳۲).
۳۱- المغنی: (۱۱/۸۳).
۳۲- سنن ابو داود ( ۳۷۸۵) که البانی آن را در کتاب صحیح الجامع رقم (۶۸۵۵) تصحیح نموده است.
۳۳- روایت از ابو داود رقم (۳۷۸۵) و او در روایت ترمذی و… آمده است ودر صحیح الجامع رقم (۶۸۵۵).
۳۴-روایت از ابو داود رقم (۳۷۸۷) والحاکم، ودر صحیح الجامع رقم (۶۸۷۵) .
۳۵- أضواء البيان : (۲/۲۶۶).
۳۶- الفتاوی: (۲۱/۵۸۵).
۳۷- الفتاوی : (۲۰/۳۴۱).

مترجم:حسن علی پور

از طريق
حسن علی پور
منبع
sozimihrab
نمایش بیشتر

حسن علی پور

@نویسنده و مترجم @ آذزبایجان غربی - مهاباد @ شغل : امام جماعت مسجد

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا