اصول

آنچه باید درباره روزه و رمضان بدانیم(۵-۱)

 

    نویسنده: بریار

    مترجم: کلثوم حسن زاده

    رمضان: رمضان از نظر لغوی دارای چندین معنی می¬باشد، که مهمترین آنها به شرح زیر است:

رمضان از ریشه (رمضاء) آمده است و رمضاء در زبان عربی از سه حرف تشکیل شده است (ر م ض) که به گرمایی با شدت بسیار گفته می¬شود. پیامبر(صلی الله¬وعلیه¬وسلم) می¬فرماید: «صَلَاهٌ الأوَّابِینَ حِینَ تَرمَضُ الفِصَالُ»(مسلم ۷۴۸) یعنی: «نماز چاشتگاه در زمانی است که بچه شتر به خاطر گرمای شدید زمین ناتوان می شود».

زمانی که بچه شتر از گرمای شدید نور آفتابی که بر زمین می تابد، کم طاقت می شود. (لسان العرب/ابن منظور) ارتباط آن با رمضان در این است که کسانی که روزه می¬گیرند، گرمای ایمانی شدیدی را در دل احساس می کنند، همچنین گرسنگی شدیدی که با تمام توان خود، با آن می¬جنگند.

(رمضان) بارانی است که قبل از پاییز می¬بارد و سطح زمین را از گرد و غبار پاک می¬کند. (لسان العرب/ إبن منظور) به این دلیل نام آن را رمضان گذاشته¬اند، چون همانگونه که باران سطح زمین را از گرد و غبار پاک می¬کند، رمضان نیز قلب مسلمانان را از گرد و غبارِ گناه و معصیت پاک می¬گرداند.

    البته مفاهیم دیگری نیز برای رمضان ذکر شده، اما این دو مورد که اشاره کردیم، توصیفی در اوج زیبایی و رسایی برا ی رمضان هستند و بیش از همه مورد باور می¬باشند.

    رمضان در اصطلاح شرعی:

    رمضان نهمین ماه سال هجری و بعد از ماه شعبان و قبل از ماه شوال می¬آید، خدای بزرگ بر هر فرد مسلمانی واجب کرده است که این ماه را روزه بگیرد. یعنی از سپیده¬ی صبحدم تا غروب آفتاب روزه باشد. این کار به معنای اوج بندگی برای خدای رحمان بوده و دارای اجر و پاداشی بی¬پایان می¬باشد.

    روزه ماه مبارک رمضان بر اساس آیات قرآنی و احادیث نبوی و اجماع علما، واجب می باشد.

    خدای بزرگ در قرآن می¬فرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیکُمُ الصِّیَامُ کَمَا کُتِبَ عَلیَ الَّذِینَ مِن قَبلِکُم لَعَلَّکُم تَتَّقُونَ» (البقره/۱۸۳)

    «ای کسانی که ایمان آورده¬اید! بر شما روزه واجب شده است، همان گونه که بر کسانی که پیش از شما بوده¬اند واجب بوده است، تا باشد که پرهیزگار شوید.»

    روزه بر اقوام قبل از ما نیز واجب بوده است، چون تمام کتابهای آسمانی پیشین نیز از طرف خداوند آمده¬اند، اما آیین و شریعتشان دچار انحراف شده و همچنین شیوه روزه گرفتن هر قوم نیز متفاوت بوده است.

    خداوند بزرگ می¬فرماید: «شَهرُ رَمَضَانَ الَّذِی أُنزِلَ فِیهِ القُرآنُ هُدًی لُلنَّاسِ وَ بَیِّنَاتِ مِنَ الهُدَی وَالفُرقَانِ فَمَن شَهِدَ مِنکُمُ الشَّهرَ فَلیَصُمهُ…» (البقره/۱۸۵)

    «ماه رمضان است که قرآن در آن فرو فرستاده شده است تا مردم را راهنمایی کند و نشانه¬ها و آیات روشنی از ارشاد باشد و (میان حق و باطل در همه ادوار) جدائی افکند. پس هر که از شما (فرا رسیدن) این ماه را دریابد، باید که آن را روزه بگیرد…»

    همچنین احادیث زیادی به واجب بودن روزه در ماه مبارک رمضان اشاره کرده¬اند، مانند این حدیث از پیامبر(صل الله¬وعلیه¬وسلم) که می¬فرماید: «بنی الإسلام علی خمس: شهاده أن لا اله الا الله و أن محمدا رسول الله و إقام الصلاه و إیتاء الزکاه و حج البیت و صوم رمضان» (رواه البخاری و مسلم)

    یعنی: «اسلام بر پنج پایه بنا شده است: شهادت دادن به اینکه خدایی جز الله نیست و محمد پیامبر و رسول خدا می¬باشد و برپاداشتن نماز و پرداخت زکات و به جای آوردن حج و روزه رمضان»

    ما باید به این پنج رکن اهمیت ویژه¬ای بدهیم و هر کسی آنها را انجام نداد، نباید بگویم چون والدینش مسلمان هستند، پس او نیز مسلمان است. این سخنی جاهلانه و به دور از عقل می¬باشد. بلکه باید همچون یاران باوفای پیامبر(صل الله¬وعلیه¬وسلم) دین اسلام را بفهمیم. یار عزیز پیامبر(صل الله¬وعلیه¬وسلم)، ابوبکر صدیق(رضی الله عنه) با مرتدین که از پرداخت زکات به ایشان امتناع می¬کردند، به جنگ پرداخت. 

    طلحه بن عبدالله(رضی الله عنه) می¬گوید: مردی از پیامبر(صل الله¬وعلیه¬وسلم) پرسید: ای پیامبر خدا؛ آن روزه¬ای را که خدا ما را بدان فرمان داده است، به من بگویید. فرمود: «روزه ماه رمضان» گفت: آیا جز این ماه روزه¬ی دیگری هم بر ما واجب است؟ فرمود: «خیر، مگر روزه سنت بگیرید» (بخاری و مسلم).

    اما این روزه نباید تنها پرهیز از خوردن و نوشیدن باشد، بلکه باید (چشم) را از نظر به نامحرم، (گوش) از شنیدن موسیقی نامشروع و (زبان) را از سخنان ناپسند و… دور نگه داریم. البته نه تنها برای رمضان، بلکه برای بعد از رمضان نیز به همان شکل. مگر رمضان تمرینی برای پرهیزگاری نیست؟

    همانطور که خدای بزرگ می¬فرماید: «لَعَلَّکُم تَتَّقُونَ» تا شاید که پرهیزگار باشید. آیا این پرهیزگاری تنها برای رمضان است؟ قطعاً خیر، بلکه این ماه جرقه¬ای از تقویت ایمان، برای یازده ماه بعدی می¬باشد. امت مسلمان بر این باورند که روزه ماه رمضان واجب بوده و یکی از پنج رکن اسلام است و منکران دین اسلام و هر کس دیگری که آن را انکار کند، کافر شده و حکم مرتد بر وی جاری می¬شود.

    روزه:

    روزه در لغت به معنای (خوداری کردن) است. به کسی که از سخن گفتن خوداری کند، صائم گفته می¬شود. همانگونه که در قرآن آمده است: «إِنِّی نَذَرتُ لِلرَّحمَنِ صَومًا فَلَن» (مریم/۲۶). یعنی: «به راستی که من نذر کرده¬ام که برای خدای مهربانم روزه باشم».

    همچنین به اسبی که از خوردن علیق امتناع می¬ورزد (فرس صائم) گفته می¬شود.

    روزه در اصطلاح شرعی عبارت است از اینکه: از سپیده صبحدم تا غروب آفتاب و با داشتن نیت روزه، از هر آنچه روزه را باطل می کند خودداری شود. یعنی اینکه هدفش از پرهیز از خوردن و آشامیدن و…، به خاطر روزه بودنش باشد نه هدف دیگری. ابن الحجر در (فتح الباری) تفسیر بخاری و امام نووی در تفسیر مسلم می¬فرمایند: روزه خودداری کردنی ویژه است در زمانی مخصوص و با اهدافی مخصوص.

    روزه بر ملتهای پیشین نیز واجب بوده است، همانگونه که خدای بزرگ می¬فرماید: «یَا أَیُّهَاالَّذِینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیکُمُ الصِّیَامُ کَمَا کُتِبَ عَلیَ الَّذِینَ مِن قَبلِکُم لَعَلَّکُم تَتَّقُونَ» (البقره/۱۸۳)

    «ای کسانی که ایمان آورده اید! بر شما روزه واجب شده است، همان گونه که بر کسانی که پیش از شما بوده اند واجب بوده است (روشن است که هر قوم و ملتی به شیوه ای روزه گرفته است)، تا باشد که پرهیزگار شوید.»

    حال زمان آن است که در این بوستان بزرگ و زیبا، سیاحتی داشته باشیم. با گشتی در آیات خدای بزرگ و احادیث صحیح پیامبر(صل الله¬وعلیه¬وسلم) تذکراتی را برای خودم و شما و آن برادران و خواهرانی که ماه رمضان و قبلش برایشان یکسان است و یا آنگاه که به شبهای پایانی ماه می¬رسیم، شادمان می¬شوند که رمضان رو به پایان است، در حالی که یک شب آن از هزار ماه بهتر است و در ترازوی اعمال برابر است با هشتاد و سه سال و چهار ماه عبادت خدای پروردگار، تذکراتی را یادآوری نماییم.

    رمضان آن ماه پر خیر و برکتی است که خدای بزرگ روزه را در آن واجب کرده است و مؤمنان راستین دلخوش و شادمان از آمدنش بوده و خنده بر لبهایشان می¬نشیند و منافقان و بیماردلان نیز با آمدن آن، هراسان و اندوهناک شده و صورتشان ترش و عبوس می شود. ما باید مراقب خود باشیم که جزء منافقانی نباشیم که از عبادت پروردگار احساس کسالت و سستی کنیم. همانگونه که خدای بزرگ می¬فرماید: «ذَا قَامُوا إِلَی الصَّلَاهِ قَامُوا کُسَالَی» (النساء/۱۴۲) یعنی: «منافقان هنگامی که برای نماز برمی¬خیزند، سست و بی¬حال به نماز می¬ایستند»

    هرگاه کسی را دیدید که برای عباداتی همچون نماز خواندن، قرار گرفتن در صف اول جماعت، خواندن اذکار، آماده شدن برای رمضان، امر به معروف یا در مجلس خیر و نیکی مشارکت کردن، سستی و تنبلی به خرج داد، بدانید که چنین شخصی وسوسه¬ای در دل دارد که شیطان می¬خواهد در آن لانه گزیند. چنین شخصی باید مراقب خود بوده و از خواب غفلت بیدار شود. هر کسی که دو رکعت نماز می¬خواند به معنای آن نیست که از نفاق و دورووی به دور است. چون منافقان زمان پیامبر(صل الله¬وعلیه¬وسلم) نیز همراه ایشان به نماز می¬ایستادند، اما نمازشان را با حالتی سست و بی¬حال می¬خواندند.

    فضیلت روزه:

خدای بزرگ می¬فرماید: «وَ أَن تَصُومُوا خَیرٌ لَکُم إِن کُنتُم تَعلَمُونَ» (البقره/۱۸۴) یعنی: «و روزه داشتن برای شما بهتر است اگر بدانید».

    درست است که با روزه دچار سختی می¬شویم، اما از یاد نبریم که پاداش زیادی از آن دریافت می¬کنیم؛ همانگونه که خداوند بزرگ می¬فرماید: «عَسَی أَن تَکرَهُوا شَیئًا وَ هُوَ خَیرٌ لَکُم وَ عَسَی أَن تُحِبُّوا شَیئًا وَ هُوَ شَرٌّ لَکُم وَ اللهُ یَعلَمُ وَ أَنتُم لَا تَعلَمُونَ» (البقره/۲۱۶) یعنی: «لیکن چه بسا چیزی را دوست نمی¬دارید و آن چیز برای شما بد باشد و خدا می¬داند و شما نمی¬دانید.»

    ما نمی¬دانیم و خود را به خدا می¬سپاریم، چرا که در هر شرایطی تنها فریادرسمان خداوند می¬باشد.

در حدیثی قدسی از ابوهریره روایت شده است که پیامبر(صل الله¬وعلیه¬وسلم) می¬فرمایند: «قَالَ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ: کُلُّ عَمَلِ ابنِ آدَمَ لَهُ، إِلَّا الصِّیَامَ فَإِنَّهُ لِی وَ أَنَا أَجزِی بِهِ، وَالصِّیَامُ جُنَّهٌ، فَإِذَا کَانَ یَومُ صَومٍ أَحَدِکُم فَلًا یَرفُث یَومَئِذٍ وَلَا یَسخَب، فَإِن سَابَّهُ أَحَدٌ أَو قَاتَلَهُ فَلیَقُل: إِنِّی امرُؤٌ صائِمٌ وَالَّذِی نَفسُ مُحَمَّدٍ بِیَدِهِ لَخُلُفُ فَمِ الصَّائِمِ أَطیَبُ عِندَ اللهِ یَومَ القِیَامَهِ مِن ریِحِ المِسکِ وَ لِلصَّائِمِ فَرحَتَانِ یَفرَحُهُمَا: إِذَا أَفطَرَ فَرِحَ بِفِطرِهِ وَ إِذَا لَقِیَ رَبُّهُ فَرِحَ بِصَومِهِ» (بخاری و مسلم). یعنی: «خدای بزرگ می¬فرماید: تمام اعمال انسان برای خودش است به جز روزه؛ در حقیقت آن برای من است و خودم پاداش آن را می¬دهم، همچنین روزه سپر است. اگر روزی یکی از شما روزه بود با زبان روزه، سخنان زشت و داد و فریاد نکند و اگر کسی به او دشنام داد و پرخاشگری کرد، تنها به او بگوید: که من روزه هستم. قسم به آن کسی که جان محمد در دست اوست، بوی دهان روزه¬داران در قیامت در نزد خداوند از بوی مشک خوشتر است. همچنین برای روزه¬داران دو خوشی وجود دارد: یکی در هنگام افطار آنگاه که افطار می¬کند و دیگری آنگاه که به دیدار پروردگارش شادمان می¬شود و به خاطر روزه اش دلخوش می¬باشد».

    الله اکبر، اگر خدای بزرگ خودش پادشمان دهد، باید این پاداش چقدر بزرگ باشد. روزه سپری است در برابر اعمال زشت و ناپسند و حفاظت در برابر آتش دوزخ. افطار زمانی است که روزه¬دار به خداوند بسیار نزدیک شده و دعاها در آن هنگام قبول می¬شوند. خدای بزرگ خودش در بهشت پاداش روزه را به روزه¬داران می¬دهد، همانطور که می¬فرماید: «کُلُوا وَشرَبوُا هَنِیئًا بِمَا أَسلَفتُم فِی الأَیَّامِ الخَالِیَهِ» (الحاقه/۲۴) یعنی: «در برابر کارهایی که در روزگاران گذشته (ی دنیا) انجام می¬داده¬اید، بخورید و بنوشید، گوارایتان باد.»

بهشت؛ بهشت دارای چندین دروازه می¬باشد، نام یکی از این دروازه¬ها (ریّان) است که تنها مختص روزه¬داران می¬باشد. پیامبر(صل الله¬وعلیه¬وسلم) می¬فرمایند: «إن فی الجنّه بابا یقال له الریّان یدخل منه الصّائمون یوم القیامه لا یدخل منه أحد غیرهم، یقال أین الصائمون؟ فیقومون لا یدخل منه أحد غیرهم فإذا دخلوا أغلق فلم یدخل منه أحد» (رواه بخاری و مسلم). یعنی: «بهشت دروازه¬ای دارد که تنها روزه¬داران از آن داخل می¬شوند و کس دیگری از آن در وارد نمی¬شود به جز آنها. آنها را صدا می¬زنند: روزه¬داران کجا هستند؟ آنها نیز بلند شده و از آن در وارد می¬شوند و آنگاه که داخل شدند، دروازه بسته شده و کس دیگری از آن وارد نمی¬شود».

     ما تنها برای خدای بزرگ روزه می¬گیریم و خودش پاداش ما را می¬دهد و برای هر کسی نیز که بخواهد افزون می¬هد.

روزه برای روزه¬داران شفاعت می¬کند؛ آری روزه به سخن آمده و این برای خداوند متعال آسان است. پیامبر(صل الله¬وعلیه¬وسلم) می¬فرماید: «الصیام و القرآن یشفعان للعبد یومالقیامه، یقول الصیام: أی رب؛ منعته الطعام و الشهوات بالنهار فشفعنی فیه و یقول القرآن: منعته النوم باللیل فشفعنی فیه، فیشفعان» (رواه أحمد فی مسند(۱۷۴/۲) سند صحیح) یعنی: «روزه و قرآن، در روز قیامت برای صاحبانشان شفاعت می¬کنند. روزه می¬گوید: پروردگارا؛ من در روز طعام و شهوات را از او گرفته بودم، خدایا تو هم با لطف و عنایت خود من را شفاعت کننده وی گردان. قرآن نیز می¬فرماید: شبها خواب را از او گرفته بودم، پس تو نیز خدایا با لطف و رحمت خود شفاعتم را شامل حال وی بگردان. آنگاه هردو برایش شفاعت می¬کنند».

    روزه¬دار خود را از خوردن و نوشیدن منع می¬کند در حالی که هیچ کس به جز الله، او را نمی¬بیند، اما چنان خدا را عبادت می¬کند که انگار او را می¬بیند، همانگونه که پیامبر(صل الله¬وعلیه¬وسلم) می¬فرماید: «أَن تَعبُدَ اللهَ کَأَنَّکَ تَرَاهُ، فَإِنَّکَ إِن لَا تَرَاهُ فَإِنَّهُ یَرَاکَ» یعنی: «چنان خدا را عبادت کن که انگار خدا را می بینی، زیرا اگر تو نیز او را نبینی، او تو را خواهد دید.» شب¬ها هر عزیزی به طرف محبوب خود می¬رود و عاشقان قرآن نیز به طرف قرآن خواهند رفت، در حالیکه همه مردم به خواب رفته¬اند او بیدار می¬ماند و دوست ندارد که کسی هم بیداری او را دریابد، قرآن را باز کرده و تلاوت می¬کند و این دوست داشتن و عشق ورزیدن راستین است.

ابو سعد خدری(رضی الله عنه) روایت می¬کند که پیامبر(صل الله¬وعلیه¬وسلم) فرموده است: «من صام یوما فی سبیل الله، باعد الله وجهه عن النار سبعین خریفاً» (رواه الجماعه إلا أبا داود) یعنی: «هر بنده¬ای که روزی را در راه خدا روزه بگیرد، خدای بزرگ به خاطر آن، رخسارش را هفتاد پاییز از دوزخ دور می¬کند». دوزخی که سوخت آن از انسان و سنگ است و بزرگی و دشواری آن را به جز خدا، کسی نمی¬داند، جز اینکه چهار میلیارد و نهصد میلیون (۴۹۰۰۰۰۰۰۰۰) ملائکه با همه قدرت و توانایی¬شان قادر به حمل آن نبوده، بلکه آن را می کشند. ماه و خورشیدی که چندین هزار برابر زمین حجم دارد، در دوزخ افکنده می¬شوند و تنها یک شعله آن به اندازه¬¬ی قلعه¬ها و شهرهای بزرگ می¬باشد. آتشی که در این دنیا به کار برده می¬شود، تنها یک در صد آتش دوزخ است. حال خدای بزرگ تنها برای یک روزه خالصانه در راه خدا، وی را هفتاد پاییز از دوزخ دور می¬گرداند.

أبو أمامه می¬فرماید: به خدمت پیامبر(صل الله¬وعلیه¬وسلم) رسیدم و عرض کردم: امری را به من بگویید که با انجام دادنش وارد بهشت شوم، فرمود: «علیک بالصوم فإنه لا عدل له» یعنی: «روزه بگیر چونکه هیچ چیز با روزه برابری نمی¬کند.» سپس بار دیگر به خدمتش رسیدم و فرمود: «علیک بالصیام» یعنی: «روزه بگیر». (رواه احمد و النسائی و الحاکم و صححه)

    روزه در ردیف عباداتی است که ما را به خداوند نزدیک می¬کند. خدا به این دلیل روزه را واجب کرده است تا نفسمان را پرورش داده و بر انجام خیر و نیکی عادت دهیم. به همین خاطر بر روزه¬دار است که خود را از چیزهایی که خیر روزه را کاهش می¬دهد، دور نگه دارد. تا تنها بهره¬¬اش از روزه، گرسنگی شکم نباشد. بلکه باید تمام اندامهای بدنش همچون دست، چشم، گوش، پا و… روزه باشند. زیرا اگر چنین نباشد تنها بهره¬¬ای که از روزه بدست می¬آورد گرسنگی و تشنگی خواهد بود و دیگر هیچ. در حالی که فیض کامل روزه در تقوا است آنگونه که خداوند می¬فرماید: «لَعَلَّکُم تَتَّقُونَ» (البقره/۱۸۳) یعنی: «تا شاید که پرهیزگاری کنید». این موضوع خیلی اهمیت دارد، زیرا بسیاری از افراد چنان تصور می¬کنند که روزه تنها پرهیز از خوردن و آشامیدن است. خیر؛ بلکه آنچه مهم است پرهیز از گفتن سخنان زشت، مسخره کردن و ایجاد مزاحمت برای دیگران و… می¬باشد. پیامبر(صل الله¬وعلیه¬وسلم) می¬فرماید: «لیس الصیام من ألاکل و الشرب و إنما الصیام من اللغو و الرفث، فإن سابک أحد او جهل علیک، فقل إنی صائم إنی صائم» (رواه بن خزیمه و ابن حبان و الحاکم علی شرط مسلم) یعنی: «روزه گرفتن تنها پرهیز از خوردن و آشامیدن نیست، بلکه پرهیز از بر زبان آوردن سخنان زشت و دشنام، اگر کسی هم دشنام داد و یا خطایی مقابل شما انجام داد، تو بگو من روزه هستم، من روزه هستم».

    همچنین «رُب صائم لیس له من صیامه إلا الجوع و رُب قائم لیس له من قیامه إلا السهر» (رواه النسائی و ابن ماجه و الحاکم و قال صحیح علی شرط البخاری) یعنی: «خیلی از روزه¬داران هستند که به جز گرسنگی هیچ بهره¬ای ندارند و خیلی از کسانی که نماز شب را برپا می¬دارند، هستند که به جز بی¬خوابی خیری برایش نمی¬ماند».

حکم نگرفتن روزه در ماه مبارک رمضان:

    روزه ماه مبارک رمضان یکی از ارکان اسلام است و هر کس آن را به جای نیاورد یکی از ارکان اسلام را نادیده گرفته است و گناهی بس بزرگ و از گناهان کبیره می¬باشد. حتی عده ای از علما چنین شخصی را کافر تلقی می کنند. ابن عمر(رضی الله عنه) روایت می کند که پیامبر خدا(صل الله¬وعلیه¬وسلم) می¬فرماید: «بُنِیَ الإسلَامُ عَلیَ خَمسٍ: عَلیَ أَن یُوَحِّدَ اللهُ و إِقَامِ الصَّلَاهِ وَ إِیتَاءِ الزَّکَاهِ وَ صِیَامِ رَمَضَانَ و الحَجِّ» (بخاری و مسلم) یعنی: «اسلام بر پنج چیز بنا شده است: ایمان به وحدانیت خدا، اقامه نماز،  پرداخت زکات، روزه رمضان و حج»

    آیا کسی که یکی از ارکان اسلام را نادیده بگیرد، ارتباطی به اسلام خواهد داشت؟! برای درک بیشتر این موضوع به مثالی اشاره خواهیم داشت؛ خانه ای را در نظر بگیرید که مهندس آن را به گونه¬ای طراحی می¬کند که بر روی پنج پایه استوار باشد، وگرنه به احتمال خیلی زیاد در آینده ای نزدیک فرو می¬ریزد. آیا کسی تا این اندازه نادان و ابله خواهد که یکی از پایه¬ها را حذف و نادیده بگیرد!؟

    امام ذهبی(رحمهالله علیه) می¬فرماید: به نظر اتفاق مسلمانان،  کسی که بدون عذر روزه رمضان را نگیرد، چنین شخصی از زناکار و شرابخوار نیز بدتر بوده و بلکه حتی برخی از علما او را در ردیف بدکاران قرار داده¬اند.

و الحمدلله رب العالمین

 

منابع:

قرآن کریم

تفسیر نور(مترجم) رامان و ئاسان(نویسنده)

صحیح بخاری و صحیح مسلم

فقه السنه (سید سابق)

روژوو (آزاد نجم الدین)

الشیخ کریکار (ساتی یاد)

الشیخ محمد حسان (الکلمه)

الشیخ نبیل العوضی (الفضائل)

الشیخ محمد العرفی:  HYPERLINK “http://islamqa.info” http://islamqa.info

                            HYPERLINK “http://ar.islamway.com” http://ar.islamway.com                

   HYPERLINK “http://www.dorar.net” http://www.dorar.net

نمایش بیشتر

کلثوم حسن زاده

@@نویسنده و مترجم و شاعر ایران - آذربایجان غربی - سردشت

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا