تاریخ

هتک حرمت رسول الله(ص) و مسئولیت امت مسلمان

مسئوليت امت درقبال گستاخان به ساحت پيامبر صلي الله عليه وسلم

در این مقاله می خوانید :

*علل گستاخي به ساحت پيامبرصلي الله عليه وسلم عبارت است از

يک:قدرت اسلام،بلندآوازي وسرعت انتشارومتاثرشدن مردم ازآن ونتيجتاداخل شدن به آغوش آن است.

چون به راستي سنگ پرتاب نمي شود مگر به سوي درخت پربار.

دو:ضعف مسلمانان ودستکم گرفتن آنان توسط هتاکان

 هدف از حملات خشونت بارعليه پيامر(ص) ؛

هدف ازآن بازداشتن مردم ازراه خداوند وايجاد فتنه قومي ميان فرزندان امت است ،ولي چه بسا کسی که قصد شر و ضرر دارد باعث منفعت بشود

**ابتدايي ترين وظايف برامت درقبال اين موارد عبارتند از:

يک ؛دفاع از او و سنتش ،گرچه به خاطرآن جان واموال وهرآنچه رادراختيارداريم فداکنيم،چون نزد ماچيزي گرانبها تر و محبوبترنسبت به قلبمان ازخدا و رسولش وجودندارد،ولي لازم است اين محبت به عمل بدل گرد

دو:قطع ارتباط با متجاوزان به ساحت پيامبرص، چراکه کفارجهت پيروزگردانيدن راه باطل خود به هرفعاليتي دست زدند وباپيامبرقطع رابطه کردند واورادرشعب ابي طالب محاصره کردند پس براي ما سزاواوزيبنده تراست که محصولات وتوليدات آنهاراتحريم کنيم ، وحتي اين هم کفايت نمي کند بلکه بايدبا افکاروعقايدشان نيز قطع رابطه بکنيم.

سه؛معرفي شخصيت وسيره پيامبر ،صلي الله عليه وسلم،به مردم وترجمه آن به همه زبانها

چهار؛عمل وامتثال به سنت او

اینک اصل مقاله

پيامبر، صلي الله عليه وسلم،به ستايش کسي نياز ندارد،وگستاخي فرمايگان هيچ زياني به او نمي رساند،چون کسي که اوراستوده ، گرداننده عالميان است.

پس ا ورا دربُعد امانت و اداي پيام خود ستايش فرموده ومي فرمايد”از روي هوا وهوس سخن نمي گويد”النجم 3

و او را دررابطه عقل وقلبش ستوده ومي فرمايد”دل،محمد،آنچه را ديد تکذيب نکرد “النجم11

و او را از لحاظ خلق ومنش ستوده“براستي تو داراي خوي پسنديده هستي” القلم4

و او را درتعامل با انسان ها اعم ازمؤمن وغيرمؤمن ستوده ومي فرمايد” و ما تو را جز رحمت براي جهانيان نفرستاده ايم” الانبياء107

و او را به ويژگيهايي مخصوص گردانيده که شامل هيچ يک از پيامبران وفرستادگان غير او نمي شود.ازجمله:

1- گرفتن عهدوپيمان ازهمه پيامبران وفرستادگان از زمان آدم تا عيسي ،سلام خدا برهمگي باد،مبني براينکه به محمد ،ص،ايمان بياوريد آنجا که مي فرمايد”هنگامي را که خداوند پيمان مؤکد ازپيامبران گرفت که چون کتاب وفرزانگي به شما دهم و پس ازآن پيامبري آيد وآنچه را که باخود داريد تصديق نمايد بايد بدوايمان آوريد و وي را ياري رسانيد ،آيا اقرار داريد و پيمان مرا براين کارتان پذيرفتيد؟گفتند اقرارکرديم،گفت اقرارکنيد و من نيزهمراه شما از زمره گواهانم“ال عمران 81

علي ابن ابيطالب وپسرعمويش ابن عباس،رضي الله عنهم،مي گويند: پيامبري را نفرستادمگر از او عهد و پيمان گرفت یعنی اگرخداوندمحمد (ص) رابعنوان پيامبربرانگيزددرحاليکه آن پيامبرزنده است بايد به اوايمان آورده واوراياري کند،ونيز به او دستور داده که اين پيمان را از امت خود بگيرد،چنانچه محمد ،صلي الله عليه وسلم،برانگيخته شود و آنان زنده باشند بايد ايمان آورده واوراياري کنند.

2_پيام اوعام وهمه گيراست

پيامبران وفرستادگان گذشته،سلام خدابرهمگي باد،فقط براي قوم و ملت خويش فرستاده مي شدند،اماپيام پيامبرما،صلي الله عليه وسلم،براي عموم انسانيت است؛خداوند مي فرمايد؛ ماتو را جز رحمت براي جهانيان نفرستاده ايم؛الانبياء107

ومي فرمايد؛ اي پيامبربگو:من فرستاده خدابسوي جملگي شماهستم،الاعراف158

3_نبوت اوپايان بخش نبوت هاست

خداوندمتعال مي فرمايد”نيست محمدپدرهيچ کس ازمردان شماوليکن پيامبرخداست وپايان بخش پيامبران است وخداوند برهرچيزدانا است”الاحزاب40

4_رحمت هديه داده شده به عموم عالميان است، خداوند متعال مي فرمايد:وماتوراجزرحمت براي عالميان نفرستاده ايم؛الانبياء107

ابوهريره رض گفت:پيامبرصلي الله عليه وسلم فرمود:اي مردم براستيکه من رحمت هديه داده شده ام. روايت حاکم درمستدرک

وباز ازابوهريره رض:ازپيامبر(ص) سؤال شد،اي فرستاده خدا ،براي نابودي مشرکان خدا را بخوان و آنان را نفرين کن،  فرمود : من به عنوان شخصی لعنت کننده مبعوث نشده ام،ومن نيستم جز رحمت هديه شده. روايت مسلم

ومواردي ديگرازفضايل او

وبراي پيامبرکافي است،که براستي خداوند کمال خلقت وخوي وفضايل گفتاروکرداررادروجود اوگرد آورده است.

ودراين رابطه شرق شناسان منصف و از دشمنان اسلام گواهي داده اند و او را از بزرگترين شخصيتها به شمار آورده اند

مWol diorantمي گويد:

او از صاحبان ساختار واشکال سازنده درتعريف اسلام وپيامبرش است،علاوه برآن به عظمت تاثيرگذارپيامبر،ص،اقرار دارد و مي گويد:

اگر ما در بررسي عظمت وبزرگي  بزرگان بپردازيم ،مي گوييم:براستي که محمد ازبزرگترين بزرگان تاريخ است،اوتصميم گرفت ملتي راکه گرماي طبيعت وجذبه بيابان آنهارادرتاريکي پستي وفرومايگي رهاکرده بود به بالا ترين سطح روحي واخلاقي ارتقا بخشد،ودرتحقيق اين هدف موفق شد،بطوريکه هيچ مصلحي درتاريخ به گرداوهم نرسيد.

داستان تمدن

وشرق شناسان ديگري برنيروي اثربخش پيامبر(ص) تاکيدداشته وآنراثبت کرده اند،

مMichel hartمي گويد:

انتخاب من ازمحمد درصدر ليست افرادي بزرگي است که درعرصه هاي مختلف جهان بزرگترين تاثيرراداشده اند.

شايد بسياري ازخوانندگان شوکه شوند،ولي به اعتقادمن محمدتنها مردي درتاريخ است که به عاليترين وآشکارترين شکل درهردوعرصه ديني وسياسي به توفيقات بزرگي دست يافت.

علل گستاخي به ساحت پيامبرصلي الله عليه وسلم

قرآن کريم خبرداده که هميشه دشمناني براي پيامبران واهل حق وجودداشته اند.خداوند متعال مي فرمايد:

“واين چنين قرارداديم براي هر پيامبري دشمني راازازشياطين آدمي وجني که مي افکنند برخي شان بسوي برخي ديگرسخن آراسته رابراي فريب دادن”الانعام112

وهمچنين قرارداديم براي هرپيامبري دشمني راازبزهکاران،وکافي است پروردگارکه راهنما وياورباشد؛الفرقان31

و اذيت مشرکان وکفار وبدخواهان دين رسمي هميشگي است؛خداوند متعال مي فرمايد:

“البته آزموده مي شويد دراموال وجانتان وبي گمان مي شنويد ازکسانسکه شرک ورزيده اندآزاري بسيارراواگرشکيبايي ورزيدوپرهيزکاري کنيد ،پس هماناآن ازعظم استواردرکارهاست”آل عمران186

و علت اصلی اين آزاروگستاخي درحق اسلام وپيامبر ،صلي الله عليه وسلم،ومسلمانان به دو واقعيت برمي گردد؛

يک:قدرت اسلام،بلندآوازي وسرعت انتشارومتاثرشدن مردم ازآن ونتيجتاداخل شدن به آغوش آن است.

چون به راستي سنگ پرتاب نمي شود مگر به سوي درخت پربار.

دو:ضعف مسلمانان ودستکم گرفتن آنان درنظرمردم، ماشاهد کوچکترین هرزگي و ضعفی در جهان اسلام نيستيم مگر به مسلمانان ومقدسات وثوابت آنان وهمچنين درحق فرستادگان وپيامبران خدا_حال اين تجاوز تفاوت ندارد به شکل کشتن يادشنام دادن وياحق کشي باشد.

ودليل همه اينها، ضعف مسلمانان است که به صف آرايي ملل درمقابل انجاميده است، علي رغم کثرت وپرتعدادبودن ما.

چنانچه پيامبرما ،صلي الله عليه وسلم،خبراز اين حقيقت داده است.

نزديک است که ملتها ازهرطرف برعليه شما هم پيمان شوند همانگونه که درندگان به سوي محل خوراک خود يکپارچه مي شوند”

صحابه (رض )،پرسيدند ،اي فرستاده خدا آيابه خاطرتعداد اندک است؟فرمود:خير،بلکه شما پرتعدادومانند برگهاي روي سطح سيل هستيد،وضعف رادردلهايتان نهاده وترس وابهت راازقلب دشمنانتان برچيده است،به خاطرحب دنيانزد شما،ونفرت وبيزاري ازمرگ.حديث شماره 8183صحيح الجامع

 اما هدف از حملات خشونت بارعليه پيامر(ص) ؛

هدف ازآن بازداشتن مردم ازراه خداوند وايجاد فتنه قومي ميان فرزندان امت است ،ولي چه بسا کسی که قصد شر و ضرر دارد باعث منفعت بشود.

وآن به اين خاطراست که هرزمان تعرض وحمله اي صورت پذيرد،اشتياق مردم به اسلام افزايش يافته تابيشتربا آن آشنا شوند ونتيجتا داخل دين شوند.

وهمين طوربسياري از شخصيتهاي فهيم غيرمسلمان اين عملکرد ناشايست رامحکوم کرده ،وپابه پاي مسلمانان عليه اين گستاخيها راهپيمايي کرده اند

مسئوليت مادربرابراين تجاوزها

حقيقتا خداوند وظايف وحقوقي رادرقبال پيامبر(ص)،برگردن اين امت قرارداده است ؛ بويژه هنگام تعرض به ساحت او،وبدانيد که چند مدت يکبار ماشاهد اين کردارناپسند درحق رسول الله صلي الله عليه وسلم،مي باشيم ،وماهيچ عذري را در برابر خدا نداريم ،زمانيکه موردي متوجه پيامبر شده با اين حال که در درونمان عين افراط  وجوددارد

ابتدايي ترين وظايف برامت درقبال اين موارد عبارتند از:

يک ؛دفاع از او و سنتش ،گرچه به خاطرآن جان واموال وهرآنچه رادراختيارداريم فداکنيم،چون نزد ماچيزي گرانبها تر و محبوبترنسبت به قلبمان ازخدا و رسولش وجودندارد،ولي لازم است اين محبت به عمل بدل گردد،چون حقيقتا ياران پيامبر همه داشته هاي خود رابخاطر دفاع ازپيامبر صلي الله عليه وسلم،بخاطر ياري پيامبروراه اوبخشيدند.

به سعد ابن ربيعه (رض) توجه کنيد که مسئوليت همه امت را در قبال پيامبرش (ص) آموزش مي دهد

زيد ابن ثابت رض مي فرمايد :پيامبر (ص) ،درجنگ احد مرابراي جستجوي سعدابن ربيعه فرستاد ،وبه من فرمود اگر او را ديدي سلام مرا به او برسان و به او بگو،پيامبر(ص) سلامت می رساند  ،خود را درچه حالي مي بيني؟ من نزد او آمدم در حالي که درآخرين لحظات زندگي بود ودربدن او هفتاد ضربه از زخم نيزه ،ضربه شمشير و آثار تير بود به اوگفتم ،براستي که پيامبر(ص) به توسلام رسانده ومي فرمايد،بگو خودت را درچه حالي مي بيني؟گفت:(ص) باد و به او بگو ،اي فرستاده خدا من بوي بهشت را استشمام مي کنم ،و به قوم  من(انصار)بگو شما هيچ عذري نزد خدا نداريد ،چنانچه چيز بدي متوجه پيامبر(ص) شود،در حاليکه در میان شما شخص زنده ای وجوددارد ،و در همان لحظه نفس اوقطع گرديد

وعبدالرحمن ابن عوف رض :برايمان روايت مي کند ،داستان دوشير ازشيرمردهاي اسلام راکه هنوز به سن بلوغ نرسيده اند وآن دو معاذ ابن  عفراء و معاذ ابن عمرو جموح هستند ،متوجه ناسزاگويي ابوجهل به پيامبرص شده بودند،پس چکارکردند تا امت درس بگيرد

عبدالرحمن ابن عوف مي گويد: درحاليکه من روزغزوه بدر درصف اول بودم به سمت راست وچپ خود نظري انداختم ،متوجه شدم که من بين دوجوان از انصار قرارگرفته ام ،که تازه شمشير به دست گرفته بودند، باخود گفتم کاش دردرون سينه شان قرارداشتم ، يکي ازآنها به من اشاره کرد وگفت ،اي عمو ؛ ابوجهل رامي شناسي؟

گفتم : بله،برادرزاده چه کاري با او داري؟  گفت :خبر دارشده ام که او به پيامبر(ص) دشنام داده ،سوگند به کسي که جانم در دست او است اگر او را ببينم غبار معرکه من و از غبار او جدا نخواهد شد مگراينکه،هرکدام از ما که اجلش فرارسيده بميرد ،من از اين رفتار این پسر نوجوان متعجب شدم

بلافاصله ديگري به من اشاره کرد وهمان جملات را تکرار کرد…

پس من دست از نظاره کردن برنداشتم تااينکه ابوجهل را ديدم که ميان جمعيت گشت زني مي کرد

گفتم به من توجه کنيد،اين همان شخصی است که سراغ او را ازمن گرفتيد

بلافاصله باشمشيرهايشان حمله ورشدند وبه قدري به اوضربه وارد کردند تااز پاي درآوردند

سپس به سوي پيامبر(ص) راه افتادند وماجرا را برايش تعريف کردند پیامبر خطاب به آن دو فرمود :کدام يک از شما او را کشتيد؟

هرکدام از آنها ادعاکردند که او آن را کشته است، رسول الله فرمود: آيا شمشيرهايتان را پاک کرده ايد؟

گفتند:خير ؛ پس نگاهي به شمشيرهایشان انداخت وفرمود:هردوي شما او را کشته ايد. متفق عليه

و اين امرفقط به مردان ختم نشده است، همين ام عماره (رض) سدراه ابن قميئه شد هنگاميکه درغزوه احد قصدضربه زدن به پيامبرصلي الله عليه وسلم راداشت.

ابن قميئه ضربه برگردنش واردکرد وزخم عميقي برجاي گذاشت،واوباشمشيرش چندين ضربه به ابن قميئه زد،ولي چون اودو عدد زره برتن داشت نجات يافت وام عماره همانجا ماند و به مبارزه ادامه دادتااينکه دوازده ضربه بربدنش وارد شدند.

ونمونه هاي باشرف زيادي بودند که همه دارايي خودرا بخشيدند تابه پيامبر،صلي الله عليه وسلم،ياري برسانند،که قلم ازشمارش تعدادوتوصيف آنها عاجزاست.

ويک نوع حمايت ازپيامبر صلي الله عليه وسلم،پاسخگويي به هرشبهه ايست که منتشر مي شود.

دو:قطع ارتباط با متجاوزان به ساحت پيامبرص، چراکه کفارجهت پيروزگردانيدن راه باطل خود به هرفعاليتي دست زدند وباپيامبرقطع رابطه کردند واورادرشعب ابي طالب محاصره کردند پس براي ما سزاواوزيبنده تراست که محصولات وتوليدات آنهاراتحريم کنيم ، وحتي اين هم کفايت نمي کند بلکه بايدبا افکاروعقايدشان نيز قطع رابطه بکنيم.

سه؛معرفي شخصيت وسيره پيامبر ،صلي الله عليه وسلم،به مردم وترجمه آن به همه زبانها

چهار؛عمل وامتثال به سنت او

چون هتاکان هنگاميکه متوجه فاصله گرفتن مردم ازرهنمودهاي پيامبر،صلي الله عليه وسلم،شوند جرأت پيداکرده وبه خيال خود گمان مي کنند که مردم اورا به آغوش غربت سپرده اند.

پس کوبنده ترين پاسخ به آنها پيروي درهمه چيز ،کوچک وبزرک،ازپيامبرص است

به اين معني اگرکسي روشي ازروشهاي نوراني اوراترک کرده يابدست فراموشي سپرده حتما به آن رجوع کرده وازهمين الان درجهت اجراي دستورات ودروي ازنواهي اواقدام کند

والسلام علي من اتّبع الهدي

تهيه :دکترخالد راتب

ترجمه:شفيع صادقي

 

نمایش بیشتر

شفیع صادقی

نویسنده و مترجم آذربایجان غربی ارومیه خطیب و دعوتگر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا