اصول فقهفقه

استمرار اجتهاد ، شاه کلید تکاپوی فقه اسلامی

استمرار اجتهاد شاه کلید تکاپوی فقه اسلامی و عامل پیشرفت و ترقی جامعه است

بسم الله الرحمن الرحیم

وَمَا کَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِیَنفِرُوا کَافَّهً فَلَوْلَا نَفَرَ مِن کُلِّ فِرْقَهٍ مِّنْهُمْ طَائِفَهٌ لِّیَتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ وَلِیُنذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَیْهِمْ لَعَلَّهُمْ یَحْذَرُونَ ـــ التوبه: ١٢٢ ــ ترجمه: شایسته نیست مؤمنان همگی (بسوی میدان جهاد) کوچ کنند؛ چرا از هر گروهی از آنان، طایفه‌ای کوچ نمی‌کند (و طایفه‌ای در مدینه بماند)، تا در دین (و معارف و احکام اسلام) آگاهی یابند و به هنگام بازگشت بسوی قوم خود، آنها را بیم دهند؟! شاید (از مخالفت فرمان پروردگار) بترسند، و خودداری کنند!

و قال(ص) : لا تزال طائفه من امتی ظاهرین علی الحق حتی یاتی امرالله

ضرورت استمرار و فتح باب اجتهاد در جامعه اسلامی و خطرات ناشی از سد آن.
اجتهاد در شریعت اسلام جایگاه مهم و با ارزشی دارد و نتیجه و ثمره و تحقق اهداف و مقاصد آن در زندگی فردی و اجتماعی و امت اسلامی در گرو بکار گیری عملی روزانه اجتهاد در زمینه های گوناگون خواهد بود .

امام شوکانی در کتاب ارشاد الفحول ص ۳۵۰ امام آمدی در الاحکام فی اصول الاحکام ص ۲۱۸ و امام تاج الدین سبکی و بسیار دیگری از علمای بزرگ اسلام بر ضرورت استمرار و فتح باب اجتهاد تاکید کرده و آن را برای ادامه حیات متکامل و مترقی جامعه لازم دانسته چرا که هر عصر و زمانی مشکلات و اتفاقات و وقایع خاص خود را دارد که بعدا بیشتر در این زمینه توضیح خواهیم داد .

اما ابتدا تعریف اجتهاد

امام تاج الدین سبکی در جلد دوم جمع الجوامع می گوید: الاجتهاد استفراغ الفقیه الوسع لتحصیل ظن بحکم ــــ
یعنی: اجتهاد تلاش مجتهد است برای بدست آوردن یک حکم و دستور شرعی بصورت ظنی و نه قطعی چرا که قطع و یقین به حکم شرعی به طریق ضروری و بدیهی حاصل میشود و نیاز به اجتهاد ندارد . این تعریف یعنی باید در هر عصر و زمانی مجتهد یا مجتهدانی وجود داشته باشند تا بتوانند به عنوان کارشناسان خبره و دارای شرایط خاص که بعدا به صورت اختصار به آنها اشاره خواهیم کرد از راه استنباط حکم را بدست اورند .

امام شوکانی و امام آمدی نیز تعریفی در مجموع نزدیک به این تعریف برای اجتهاد ذکر کرده تنها در لفظ اختلاف دارند ولی مضامین یکی است .

دلیل ضرورت استمرار اجتهاد چیست ؟


البته ابتدا لازم به ذکر است که بگوئیم بعضی از علماء که میراث علمای گذشته و نتیجه زحمات اجتهاد آنان را دیده و تقریبا شگفت زده شده اند معتقد هستند که ما به اجتهاد نیازی نداریم چرا که مسآله ای را که بخواهیم نمونه آن را در کلام پیشینیان می یابیم و با استفاده از نظرات آنان مشکل گشایی خواهیم کرد ولی واقعیت امر این نیست٬ این ادعا جز مبالغه و تجاهل به واقعیت ها نمی باشد . چون تغییرات سریع عصر و زمان و رویدادن اتفاقات و مشکلات جدید و تحولات و حرکت پدیده های زمان و گردش عقربه های زمان توقف ندارند و بدنبال خود شب و روز اتفاقات جدیدی می زایند و عوامل جدید وارد تغییرات میشوند و اگر ما می توانستیم این تحولات را به گذشتگان خود از جمله مجتهدین سلف ارائه و توضیح دهیم آنها را جزء محالات به شمار می آوردند .
تغییرات پدیدەهای زمان و مکان و عرف و عادات و حالات باعث شده که بسیاری از علمای گذشته اقرار به تغییر فتوا داده و اذعان نمایند که المذهب تموت بموت اربابها و تصریح نمایند که تقلید از مجتهد مرده جایز نیست چرا که به یک لحظه اتفاقات غیر منتظره بعد از فوت خود آگاهی ندارند .
اما تعدادی هرچند مطلقا باب اجتهاد را مسدود ندانسته و آن را ضروری میدانند ولی تقلید از گذشتگان را نادرست نمی دانند . سدّ باب اجتهاد به نظر بنده نتیجه تلاش دشمنان دانا و تغافل دوستان نادان جهت ایجاد سدّ و دیوار محکم در مسیر طوفان پر تلاطم و پر جوش و خروش و پویا و پر تحرک فقه اسلامی می باشد.
از جمله کسانی که به شدّت با نظریه سدّ باب اجتهاد مخالفت کرده و آن را خلاف مسلّمات دین و عقل و منطق دانسته و بر اثبات نظریه خود استدلال محکم و قاطع نموده اند عبارتند از:

امام شافعی رحمه الله و اسماعیل مُزنی شاگردش و شهرستانی در کتاب ملل و نحل _امام ابو محمد بغوی در مقدمه این کتاب ارزشمند خود به فرض الکفایه بودن اجتهاد تصریح نموده است . زبیری در کتاب المسکت بر ضرورت وجود اجتهاد تاکید کرده و خلاف آن را مردود می داند.

زرکشی در کتاب البحر فی الاصول نبود مجتهد را یکی از گرفتاریهای مهم امت اسلامی میخواند . ابوالقاسم رافعی، امام محمد غزالی از جمله کسانی هستند که وجود اجتهاد را لازم می دانند .

امام نووی از جمله امامان بزرگ در مذهب شافعی در آغاز شرح مهذّب ضرورت اجتهاد را بیان می کند . ابن صلاح شهر زوری در کتاب روضه الطالبین قاضی ابوالحسن علی بن عمر در کتاب المقدمه فی الاصول فصل دوم گفته مذهب مالک و جمهور علماء به وجوب وجود اجتهاد و بطلان تقلید اعتقاد دارند .

ابن حزم ابو شامه ابن دقیق العید در کتاب التدید فی ذم التقلید ابن قیم جوزی مجدالدین شیرازی صاحب قاموس المحیط در کتاب صعاد الی مرتبه الاجتهاد ابن خویز منداد بصری مالکی و همه علمای حنبلی مذهب به استناد لا تزال من امتی ظاهرین علی الحق حتی یاتی امُرالله به نکوهش تقلید پرداخته لذا وقتی در آن دوران گذشته علیرغم سکون و ایستایی زندگی بشریت هم چو دانشمندانی قایل به تغییر فتوا و وجوب وجود اجتهاد در هر عصر و زمانی بوده اند.
اکنون که ما در این مقطع تاریخی پر از تحولات سریع همه جانبه قرار داریم تحولات سرسام آور ی که به دنبال انقلاب صنعتی و ورود به دوران مدرنیته و حتی پست مدرنیته هستیم که با پیشرفت تکنولوژی و ارتباطات وسیع و سریعی مواجه شده و جهان را به دهکده ای کوچک تبدیل کرده است بی شک بیشتر از هر عصر و زمانی نیازمند تجدید اجتهاد می باشیم . در زمینه های مختلف زندگی بشر آنچنان تغییراتی به وجود آمده که اصلا قابل مقایسه با آن دوران نیست .
مثلا در زمینه اقتصاد و سیستم های مالی و تشکل های جدید همچو شرکتهای تضامنی، سهامی انواع بیمه های انسانی و مالی ،حسابهای جاری ،سپرده ،پس انداز قرض الحسنه ،حواله براتی ،اوراق بهادار، مضاربه ،چک و سفته که برخی حلال و برخی حرامند چه کسی جرات و توان دارد بر اساس اجتهاد گذشته که در آن زمان وجود خارجی نداشتند در این موارد اظهار نظر بنماید . برخی از روی کم تاملی گفته اند برای حل این مشکلات راه ساده را در پیش می گیریم که همان تحریم است و به تحریم آنها فتوا میدهیم .غامل از اینکه با تحریم نه تنها مشکلی حل نخواهد شد بلکه سر تا پای جامعه و تار و پود آن را مشکل فرا خواهد گرفت که جای بسط و تشریح این موضوع نیست و از طرف دیگر سخت گیری بدون دلیل نه تنها با روح اسلام سازگار نیست بلکه در تضاد کامل با آسانکاری و گذشت و تسامح در اسلام است .
امام سفیان سوری ثوری می فرماید : «انما الفقه الرخصه من ثقه و انما التشدید فیحسنه کل احد» ترجمه: یعنی فقه و فتوا راه کارهایی است برای آسان کار کردن مشکلات مردم و الاّ هر کسی می تواند سختگیری کند.
بدلیل نبود اجتهاد جدید و سدّ عملی باب اجتهاد یکی از مسایل مهمی که امروزه به یک مشکل اساسی تبدیل شده اسکناس و پولهای کاغذی است و افراد ظاهر بین آن را پیچیده نموده و گفته اند نقود و پول شرعی فقط نقره و طلا است و غیر آنها به عنوان پول و نقد محسوب نمیگردند و زکات به آن تعلق نمیگیرد و احکام ربا برآن جاری نمی شود ببینید بر اثر این فتوای نادرست و دور از علم و دانش و بدور از نظر کارشناسی اجتهادی اگر به آن عمل شود چه بلای بزرگی بر سر مسلمانان جهان فقرا و ثروتمندان می اورد . امروز در کجای جهان نقدین قدیم یعنی طلا و نقره را جهت خرید سیب زمینی ،گوجه فرنگی و دیگر کالا و متاع خانگی به بازار می برند و اگر کسی سکه ای از طلا یا نقره برای خرید ما یحتاج روزانه به بازار ببرد به او چه می گویند و اگر این همه ثروتهای میلیاردی جزء اموال ربوی حساب نشود چه بلایی بر سر بازار مردم آمده و افراد خدا ناشناس و سود جو چه سوء استفاده هایی از این فتواهای جاهلانه می کنند و اگر زکات شامل این اسکناس ها نشود فقرا ونیازمندان چگونه از حق مسلّم خدایی خود محروم شده و در فقر و تنگدستی قرار خواهند گرفت.

یا در زمینه علوم پزشکی که امروز خوشبختانه امروز به اوج خود رسیده از جمله پیوند اعضا مانند قلب و کبد و کلیه انسانها و حتی حیوانات اگر اجتهاد جدید و جواب عالمانه مبتنی بر نظرات کارشناسی به این سوالات جواب ندهدچاره مردم چه خواهد بود و کاربرد این همه اختراعات و کشفیات چه میشود . همچنین وجود کشفیات و کسب اطلاعات و معارف در علوم تجربی و طبیعی که در همه بخش های زندگی بدرد می خورد و دخالت دارد . و علمای گذشته از آن بی خبر مطلق بودند با این فتاوای سرا پا گنگ و بی پایه عاقبتش چه خواهد بود؟
البته لازم به ذکر است بعضی از علما می ترسند از اینکه مبادا به بهانه فتح باب اجتهاد افرادی عالم نما که لباس فقیهان بر تن دارند ولی فاقد علم و دانشند و بویژه متاسفانه کسانی در میان آنان پیدا شده که به ظاهر دانش خود را به استخدام حکّام بی دین در آورده و دین را به درهم و دنیا فروخته اند . آن را ابزار دست خود ساخته و وسیله تجمع مال و ثروت بنمایند . جواب این آقایان این است مگر در همین علوم پزشکی که منشاء اثرات خیر و استفاده بسیار بوده و هست . افراد سودجو به عنوان پزشک در مواردی از آن سوء استفاده نمی کنند و از آن گذشته اجتهاد یعنی تخصص در فقه هم مثل دیگر علوم شرایط و آزمون و فیلترهای مخصوص به خود دارد که باید مجتهد از آنها بگذرد و نمره قبولی بگیرد که از همه مهمتر رعایت تقوا و دینداری و اشتهار به پاکی و زهد و تقوا می باشد که در دیگر علوم لحاظ نگردیده است .
علمی که تابع ارزوی شیطانی است جهل است و سبب گمراهی(( افرایت من اتخذ الهه هواه واضلّه الله علی علم )) جاثیه ۲۳

پس نتیجه اینکه تا این جهان و این دین باقی است اجتهاد لازم و باید باقی باشد.
و برای کسانی که واجد شرایط اجتهادند اظهار آن مباح و در موارد ی فرض کفایه و حتی فرض عین است و این ابزار در انحصار فرد یا افراد و یا طایفه و یا شهر و منطقه خاصی نیست چون شریعت و قوانین الهی برای همه افراد بشر آمده و بر هر کس واجب است به تناسب استعداد و درک شعور خود در آن تدبّر نموده و در ازدیاد آن تلاش کند:

افلا یتدبّرون القرآن ام علی قلوب اقغالُها . نساء /۸۲

و اجتهاد یعنی اعلی مراتب علم و دانش فقهی و خداوند به کسب و طلب علم و دانش دستور داده آنجا که فرموده «ربّ زدنی علماً و الحقنی بالصالحین» طه ۱۱۴

البته هر چند در این مقاله هدف ما طرح و اثبات ضرورت اجتهاد در هر عصر و زمانی به تناسب مقتضیات آن زمان می باشد و اینکه سدّ باب اجتهاد خسارت جبران ناپذیری به شکوفایی و ترقی و تکامل فقه اسلامی می رساند ولی چنانکه وعده داده بودیم به اختصار به شرایط اجتهاد و وجود آن در مجتهد که در کتاب های اصول فقه مفصل امده اشاره خواهیم کرد .

۱. آشنایی به معانی لغات عرب و اسلوب و شیوه تعبیر آن چرا که نصوص شریعت به زبان عربی است و طبیعتا فهم آنها بدون آشنایی و تسلط بر زبان عربی غیر ممکن است

۲. آشنایی به جمیع معانی و مفهوم قرآن به صورت اجمالی و درک و فهم آیات احکام به صورت تفصیلی و آشنایی به ایات ناسخ و منسوخ و اسباب نزول متعلق به احکام

۳. آشنایی با سنّت یعنی احادیث صحیح و ضعیف و حال رواه و آگاهی بر علم و عدالت و تقوای آنها و داشتن قدرت تشخیص احادیث متواتر که خوشبختانه علمای عظام در این مورد زحمات زیادی کشیده و در این باره تالیفاتی بر اساس ابواب فقهی نوشته اند

۴.آشنایی با اصول فقه – چون ادله شرعی و راه استنباط احکام و شیوه ترتیب رجوع به ادله به وسیله این علم معلوم می گردد و چند شرط دیگر هم برای مجتهد در کتاب های اصول فقه برای مجتهد ملحوظ گردیده که علما در این باره به تفصیل صحبت کرده و توضیح داده اند که طالبان آن می توانند جهت آشنایی و اطلاع بیشتر به این منابع و مراجع مراجعه نمایند .

حاجی ماموستا عبدالقادر کردی

والسلام علیکم ورحمه الله و برکاته

????پایان مقاله.

از طريق
عبدالقادر کردی
منبع
sozimihrab
نمایش بیشتر

فاتح کردی

سایت ســــۆزی میــــحڕاب در آذرماه 1392 با همت جمعی از اهل قلم خوشنام و گمنام تاسیس شد ســــۆزی میــــحڕاب بدون جنجال و در اوج عملگرایی به ترویج مبانی میانه روی می پردازد ســــۆزی میــــحڕاب با هیچ جریان و هیچ احدی درگیری ندارد ســــۆزی میــــحڕاب رسالتی جز همزیستی و دگرپذیری ندارد

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا