اندیشه

غفلت و بی خبری و مصادیق آن

جیران بقائی
یکی از صفات رب العالمین «الرحمن» است؛ صاحب رحمت است و رحمت خداوند قدوس ایجاب می کند که بندگان خویش را به سعادت برساند که الله سبحانه و تعالی برای کامیابی و سعادت جاوید بشریت قانونی به نام «دین» نازل فرمود و برای انسان ها به ارمغان فرستاد،آنگاه پروردگار جهانیان برای این منظور که وجود انسان ها زمینه و استعدادی پیدا شود که بتواند به طور کامل بر قانون «دین» عمل نموده و زندگی خود را با آن تطبیق بدهد سلسله انبیاء (علیهم السلام)را فرستاد و مبعوث نمود،یا به عبارت دیگر انبیاء(علیهم السلام)مبعوث شدند، تا به سبب جهد و کوشش آن ها انسان ها هدایت را کسب نموده و به (الله)برسند.
لیکن در این راستا در زمان های مختلف و در مکان های مختلف حجاب هایی مانع از آن شدند،که کاروان بشرییت به رب و معبود خود برسند و مطابق منشأ رضای پرودگار خویش زندگی کند.
از جمله حجاب و مانع حکومت و بت پرستی قوم حضرت ابراهیم(علیه السلام)را گمراه نمود، حجاب و مانع تجارت قوم حضرت شعیب(علیه السلام)را منحرف نمود ، حجاب و مانع زراعت قوم سبأ را هلاک کرد.حجاب (شعبده بازی) قوم حضرت موسی را انحراف نمود.حجاب(قوم پرستی)قوم عاد را به خشم و غضب الهی گرفتار نمود.
حجاب(معاشرت آلوده)قوم حضرت لوط را تباه کرد.حجاب(صنعت) قوم ثمود را مستحق عذاب نمود.
به طور کلی این حجاب ها و موانع مانند شهوت پرستی،شهرت پرستی، نفس پرستی و شیطان پرستی و… در زمان های مختلف باعث شدند تا انسان ها از خویش و از مقصد و هدف خویش و در نتیجه از پروردگار خویش غافل شود.
ولی انبیاء(علیهم السلام)پرده غفلت را پاره نموده وکوشش نمودند که مجموعه این حجاب ها را از جلوی چشم بصیرت بشریت بردارند و ظاهر و باطن انسان ها و زندگی نخراشیده و نتراشیده آنها را سرو سامان دادند و انسان ها را متوجه حقایق و اعمالی نمودند که با اختیار نمودن آن اعمالی چون مدد، نصرت و معیت پروردگار جهانیان جلب شود.
کسانی که ندای انبیاء را لبیک گفتند و تعلق پیوند و رابطه قلبی را با پروردگار خویش مستحکم نمودند و از مرز حجاب ها قدم فراتر نهادند در دنیا و آخرت برای همیشه به سربلندی و عزت و شرف خوشبختی و رستگاری نایل آمدند.
اما در این راستا حجاب و مانع غفلت بزرگ ترین سد و مانعی بوده است که انسان ها را از رسیدن بر مقصود بر حذر داشته است.
غفلت از خویش:

هرعضو جهان اندرون بشر، با هر عضو جهان پیرامون و بیرون کاینات رابطه مستقیم و متقابل دارد؛ همه ما امروز آگاهی داریم ولی خودآگاهی نداریم، یعنی اکثر چیزهای پیرامون خود را می شناسیم ولی هنوز خود را نشناخته ایم و حتی اطلاع و توجهی نسبت به خویش و جهان اندرونی پر آشوب خود نداریم. به طور انفرادی و اجتماعی باید توجه بیشتری به این مورد بنماییم به توانایی ها و استعدادهای نهفته خویش پی ببریم و در جهت ریشه کن کردن عیب ها و نقص های نهفته در وجود خویش کوشش بکنیم یعنی هر کس باید بداند که چه وظایفی نسبت به خویش دارد و اینکه در قبال جامعه و پروردگار چه نقشی بر عهده دارد.
غفلت از هدف خویش:

در طول تاریخ دلیل سقوط انسان به پرتگاه ها و دره های عمیق و تاریک این بوده است که به هدف خلقت و مقصود رسالت خویش پی نبرده اند زیرا هر چیزی تا آنجا ارزشمند است که بر آن مقصدی که برای آن پیدا شده است استوار باشد.حال این سوال پیش می آید :  آیا این امت احتیاج به هدایت ندارد؟ چون در حال حاضر هیچ پیغمبری در دنیا وجود ندارد و خلأ نبوت کلیه افراد امت را پریشان و سرگردان نموده است.
جواب این است: درست است به علت ختم نبوت هیچ نبی مبعوث نخواهد شد اما ذات عالی الله تعالی،تک تک افرد عالی این امت را، در زمان عالی(قبل از قیامت) برای جهد و کوشش و محنت عالی، رسول الله(ص )مبعوث فرموده،گلچین نموده و برگزیده و فرستاده است؛ یعنی هر کس از زمان بعثت رسول الله تا قیامت از هر قبیله هر قشر و طبقه و زمان و مکان باشد برای این مقصد پیدا شده است که خود این رسالت را پایبندی نموده و برای اینکه کلیه افراد امت را برای اینکار آماده نماید باید با جان و مال و وقت قد علم نموده و با قربان نمودن کلیه غرایز و جذبات و استعداد ها شبانه روز بکوشد.
غفلت از پروردگار خویش: بیندیشیم که ما روزانه چقدر از الله سخن می گوییم چه قدر هم از غیر الله؟ چقدر به یاد الله مشغولیم و چقدر به یاد دنیا و غیر الله وقت صرف می نماییم؟آنقدر کم بزرگی، عظمت و صفات الله تعالی را گفته اییم، شنیده ایم و کم در این مورد فکر کرده ایم هنگامیکه اسم الله را می شنویم ۹۹ صفات الله در ذهن ما تجسم نمی شود. ولی وقتی اسم دکتر را می شنویم مکان مطب دکتر را دقیقا می دانیم،و هنگامیکه اسم مهندس را می شنویم شرکت مهندس با تمام نیرو و بساطش در ذهن ما مجسم می شود.
غفلت فکری:

امروز سریع ترین چیزی که با سرعت سرسام آوری حرکت می کند، سرعت نور شناخته شده است، ولی سرعت فکر انسان بسیار بیشتر از سرعت نور است کمتر از یک ثانیه فکر انسان به آن سوی دنیا حتی به قیامت می رود؛ بنابراین کنترل فکر، کار بسیار سخت و مهمی است، هواپیما با سرعت کم و بیش از یک هزار کیلومتر در ساعت حرکت می کند و اگر رادارهایی آن را راهنمایی نکنند وجهت ندهند سقوط می کند . حال اگر رادارهای ایمان، رادارهای علم، رادارهای ذکر و عبادت و رادارهای اخلاق و…کار انسان را تقوییت نکند بزودی سقوط می کند، و زندگیش ساقط می شود، چون زندگی بازده اندیشه انسان است و هر کس همان طور زندگی می کند که می اندیشد در نتیجه اگر فکر انسان مسموم شود حتما زندگی انسان آلوده می گردد:
خداوند متعال در سوره یوسف ایه ۱۰۷ می¬فرمایند: ¼‏أَفَأَمِنُوا أَنْ تَأْتِیَهُمْ غَاشِیَهٌ مِنْ عَذَابِ اللَّهِ أَوْ تَأْتِیَهُمُ السَّاعَهُ بَغْتَهً وَهُمْ لَا یَشْعُرُونَ‏_
آیا از این ایمن هستند که عذاب فراگیری از سوی خدا ایشان را در بر گیرد یا اینکه قیامت به ناگاه فرارسد و ایشان غافل و بیخبر باشند؟
این توده ی نیرومندی برای احساسات ایشان است نیرومندی برای بیدار کردن ایشان از خواب غفلت است آنان را از فرجام این غفلت به هراس می اندازد و بیدارشان می سازد. چه عذاب خدا هر  آن فرا رسد؟ عذابی که موقع آن را نمی داند، چه بسا همین لحظه بلای همگانی و نابود کننده ای در رسد و ایشان را فرا گیرد و درهم پیچد، چه بسا قیامت بر دم در باشد و در را بزند و همین امروز ناگهان عذاب هراسناک برسرشان تازد و بدون اینکه به خود بیایند کارشان را بسازد….غیب در پشت در است. هیچ جسمی آن را نمی بند، هیچ گوشی آن را نمی شنود و هیچ کس نمی داند لحظه ی دیگر چه خواهد شد پس چرا غافلان این گونه ایمن خواهند بود و بی خبر زندگی خواهند کرد؟
اگر امروز، هدف به فراموش  سپرده شده است و انسانیت به پرتگاه های ضلالت سقوط نموده است، اگر امروز ضلالت و تاریکی، جهالت و سفاهت سراسر جهان را فرا گرفت است….اگر امروز یوغ ستم،بر گردن بشریت حلقه شده و فتنه پیدا میکند… اگر امروز حیات حیوانی،تمدن نام گرفته، حقوق پایمال می-شود و قانون بی قانونی رایج شده است.
اگر امروز احکام الهی ذبح می¬شود و پیکر طریقه¬های نورانی رسول الله(ص ) از زندگی و کاشانه مسلمان ها دور انداخته می شود.
اگر در دنیای امروزه، انسان ها همچون چهارپایان افسار گسیخته در آتش شهوت اسیر گشته اند….به خاطر این است که مسلمان ها، مسلمان نشده اند و به ظاهر اسلام بسنده کرده اند، به خاطر این است که قلوب مسلمین مانند ویرانه ها گشته، چراغ ایمان و یقین کم فروغ شده و بنیاد عقاید و باورها سست شده است.
به خاطر این است که این امت از خداوند عظیم و از رسول کریم(ص )دوری جسته اند و بندگی کامل الله و تبعیت کامل از رسول الله(ص )را اختیار نکرده اند.
به خاطر این است که طمع دنیا چشم بصیرت ما را کور نموده و ما را از بعد از موت از حساب و کتاب غافل کرده است، آری ما و همه انسان ها و نسل ها مداوای امراض و بیماری های ظاهری و باطنی و انفرادی و اجتماعی هیچ راه و پناهی جز عمل و نسخه های تجویز شده الله تعالی و رسول الله (ص )را نداریم.
پس به خود آییم قبل از اینکه مرگ گردن های ما را بزند و قبل از اینکه به گورستان ببرند.غرایز نامشروع و خواهشات نفسانی خویش را در خاک دفن نماییم و از خواب سنگین غفلت برخیزیم، غافلان را آگاه سازیم و برای اصلاح و تزکیه خویش و برای اصلاح جامعه و امت با فکر و با حکمت و بصیرت بکوشیم.
(به امید خداوند منان)
ــــــــــــــــــــ
منابع استفاده شده:
۱  – غافلان را آگاه سازیم
۲- فی ظلال القرآن
جیران بقائی

 

نمایش بیشتر

ســــۆزی میــــحڕاب

سایت ســــۆزی میــــحڕاب در آذرماه 1392 با همت جمعی از اهل قلم خوشنام و گمنام تاسیس شد ســــۆزی میــــحڕاب بدون جنجال و در اوج عملگرایی به ترویج مبانی میانه روی می پردازد ســــۆزی میــــحڕاب با هیچ جریان و هیچ احدی درگیری ندارد ســــۆزی میــــحڕاب رسالتی جز همزیستی و دگرپذیری ندارد

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا