خانواده

«رمضان» به منزله ی دوره ای تربیتی

رمضان دوره ای تربیتی جهت ایجاد تحول و اصلاح

حکمت تکرار روزه¬ی ماه مبارک رمضان به مدت یک ماه، این است که مسلمان به مدت یک ماه در دوره¬ای تربیتی قرار می¬گیرد و در پایان دوره نیز گواهینامه¬ای کسب می¬کند که گواهینامه¬ی عفو و بخشش می¬باشد. این دوره¬ی یک ماهه ابتدا باید تأثیراتی بر عقل و روح داشته و سپس به مثابه¬ی امری بر دیگر اعضا عرضه شده تا به اخلاق و رفتار تبدیل شود. از مهمترین حکمت¬های روزه این است که انسان باید در ابتدای رمضان، یک بازبینی کلی بر خود داشته باشد و دریابد که مهمترین گناهی که در مدت سال گذشته مرتکب شده چیست؟ تا در این ماه، درون و نفس خویش را اصلاح نموده و توبه نماید و از خداوند طلب عفو و بخشش کند. چرا که هر کدام از ما باید نفس خویش را بشناسد. به طور کلی نفس مشتاق گناه و معصیت می¬باشد. تفاوت کسی که روزه می¬گیرد با کسی که روزه نمی¬گیرد در این است که روزه باعث می¬شود نفس با قدرت بیشتری با گناه و معصیت مقابله کرده و در نتیجه شکست نخورد و اراده¬اش سست نشود، هر لحظه مراقبت و نظارت خداوند را احساس کند و از عذابش خشیت داشته و دلخوش و امیدوار به پاداش خداوند رحمان باشد. اما کسی که سستی ایمان بر وی چیره شده باشد، از چنین احساس والایی بی¬بهره بوده و بلکه مستقیماً از معصیت متأثر خواهد شد. به همین خاطر روزه ابتدا باید در راستای اصلاح و تزکیه¬ی نفس باشد و سپس بینش و تعامل و رفتار شخص را به گونه¬ای اصلاح کند که وی را به شخص دیگری تبدیل نماید.
روزه روح و روان فرد مؤمن را تحت تأثیر قرار می¬دهد و نفس اماره به سوء¬اش را به نفس لوامه تغییر می¬دهد. چنانچه اگر دچار معصیتی شد، پریشانی و عذاب وجدان بر وی سیطره می¬یابد تا آنکه بازگشته و توبه نماید. از فواید دیگر روزه آن است که ما را از دایره¬ی محدود خویشتنداری و منافعی محدود و موقتی خارج کرده و به دایره¬ی گسترده¬تر انسانیت سوق می¬دهد و دارای احساسی لطیف و زیبا در برابر محبت به انسان و انسانیت می¬گرداند، اینکه در مقابل دیگران احساس مسئولیت کنیم و مطابق این حدیث شریف با آنها تعامل نماییم که می¬فرماید:
«من أصبح و لم یهتم بأمر المسلمین فلیس منهم» یعنی: «هر کس که صبح نماید و به مشکلات و مسایل مسلمانان اهمیتی ندهد، از آنها نیست.»
روزه باید مشوقی باشد که به وسیله¬ی آن جان و نفسمان را از خودپرستی، کینه، خشم و تمام بیماری¬های درونی پاک نماییم و همچنین باید ما را از دایره¬ی فردی به سطح اجتماعی ببرد که این نیز پیامی قرآنی برای انسان بوده و خداوند در اولین سوره¬ی قرآن بدان اشاره می¬کند.
ما باید ارتباطمان با خدا قوی و محکم باشد، خداوند می¬خواهد ارتباطمان با او به صورت فردی و تنهایی باشد، اما ارتباطمان با دیگران به صورت جمعی و در میان اجتماع باشد. خداوند بزرگ در سوره¬ی فاتحه می¬فرماید: «إیّاکَ نَعبُدُ وَ إیّاکَ نَستَعِینُ» و سپس در دعایش می¬فرماید: «إِهدِنَا الصِّرَاطَ المَستَقِیمَ». یعنی: «خدایا به صورت دسته جمعی تو را عبادت می¬کنیم و تنها از تو طلب یاری می¬جوییم، خدایا ما را به راه راست هدایت نما». حتی خداوند که به صالحان گذشته اشاره می¬کند به صورت جمع از آنها یاد می¬کند.
انسان مسلمان نباید خودپرست باشد، بلکه باید در بطن جامعه و با مردم زندگی کند، حتی در عبادت و پرستش خداوند نیز همانگونه باشد. فرد مؤمن در دعاهایش همانگونه که برای خود طلب خیر و صلاح می¬کند، برای برادر و خواهران ایمانی خودش و برای تمام انسانیت نیز به همان شکل خواهان خیر و صلاح است. به گونه¬ای که معیار ایمان به پاکی دل و درون برمی¬گردد و اینکه آنچه برای خود می¬خواهد برای دیگران نیز بخواهد.
(لا یُؤمِنُ أَحَدُکُم حَتَّی یُحِبُّ لِأَخِیهِ مَا یُحِبُّ لِنَفسِهِ) «کسی از شما ایمان کامل ندارد اگر آنچه برای خود می¬پسندد، برای برادر دینی¬اش نیز نپسندد.»
انسان مؤمن می¬بایست یک هفته قبل از آمدن رمضان خودش را آماده نماید، با خود خلوت کرده و نفس خویش را محاسبه نموده و از خداوند منان طلب عفو و بخشش نماید. دعا کند که در انجام عبادات این ماه مبارک توفیق الهی نصیب حالش شود، دلخوش به آن باشد که خداوند طول عمر به او عنایت کرده و بار دیگر او را به این ماه خجسته رسانیده است. از مهمترین موارد آماده¬سازی خویشتن این است که خود را برای ایجاد تغییر و تحول در تمام زمینه¬ها آماده نماید. زیرا هم در سطح فردی و هم اجتماعی و ملی نیاز به تحولاتی وجود دارد. این تغییرات باید با آراسته¬ای ایجابی همراه باشد که آن نیز از تحول فردی آغاز می¬شود. به همین خاطر اگر نگاهی سازمانی به رمضان داشته باشیم، می¬توان گفت این ماه به منزله¬ی دوره¬ای تربیتی جهت اصلاح و تربیت انسان صالح و مصلح می¬باشد.
آیه¬ای بسیار ارزشمند از قرآن کریم در مورد تحول و پیشرفت بشری وجود دارد که اگر بدان عمل شود، تمام سیستم زندگی جامعه به سوی اصلاح و آبادانی سوق داده می¬شود. خداوند می¬فرماید: «إِنَّ اللهَ لَا یُغَیِّرُ مَا بِقَومٍ حَتَّی یُغَیِّرُوا مَا بِأنفُسِهِم» در آیه¬ای دیگر نیز می¬فرماید: «ذَلِکَ بِأَنَّ اللهَ لَم یَکُ مُغَیِّرًا نِعمَهً أنعَمَهَا عَلَی قَومٍ حَتَّی یُغَیِّرُوا مَا بِأَنفُسِهِم».
این آیات ابتدا فرد را مخاطب قرار می¬دهد و سپس به جامعه و تمام انسانیت رو می¬کند و آن را به عنوان قانونی برای تحول و همزیستی تبدیل می¬کند. این آیات بر (أنفس) تأکید دارند، بدین معنی که خود فرد و درون و جوهر وی را فرا می¬خواند. به گونه¬ای که تمام نفس انسان و عقل و فکر وی را تغییر می¬دهد. یعنی هر دو جنبه¬ی عقلی و احساسی با هم آراسته¬ می¬شوند که نتیجه¬ی آن نیز تحول و خدمت به انسانیت می¬باشد.

نویسنده: دکتر علی قرداغی
مترجم: کلثوم حسن زاده

نمایش بیشتر

کلثوم حسن زادە

@@نویسنده و مترجم و شاعر ایران - آذربایجان غربی - سردشت

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا