ترجمه: رسول رسولی کیا – دانشجوی دکترا
پیامبر صلی الله علیه و سلم با اصحاب خود نشسته بود و از آنها پرسید: آیا می دانید چه کسی ورشکسته است؟
گفتند: ورشکسته در میان ما کسی است که درهم و کالایی ندارد.
فرمود: اما ورشکسته از امت من کسی است که در روز آخرت با نماز و روزه و زکات در حالی -برای دادگاه- حاضر می شود که این را نفرین کرده، به این یکی تهمت زده، پول این را خورده، خون این را ریخته و این یکی را کتک زده است! پس برخی از نیکی هایش به عده ای -از شاکیان- داده می شود و برخی نیز به عده ای دیگر، اگر نیکی هایش قبل از اینکه بدهی ها را پرداخت کند تمام شود، از بدی های آنان برداشته می شود و بر – پرونده اعمال – او ریخته شده و سپس به آتش افکنده می شود!
یکی از توبه کنندگان می گوید: دلیل توبه من یک فروشنده خیابانی فقیر بود، چیزی از وی خریدم و سپس به او پشت کردم و رفتم، به من گفت: کو حسابت؟! با ریشخند به وی گفتم: حساب، بماند برای روز حساب!
به من گفت: باور کن اگر امروز حساب را به من بپردازی برایت آسان تر است تا اینکه در روز حساب پرداخت کنی!
سخنان او مانند صاعقه بر من فرود آمد و از آن روز بعد برای روز حساب کار می کنم!
کار برای دیگران نوعی ورشکستی است!
اینکه برای عبادت هایت زحمت بکشی و تلاش کنی ، نماز بخوانی، روزه بگیری، تزکیه کنی و به زیارت حج بروی، فرشتگان کارهای خوب فراوانی را در کارنامه عمل تو می نویسند، اما در مقابل تو با داشتن این عبادت ها مانند یک جانور شکاری با مردم رفتار می کنی، به شخصی دشنام می دهی، در ناموس شخصی ورود پیدا می کنی، مال این را غصب می کنی، خواهری را از ارث محروم می کنی، بی نوایی را کتک می زنی، به مسکینی ستم روا می داری، در بین مردم سخن چینی می کنی، همکارانت را تحقیر می کنی و بر مردم افترا می بندی، وقتی روز قیامت فرا رسید و مردم برای حساب و کتاب بپاخاستند و کسانی که با همدیگر نزاع دارند در حضور خدا گردهم می آیند و کارنامه های اعمالی پخش می شود که کوچک و بزرگِ اعمال را در برگرفته و قاضی دادگر شروع می کند به بازگرداندن حقوق به صاحبانش ، آنگاه پاداش نمازهای تو داده می شود به کسی که به ناموسش تعرض کرده ای، پاداش روزه ات به شخصی تعلق می گیرد که مالش را خورده ای، پاداش زکاتت داده می شود به کسی که او را آزار داده ای، پاداش صدقه ات به آن کسی داده می شود که او را زخم زبان زده ای، سپس وقتی نیکی هایت به اتمام رسید و همچنان کسانی که بر آن ها ستم کرده ای و حقشان را دریافت نکرده اند باقی مانده اند، بدی هایشان به تو داده می شود تا بالاخره در آتش انداخته می شوی!
مانند ثروتمند و راننده در این داستان زیر نباشید:
یک راننده فقیر ده سال برای یک مرد ثروتمند کار کرد تا اینکه مرد ثروتمند درگذشت و عده همسر سپری شد، او تصمیم گرفت به دلیل زیبایی و اخلاق خوب، با راننده ازدواج کند! بدین وسیله همه دارایی شخص ثروتمند نصیب وی شد! وقتی از راننده در این باره سؤال شد گفت: من گمان می کردم که من پیش وی کار می کنم ولی اکنون برایم مشخص شده که او برای من کار می کرده و پول جمع می کرد!
نیکی هایت را برای کسی اندوخته مکن!
نویسنده: ادهم شرقاوی
