تاریخ

شهروندان غیر مسلمانی که ازپرداخت جزیه معافند.

شهروندان غیر مسلمانی که ازپرداخت جزیه معافند.


 

اهل ذمّه یا شهروندان غیر مسلمان (5)

 

@شهروندان غیر مسلمانی که ازپرداخت جزیه معافند.

   نظر به اینکه اسلام در ورای اخذ جزیه از شهروندان غیر مسلمان در جامعه اسلامی ، چیزی جز حمایت همه جانبه از آنان و آشنا کردن آنها با مبانی اسلام و عملکرد دادگرانه کارگزاران مسلمان (و در نتیجه انتخاب راه درست و مسلمان شدن آنان) ندارد و انگیزه ای مادی از آن در نظر ندارد؛بنابراين می بینیم گروه های زیادی از ذمیان در عین بهره مندی از جمیع مزایا و حقوق اهل ذمه از دادن جزیه و تعهد مالی معافند:

 


 

1-اطفال

   افراد نابالغ تابع پدران خودهستندو تابه سن بلوغ نرسیده اند از هر گونه مسئولیت معافند و پس از بالغ شدن، اگر مسلمان شدند که باز از پرداخت جزیه معافند ولی اگر بر آیین پدران خود بمانند باید رأساً در قرارداد ذمه شرکت نموده و جزیه بپردازند.[1]

   مرحوم نجفی دراین باره می گوید:در معاف بودن گروه نامبرده اختلافی بین فقها نمی بینم، تازه در « المنتهی و تذکرة الفقهاء» ادعای اجماع فقها بر آن شده است[2].

 


 

2- زنان

   زنان اهل كتاب مسئولیت و تعهدمالی ندارند وبه تبعیت شوهران خوداز جمیع مزایای قراردادذمه استفاده می کنند.[3]

  قرطبی در تفسیر آیه جزیه آورده است : دانشمندان ما    بر این عقیده اند که جزیه فقط از مردان قادر به حمل سلاح گرفته می شودواین موضوع مورد اجماع و اتفاق فقها قرار گرفته است .[4]


 

3- مستمندان وفقرا

    بنا به قول عده ای از فقهااز جمله امام شافعي وشیخ مفیدوابن جنیدفقراي اهل كتاب ازپرداخت جزیه معافند؛ زیرا جزیه حقی است مانند زکات که با فرارسیدن سال، واجب می گردد بنابراین فقیری که فاقد قدرت پرداخت است   وظیفه ای نخواهد داشت.[5].

   شيخ طوسي برای معاف بودن مستمندان از جزیه به آیه{لايُكلّف اللهُ نفساًالاوسعها، خداوند به هیچ کس جز به اندازه توانائیش تکلیف نمی کند}واجماع واصل برائةذمه استدلال  نموده است .[6]

   البته جمعی از فقها ، فقرای اهل کتاب را مشمول قرارداد ذمه و جزیه قرارداده و استدلال کرده اند که جزیه در حقیقت در ازای امنیت و حق سکونت در کشور اسلامی و همچنین سایر مزایایی است که مطابق قرارداد ذمه به ذمیان تعلق می گيرد ، مسلم است که فقیر و ثروتمند در این باره تفاوتی نمی کند و یکسان است .[7]

   بنظر می رسد نظریه نخست مبنی بر معاف بودن فقرای اهل ذمه از جزیه به واقعیت و روح عدالت خواهی اسلامی نزدیکتر باشند افزون بر اینکه الزام آنان به پرداخت هر مقدار(ولوناچیز) از جزیه ، در حقیقت ، تکلیف به مالایُطاق بوده و مافوق قدرت و استطاعت مالی آنان تلقی می گرددوخداوند به هیچ کس جز به اندازه توانائیش  تکلیف نمی کند.

 


 

4- سالخوردگان

   سالخوردگان وافراد ناتوان ازذمیان ،از پرداخت جزیه معافند ،هرچند بعضی ازفقهاگروه مذکور را به مقداری که تمکّن دارندموظف به پرداخت جزیه نموده اند[8].

   بدیهی است در صورتی که اشخاص مذکور ، فقیر و مستمند و فاقد هر گونه توانایی پرداخت  جزیه باشند ضمن اینکه از پرداخت جزیه معافند،این گونه افراد حتی از بیت المال نیز بهره خواهند برد،همچنانکه روایت شده خليفه دوم پیرمردیهودي را دید که به گدایی مشغول بود پس از جویا شدن ازاحوال او،وی را به خازن بیت المال معرفی کرد[9].

 


 

5-کشیشان

   روحانیان و دیر نشینان و افرادی که به کار عبادت پرداخته اند می توانند بدون هیچگونه تعهد مالی ، به عنوان شهروند جامعه اسلامی به حساب آیند[10]،گر چه جمعی از فقها دراین موردابراز تردید نموده اند وحتی ادعای اتفاق نظر فقهای شیعه را سر داده و درصورت تمکن و قدرت مالی اشخاص نامبرده،آنان را به پرداخت جزیه موظف دانسته اند.[11]

 


 

6-دیوانگان

   ذمياني که مشاعر خود را از دست داده و یا بر اثر ضعف ادراک و تشخیص ،جزء ابلهان محسوب می شوند،تعهدی مالی نداشته واز پرداخت جزیه معافند[12].

 ——————————————————————————————

@ مواردی که جزيه مستردمي گردد .

   به جزگروه هایی که ازپرداخت جزیه معاف اعلام شده اند  چند مورد دیگر نیز وجود دارد که تعهدات مالی قراردادذمه (جزیه) منتفی است و حتی در پاره ای موارد جزیه های اخذ شده باید مسترد گردد.

 


 

1- مسلمانان قادربه دفاع نباشند

    همچنانکه گفته شد ، جزیه بخاطر حمایت های نظامی و دفاعی و امنیتی دولت اسلامی ازپرداخت کنندگان آن، تشریع شده است لذا زمانی که مسلمانان قادر به انجام مسئولیت های قرارداد ذمه از جمله حمایت از آنان نباشند ، خواه ناخواه مسئولیت و تعهد پرداخت جزیه نیز از ذمیان منتفی می گردد .[13]

   در تاریخ آمده که ابوعُبیده ابن الجرّاح صحابی بزرگوار پیامبر(ص) زمانی که متوجه شد لشکریان روم در مقابل مسلمانان صف کشیده اند و مسلمانان نیز قادر به مقاومت در برابر آنان نیستند به کلیه نمایندگان و مسئولین    جمع آوری جزیه دستور داد که جزیه ها را به صاحبانشان  بر گردانید و(از طرف من) به آناناعلام کنید که ما قادر به حمایت و محافظت از جان و مال شما در مقابل لشکریان روم نیستم پس خودتان به حمایت و مقاومت بر خیزید .[14]

 


 

2-غيرمسلمانان به دفاع برخيزند

   در مواقعی که مسلمانان به کمک نظامی ذمیان نیازمند باشند ممکن است طی یک پیمان مشترک دفاعی به یاری مسلمانان بشتابندوبدین ترتیب ازپرداخت جزیه معاف شوند.

  بلاذری نقل كرده که ابوعبیده ابن الجراج با گروهی بنام  « جراجمه » که مسیحی بودند پیمان صلح امضا کرد و آن پیمان رامشروط کرد به شرکت آنان در جنگ در صف مسلمانان و علیه کفار و اگر چنین نکنند باید جزیه بپردازند[15].

 


 

3-شخص ذمي مسلمان شود

   هرگاه فردی از پرداخت کنندگان جزیه ،شهادتین را برزبان جاری کرده ومسلمان شود،قرارداد ذمه و تعهد به پرداخت  جزیه منتفی می گردد،[16]البته بدیهی است معافیت از پرداخت جزیه در این مورد ، بدان معنی نیست که ذمیاني كه ایمان آورده اند از ادای هر نوع مالیاتی (از جمله زکات ) به دولت  اسلامی معاف گردند ، تا خیال شود که تعهدات مالی در قرارداد ذمه به طور غیرمستقیم، ذمیان را به گرایش به سوی اسلام و ادارکرده است ؛ زیرا آشکار است که ذمیان با قبول اسلام گرچه به جهت از میان رفتن موضوع قرار داد ذمه از پرداخت جزیه معاف می گردند  ولي از این راه نه تنها تخفیفی در تعهدات مالی آنان حاصل نمی شود بلکه مسئولیت هاو تعهدات مالی جدیدی متوجه آنان می گردد که به مراتب بيشتر وسنگین تراست ونیز محدودیت ها ووظایف زیادی متوجه آنان می شود که در وضع سابق نسبت به بسیاری از آنها آزادی و مصونیت داشته اند[17].

 


 

4- مصلحت اقتضاكند

   در شرایطی که مصالح جامعه اسلامی،روابط حسنه و نزدیکی بیشتری را با گروه های یهودی و مسیحی یا زردشتی (یا صابئی)ایجاب نماید و الزام آنان به پرداخت جزیه باعث دوری آنان از اسلام و قبول تابعیت آن شود در چنین شرایطی امام مسلمین می تواند گروه های مزبور را به منظور تألیف قلب ،از پرداخت جزیه معاف نماید ؛زیرا جزیه بذاته هدف نیست بلکه هدف از اخذ جزیه این است که پرداخت کنندگان آن درجامعه اسلامي(دارالاسلام) بمانند واز نزدیک اعمال،عبادات وتعامل مسلمانان رامشاهده نمایندو در نتیجه محاسن اسلام و مسلمانان را در یافته و    مسلمان شوند[18].

 


 

5-شخص ذمي فوت كند

    فوت پرداخت کننده جزیه قبل از فرارسیدن موعد مقرر پرداخت جزیه، موجب اسقاط جزیه می شود[19]،هر چند به عقیده برخی از فقها جزیه سالیانه وی به نسبت مدتی که از سال، درحال حیات بوده و برعهده او باقی می ماند که بایداز تَرِکه وی پرداخت گردد .[20]

رسول رسولی کیا – کارشناس ارشد قرآن و سیره

 



 

منابع :

1.محمد حسن نجفی ، جواهر الکلام ، ج 21، ص 236 .

2.همان .

3.ابن قدامه،المغني والشرح الكبير،ج10،ص572.

  1. قرطبی ، الجامع لأحکام القرآن ، ج 8 ، ص 113.
  2. علامه حلي،مختلف الشيعة،ج4،ص450؛ابن قدامه،المغني ،ج10،ص576.

6.الطوسي،الخلاف،كتاب الجزية،المسألة10، ؛آیه 286 سوره بقره .

  1. علامه حلي،مختلف الشيعة،ج4،ص450.

8.ابن قدامة،المغني،ج10،ص577؛علمه حلي،مختلف الشيعة،ج4،ص453.

9.جعفر سبحانی،مبانی حکومت اسلامی ، ص 531  .

10.عمید زنجانی،فقه سیاسی و…، ص 133  .

11.محمد حسن نجفی،جواهرالکلام،ج 2، ص 239؛الطوسي،المبسوط،ج2،ص42.

12.الحرالعاملي،وسائل الشيعة،ج6،ص100؛ابن قدامه،المغني،ج10،ص572.

13.البلاذری ، فتوح البلدان ، ص 217  .

  1. یوسف قرضاوی، غیرالمسلمین فی المجتمع الاسلامی، ص 72، به نقل ازابویوسف،الخراج .

15.البلاذری ، فتوح البلدان ، ص 217.

16.ابن قدامه،المغنی،ج 10،ص 578 ؛ الطوسی ، المبسوط ، ج2،ص42.

  1. عمید زنجانی ، فقه سیاسی و…، ص 134.
  2. همان ، ص 133.

 19.ابن قدامة،المغني،ج10،ص580  .

20.همان  .

نمایش بیشتر

رسول رسولی کیا

@نویسنده و مترجم @ آذزبایجان غربی - مهاباد @ شغل : دبیر آموزش و پرورش

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا