اندیشه

روابط فیما بین دعوتگران

 

 

فقه ائتلاف و فرهنگ اختلاف: گفتمان تسامح

لازم است گفتمان اسلامی معاصر «فقه ائتلاف» را که به دنبال تعمیق نقاط اشتراک و تقویت هماوایی ها و گسترش دایره مشترکات است، تلاش نماید تا زمینه را برای تحقق پیش نیاز های وحدت، همکاری اجتماعی و هماوایی مدنی و صلح و امنیت اجتماعی، فراهم نماید.

همچنین ضرورت دارد که در پرتو اصل «آزادی قبول و تبلیغ هر مذهب و یا رأی معتبر»همراه با مراعات این موضوع که به قول ابن تیمیه «حق از هر زبانی که بیرون آمد پذیرفتنی است» و «آدم هوشیار و صادق بر اساس بهترین آنچه که قومی دارند با آنان معاشرت می نماید». و در کنار آن پیوند های برادری، احترام به حرمت و کرامت بشری، با مخالفان از در تندی ، خشم و خشونت، مجرم و محارب شمردن اثبات نشده مخالفان پرهیز می نماید.

در این ارتباط ملاک این سخن رسول خدا (ص) است که برای مجتهدی که به حق و صواب دست یافته، دو اجر  و برای محقق و مجتهدی که به اشتباه رفته یک اجر را قائل گردیده است.” (رواه البخاری و مسلم)

 ابن تیمیه این سخن را این گونه خلاصه می نماید که:

«در مورد مسائلی که زمینه برداشت های متعدد و گنجایش قرائت های متفاوتی را دارند، تندی و خشونت و اتهام وارد نمودن روا نیست. هر انسان مومن مجتهدی که به دنبال معرفت حقیقت بوده و در نهایت به نتیجه ی مطلوب نرسیده، خداوند خطا و اشتباه او را هر چه که باشد، اعم از مسائل نظری علمی، احکام فرعی عملی و … مورد بخشایش قرار می دهد و اصحاب رسول خدا (ص) و غالب امت اسلامی در این باره اتفاق نظر دارند. 

پیام وجدان و حکم حاکمان: گفتمان  ارزش ها:

گفتمان اسلامی معاصر لازم است «ارزش های ایمانی» را بر «مواد قانونی» و ضابطه های اجتماعی را بر مقررات حکومتی ترجیح بدهد، و پیش از برخورد و مجازات به اصلاح و تربیت و قبل از «تهدید»به »دلجویی»  مخالفان توجه داشته باشد.

خداوند متعال نفس بشری را به گونه ای آفریده که در آن کشش های خیر و شر هر دو وجود دارد.

«و نفس و ما سواها فألهمهما فجور ها و تقوا ها. قد افلح من زکیها و قد خاب من دسیها.» شمس-۶-۱۰«سوگند به نفس انسان و آنکه او را درست و سامان یافته آفرید. و اورا با گناهان و پرهیزکاریش آشنا ساخته. کسی رستگار می گردد که نفس خویش را پاکیزه دارد و کسی ناکام می گردد که نفس خویش را با گناه بیالاید و بپوشاند

همچنین خداوند پیروزی و شکست را در گرو تلاش انسان برای تزکیه وتعالی نفس خویش و یا تباهی و تنزل آن قرار داده است. و انسان از همان آغاز آفرینش میان دو گزینه ی «خیر و شر» آزاد و صاحب اختیار شده است، و از همین جاست که سفر طولانی و پر دردسر او در لابه لای کشش ها ، زیبایی و فریبندگی های خیر و شر آغاز می شود.

هرگاه که انسان پلیس نفس خویش شود، او را از حرام شرعی و ممنوع قانونی و ناپسندی های عرفی باز می دارد، او هیچگاه به صورت فرشته ای پاک و معصوم در نمی آید. بلکه  تنها به صورت انسانی خداگرا شخصیت خود را شکل می دهد،  به خطا می رود، اما ادامه نمی دهد، می لغزد و بر می خیزد، دچار گناه می گردد، اما توبه می کند و طلب بخشایش می نماید.

نقد و ارزیابی یا حریم شکنی و اتهام زنی: گفتمان بازنگری.

این بخش، بخش بسیار با اهمیتی است و ضرورت دارد که گفتمان اسلامی توجه لازم را به آن مبذول دارد. در این مورد قاعده بر این است که: بدون کمترین اججاف و حق کشی و افراط و تفریط، هر انسانی را در جایگاه واقعی و حقیقی اش قرار داد. زیرا خداوند متعال می فرماید:

 «یا ایها الذین آمنوا کونوا قوامین لله شهداء بالقسط و لا یجرمنکم شنأن قوم الا تعدلوا، اعدلوا … هوا اقرب للتقوی و اتقوالله ان الله خبیر بما تعملون» مائده-۸

«ای مؤمنان بر ادای وظایف الهی مواظبت کنید و از روی دادگری شهادت دهید و دشمنی و کینه قومی شما را برآن ندارد که دادگری نکنید، دادگری کنید که دادگری به پرهیزکاری نزدیکتر است.  از خدا پروا کنید! زیرا به راستی خدا از آنچه که انجام می دهید آگاه است

البته به یاد داشته باشیم که مشغول شدن به نظارت بر مردم و زیر ذره بین نهادن آنان تا دادگرانه یا ستمکارانه در مورد ایشان داوری شود، به هیچ وجه زیبنده نیست. از جمله مطالبی که از کتاب های پیامبران پیشین روایت شده یکی این است که:

« آدم خردمند لازم است  از زمان خویش آگاه باشد، به وضع و حال خود توجه کند، مواظب زیان خویش باشد، و هر کس سخن خود را به کردارش محدود کند، تنها در ارتباط با اولویت ها و مسئولیت هایش سخن می گوید».

هر گاه درباره ی شخص و یا گروه و یا اندیشه ای نقد و نظر ضرورت داشته باشد، باید عدالت و انصاف را  مراعات نمود و حق را معیار ارزیابی انسان ها و اندیشه ها قرار داد. نه عکس آن و این حقیقت را نباید بدست فراموش سپرد که جز آن که خداوند مصون و محفوظش فرماید. هیچکس از خطا و گناه مصون نیست.

گرچه ما مسلمانان از هدایتی الهی و راهکار های نبوی و میراث طولانی تاریخی برخورداریم ، که ما را با چگونگی آگاهی از اشتباهات خود و دیگران و راههای اصلاح اشتباهات آگاه می نمایند. اما دردا و دریغا که غربی ها بیش از ما در میدان امور دنیوی از این رهنمود ها و راهکار ها بهره برداری نموده اند و بر اساس ارزش ها و رهنمود های دین ماست که قوانین مربوط به نقد میان حکام و مردم را نهادینه نموده و در عرصه های رسانه ای، اقتصادی، سیاسی، و دیگر زمینه ها اصول و قواعد و مقررات لازم را وضع نموده اند، به گونه ای که هر کسی به درستی می داند که چگونه انتقاد کند یا دیگران را توجیه نماید، به چه صورتی درباره مسائل بزرگ و کوچک اظهار نظر نماید! به همین خاطر است که در هر یک از آنان انگیزه ی مشارکت فعال و سازنده در اداره امور جامعه و تلاش برای اصلاح اشتباهات و توجیه دیگران به وجود آمده است.

اما بسیاری از کسانی که خود را به اسلام نسبت می دهند، باور و برداشت های خویش را حقایق مطلق و بی چون و چرا می دانند  و بینش و منش دیگران باطل مطلق به شمار می آورند.

همگرایی نه همستیزی، هم پروری نه خودباختگی:

گفتمان تعارف

لازم است گفتمان اسلامی جهانی، به تثبیت و توسعه گفتمان «تفاهم انسانی» -که اساسش بر ایمان و یقین است به این که آفریدگار یکتا آفریده هایش را متنوع خلق کرده و هستی  را در اصل بر اساس اختلافات پدید آورده- روی بیاورد و آن را بطور جدی  مورد اهتمام قرار بدهد. زیرا که خداوند متعال می فرماید:

«ولوشاء ربک لجعل الناس امه واحده و لایزالون مختلفین، الا من رحم ربک ولذلک خلقهم.» هود- ۱۱۸ -۱۱۹

«اگرپروردگارت می خواست مردم را یک امت (بدون اختلاف نژادی ، دینی و فرهنگی) قرار می داد(اما چنین نخواست) و آنان همچنان دارای تنوع و تکثر خواهند بود، مگر کسی که پرودگارت در موردش خواست دیگری داشته باشد و خداوند برای همین (تنوع و تکثر) ایشان را آفریده است

این تنوع به دایره و محدوده تمدن ها خلاصه نمی شود، بلکه واقعیت ها شهادت می دهند که حتی در یک تمدن گونه های متفاوتی از رویکرد ها و گرایش ها وجود دارند. به همین سبب هر گونه تلاشی در راستای تقلیل تمدن ها به قالب های واحد و همشکل و نفی تعدد و تنوع موجود در یک تمدن و احجاف و بی انصافی است که قطعاً در عرصه ی نگرش ها به کج اندیشی ها وبیراهه رفتن های بسیاری منتهی می شود که در نهایت داوری ها و تصمیمات و سیاست های نادرستی را به دنبال خواهند داشت.

این تنوع و اختلاف مقتضی و الهامگر تقویت اصول تفاهم و همگرایی میان تمامی مخلوقات خداوند است.

«یا ایها الناس انا خلقناکم من ذکر و انثی و جعلناکم شعوبا و قبائل لتعارفوا ان اکرمکم عندالله اتقاکم ان الله علیم خبیر» حجرات-۱۳«ای مردم! ما شما را از زن و مردی آفریدیم و به صورت ملت ها و قبیله هایی در آوردیم، تا با همدیگر در ارتباط و آشنایی باشید(اما بدانید ملت و نژاد مایه برتری نیست) زیرا که گرامی ترین شما در پیشگاه خداوند پرهیزکارترینتان است

یکی از شروطی که تحقق آن در واقعیت تفاهم و تعامل میان تمدن ها ها ضرورت دارد، تلاش برای تحقق «مساوات» و «هم پایگی» به جای برتری طلبی و رویارویی میان تمدن های پویاست.

این تکافو و مساوات و احترام متقابل بدین معناست که این باور در همگان ریشه دار شود که: تمامی این جهات در میراث عمومی بشری سهیم هستند و هر یک از آن ها شایستگی نقش آفرینی و مشارکت در پیکربندی و ساماندهی حال و آینده را دارد و تفاهم آن ها بر اساس این حقیقت باشد و از کنار نهادن و منزوی نمودن و به حاشیه راندن یکدیگر پرهیز نمایند، حقیقتی که بر پایه ی غنی گردانیدن هر چه بیشتر تجارب مشترک انسانی قرار دارد.

ارتباط میان تمام آفریده های الهی مسئولیتی شرعی است، اما بدون برتری طلبی یک طرف و استحاله طرف دیگر، هم چنین افتخار هر یک به هویت خاص خویش امری مطلوب است. اما نه بر اساس انزوا طلبی و محصور گردیدن در حصاری خاص. از طرف دیگر تسامح میان ملت ها در ارتباط با ناهنجاری ها و اشتباهات تاریخی، مطلوب است، اما نه به معنی کوتاهی در احقاق حق و بدست فراموشی سپردن درس عبرت های سازنده از آن ها.

دکتر عصام بشیر معاون رییس (اتحاد جهانی علمای مسلمان)  و رییس مؤسسه(اعتدال و وسطیت)

مترجم: عبدالعزیز سلیمی

نمایش بیشتر

ســــۆزی میــــحڕاب

سایت ســــۆزی میــــحڕاب در آذرماه 1392 با همت جمعی از اهل قلم خوشنام و گمنام تاسیس شد ســــۆزی میــــحڕاب بدون جنجال و در اوج عملگرایی به ترویج مبانی میانه روی می پردازد ســــۆزی میــــحڕاب با هیچ جریان و هیچ احدی درگیری ندارد ســــۆزی میــــحڕاب رسالتی جز همزیستی و دگرپذیری ندارد

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا