اصولفقه

حکم سخن گفتن با زنان بیگانه و صدای زن از دیدگاه شرع در مذاهب اهل سنت(۲-۲)

سخن گفتن با زنان بیگانه

حکم مکالمات تلفنی برای سرگرمی با زن های نامحرم

س: اگر جوان مجّردی با دختر مجّرد نامحرمی تلفنی گفتگو کند حکم چیست؟

ج: مکالمات شهوت انگیز با زنان نا محرم جایز نیست، فرقی نمی­کند که این مکالمات تلفنی باشد یا غیر تلفنی؛ چون خداوند متعال می فرماید: ((فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ وَقُلْنَ قَوْلًا مَعْرُوفًا)) [الأحزاب: ۳۲] «پس به ناز سخن مگویید تا آنکه در دلش بیمارى است طمع ورزد و گفتارى شایسته گویید».

اما اینکه کاری پیش می­آید و مکالمه تلفنی انجام می­شود و فسادی در آن نیست اشکالی ندارد؛ اما باید به اندازه ضرورت و نیاز باشد.[i]

استماع صداى زن از رادیو، تلویزیون و ضبط صوت

استماع و گوش دادن به نوارهاى سخنرانى و قرائت سخنرانان و قاریان زن جایز است یا خیر؟

این مسأله به اختلافى که بین فقهاء در رابطه با صداى زن (که عورت است یا خیر) وجود دارد مربوط مى­شود. چنانکه صاحب محیط، الکافى و قاضیخان صداى زن را عورت قرار داده­اند و ابن امیر الحاج شارح المنیه، ابن نجیم صاحب «البحر الرائق» و الأشباه و النظائر و صاحب «النهر الفائق» و مؤلف «الدر المختار» و غیره، آن را عورت قرار نداده­اند.

اقوال مذکور را علامه لکهنوى در «السعایه شرح شرح الوقایه» و علامه شامى در رد المحتار ذکر نموده­اند. البته بعضى در بین دو قول مذکور چنین تطبیق داده­اند که صداى زن اگر با نرمى و کشیدگى و بلند باشد، امکان وقوع فتنه مى­رود، در چنین صورتى صدایش عورت مى­باشد (یعنى شنیدن آن جایز نمى­باشد) و قابل سماع نیست، اما مطلق صحبت کردن و استماع کلام زن در حد ضرورت اشکالى ندارد و به همین دلیل صداى وی نزد بعضى عورت نمى باشد.

و صداى زن که بوسیله­ی رادیو، تلویزیون و یا ضبط صوت پخش مى­شود، چونکه داراى خوش آوازى و باریک نمودن صدا و از حالت عادى و فطرى خارج مى­باشد و داراى جذابیت است و از نظر شرع نیازى به گوش فرادادن به صداى تلاوت و قرائت زن، نیست، لذا گوش کردن تلاوت، قرائت و سخنرانى زن بدون ضرورت براى مردان جایز نمى­باشد و باید اجتناب ورزید. والله أعلم بالصّواب[ii]

هیچ زنی اجازه ندارد با هیچ مردی صحبت کند؛ مگر بنا به ضرورت و نیاز، آن هم با لحنی عادی و بدون تفنن در صدا که سبب تحریک احساسات شود.

علما این مسئله را تصریح نموده­اند که زن هنگام ادای حج با صدای آهسته تلبیه بگوید و صدایش را بلند نکند.

در حدیث آمده است: [إِنَّمَا التَّصْفِیقُ لِلنِّسَاءِ؛ مَنْ نَابَهُ شَیْءٌ فِی صَلَاتِهِ فَلْیَقُلْ: سُبْحَانَ اللَّهِ] (۱)

[کف زدن مختص به زنان است؛ کسی که در نماز برای او موردی پیش آمد، بگوید: سبحان الله]

از این حدیث می­توان استدلال نمود که مردان بیگانه صدای زن را نشنوند؛ مگر زمانی که نیاز به این کار باشد، در صورت نیاز و ضرورت زن می­تواند با مرد بیگانه صحبت کند، اما با حفظ وقار و حیا. (والله اعلم).[iii]

[بیان حکم صدای زن بیگانه­ی مسلمان آزاد در آواز]

سؤال: آیا صدای زن بیگانه­ی آزاد و مسلمان عورت است و برای مردان شنیدن آن حرام است یا خیر؟

عبدالحفیظ ابراهیم اللاذقی جواب می­دهد: صدا عورت نیست و بر زنان واجب نیست صدایشان را پنهان دارند جز اینکه به صورت آواز­گونه­ای باشد که شنوندگان را تحریک کند که در این صورت از باب غناء به حساب آمده و حرام است. و آن برای زنان و مردان مساوی است. و به دلیل این که رأی مشهور است نیازی به طول دادن بحث در این مورد نیست.

سؤال: شرع اسلام که با عقل و منطق موافق است چگونه شنیدن آواز یا شنیدن صدای خوش را که روح را  به وجد در می­آورد و غم و غصه را بر طرف می­کند، حرام می­داند؟

الحاج عبدالرزاق العویناتنی در جواب می­گوید:  قضیه بر شما مشتبه گردیده است و امور مباح با امور حرام بر شما قاطی شده است، بدون شک شرع اسلام به اجماع فقها شنیدن صدای خوش و نیکو که خالی از مفاسد باشد را بر اساس عقل و منطق مباح دانسته است.

ثانیاً: شرع شنیدن صدای نیکو و آوازگونه که مشتمل بر ترجیعات غنائی باشد در عروسی­ها و مراسم تولد و در جلوی شتران در حال سیر و کاروان را جهت نشاط و فعالیت آنان می­شود، جایز دانسته است.

ثالثاً: شرع شنیدن صدای خوش که باعث وجد و  تسکین روح می­گردد در تلاوت قرآن را جایز و مباح دانسته است.

نکته: آن مقدار از صدای زن که استماع آن برای مرد حرام است، بر زن نیز حرام است که آن را به گوش مرد بیگانه برساند چنان که کشف آنچه که برای مرد بیگانه نگاه کردن به آن حرام است، حرام می­باشد.

صدای زن از دیدگاه حنابله و شافعیه

قال فی (کشاف القناع) من کتب الحنابله (۵/ ۱۵): «وصوتها ـ أی الأجنبیه ـ لیس بعوره، قال فی الفروع وغیره: على الأصح، ویحرم التلذذ بسماعه ولو کان بقراءهٍ، خشیه الفتنه» انتهى. 

وقال فی (مغنی المحتاج) من فقه الشافعیه (۴/ ۲۱۰): «وصوت المرأه لیس بعوره، ویجوز الإصغاء إلیه عند أمن الفتنه» انتهى .[iv]

صاحب کتاب (کشاف القناع) از کتابهای حنابله (۵/۱۵) می­گوید: صدای زن بیگانه عورت نیست، وی در الفروع و غیره گفته است: این گفته بر اساس قول اصح می­باشد. تلذذ به صدای زن حرام است هرچند تلاوت قرآن باشد، زیرا در این امر ترس در فتنه افتادن هست.»

صاحب کتاب مغنی المحتاج از کتابهای فقهی شافعیه (۴/۲۱۰) می­گوید: «صدای زن عورت نیست، هنگامی که ترس فتنه در آن نباشد، گوش دادن به آن جایز است.»

صاحب کتاب الحاوی در مبحث حج در مورد صدای زن می­گوید: وَالثَّانِی: أَنَّ الْمَرْأَهَ مَأْمُورَهٌ، بِخَفْضِ صَوْتِهَا بِالتَّلْبِیَهِ، وَالرَّجُلِ مَأْمُورٌ بِرَفْعِ صَوْتِهِ بِالتَّلْبِیَهِ، لِأَنَّ صَوْتَ الْمَرْأَهِ یَفْتِنُ سَامِعَهُ , وَرُبَّمَا کَانَ أَفْتَنَ مِنَ النَّظَرِ، قَالَ الشاعر:

(یَا قَوْمُ أُذْنِی لِبَعْضِ الْحَیِّ عَاشِقَهٌ … وَالْأُذُنُ تَعْشَقُ قَبْلَ الْعَیْنِ أَحْیَانًا)[v]

 زن باید در تلبیه (گفتن لَبَّیکَ در حین طو اف) صدایش را پایین آورد ولی مرد باید صدایش را بلند کند (با صدای بلند لبَّیک گوید) ، زیرا صدای زن شنونده را دچار فتنه می­کند و چه بسا از نگاه کردن هم زیانبارتر باشد. شاعر در این مورد می­گوید: «ای مردم! گوشم عاشق برخی از افراد قبیله است، و گاهی گوش قبل از چشم عاشق می­شود.»

در کتاب فقه المنهجی در مبحث «أمورٌ تخالِفُ فیهَا المَرأه الرجَّل»  چنین آمده است:

دوم: زن باید در حضور مردان بیگانه، نمازش را با صدای آهسته بخواند، نباید نمازهای جهری را با صدای بلند بخواند از ترس این­که فتنه­ای پیش نیاید زیرا خداوند زنان را به پایین آوردن صدایشان امر کرده و می­فرماید: «((فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ وَقُلْنَ قَوْلًا مَعْرُوفًا)) [الأحزاب: ۳۲] «[ای همسران پیامبر] پس به ناز سخن مگویید، تا آن کس که در دلش بیماری است طمع ورزد؛ و سخن به متعارف گویید».

بنابر این به این نتیجه می­رسیم که صدای زن برای مردان بیگانه ایجاد فتنه می­کند، لذا زن موظف است در حضور مردان بیگانه صدایش را پایین آورد.

صحبت کردن مرد با زن بیگانه در فقه حنفی

امام ابو العباس قرطبی در کتابش در مورد سماع می­گوید: هنگامی که ما می­گوییم صدای زن عورت است، مقصود ما سخن گفتن با او نیست، این گفته صحیح نیست، زیرا ما سخن گفتن با زنان بیگانه و گفتگو با آنان را در هنگام نیاز جایز می­دانیم، ولی برای آنان جایز نمی­دانیم که صدایشان را بلند کنند و با ناز و کرشمه سخن گویند، زیرا آن سبب تمایل دل مردان به سوی آنان می­شود و شهوت آنان را بر می­انگیزاند، به این دلیل است که جایز نیست زنان اذان بگویند.

از این کلام چنین برداشت می­شود که بلند کردن صدای زن عورت است نه مطلق سخن گفتن او. [vi]

صدای زن در فقه مالکی

صاحب کتاب مختصر خلیل للخرشی در فصل فرایض نماز می­گوید: وَالْمَرْأَهُ دُونَ الرَّجُلِ فِی الْجَهْرِ بِأَنْ تُسْمِعَ نَفْسَهَا فَقَطْ …………… لأنَّ صَوْتَهَا عَوْرَهٌ وَرُبَّمَا کَانَ فِتْنَهً،[vii]

صدای زن باید پایین­تر از صدای مرد باشد، این­که تنها خودش صدای خود را بشنود…..  در ادامه می­گوید: زیرا صدای زن عورت است و چه بسا سبب فتنه شود.

با توجه با مطالب گذشته و بیان دیدگاه ها و مذاهب مختلف اسلامی در خصوص صدای زن هر چند که در مواردی مانند اذان، تلبیه و … باشد، به این نتیجه می­رسیم که خداوند برای اینکه بندگانش دچار فساد اخلاقی و بیماری درون نشوند و همچنین زنان از تعرض مردان نامحرم در امان باشند چنین احکامی را در خصوص ارتباط گفتاری بین زنان و مردان وضع کرده است و نیز به این نتیجه می­رسیم که گوش دادن به صدای زنانی آواز خوان که در مناسبتها و مجالس مختلف به آواز خوانی – اعم از گروهی یا  فردی –  می­پردازند و به این روش سبب فساد و  فتنه­ای بسیار می­شوند، حرام است و هر انسان مسلمانی باید از آن پرهیز کند.

به کوشش: خالد ایوبی نیا

[i]  – الشیخ ابن جبرین- فتاوی المرأه، ص (۱۲۷)

[ii]   . خدانظر -عفا الله عنه-  دارالافتاء حوزه علمیه دارالعلوم زاهدان.

[iii]  – شیخ فوزان- المنتقی، (۲/ ۱۶۳ – ۱۶۴) فتاوی علماء البلد الحرام، گرد آورنده: دکتر خالد بن عبدالرحمن جریسی.

[iv] . (1) فتاوى موقع الإسلام سؤال وجواب، بإشراف الشیخ محمد صالح المنجد، (سؤال رقم ۸۳۰۳۲).

[v]  – الحاوی الکبیر فی فقه مذهب الإمام الشافعی وهو شرح مختصر المزنی، أبو الحسن علی بن محمد بن محمد بن حبیب البصری البغدادی، الشهیر بالماوردی (المتوفى: ۴۵۰هـ)،   الشیخ علی محمد معوض – الشیخ عادل أحمد عبد الموجود، دار الکتب العلمیه، بیروت – لبنان، الطبعه: الأولى، ۱۴۱۹ هـ -۱۹۹۹ م .

[vi]  – البحر الرائق شرح کنز الدقائق، المؤلف: زین الدین بن إبراهیم بن محمد، المعروف بابن نجیم المصری (المتوفى: ۹۷۰هـ) مبحث: باب شروط الصلاه.

[vii]  –  شرح مختصر خلیل للخرشی، المؤلف: محمد بن عبد الله الخرشی المالکی أبو عبد الله (المتوفى: ۱۱۰۱هـ).

نمایش بیشتر

خالد ایوبی نیا

استان آذربایجان غربی - ارومیه مترجم - نویسنده فعال دینی و حافظ قرآن

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا