خانواده

تفاوت‌هاي موجود ميان زنان و مردان

فقه خانواده (تفاوت‌هاي زنان و مردان) (1)

امتيازهاي زنان در اسلام

اسلام زنان را از پاره‌اي واجبات ديني مانند: قضاي نماز، تحمل بار مسئوليت‌هاي مالي نظير مهريه، نفقه و سرپرستي خانواده، قضاوت، رهبري حكومت، جهاد در راه خداوند، شهادت دادن در زمينه مسائل جنايي و اجراي حدود معاف نموده است. زيرا در رابطه با اين مورد اخير، اغلب زنان از مشاهده توجه به جنايات نفرت دارند و طاقت ديدن خونريزي را ندارند و به همين خاطر شهادت‌شان در مورد قتل و جنايت چندان مطلوب نيست. اما در مورد مسايل خاص خودشان مانند: حاملگي، تولد فرزند و ديگر مسايل خاص آنها شهادت‌شان مورد قبول قرار مي‌گيرد.

 

برخي از تفاوت‌هاي موجود ميان زنان و مردان

به خاطر طبيعت و فطرت و امكانات واقعي و قوت عاطفه‌اي كه خانم‌ها از آن برخوردارند، اسلام آنان را مورد حمايت قرار داده است و به علت ارتباط سيستم ميراث با مسايل مربوط به هزينه و مخارج زندگي، در چهار مورد ميان زنان و مردان تفاوت‌هايي قائل شده است كه قائل شدن به اين تفاوت‌ها به هيچ ‌وجه به معني تحقير عقل، شايستگي‌ها، انسانيت، كرامت و اهليت‌هاي زنان به شمار نمي‌رود. [1]

 

1- اداي شهادت  و گواهی

در مسايل مربوط به حقوق مدني مانند: خريد و فروش و اجاره و معاشرت و امثال آنها، شهادت دو نفر زن را همسان شهادت يك نفر مرد قرار داده است. خداوند متعال در اين‌باره مي‌فرمايد: (بقره / 282)(1)«دو شاهد مرد را به شهادت بطلبيد، اگر دو مرد نبودند، مردي را با دو زن از ميان آنهايي كه (به عدالتشان) رضايت داريد (گواه بگيريد) تا گر يكي از آن دو زن (به بيراهه رفت و يا) فراموش كرد ديگري وي را يادآوري نمايد».

اين موضوع در واقع به خاطر كم‌تجربگي و ناپختگي زنان در مورد مسائل مالي و اجتماعي زندگي در درون خانه‌هاست و به همين خاطر است كه خداوند فرموند: «تا اگر يكي از آن دو (به بيراهه رفت و يا) فراموش كرد، ديگري او را يادآوري نمايد». و در مورد مسايل قتل وجنايات به دليل آن‌كه تحمل ديدن خون، جرح و جنايت را ندارند، آنها را از گواهي دادن معاف گردانيده است.

 

2- استحقاق ميراث با خويشاوندان

هرگاه همراه با زن خويشاونداني مانند برادر وجود داشته باشند، نصف سهم او را به ارث مي‌برد. زيرا خداوند متعال فرموده است:(النساء / 11)

«سهم مرد دو برابر سهم زن است».

سبب دو برابر بودن سهم ارث مردان اين است كه قضيه ميراث با مسئوليت‌هاي مادي و مخارج زندگي ارتباط دارد و اين كار مسئوليت مردان است و زنان به هيچ‌وجه براي تأمين زندگي و معيشت كسي، مسئوليتي متوجه شان نيست. و همه دارايي خود را پس‌انداز مي‌نمايند و مردان مسئول تأمين مخارج خانواده هستند و گاهي همه آن چه را كه دارند صرف هزينه‌هاي زندگي مي‌نمايند و به نقطه صفر مي‌رسند، اما زنان هم‌چنان از ثروت خويش برخوردارند.

اما در پاره‌اي از موارد سهم زن و مرد يكسان است. براي مثال زناني كه خواهر مادري و برادر مادري متوفايي وارث باشند، سهم هر يك از آن‌ها  است و چنانچه از مرده تنها خواهري مادري بر جاي مانده باشد، باز هم سهم او ‌ است.

هم‌چنين اگر همراه با پدر و مادر شخص متوفي فرزندانمي هم از او برجاي مانده باشد، هر يك از پدر و مادر يك ششم دارايي او را به ارث مي‌برند و چنانچه از شخص متوفايي كه پدر و مادر و تنها يك دختر برجاي مانده باشد. سهم دختر نصف همه دارايي اوست. و چنانچه دو دختر باشند دو سوم و در صورتي كه دو خواهر از ميّت برجاي مانده و او داراي دو دختر نباشد، سهم آن دو خواهر  كل دارائي اوست.

 

3- ديه زني كه به صورت غير عمد به قتل رسيده باشد

ديه خانمي كه به ‌طور غيرعمد به قتل رسيده با شد، نصف ديه مرد است[2] زيرا زيان و پيامدي كه بر اثر كشته شدن مرد به وجود مي‌آيد، بسيار بيشتر از كشته شدن زن. اما با اين حال برخي از علما ديه مرد و زن را به يك اندازه مي‌دانند!

 

4- به دست گرفتن رياست حكومت

اسلام خانم‌ها را از بر دوش گرفتن بار سنگين رياست حكومت و رهبري مردم معاف نموده است، تا از اين طريق مصالح حساس و درجه اول امت اسلامي و طبيعت روحي و مسئوليت‌هاي اجتماعي آنان نيز پاسداري نمايد. رسول خداص فرموده‌اند: «ملتي كه زمام امورشان را به دست زني بسپارند، ملتي پيروز نخواهند بود».[3]

اكثريت علما ـ به جز ابن جرير طبري ـ‌ مقام قضاوت را هم به مقام ولايت اضافه نموده و بر اين باورند كه: ‌به خاطر حساسيت مقام قضاوت و دور نگاه داشتن زنان از تحمل مسئوليت‌ها و مشكلات و دشمني‌هائي كه ممكن است به خاطر قضاوت، طرف محكوم دست به انتقام‌جويي بزنند، زنان از پذيرفتن آن معاف شوند. [4]

5- مديريت خانوادگي مردان

اسلام منزلت مديريت و «قوامت» به معني رياست و رهبري را به مردان داده تا امور خانواده و منزل به خاطر خبرگي و تجارب مردان و نياز مديريت به قوت و صلابت و قاطعيت و غلبه عقلانيت بر احساسات و پذيرفتن عواقب و مسئوليت‌ها، تصميم‌گيري به آنان سپرده است.

خداوند متعال مي‌فرمايد:(النساء / 34)

«مردان مسئوليت سرپرستي زنان را بر دوش دارند، بدين علت كه خداوند برخي را بر برخي ديگر برتري داده و نيز به آن سبب كه (معمولاً مردان كار مي‌كنند) و از حاصل كار خود (براي خانواده) خرج مي‌نمايند».

و اين بدان معناست كه قضيه «قوامت» و سرپرستي مردان به دو سبب و علت برمي‌گردد كه در اين آيه آمده‌اند:

اول: برخورداري مردان از تجارب بيشتر و آشنايي فراوان‌تر با مسايل زندگي و توانايي و شايستگي در اداره امور در اغلب اوقات. اما چنانچه گاهي برخي از زنان در اداره امور و تدبير و سياست داراي توانايي‌هاي بيشتري باشند، به اين معنا نيست كه همه زنان آن‌گونه مي‌باشند و معمولاً اكثريت و غالب معيار و ملاك قرار مي‌گيرد. و هر يك از ما از نزديك با خانم‌ها سروكار داريم و عملاً توانايي‌هايي را كه در مردان مشاهده مي‌نماييم در آنها كمتر مي‌بينيم و واقعيت بهترين گواه اين مدعاست. [5]

دوم: ‌التزام مرد به مسئوليت‌هاي مالي مانند: پرداخت مهريه، تأمين زندگي زن و فرزندان و گاهي پدر، مادر و …

 

منبع : احكام، آداب، حقوق و مسئوليت‌ها

فقه خانواده در جهان معاصر

تأليف:دكتر وهبه زُحَيلي

ترجمه:عبدالعزيز سليمي

 

[1]-. دكتر مصطفي سباعي : مرجع قبلي ص 40-49.

 

[2]-. برخي از علماي معاصر از جمله استاد محمود شلتوت در كتاب «الدين و الشريعه» و علامه يوسف القرضاوي در كتاب «ملامح المجتمع المسلم» رأيشان بر اين است، كه زن و مرد در ديه به‌خاطر يكسان بودن در نفس و انسانيت به يك اندازه است». (مترجم)

[3]-. اخرجه البخاري و الترمذي و النسائي و احمد.

[4]-. عده‌اي از علما احراز مقام قضاوت ـ به جز در موارد جرم و جنايت ـ از طرف زنان را بلامانع مي‌دانند.

[5]-. برخي از علما از جمله استاد رشيد رضا در تفسير آيه «الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساء» و علامه يوسف قرضاوي در برخي از كتاب‌هايش به اين باورند كه «قواميت» مرد به معني رياست و امر و نهي كردن نيست بلكه به معني مسئوليت‌هاي فراوان او در ارتباط با تأمين هزينه‌هاي زندگي و محافظت از حرمت و كرامت خانواده و كارهاي سنگيني است كه زنان از عهده آن برنمي‌آيند، از طرف ديگر امور خانواده براساس مشورت و تبادل نظر بايد صورت بگيرد و در اين ميان بايد تجارب و توانايي‌هاي مردان و پيامدهاي تصميمات نيز مورد توجه قرار بگيرند.

نمایش بیشتر

ســــۆزی میــــحڕاب

سایت ســــۆزی میــــحڕاب در آذرماه 1392 با همت جمعی از اهل قلم خوشنام و گمنام تاسیس شد ســــۆزی میــــحڕاب بدون جنجال و در اوج عملگرایی به ترویج مبانی میانه روی می پردازد ســــۆزی میــــحڕاب با هیچ جریان و هیچ احدی درگیری ندارد ســــۆزی میــــحڕاب رسالتی جز همزیستی و دگرپذیری ندارد

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا