خبرها،نظرها

بررسی دیدگاه اسلام در مورد سگ و کشتن سگ های ولگرد

رسول  نوبر

چکیده:

سگ یکی از حیواناتی می باشد که نسبت به سایر حیوانات دیگر با جامعه بشریت بیشتر در ارتباط بوده و انس بیشتری با فضای بشریت گرفته است. از طرف دیگر با توجه به زاد و ولد بالای این حیوان، متاسفانه امار سگ های ولگرد و موذی در کل کشور و در کل جهان در حال فزونی می باشد، که این حیوانات در نقش سگ های موذی سبب گردیده اند که سالانه به بسیاری از انسان ها صدمه و اسیب وارد کنند و سبب مرگ و میر بالایی از انسان ها در سطح جهان شوند. بنابراین در این پژوهش، پژوهشگر به صورت توصیفی-تحلیلی و با استفاده از مطالعه ی کتابخانه ای به بررسی مبانی نظری اسلام در مورد سگ ها و کشتن سگ های ولگرد پرداخته است. نتایج بررسی های این پژوهش نشان داده است که حقوق تمامی جانداران در اسلام محترم شمرده شده است و تا زمانی که این حیوانات برای انسان ها ضرر ایجاد نکنند، بر انسان واجب است که حقوق این حیوانات را نگهدارد. در میان این حیوانات، سگ به عنوان یکی از مهمترین حیوانات در نظر گرفته شده در مبانی فهقی اسلام در تعاملات انسان با این حیوان مطالب زیادی بیان گشته است. به طور کلی می توان گفت که در اسلام تعامل با سگ ها متناسب با نوع جایگاهی که دارند، احکام مختلفی خواهند داشت، بدین شیوه که سگ هایی که برای شکار، نگهبانی از گله و یا برای محافظت از انسانها بکار گرفته می شوند در تعامل با این سگ ها متناسب با سگ های موذی و ولگرد، حکم آن ها متفاوت است. همچنین در مورد کشتار سگ ها در اسلام، با توجه به بررسی های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که در اسلام کشتن سگ های موذی و سگ هایی که برای جان انسان ها خطر ایجاد می کنند، جائز می باشد، اما در غیر این صورت کشتن هیچ سگی جواز آن در اسلام صادر نگشته است.

 

واژه های کلیدی: سگ، سگ های ولگرد، نجاست سگ، کشتن سگ، اسلام

مقدمه و بیان مسئله:

سگ حیوانی است که از دیر باز در زندگی بشر حضور داشته است و محافظ بسیار مطیع و وفادار انسان بوده است. در ادبیات دینی ادیان مختلف، از نقش سگ در زندگی انسان مطالب فراوان می توان یافت. این حیوان مانند سایر حیوانات در چرخه حیات به اجازه و اراده خداوند آفریده شده است و رابطه ای کهن با بشر و زندگی وی دارد. گله بانی، حفاظت از اموال و دارایی و کمک در شکار حیوانات، جهت امرار و معاش از کارهایی است که سگ برای انسان انجام می دهد.

بنابرنقلی، حضرت نوح علیه السلام نخستین بار، سگ را برای حفاظت از اموال به کار گرفت[1]. همچنین می گویند که طهمورث[2]، از پادشاهان پیشدادی نخستین کسی بود که سگ ها را برای گله بانی و شکار به خدمت گرفت[3]. در قرآن مجید بارها و به گونه های مختلف از سگ یاد شده است، مانند داستان اصحاب کهف و آن جا که خوردن شکار صید شده به دست گونه اموزش دیده آن، حلال شمره می شود که این امر نشان دهنده توجه خالق بشر به حضور جدی این حیوان در زندگی انسان است.

بر اساس سوره کهف، سگی با اصحاب کهف بوه است. آن سگ در آستانه ورودی غار، بازوها را بر زمین گسترانیده بود؛ یعنی سگ در کنارشان نبود، بلکه با فاصله از آنها و در مکان دیگر قرار داشت[4]. در روایات هم آمده است که اگر سگ نگه می دارید، میان شما و سگ فاصله باشد و در یک اتاق نباشید[5].

بنابراین، بیرون انداخت سگ و دور نگاه داشتن این حیوان از محل زیست انسان، مطابق با دیگاه قرآن کریم است، ولی وجوب و یا جواز  کشتن آن را نمی توان از قرآن دریافت، از سوی دیگر در فقه اسلامی این حیوان، نجس شمرده می شود و دبراره او و آنچه که به بدن و یا آب دهانش آلوده می شود، احکام خاصی وجود دارد[6].

آمار رسمی از سگ‌های ولگرد موجود نیست اما برآوردها حاکی از جمعیت ۲ میلیون قلاده‌ای سگ‌های ولگرد در کشور است. معاون امور مناطق سازمان مدیریت پسماند شهرداری تهران از وجود ۴۰۰ هزار قلاده سگ بی‌صاحب فقط در استان تهران خبر داده است.

طبق آمار رسمی وزارت بهداشت قریب به ۲۶۰ هزار حیوان گزیدگی در سال ۱۴۰۰ رخ داده که عاملیت اکثر آن سگ‌های ولگرد بودند. سال قبل نیز ۱۶ نفر به علت ابتلا به هاری فوت کردند. این آسیب فقط مختص به شهروندان نیست. این جمعیت عظیم سگ‌های ولگرد ضربات سهمگین به حیات وحش زده است و عامل مستقیم «انقراض یوز ایرانی» و غیرمستقیم «نابودی ۳۰ درصد از جنگل‌ها بلوط زاگرس» است.

از جمله دلایل افزایش جمعیت سگ‌ها نوع رفتار انسان است. سگ‌ بدون تغذیه و سرپناه از بین خواهد رفت و زاد و ولد آن کاهش می‌یابد. از همین روی به انسان وابسته است. اگر یک سگ به طور متوسط ​​۴ توله به دنیا بیاورد، این تعداد در هر نسل چهار برابر می شود. این سگ با تغذیه کافی در عرض پنج سال می‌تواند به بیش از ۱۰۰۰۰ توله تبدیل شود. تغذیه سگ‌های ولگرد نه به نفع حیوانات است نه به نفع انسان‌ و محیط زیست.

از طرف دیگر سگ کشی و بحث درباره نجاست آن، امروزه در مجامع علمی و فضاهای عمومی حقیقی و مجازی، مطرح است. ممکن است گمان شود که نجاست سگ، یعنی پلیدی ذاتی آن و بر این اساس، عده ای خود را در آزار و حتی قتل آن مجاز بپندارند، همچنین برخی با تکیه بر مسئله حقوق حیوانات بر اسلام و شریعت می تازند و برخی با اشاره به این نکته که به نجاست سگ در قرآن تصریح نشده است، نتیجه می گیرند که این نجاست در احکام دینی اعتبار ندارد. مسئله هم زیستی با سگ در میان مسلمانان از سده های نخستین تا به امروز، گاهی سبب پدید آمدن نزاع های علمی و غیرعلمی شده است. اخبار مربوط به کشتن سگ ها در کنار روایاتی که در آنها برای کشتن وزغ، مار، عنکبوت، زنبور و عقرب ثواب بیان شده است، زمینه بحث های حقوق حیوانات را پدید آورده است. این روایات، با روح کلی حاکم بر قرآن و سیره نبوی صلی الله علیه وسلم مبنی بر ترحم به هر صاحب روح و زندگی، هم خوانی ندارد، از این رو پرداختن به چنین موضوعی می تواند موضع واقعی صاحب شریعت را نسبت به موارد ناسازگار روشن نماید.

از طرف دیگر با توجه به افزایش تعداد سگ های ولگرد و موذی در سطح شهرها و محل سکونت انسان ها، به یک مشکل جدی تبدیل گشته اند، و هر ساله میزان امار مصدومات و فوتی های انتشار یافته که در اثر حمله ی این سگ ها اتفاق می افتد، بیشتر می گردد، بنابراین در مورد کشتن این سگ ها از دیدگاه فقهی باید تحقیقات لازمه انجام گردد تا موضوع برای همگان واضح تر گردد. بنابراین پژوهشگر در این پژوهش به بررسی دیدگاه اسلام نسبت به سگ و کشتن سگ های ولگرد پرداخته است.

 

اهداف پژوهش:

هدف اصلی:

  • بررسی دیدگاه اسلام در مورد سگ و کشتن سگ های ولگرد

اهداف فرعی:

  • بررسی دلایل پاک بودن سگ ها از دیدگاه قرآن و سنت
  • بررسی دیدگاه مذاهب اربعه در مورد حکم نجاست سگ
  • بررسی مبانی اسلامی در مورد سگ های ولگرد و وحشی
  • بررسی دیدگاه اسلام در مورد کشتن سگ های ولگرد و موذی

روش پژوهش:

روش انجام پژوهش در این تحقیق به صورت توصیفی-تحلیلی بوده است. بدین شیوه که با استفاده از روش کتابخانه ای پژوهشگر به بررسی منابعی از قبیل کتب، مقالات، پایان نامه ها و منابع مربوط به اهداف پژوهش پرداخته و سپس با استخراج موارد مربوطه به تجزیه و تحلیل مباحث پرداخته است. پژوهشگر در این پژوهش سعی بر این داشته است که اکثر استدالال های خود را بر اساس آیات و احادیث و در صورت لزوم از اقوال علما و صحابه انجام دهد، زیرا موضوع پژوهش یک موضوع دینی و از احکام شرعی می باشد که هر گونه بحث و استدلالی در مورد آن، نیازمند به مستندات و ادله های دینی مستحکم می باشد.

پیشینه پژوهش:

امام ابوبکر المحلولی رحمه الله حدود 12 قرن پیش، کتابی با عنوان «فضل اکلاب علی کثیر ممن لبس الثیاب» یعنی: برتری سگ ها بر بسیاری از کسانی که لباس می پوشند، تالیف نموده که در آن برخی از احادیث نبوی صلی الله علیه وسلم و اقوال صحابه رضی الله عنهم و علما رحمهم الله در خصوص تعامل و احترام به سگ ها را نقل کرده است. و وی بیان داشته است که سگ دارای منافع و فاضیل زیاد است بطوری که همیشه قاضیان، فقهاء، والیان و عابدان و زاهدان که امر به معروف و نهی از منکر می کنند با وجود این که می دیدند که از سگ ها جلوی درب خانه ها و زمین نگهداری می شود، لیکن بر آن ایراد نمی گرفتند و چنان چه اگر می دانستند که این کار درست نیست، قطعا بر آن ایراد می گرفتند و از آن نهی می کردند در حالی که نزد آنان اگر کسی سگی را می کشت، مجازات داشت و ازاین رو امر به کشتن سگ ها در گذشته معنای خاصی داشته و دارای علتی بوده و اکنون این سگ ها از آن بدور هستند[7].

امام عزت الدین بن عبدالسلام حدود 9 قرن پیش، منشوری با عنوان «حقوق البهائم و الحیوان علی النسان» یعنی: حقوق چهارپایان و حیوانات بر انسان در کتاب «قواعد الاحکام» گنجانده و چندین بند حقوقی در خصوص تعامل با حیوانات را بیان داشته است.[8]

امام ابن حجر هیتمی حدود 6 قرن پیش، در کتاب «الزواجز عن اقتراف اکبائر» هر گونه شکنجه و تعذیب حیوانات را با استناد به نصوص شرعی جزء گناهان کبیره که عامل آن وعید به عقاب داده شده معرفی نموده است[9].

معملی و همکارانش در سال 1399 در پژوهشی به بررسی گزارش های فرمان پیامبر صلی الله علیه وسلم برای کشتار سگ های مدینه پرداخته اند. پژوهش  با رویکردی تاریخی و با بهره جستن از منابع دست اول حدیثی، تفسیری و تاریخ به ارزیابی درون متنی این گزارشها پرداخته است. این ارزیابی ها نشان داده است که دستور کشتار تمام سگ های مدینه از سوی پیامبر صلی الله علیه وسلم، افزون بر ناسازگاری با مفاد نقل معتبر، یعنی قرآن و احادیث قابل اعتماد با گزاره های درست تاریخ هم ناهم خوانی دارد از این رو نمی توان آن راپذیرفت[10].

عسگری و همکارانش در سال 1401 در پژوهشی به بررسی نقش سگ ها ولگرد در تعارض با انسان و حیات وحش در محیط های شهری و راهکارهای تعدیل  آن پرداخته اند. آنها در این پژوهش بیان داشته اند که امروزه زندگی شهری با چالشی جدید به نام حضور سگ های ولگرد در محیط های شهری مواجه است. هدف از پژوهش بررسی مهم ترین مصادیق تعارض و مهم ترین راهکارهای تعدیل تعارض سگ- انسان و سگ- حیات وحش در شهر رباط کریم بوده است. بدین منظور با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، ۴۰ نفر از افراد دانشگاهی، بخش اجرایی که شامل بهداشت و درمان، دامپزشکی، اداره محیط زیست، شهرداری (واحد خدمات شهری، حمل و نقل، مدیریت پسماند و فضای سبز)، اعضای سازمان های مردم نهاد مرتبط با محیط زیست و منابع طبیعی و خبرنگاران محلی انتخاب و با آنها مصاحبه به روش ساختار نیافته صورت گرفته است. سپس با استفاده از روش تحلیل محتوی کیفی استقرایی، یافته های حاصل از مصاحبه تفسیر و طبقه بندی شده اند. بدین صورت که با استفاده از روش کدگذاری باز، اولین معانی استخراج شده از مصاحبه ها، «مفاهیم»؛ مقوله بندی مفاهیم، «کدهای فرعی»؛ و مقوله بندی کدهای فرعی، «کدهای اصلی» استخراج شدند. نتایج نشان دادند که در ارتباط با مهم ترین مصادیق تعارض و مهم ترین راهکارهای تعدیل تعارض سگ- انسان و سگ- حیات وحش در شهر رباط کریم به ترتیب شامل ۳۰ و ۲۴ مفاهیم، ۱۳ و ۱۲ کد فرعی و ۶ و ۷ کد اصلی وجود دارند. همچنین مفاهیم «احتمال گاز گرفتگی و ابتلا به ویروس های هاری و تب مالت » و «جمع آوری سگ ها از سطح شهر»، به ترتیب پر تکرار ترین مفاهیم هستند. مهم ترین مصادیق تعارض و مهم ترین راهکارهای تعدیل تعارض سگ- انسان و سگ- حیات وحش در شهر رباط کریم به ترتیب با ۲۴ و ۱۹ تکرار بیان شده است. با انجام راهکارهایی از قبیل تعامل ادارات ذی ربط، احداث کمپ نگهداری از سگ های بلاصاحب و اقدامات اجتماعی می توان به تعدیل تعارض سگ- انسان و سگ- حیات وحش در شهر رباط کریم کمک شایانی نمود.[11]

هوشمند خمیران و همکارانش در سال 1400 در پژوهشی به بررسی شیوع انگل های روده ای در سگ های اهلی و ولگرد مناطق مختلف ایران پرداخته اند. آنها در این پژوهش بیان داشته اند که سگ ها می توانند میزبانان قطعی بیش از ۶۰ نوع انگل زئونوز باشند. به دلیل ارتباط بسیار نزدیک افراد با حیوانات خانگیشان در جامعه مدرن امروزی، شناسایی و کنترل دقیق این آلودگی ها از اهمیت خاصی برخوردار است. تعدادی از آلودگی های انگلی روده ای سگ هامی توانند بخصوص برای بچه ها بسیار خطرناک باشند و طیف وسیعی از علائم از اسهال تا علائم سیستمیک، بروز کیست و حتی کوریرا باعث شوند. آلودگی سگهای ولگرد نیز به دلیل اینکه باعث ابقا انگل و تداوم مداوم چرخه آن در طبیعت می شوند، اهمیت دارد. به همین دلیل در این تحقیق سعی شده است تا آلودگی انگلی دستگاه گوارش سگ های اهلی و ولگرد در مناطق مختلف ایران بررسی و مقایسه شود. بر اساس این مطالعه شیوع بالای توکسوکارا کنیس و اکینوکوکوس در سگ های اهلی و این دو انگل همراه با ژیاردیا وکریپتوسپوریدیوم در سگ های ولگرد قابل توجه است و در بیش از ۹۰ % مطالعات انجام شده آلودگی به انگلهای فوق گزارش شدهاست. بخصوص شیوع بالای انگل های زئونوز در سگ های اهلی اهمیت زیادی دارد و لازم است راهکارهای کنترلی دقیقی در مورد آنانجام شود که مهمترین نکته، آموزش همگانی و آگاهی رسانی به صاحبان حیوانات خانگی در رابطه با انگل زدایی حیواناتشان است.[12]

دلایل پاک بودن بدن سگ ها با استناد به قران و سنت:

برخلاف آنچه که شایع است در مورد نجاست سگ ها، اما با استناد به آیات قرآن و احادیث نبوی می توان استنباط نمود که بدن سگ نجس نیست و این دیدگاه مقبول جمهور فقهاء از حنفیه، مالکیه و حنابله می باشد.

دلیل اول:

خداوند متعال فرموده است که: وَمَا عَلَّمْتُمْ مِنَ الْجَوَارِحِ مُكَلِّبِينَ تُعَلِّمُونَهُنَّ مِمَّا عَلَّمَكُمُ اللَّهُ  فَكُلُوا مِمَّا أَمْسَكْنَ عَلَيْكُمْ وَاذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَيْهِ (مائده: 4)

یعنی: « و نیز صید حیوانات شکارگر که شما به عنوان مربیان سگ های شکاری، از آنچه خدایتان آموخته، به آنها تعلیم داده اید (برای شما حلال شده است ) پس از آنچه آنها برای شما گرفته و نگاه داشته اند، بخورید و نام خدا را بر آن ببرید».

و در حدیثی صحیح، عدی بن حاتم رضی الله عنه می گوید: از حکم سگ شکاری از پیامبر صلی الله علیه وسلم سوال کردم، آن حضرت فرمودند: « اذا ارسلت کلالک المعلمه، وذکرت اسم الله، فکل مما امسکن علیک، الا ان یاکل الکب فلا تأکل، فانی أخاف أن یکون إنما أمسک علی نفسه، و إن خالطها کلب من غیرها فلا تأکل»[13] یعنی: هرگاه سگ های شکاری تربیت یافته ات را فرستادی و بسم الله را گفتی، پس چیزی را که برایت نگه داشتند بخور مگر اینکه سگ از این شکار خورده باشد در این حالت جائز نیست بخوری. من از این می ترسم که سگ، شکار را برای خودش نگه دارد و اگر آن را با چیزی دیگر آمیخت پس آن را نخور.

وجه استدلال:

با توجه به این دلایل، سه حالت مورد نظر است:

اول:

با استناد به این آیه، نگهداری از سگ ها و برای شکار جائز است و آن در سنت صحیح نیز ثابت است و سگ مزرعه و گله نیز بدان اضافه شده است[14]. ابن عمر رضی الله عنها از پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم روایت کرده که فرمودند: «من اقتنی کلبا، إلا کلب ماشیه، أو ضاریا، نقص من علمه کل یو قیراطان»[15]. یعنی: هر کس سگی بجز سگ گله یا شکاری، نگهداری کند هر روز دو قیراط از پاداش اعمالش کاسته می شود». و در حدیث دیگر به سگ نگهبان مزرعه نیز تصریح شده است[16]. از این رو نیازی که نگهداری سگ را مجاز می دارد، با توجه به ورود حدیث مذکور، در این حالات سه گانه، مزرعه، گله و سگ شکار، در نگهداری آن رخصت داده شده و این موارد به اتفاق جائز است[17]. و بنابر اصح مذهب شافعی، نگهداری از سگ برای نگهبانی جلوی درب منازل نیز جائز است[18] و سبب آن قیاس بر سه حالت مذکور در حدیث است که به علت مفهومی حدیث عمل می شود و  آن ضرورت و نیاز است.[19]

از تابعی جلیل القدر هشام بن عروه رحمه الله در مورد نگهداری سگ برای حفاظت از خانه سوال شد، در پاسخ فرمود: « اشکالی ندارد، مادام که محل خانه ترسناک باشد»[20]. و  نزد حنفیه رحمه الله نیز استفاده از سگ برای محافظت خانه از ترس دزدان و دشمنان جائز است[21]. در کل استفاده و نگهداری سگ که در آن منفعت باشد، جائز است و این دیدگاه امام شافعی رحمه الله و اصحاب وی است[22].

  • امام ابن عبدالبر مالکی رحمه الله می گوید: « درمفهوم حدیث ابن عمر نزد من نگهداری سگ ها برای جلب منافع و دفع ضرر مادامی که انسان بدان نیاز داشته باشد، جائز است».[23]
  • امام یوسف بن عبدالهادی حنبلی رحمه الله در کتاب ” الاغتراب فی الاحکام الکلاب” می نویسد: «شکی نیست که پیامبر صلی الله علیه وسلم در احادیث متعددی نگهداری از سگ شکاری را جواز دادند و همچنین خبر دادند که نگهداری کننده آن برای شکار از پاداش عملش کاسته نمی شود و در حدیث دیگری نگهداری از سگ گله گوسفندان را رخصت دادند و همچنین در حدیثی دیگر نگهداری از سگ مزرعه را جائز دانستند و لذا معلوم می شود که علت مقتضی برای جواز وجود مصلحت در نگهداری است و وجود و عدم حکم متناسب با علت آن است پس اگر مصلحتی یافت شود در این حالت اتخاذ آن جائز است هر چند برخی از مصالح مهم تر و بزرگ تر باشد از مصلحت نگهداری سگ در مزرعه و یا برخی مصلحت ها با چیزی که شارع مقدس بر آن نص گذاشته برابری نماید. شکی نیست که میوه درختان در معنای مزرعه، و گاو در معنای گله و مرغ و غاز-برای دفع روباه از آنها- در مفهوم گله است و بدون تردید ترس از دزدان و نگهداری سگ برای هشدار دادن و نیز هوشیاری در مقابل آنها از بزرگ ترین مصلحت هاست و شارع مقدس حافظ منافع و دفع زیان است ازاین جهت اگر در آن مصلحت نباسد، پس تباهی بدان راه می یابد»[24].
  • علامه ابوسعید الخادمی حنفی رحمه الله می گوید: «بدان که نگهداری از سگ برای نگهبانی، شکار کردن، و محافظت از مزرعه و گله و نیز حفظ اموال از دست دزدان جائز است»[25].
  • علامه ابن عثیمین رحمه الله می گوید: « سگی که از انسان محافظت می کند، نگهداری آن جائز است، زیرا وقتی سگی که برای حراست گله نگهدای آن جائز است، بنابراین نگهداری از ان برای انسان سزاوارتر و شایسته تر است، همان طور که نگهداری از سگ شکاری درست است در حالی که شکار امری ضروری نیست و انسان بدون آن می تواند زندگی کند، لذا نگهداری از سگ برای امور ضروری شایسته تر است»[26].
  • دکتر حسام الدین عفانه در کتاب “فقه التاجر المسلم” می گوید: « نگهداری از سگ در خانه فقط در صورتی که ضرورت ایجاب کند و منفعتی داشته باشد جائز است، مانند سگ های شکاری و نگهبان… گروهی از علماء خرید و فروش سگ هایی که در آنها منفعت باشد را جواز داده اند، مانند سگ های نگهبان و شکاری، و در زمان ما سگ های ردیاب که به دنبال مجرمین و نیز کشف مواد مخدر و امثال اینها هستند، نیز جائز است و این مذهب ابوحنیفه رحمه الله و مالک رحمه الله –در روایتی از او- و همچنین دیدگاه عطاء رحمه الله و ابراهین نخعی رحمه الله است.[27]

دوم:

بدن سگ شکاری پاک است چرا که اگر نجس می بود به کار بردن آن برای شکار که هم با صاحب سگ و هم با خود شکار تماس داشته ممنوع می شد که آیه و حدیث مذکور نافی آن است. حافظ ابن حجر رحمه الله می گوید: «در خصوص پاک بودن سگی که نگهداری اش جائز است بدان استدلال شده، چونگه در معاشرت این سگ ها با وجود اینکه اجتناب از آن موجب مشقت زیادی است، اما جواز در نگهداری اش، مشمول جواز مکملات مطلوب آن نیز می شود، همان طور که منع لوازم متناسب با ممنوعیت آن است و این استدلال قوی ای است که معارضی ندارد مگر عموم خبری که در امر به شستن چیزی که سگ در آن لیس بزند بدون جزئیات وارد شده و تخصیص عموم وقتی که دلیل آن را جائز شمر، اشکالی ندارد».[28]

سوم:

در خصوص پس مانده آب دهان سگ، بین علماء اختلاف است، آیا نجس است یا نه؟.

  • امام ابن عبدالبر رحمه الله می گوید: « فقهاء در باره ی پس مانده آب دهان سگ و لیسیدن چیزی که آب و غذا در آن باشد، اختلاف کرده اند؛ خلاصه آنچه که مالک رحمه الله بدان مذهب رفته و نزد اصحابش نیز ثابت بوده این است که پس مانده آب دهان سگ پاک است و هفت بار شسته شدن ظرفی که سگ آن را لیسیده باشد، جنبه تعبدی دارد و همچنین استحباب غیر وجوبی است»[29]. داود ظاهری رحمه الله، بخاری رحمه الله و ابن منذر رحمه الله نیز به این رأی مذکور رفته اند[30].
  • حافظ ابن حجر عسقلانی رحمه الله می گوید: « و استدلال شده به این حدیث (حدیث عدی بن حاتم) مبنی بر پاکی پس مانده آب سگ شکاری غیر از سگ های دیگر، در جواز خوردن موضعی که سگ از آن خورده است و به شستن آن اشاره ای نشده و اگر شستن واجب می بود، لازم به بیان بود زیرا در چنین وقتی، نیاز به بیان است. برخی از علماء بر این باورند که با توجه به این حدیث هرچند سگ نجس هم باشد، اما موضع گاز گرفتن سگ، عفو داده شده و برخی دیگر که قائل به نجاست آن هستند در جواب گفته اند: چون واجب بودن شستن محل گاز گرفتن سگ نزد صحابه مشهور و معلوم بوده، لذا به بیان آن نیازی نبوده است. البته این قول ایراد است و دیدگاه عفو در شستن قوی است»[31].
  • امام ابن تیمیه رحمه الله می گوید: «پیامبر صلی الله علیه وسلم در نگهداری سگ شکاری، گله و نگهبان مزرعه جواز داده و لازمه ی آن برای کسی که از آن نگهداری می کند این است که مو و بدن مرطوب آن با انسان اصابت می کند، همان گونه که ممکن است رطوبت و خیسی قاطر، الاغ و دیگر حیوانات با او برخورد داشته باشد، پس اگر نظر به نجاست موهای بدن سگ باشد، حال اینکه مشقت و سختی از امت برداشته است. همچنین آب دهان سگ اگر به شکار اصابت کرده باشد، بنابر صحیح ترین نظر علماء، شست آن واجب نیست و این یکی از دیدگاه های امام احمد بن حنبل رحمه الله است، چرا که پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم کسی را به شستن آن امر نکرده و از آن دهان سگ در محل ضرورت عفو نموده در صورتی که مواقع غیر ضروری به شستن آن امر کرده است و این مدلول این است که شارع مقدس مصلحت و ضرورت مردم را مراعات نموده است».[32]

دلیل دوم:

در حدیث صحیحی روایت است که ابن عمر رضی الله عنها فرمود: «کانت الکلاب تبول، و تقبل و تدبر فی المسجد، فی زمان رسول الله صلی الله علیه وسلم، فلم یکونوا یرشون شیئا من ذالک»[33]. یعنی: در زمان رسول الله صلی الله علیه وسلم، سگ ها در مسجد بول می کردند ورفت و آمد داشتند و چیزی از آن را آب نمی پاشیدند».

وجه استدلال:

با توجه به این حدیث، پاک بودن سگ و پس ماند دهانش ثابت می شود[34]. برخی این حدیث را تاویل کرده اند که این در اوقات نادری اتفاق افتاد و در خارج از مسجد نیز بوده است، لیکن جمال الدین المنبجی، بدرالدین العینی و مبارکفوری رحمهم الله، این تأویل را مردود دانسته اند.[35]

امام شوکانی رحمه الله با استناد به این حدیث نظر به طهارت بدن سگ داده و فرموده: « کسانی که با استدلال به این حدیث هرگاه سگ ظرفی از شما را لیسید، قائل به نجس بودن سگ هستند، در حالی که این حکم تنها اختصاص به لیسیدن دارد و دلیلی بر نجاست تمام ذات اعم از گوشت، استخوان، خون، مو و رطوبت سگ نیست و ربط دادن این موارد با قیاس به حکم لیسیدن بسیار بعید است بویژه با وجود حدیث ابن عمر رضی الله عنها که بخاری رحمه الله و ابوداود رحمه الله روایت کرده اند که موجب تقویت این می شود که به مفاد ظاهری بدون قیاس گرفتن، حدیث “ولوغ” لیسیدن، پسنده گردد و این به سبب حکمت شارع است و ما این حکمت را نمی دانیم  و لذا بر ما واجب است که به چیزی که نصوص بر آن دلالت دارند عمل کنیم هرچند حکمتی که بر آن وارد شده را ندانیم».[36]

دلیل سوم:

بنابر قاعده ی اصولی که مورد توافق فقهاء است[37]: «اصل در ذات عین اشیاء، پاکی است و جائز نیست چیزی را تنجیس نمود مگر با دلیل». بنابراین تا زمانی که دلیلی معتبر از قرآن یا سنت برای نجس بودن سگ وجود نداشته باشد، نمی توان با رأی اجتهادی قائل به نجس بودن آن شد و در صورت وجود اختلاف پیرامون حکم نیز، لازم است به اصل این قاعده مراجعه نمود که همان طهارت و پاکی است[38].

امام ابن تیمیه رحمه الله می گوید: «اگر موی مرطوب سگ با لباس انسان برخورد داشته باشد، موجب نجس شدن لباس نمی شود و این دیدگاه جمهور فقهاء از مذاهب ابوحنیفه، مالک و روایتی از احمد بن حنبل رحمهم الله است، زیرا اصل در ذات اشیاء، پاکیست و لذا تنجیس و تحریم چیزی از آن بدون دلیل جائز نیست، همان طور که خدای تعالی فرموده است: « وَقَدْ فَصَّلَ لَكُمْ مَا حَرَّمَ عَلَيْكُمْ إِلَّا مَا اضْطُرِرْتُمْ إِلَيْهِ» (انعام: 119). یعنی: جز آنچه بدان ناچار شده اید برای شما به تفضیل بیان نموده است و همچین فرموده است: « وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُضِلَّ قَوْمًا بَعْدَ إِذْ هَدَاهُمْ حَتَّىٰ يُبَيِّنَ لَهُمْ مَا يَتَّقُونَ » (توبه: 115). یعنی: و خدا بر آن نیست که گروهی را پس از آنکه هدایتشان نمود بی راه بگذارد، مگر آنکه چیزی را که باید از آن پروا کنند برایشان بیان کرده باشد. پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم فرمودند: « طهور إناء أحدکم إذا ولغ فیه الکلب أن یغاسه سبعا أولاهن بالتراب»، یعنی: شیوه ی پاک کردن ظرف یکی از شما زمانی که سگ در آن لیسید، چنین است که باید هفت بار آن را بشوید، بار اول با خاک. و در حدیثی دیگر: «إذا ولغ الکلب». یعنی: زمانی که سگ زبان بزند.  و جملگی احادیث در این مورد تنها لیسیدن را متذکر شده اند و سایر اجزای سگ رابیان ننموده بنابراین نجس بودن آن اجزاء فق با قیاس بوده است[39].

مذاهب اربعه و حکم نجاست سگ:

نزد مذهب اربعه رحمهم الله (حنفیه، مالکیه، شافعیه و حنابله) در خصوص نجس بودن سگ به لحاظ حکم فقهی آن اختلاف است.

امام ابن تیمیه رحمه الله می گوید: «علماء در مورد حکم نجاست یا طهارت سگ بر سه دیدگاه اختلاف کرده اند:

اول: سگ پاک است، حتی بزاق دهانش، و این مذهب مالک بن انس رحمه الله است.

دوم: سگ نجس است، حتی موی بدنش و این مذهب شافعی رحمه الله است و قولی از احمد بن حنبل رحمه الله است.

سوم: موی بدن سگ پاک بوده، لیکن بزاق دهانش نجس است و این مذهب ابوحنیفه رحمه الله و قولی دیگر از احمد بن حنبل رحمه الله است. و این صحیح ترین اقوال است؛ بنابراین اگر رطوبت موی سگ به لباس یا بدن برخورد داشته باشد، موجب نجاست نمی شود و اگر به آب لیس بزند، دور ریخته می شود».[40]

  • در مذهب امام ابوحنیفه رحمه الله، بدن سگ نجس نیست[41]، لیکن پس مانده دهان آن نجس است[42].
  • در مذهب امام مالک رحمه الله، بدن و پس مانده آب دهان سگ پاک است[43].
  • در مذهب امام شافعی رحمه الله، همه چیز سگ نجس است.[44]
  • در مذهب امام احمد بن حنبل رحمه الله دو دیدگاه وجود دارد: اول همه چیز سگ نجس است[45]. دوم اینکه موی سگ پاک است، لیکن پس مانده آب دهان آن نجس است[46]. البته دیدگاه دوم نزد امام ابن تیمیه رحمه الله صحیح تر است[47].

شستن محل لیسیدن سگ ها و رعایت بهداشت:

شستن پس مانده آب دهان یا محل لیسیدن سگ ها در احادیث صحیح بدان امر شده و جمهور فقهاء به واجب بودن آن تصریح نموده اند و این تغسیل با اصول بهداشتی نه تنها مغایرتی ندارد بلکه کاملا در راستای رعایت بهداشت و پیشگیری از بیماری های انتقالی از سگ ها به انسان ها است، بنابراین در نگهداری از سگ هایی که جواز داده شده لازم است به این نکته مهم توجه داشت که سگ ها را در محل غذاخوری یا مانند برخی از غربی ها با آنها همخوابی می کنند، نباید نگهداری کرد، کارهای چنینی نه تنها به منزله ی رعایت حقوق سگ ها نیست بلکه خود را در معرض بیماری قرار دادن است و این نقض اصول بهداشتی است، به ویژه اینکه در غرب استفاده از سگ در واقع بعنوان یک عضو خانواده تلقی شده و گاهی هم بازی کودکان بوده و کاملا در معرض خطر بیماری قرار دارند  و لذا با تماس انسان با بزاق سگ ها این خطر بیشتر ایجاد می شود.

بزاق سگ ها دارای انواعی از باکتری هاست و لازم است از تماس مستقیم نواحی حساس بدن همچون بینی، دهان و چشم خود با بزاق دهان سگ اجتناب نمود چون جذب این باکتری ها از این راه ها بیشتر است به نسبت تماس بزاق با پوست دست ها.

به گزارش نیویورک تایمز، آقای دکتر لنی کاپلان مدرس دانشکده ی دامپزشکی دانشگاه کورنل می گوید: باکتری های موجود در بزاق دهان سگ ها قابل انتقال به انسان بوده و موجب بیماری های گوارشی می شوند[48].

در بخشی از مقاله ای که در سایت مرکز ملی اطلاعات زیست فناوری آمریکا منتشر شده: سگ ها بعنوان یکی از مهم ترین عوامل انتقالی بیماری های زئونوزی هستند که صاحبان سگ ها باید از تماس مستقیم با آنها و نیز ادرار و مدفوعشان دوری کنند چرا که اکثر عفونت های ویروسی از طیق سگ به انسان منتقل می شوند[49].

سگ های ولگرد وحشی:

برخی از طرفداران حقوق حیوانات شاید بر این باور باشند که نیازی به مقابله به سگ های ولگرد و وحشی نیست چرا که این موجودات دوست داشتنی، آرام و باوفا هستند برای صاحبانشان، اگر این سخن را هرچند به طور مطلق نمی توان پذیرفت اما بصورت نسبی مقبول است، لیکن نباید فراموش کرد که سالانه هزاران سگ در جهان خصوصا در اروپا رها می شوند و همین امر برای برخی از کشورهای اروپای یک بحران جدی تلقی شده و از طرفی هم تسامح بیش از حد در برخورد با این سگ های ولگرد خود معضلی دیگر است بطوری که آمار گاز گرفت که منجر به کشته و مجروح شدن انسان ها-که قربانیان غالبا کودکان و نوجوانان هستند- توسط همین سگ های ولگرد و وحشی، تعجب همگان را برانگیخته و شاید برای خیلی ها که تصوری نیکو از سگ ها دارند، این مطلب باور نکردنی باشد، در سایت داگس بایت، آمار تلفات ناشی ازگاز گرفتن انسان ها اعم از کودکان، نوجوانان، بزرگسالان و از مرد و زن، از سال 2005 تا 2018 میلادی، مستندا بیان شده است. آماری که فقط در سال 2016 در انگلیس منتشر شده است، در مدت ده سال حدود 76 درصد افزایش داشته است[50].

دو نمونه عینی از خطر سگ های وحشی:

  • پلیس در ایالت ویرجینیای آمریکا جزئیات مرگ دلخراش زنی را منتشر کرده که مقام ها می گویند در حمله دو سگش هنگام پیاده روی کشته شده است، پلیس می گوید این سگ ها از نوع پیب بول در حال خوردن بقایای صاحب خود بودند[51].
  • بنابر گزارش پلیس جمهوری چک، یک زن 60 ساله توسط سگ هایی که در منزلش نگهداری میکرد، دریده شده و بر اثر جراحات ناشی از حمله سگ ها کشته شده است، پلیس جسد خونین این زن را در حالی که هفت سگ بالغ و 17 توله سگ هم در محوطه منزل زن پرسه می زدند، پیدا کرد[52].

انتقال بیماری هاری ازسگ ها:

بیماری هاری که غالبا عامل انتقال آن از طریق سگ ها به انسان بوده نیز در زمره ی عوامل مرگ و میرهای وحشتناک انسای تلقی شده است. گزارشی که اتحاد جهانی علیه هاری منتشر کرده نشان می دهد که سالانه حدود 59 هزار نفر در جهان با ابتلا به این بیماری عفونی در اثر گاز گرفتگی سگ جان خود را از دست می دهند. به گزارش بی بی سی فارسی، در 99 درصد موارد، سگ های خانگ عامل مرگ و میر انسانی هستند. سالن بیش از 20 هزار هندی بر اثر بیماری هاری جان خود را از دست می دهند. 35 درصد مرگ و میرها در هند ناشی ازهمین بیماری است. عامل آن نیز سگ های ولگرد گزارش شده است.[53]

کشتن سگ ها:

اکنون جا دارد به این شبهه پاسخ داد که مطرح شده پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم به کشتن سگ ها فرمان داده و لذا این جنایتی در حق سگ هاست که اسلام بدن مرتکب شده است، اما اصل ماجرا چه بوده است؟ آیا این فرمان دائمی بوده است؟ آیا شامل تمام سگ ها می شده و برای آن استثنایی وارد شده؟ آیا اصولا برای سگ ها در اسلام حقوقی است بعنوان مخلوق خداوند؟

در صحیح بخاری با اسناد، از عبدالله بن عمر رضی الله عنها روایت است که فرمود: «ان رسول الله صلی الله علیه وسلم امر بقتل الکلاب»[54] یعنی: رسول الله صلی الله علیه و سلم به کشتن سگ ها امر نموده اند. همین حدیث را امام مسلم رحمه الله ذکر نموده در صحیح خود در باب «امر بقتل الکلاب و بیان نسخه، و بیان تحریم اقتنائها الا لصید، او زرع، او ماشیه و نحو ذالک»[55]. یعنی: امر به کشتن سگ ها و بیان نسخ آن و بیان تحریم نگهداری از سگ ها مگر برای شکار یا کشاورزی یا گله و مانند آن و احادیثی در امر به قتل و سپس نسخ حکم آن اورده که از خود عبدالله بن عمر رضی الله عنها این حدیث را نقل کرده است: « ان رسول الله صلی الله علیه وسلم امر بتقل الکلان، الا کلب صید، او کلب غنم، او ماشیه»[56] یعنی: رسول الله صلی الله علیه وسلم به کشتن سگ ها امر نمودند مگر سگ شکاری یا گله یا نگهبان.

همان طور که ملاحظه می شود در این حدیث، حکم اولیه استثناء شده ولذا امر به کشتن در تمام سگ ها عمومیت نداشته و در احادیث دیگر، نسخ صریح حکم بیان شده است[57].

جابر بن عبدالله رضی الله عنها می گوید: «امرنا رسول الله صلی الله علیه و سلم بقتل الکلاب، حتی ان المراه تقدم من البادیه بکلبها فنقتله، ثم نهی النبی صلی الله علیه وسلم عن قتلها، وقال علیکم بالاسود البهیم ذی النقطتین، فانه شیطان»[58]. یعنی: رسول الله صلی الله علیه وسلم ما را به کشتن سگ ها فرمان دادند تا اینکه اگر زنی با سگش از بیابان می آمد،سگش را می کشتیم، سپس پیامبر صلی الله علیه وسلم از کشتن سگ ها نهی نمود و فرمودند: برشماست کشتن سگ های یک رنگ سیاه که دارای دو نقطه سفیدی است، چونکه آن شیطان است.

عبدالله بن مغفل رضی الله عنه می گوید:«امر رسول الله صلی الله علیه وسلم بقتل الکلاب، ثم قال ما بالهم وبال الکلاب؟ ثم رخص فی کلب الصید و کلب الغنم»[59]. یعنی: رسول الله صلی الله علیه وسلم به کشتن سگ ها امر نمودند سپس فرمودند: آنهارا با سگ ها چه کار دارند؟ سپس در نگهداری سگ شکاری و گله رخصت دادند.

در حدیث صحیح دیگر، از پیامبر صلی الله علیه وسلم روایت است که فرمودند: «لولا ان الکلاب امه من الامم لامرت بقتلها کلها، فاقتلوا منها کل اسود بهیم»[60]. یعنی: اگر سگ ها یکی از امت ها نمی بودند، به کشتن آنها دستور می دادم، پس سگ های تمام سیاه را بکشید.

وجه استدلال:

احادیث در خصوص سگ ها دو دسته اند:

دسته اول: امر به کشتن و

دسته دوم: نهی از کشتن؛

امر در ابتدا مختص مدینه بوده[61] و لذا عمومیت نداشته سپس حکم امر، منسوخ شده و از کشتن عموم سگ ها نهی شده است[62].

  • امام ابن قتیبه رحمه الله می گوید: « اگر پیامبر صلی الله علیه وسلم به کشتن سگ ها در همه حال امر فرموده بودن این موجب نابودی و خشکاندن آثارشان می شد در حالی که سگ ها برای انسان ها مفید هستند و در حراست منازل و نگهبانی از گله ها و مزارعشان و همچنین اتکا بر شکارشان مورد استفاده قرار می گیرند و بسیاری از مردمان عرب صحرا نشینان تغذیه و کارشان به این سگ ها وابسته است و خداوند متعال فرموده: «پس از آنچه آنها برای شما گرفته و نگاه داشته اند، بخورید (مائده:4)» و این دلالت دارد بر اینکه خداوند متعال این سگ ها را برای منفعت ما انسان ها خلق نموده است[63].
  • امام خطایی رحمه الله می گوید: «از بین بردن امتی از امت ها و معدوم کردن نسلی از مخلوقات بطوری که از آنها چیزی باقی نماند ناپسند است چونکه هیچ مخلوق خداوند نیست مگر اینکه بنوعی حکمت و مصلحتی در آنها وجود دارد، مادام که این چنین است پس کشتن عموم سگ ها راهی ندارد لیکن شرورترین سگ ها که یک رنگ سیاه هستند را بکشید و سائر سگ ها را باقی بگذارید تا بوسیله آنها در حراست و نگهبانی بهره ببرید و گفته می شود که سگ سیاه منظور در شرارت و گزنده بودنش است[64].
  • امام ابن عبدالبر رحمه الله می گوید: «گروهی از علماء فرموده اند که دستور به کشتن سگ ها منسوخ شده بجزسگ سیاه که کشتنش جائز است و بسیاری از علماء به این رای رفته اند که کشتن هر نوع سگی چه سیاه و غیرسیاه جائز نیست مگر سگ گزنده و موذی، علماء در توجیه ان فرموده اند که دستور به کشتن سگ ها نسخ شده و پیامبر صلی الله علیه و سلم نیز فرمودند: چیزی که روح دارد و زنده است بیهوده نشانه قرار ندهید، و این در نهی، سگ ها و دیگر جانداران داخل هستند[65].
  • امام ابو المعالی الجوینی رحمه الله می گوید: «اگر گفته شد نظر شما در مورد قتل سگ ها چیست؟ این چنین جواب می دهیم: کشتن سگی که دارای نفع باشد و ازاری هم به کسی نرساند جائز نیست و اما سگ گزنده که باعث ازار رساندن است، پس کشتنش جائز است به خاطر دفع ضرر آن و رسول الله صلی الله علیه وسلم به کشتن سگ گزنده حکم داده و آن را ازحیوانات موذی شمرده که قتل آن، چه در احرام و چه غیر آن موردی ندارد و نیز هر سگ گزنده ای که برای دفع ضرر به کشتن آن نیاز پیدا شد. و آنچه که منظور ماست مربوط به سگی است که از روی طبیعت خود زیان می رساند اما سگ هار در کشتنش نباید درنگ کرد و چون شر و زیان ان بسیار بزرگ است. البته سگی که نفعی ندارد و در عین حال ضرری هم نمی رساند، کشتنش جائز نیست و در حدیثی صحیح از رسول الله صلی الله علیه و سلم آمده که یکبار دستور به کشتن سگ ها داد، سپس در حدیث صحیح دیگری آمده آن حضرت صلی الله علیه وسلم از کشتن آن سگ ها نهی کرد و این دو حدیث با توجه به تفصیلی که اوردیم باقیست و همچنین به کشتن سگی که یکدست سیاه باشد دستور داده و این حکم اول ایشان بود و الان منسوخ است[66].
  • امام ابن جوزی رحمه الله می گویند:«دستور پیامبر صلی الله علیه وسلم به کشتن سگ ها برای مدتی باقی بوده و سپس از آن نهی کرد.[67]
  • امام نووی رحمه الله می گوید: «حکم به کشتن سگ ها، اصحاب ما فرمودند: اگر سگی گزنده بود، کشتن آن جائز است و اگر گزنده نبود در این حالت جائز نیست کشته شود و فرقی نمی کند در آن منفعتی باشد یا نباشد. امام ابوالمعالی الجوینی فرموده است که امر به کشتن سگ ها منسوخ است»[68].
  • امام ابن عبدالهادی رحمه الله می گوید: «نتیجه امر اینکه پیامبر صلی الله علیه وسلم در ابتدا به کشتن سگ ها فرمان داده سپس کشتن آنها را ترک نموده و این نهایت کار بوده و لذا معلوم می شود که حکم کشتن سگ ها منسوخ شده است»[69].

کشتن سگی که در آن منفعت باشد:

به اتفاق علماء، هر سگی که در آنها نفع و فایده ای باشد، مانند سگ شکاری یا تربیت شده یا نگهبان و امثال اینها، کشتن آن جایز نیست و بلکه اگر کسی ان را بکشد بنابر دیدگاه مذهب حنفیه[70] و مالکیه[71] لازم است، غرامت آن را پرداخت کند[72].

امام زین الدین بن نجیم حنفی رحمه الله می گوید: « هر موجودی که ازاری نرساند، کشتنش جائز نیست، پس سگ اهلی مادام که موذی نباشد کشتن آن جائز نیست چونگه حکم به کشتن سگ ها منسوخ شده و پس مقید شدن کشتن به موجب موذیگر است»[73].

امام ابن رشد مالکی رحمه الله می گوید: «اختلافی نیست در اینکه کشتن سگ گله و شکارچی و مزرعه جائز نیست»[74].

امام زین الدین العراقی شافعی رحمه الله می گوید:«هر سگی که نگهداری از آن برای منفعتش جائز شده باشد، علماء بر منع کشتن آن اجماع کرده اند»[75].

امام ابن قدامه حنبلی رحمه الله می گوید: «کشتن سگ تربیت شده، حرام است و عامل آن بدکار و ستمگر است،زیرا محلی که این سگ ها در آن نگهداری اش جائز است، دارای منفعت هستند و تباه کردنش حرام است مانند گوسفند، در این اختلافی از علماء ندیدم. لیکن بر قاتل آن غرامتی نیست،شافعی رحمه الله بدان قائل است و مالک بن انس رحمه الله و عطاء رحمه الله نیز فرمودند: برقاتل، پرداخت غرامت واجب است»[76].

کشتن سگ های ولگرد و موذی:

حیوانات موذیِ بسیاری از جمله سگ وجود دارند که کشاورزان زیادی را کلافه نموده و به محصولات آنها آسیب‌های جدی می‌رسانند؛ آیا در چنین حالتی کشتن آن‌ها جایز است؟

کشتن سگهای موذی جایز و اشکالی ندارد زیرا حیوانات دو نوع هستند: نوع اول حیواناتی هستند که طبیعت و خلقت آن‌ها طوری است که همیشه آزار دهنده بوده و تنها گه‌گاهی به صورت اتفاقی بدون آزار و از سرشت اصلی خویش خارج می‌شوند؛ به کشتن این نوع حیوانات دستور داده شده است همچنان‌که  پیامبر در حدیث صحیحی که بخاری (۱۳۱۵) و مسلم (۱۱۹۹) آن را به روایتِ ابن عمر آورده‌اند، می‌فرماید: پنج حیوان فاسق هستند که در حرم و غیر حرم کشته می‌شوند؛ کلاغ، کورکور، عقرب، موش و سگ گزنده.

مشروع بودن کشتن این‌ حیوانات به‌خاطر طبیعت موذی بودن آنهاست لذا حتی اگر فرض شود برخی به هر دلیلی سالم پدیدار گشتند و ضرری نداشتند، مانعی برای مستحب بودن کشتن آن‌ها نمی‌شود.

نوع دیگری از حیوانات در اصل خلقت موذی نیستند اما گاهی اوقات به طور ناگهانی آسیب‌ها و خساراتی را به بار می‌آورند؛ مانند سگ‌هایی که باعث ترس و آزار مردم شده و به صورت اتفاقی، کشت بر آمده مزارع را تخریب و وارد منازل می‌شوند و …؛ کشتن این نوع نیز جایز است زیرا صدمه و خساراتی را به بار آورده و مانند سگ گزنده‌ای می‌مانند که پیامبر صلی الله علیه و سلم به کشتن آن فرمان داده است.

بنابراین اگر صدمات این سگ‌ها بدین شکل ادامه پیدا کند، چیزی نخواهد گذشت که کاملاً تسلط پیدا کرده و آسیب‌های جبران ناپذیری را به بار خواهند آورد، در نتیجه کشتن‌شان جایز است.

گاهی نیز اتفاق می‌افتد که در کنار مجاری آب‌های آشامیدنی ادرار و سکنی گزیده و تولید مثل می‌کند که البته در این مواقع حق کشتن‌شان را نداشته و ضروریست که مردم این اشیا و اماکن‌ را به شیوه خاص خودش سرپوشیده نگهداری کنند.

از عبدالله ابن مغفل روایت شده است که نخست پیامبر صلی الله علیه و سلم به کشتن سگ‌ها دستور دادند سپس فرمودند: چرا مردم چنین و چنان می‌کنند و چه مشکلی با سگ‌ها دارند!؟ سپس اجازه نگهداری سگ شکاری و نگهبانی از گوسفندان را دادند.

امام نووی در شرح صحیح مسلم ج ۱۰ ص ۲۳۵ می‌فرماید: علما بر کشتن سگِ هار و گزنده اجماع دارند اما در مورد کشتن سگ بی آزار اختلاف دارند؛ امام الحرمین با استدلال به حدیث ابن مغفل و ابن عمر می‌گوید: پیامبر صلی الله علیه و سلم در مرحله اول به کشتن هر نوع سگی فرمان دادند سپس این دستور منسوخ شده و از کشتن هر نوع سگی به غیر از سگ سیاه برحذر داشته و در مرحله آخر از کشتن هر سگی (سیاه و غیره) که موذی نباشد، برحذر داشتند.

قاضی عیاض نیز می‌گوید: بسیاری از علما در مورد کشتن سگ‌ها به جز سگ شکاری، نگهبانی و غیره، به حدیث مذبور عمل نموده‌اند، وی می‌گوید: و این مذهب مالک و یاران اوست؛ دسته‌ای دیگر نیز نگهداری هر سگی را جایز دانسته و می‌گویند که امر به کشتن و نهی از نگهداری سگ‌ها، منسوخ شده است بجز سگ سیاه.

قاضی عیاض می‌گوید: به نظر من نهی از نگهداری و امر به کشتن‌شان در مرحله نخست عام بوده و شامل همه سگ‌ها می‌شد سپس از کشتن‌شان بغیر از سگ سیاه نهی شده و نگهداری آن‌ها نیز به جز سگ شکاری، گله و زراعت ممنوع شده است.

نووی می‌گوید: این دیدگاه قاضی عیاض بنابر ظاهر احادیث است و حدیث ابن مغفل هم ویژه سگِ غیر سیاه است.

دُمیری پس از ذکر احادیث وارد شده در مورد کشتن سگ‌ها می‌گوید: اصحاب شافعی امر به کشتن سگ‌ها را بر سگِ هار و گزنده حمل نموده‌ و در مورد کشتن سگی که هیچگونه ضرری و زیانی ندارد، اختلاف دارند؛ قاضی حسین و امام الحرمین و ماوردی در باب «بیع الکلاب» و نووی در اولِ مبحث بیع از کتاب شرح مهذب و شرح صحیح مسلم می‌گویند: کشتنش جایز نیست و در مبحث «محرمات احرام» می‌گوید: دیدگاه صحیح‌تر و درست‌تر همین است و فرمان به کشتن چنین سگی منسوخ شده است.

امام رافعی در کتاب «الشرح الکبیر» به کراهت اکتفا کرده و نووی هم در «روضه» از ایشان تبعیت نموده و تنها این نکته را اضافه نموده که این کراهت، کراهت تنزیهی(ترک آن بهتر است اما موحب گناه نیست) است نه کراهت تحریمی. اما امام شافعی در کتاب امّ و در باب «الخلاف فی ثمن الکلاب» می‌گوید: هر کجا سگی را پیدا نمودید که نفع و سودی در آن وجود ندارد، بکشید؛ و دیدگاه راجح همین است.

دفاع از سگ ها در برابر حوادث زیان بار:

بنابر دیدگاه فقهاء، دفع ضرر ازسگ های غیرگزنده و همچنین حفظ حیات آنها واجب است [77]به دلیل این حدیثی که ابوهریره رضی الله عنه روایت کرده است که می گوید: رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند، مردی در راهی می رفت و به شدت تشنه شد. آنگاه چاهی آبی را یافت، به داخل چاره رفت و آب نوشید، سپس بیرون آمد. ناگهان دید که سگی به علت تشنگی زبانش بیرون شده و خاک ها را می خورد، آن مرد گفت: این سگ به حدی تشنه است که من بودم. آنگاه داخل چاه رفت و موزه اش را از آب پر نمود و با دهانش آن را گرفت و از چاه بالا آمد و به سگ آب داد. آنگاه خدواند متعال عمل او را پسندید و گناهانش را بخشید، گفتند: ای رسول الله صلی الله علیه وسلم، ایا رسیدگ به حیوانات زبان بسته به ما پاداش می رسد؟ فرمود: کمک کردن به هر موجود زنده ای موجب پاداش است[78].

جمهور فقهاء فرموده اند: اگر مسلمانی فقط آب کافی برای وضویش داشته باشد و در عین حال حیوانی محترم مانند سگ همراه وی باشد که تشنه است، واجب است که این مسلمانان به جای وضو با آب، تیمم کند و آب را به آن حیوان بدهد[79].

امام نووی رحمه الله می گوید: «همان گونه که بخشیدن مال برای زنده ماندن انسانی که معصوم الدم است واجب است، بخشیدن مال نیز برای زنده ماندن حیوانات محترم واجب است هر چند مالک آن دیگر باشد. اگر شخصی سگ گرسنه غیرگزنده و گوسفندی همراه داشته باشد، واجب است که گوسفند را ذبح کند و آن سگ را غذا دهد[80].

نتیجه گیری:

در این پژوهش، پژوهشگر به صورت توصیفی-تحلیلی و با استفاده از مطالعه ی کتابخانه ای به بررسی مبانی نظری اسلام در مورد سگ ها و کشتن سگ های ولگرد پرداخت. نتایج بررسی های این پژوهش نشان داده است که حقوق تمامی جانداران در اسلام محترم شمرده شده است و تا زمانی که این حیوانات برای انسان ها ضرر ایجاد نکنند، بر انسان واجب است که حقوق این حیوانات را نگهدارد. در میان این حیوانات، سگ به عنوان یکی از مهمترین حیوانات در نظر گرفته شده در مبانی فهقی اسلام در تعاملات انسان با این حیوان مطالب زیادی بیان گشته است. به طور کلی می توان گفت که در اسلام در تعامل با سگ ها متناسب با نوع جایگاهی که دارند، حکم مختلفی خواهند داشت، بدین شیوه که سگ هایی که برای شکار،نگهبانی از گله و یا برای محافظت از انسانها بکار گرفته می شوند در تعامل با این سگ ها متناسب با سگ های موذی و ولگرد، حکم آن ها متفاوت است. همچنین در مورد کشتار سگ ها در اسلام، با توجه به بررسی های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که در اسلام کشتن سگ های موذی و سگ هایی که برای جان انسان ها خطر ایجاد می کنند، جائز می باشد، اما در غیر این صورت کشتن هیچ سگی جواز آن در اسلام صادر نگشته است.

منابع:

Dog attacks surge 76% in England in 10 years.

Review of bacterial and viral zoonotic infections transmitted by dogs

الاستذکار، ابن عبدالبر، ج8، صص 497-496

الاعتبار فی الناسخ و المنسوخ من الاثار، الحازمی (1359)، صص 236-234

الاغتراب فی احکام الاکلاب، ابن عبدالهادی (1417)،ص 107-106

الانصاف فی معرفه الراجح من الخلاف، المرداوی، ج1، ص 310

البحر الرائق شرح کنز الدقائیق، ابن نجیم، ج3، ص 36

بدایه المجتهد و نهایه المقتصد، ابن رشد (2004)، ج1، ص 36

بریقه محمودیه، ابو سعید الخامی (1348*، ج4، ص 178

بی بی سی فارسی، با گزارشی با عنوان هاری ‘سالانه دهها هزار قربانی میگیرد’

بی بی سی فارسی، در گزارشی با عنوان ” دختری در ویرجینیا در حمله سگهایش کشته شد”

بی بی سی فارسی، در گزارشی با عنوان ” سگهای گرسنه صاحب خانه خود را کشتند”

البیان و التحصیل، ابن رشد (1998)، ج9، ص 354

تاویل مختلف الحدیث، ابن قتیبه الدینوری (1999)، ص 207

التمهید لاب، عبدالر (1387)، ج 14، ص 219

الجامع الاحکام القرآن، قرطبی، ج6، ص 73

حاشیه الدسوقی علی الشرح الکبیر، ج1، 2 162

الحاوی الکبیر، الماوردی (1999)، ج5، ص 375

رد المحتار علی الدر المختار، ابن عابدین، ح5، ص 227

روضه الطالبین و عمده المفتین، النووی (1991)، ج3، ص 288

الزواجز عن اقتراف الکابری، ابن حجر الهیبتی، ج1 ص 349-347

سنن ابی داوود، ج3، ص 108، ح 2845

السیل الجرار المتدفق علی حدائق الازهار، شوکانی، ص 26

شافعی، المسند، ص 142، اسحاق بن راهویه، المسند، ج2،2 496، احمد بن حنبل، المسند، ج6، ص 330، دارمی، السنن، ج 2، 2 90، بخاری، الصحیح، ج4، ص 110، مسلم بن حجاج، الصحیح، ج6، ص 155-6

الشرح الممتع علی زاد المستقنع، العثیمین (1428)، ج 10، ص 143

شرح صحیح بخاری، لابن بطال، ج 1، ص 266

صحیح البخاری

صحیح مسلم

طبری، تاریخ الرسل و الملوک، ج 1، ص 117

طرح التثریب فی شرح التقریب، العراقی، ج2، ص 121

عسگری، محمد و جوانمیری پور، محسن و عسگری، مریم و اعتماد، وحید،1401،نقش سگ های ولگرد در تعارض با انسان و حیات وحش در محیط شهری و راهکارهای تعدیل آن؛ مطالعه موردی: شهر رباط کریم، فصلنامه مطالعات محیط زیست، منابع طبیعی و توسعه پایدار، دوره 6، شماره 2

عمده القاری شرح صحیح البخاری، بدرالدین العینی، ج12، ص 59

فتح الباری،  شرح صحیح البخاری، ابن حجرف ج5، ص 7

فضل الکلاب علی کثیر ممن لبس الثیاب، ص 43

فقه التاجر السملم (200)، ص 206

قواعد الاحکام فی مطالح الانام،ابن عبدالسلام، ج1، ص 167

کشف المشکل من حدیث الصحیحن، ابن الجوزی، ج1، ص 493

کلینی، الکافی، ج6، ص 552

اللبابفی الجمع بین السنه و الکتاب، المنبحی (1994)، ج1، 2 79

مجلسی، بحارالانوار، ج 62، ص 56

مجموع الفتاوی، ابن تیمیه، ج 21، ص 530

المجموع شرح المهذب، النووی، ج9، ص 234

المذهب فی فقه الام الشافعی، ابو اسحاق شیرازی، ج1، ص 93

معالم السنن، الخطایی (1932)، ج4، ص 289

معلمی، مصطفی؛ افضلی، محمد علی، مرزبند، رحمت الله (1399)، بررسی گزارشهای فرمان پیامبر برای کشتار سگ های مدینه، فصلنامع علمی پژوهشی تاریخ اسلام

المغنی لابن قدامه، ج1، ص 35

المنهاج شرح صحیح مسلم بن الججاج، النووی، ج 3، ص 186

الموسوعه الفقهیه الکویتیه، ج 35، ص 129

نهایه المطلب فی درایه المذهب، الجوینی (2007)، ج5، ص 494

هوشمندخمیران، الهام و فرخنده نیا، مرضیه و نادی زاده، نیما،1400،شیوع انگل های رودهای در سگ های اهلی و ولگرد مناطق مختلف ایران،اولین کنفرانس ملی فناوری های نوین دامپزشکی،آمل،

[1] مجلسی، بحارالانوار، ج 62، ص 56

[2] سومین پادشاه از سلسله پیشدادیان که متعلق به دوره اساطیری هستند

[3] طبری، تاریخ الرسل و الملوک، ج 1، ص 117

[4] به دیگر سخن، غار دو بخش داشت، یکی فضای گسترده درون غار و دیگر ورودی غار

[5] کلینی، الکافی، ج6، ص 552

[6] شافعی، المسند، ص 142، اسحاق بن راهویه، المسند، ج2،2 496، احمد بن حنبل، المسند، ج6، ص 330، دارمی، السنن، ج 2، 2 90، بخاری، الصحیح، ج4، ص 110، مسلم بن حجاج، الصحیح، ج6، ص 155-6

[7] فضل الکلاب علی کثیر ممن لبس الثیاب، ص 43

[8] قواعد الاحکام فی مطالح الانام،ابن عبدالسلام، ج1، ص 167

[9] الزواجز عن اقتراف الکابری، ابن حجر الهیبتی، ج1 ص 349-347

[10] معلمی، مصطفی؛ افضلی، محمد علی، مرزبند، رحمت الله (1399)، بررسی گزارشهای فرمان پیامبر برای کشتار سگ های مدینه، فصلنامع علمی پژوهشی تاریخ اسلام

[11] عسگری، محمد و جوانمیری پور، محسن و عسگری، مریم و اعتماد، وحید،1401،نقش سگ های ولگرد در تعارض با انسان و حیات وحش در محیط شهری و راهکارهای تعدیل آن؛ مطالعه موردی: شهر رباط کریم، فصلنامه مطالعات محیط زیست، منابع طبیعی و توسعه پایدار، دوره 6، شماره 2

[12] هوشمندخمیران، الهام و فرخنده نیا، مرضیه و نادی زاده، نیما،1400،شیوع انگل های رودهای در سگ های اهلی و ولگرد مناطق مختلف ایران،اولین کنفرانس ملی فناوری های نوین دامپزشکی،آمل،

[13] صحیح بخاری، ج7، ص 88، ح 5487

[14] الجامع الاحکام القرآن، قرطبی، ج6، ص 73

[15] صحیح بخاری، ج 7، ص 87، ح 5482

[16] صحیح البخاری، ج3، ص 103، ح 2322

[17] المنهاج شرح صحیح مسلم بن الججاج، النووی، ج 3، ص 186

[18] فتح الباری،  شرح صحیح البخاری، ابن حجرف ج5، ص 7

[19] المنهاج شرح صحیح مسلم بن حجاج، النویی، ج 10، ص 236

[20] الاستذکار، ابن عبدالبطر، ج8، ص 494

[21] رد المحتار علی الدر المختار، ابن عابدین، ح5، ص 227

[22] المجموع شرح المهذب، النووی، ج9، ص 234

[23] التمهید لاب، عبدالر (1387)، ج 14، ص 219

[24] الاغتراب فی احکام الاکلاب، ابن عبدالهادی (1417)،ص 107-106

[25] بریقه محمودیه، ابو سعید الخامی (1348*، ج4، ص 178

[26] الشرح الممتع علی زاد المستقنع، العثیمین (1428)، ج 10، ص 143

[27] فقه التاجر السملم (200)، ص 206

[28] فتح اباری، ابن حجر، ج5، ص 7

[29] التمهید، ابن عبدالبر، ج 18، ص 269

[30][30] طرح التثریب فی شرح التقریب، العراقی، ج2، ص 121

[31] فتح الباری، ابن حجر، ج9، ص 603

[32] مجموع الفتاوی، ابن تیمیه، ج 21، صص619-620

[33] صحیح بخاری، ج1، ص 45، ح 174

[34] شرح صحی بخاری، لابن بطال، ج 1، ص 266

[35] اللبابفی الجمع بین السنه و الکتاب، المنبحی (1994)، ج1، 2 79

[36] السیل الجرار المتدفق علی حدائق الازهار، شوکانی، ص 26

[37] مجموع الفتاوی، ابن تیمیه، ج 21، ص 542

[38] همان، ج 21، ص 615

[39] همان، ج 21، ص 617

[40] مجموع الفتاوی، ابن تیمیه، ج 21، ص 530

[41] رد المختار، ابن عابدین، ج 1، ص 204

[42] همان

[43] بدایه المجتهد و نهایه المقتصد، ابن رشد (2004)، ج1، ص 36

[44] المذهب فی فقه الام الشافعی، ابو اسحاق شیرازی، ج1، ص 93

[45] المغنی لابن قدامه، ج1، ص 35

[46] الموسوعه الفقهیه الکویتیه، ج 35، ص 129

[47] الانصاف فی معرفه الراجح من الخلاف، المرداوی، ج1، ص 310

[48] https://www.nytimes.com/2016/10/22/us/should-you-let-your-dog-lick-your-face.html

[49] Review of bacterial and viral zoonotic infections transmitted by dogs

[50] Dog attacks surge 76% in England in 10 years.

[51] بی بی سی فارسی، در گزارشی با عنوان ” دختری در ویرجینیا در حمله سگهایش کشته شد”

[52] بی بی سی فارسی، در گزارشی با عنوان ” سگهای گرسنه صاحب خانه خود را کشتند”

[53] بی بی سی فارسی، با گزارشی با عنوان هاری ‘سالانه دهها هزار قربانی میگیرد’

[54] صحیح بخاری، ج4، ص 130، ح 3223

[55] صحیح مسلم، ج3، ص 1200

[56] صحیح مسلم، ج3، ص 1200، ح 1571

[57] التمهید، ابن عبدالبر، ج14، ص 227

[58] صحیح مسلم، ج3، ص 1200، ح 1572

[59] صحیح مسلم، ج3، ص 1200، ح 1573

[60] سنن ابی داوود، ج3، ص 108، ح 2845

[61] الاعتبار فی الناسخ و المنسوخ من الاثار، الحازمی (1359)، صص 236-234

[62] تاویل مختلف الحدیث، ابن قتیبه الدینوری (1999)، ص 207

[63] همان

[64] معالم السنن، الخطایی (1932)، ج4، ص 289

[65] الاستذکار، ابن عبدالبر، ج8، صص 497-496

[66] نهایه المطلب فی درایه المذهب، الجوینی (2007)، ج5، ص 494

[67] کشف المشکل من حدیث الصحیحن، ابن الجوزی، ج1، ص 493

[68] المنهاج شرح صحیح مسلم بن الحجاج، نووی، ج3، ص 186

[69] الاغتراب فی احکام اکلاب، ابن عبدالهادی، ص 113

[70] عمده القاری شرح صحیح البخاری، بدرالدین العینی، ج12، ص 59

[71] الاستذکار، ابن عبدالبر، ج6، ص 430

[72] الحاوی الکبیر، الماوردی (1999)، ج5، ص 375

[73] البحر الرائق شرح کنز الدقائیق، ابن نجیم، ج3، ص 36

[74] البیان و التحصیل، ابن رشد (1998)، ج9، ص 354

[75] طرح التثریب فی شرح التقریب، ج6، ص 23

[76] المغنی، لابن قدامه، ج4، ص 160

[77] الموسوعه الفقهیه الکویتیه، ج35، ص 135

[78] صحیح البخاری، ج3، ص 111، ح 2363

[79] حاشیه الدسوقی علی الشرح الکبیر، ج1، 2 162

[80] روضه الطالبین و عمده المفتین، النووی (1991)، ج3، ص 288

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا