گفتگو

بدیع الزمان سعید نورسی را بیشتر بشناسیم(۲-۲)

سعید قدیم

به رهروانش ( انوار) یا ( گرو نور) گفته می شود. استاد بدیع الزمان تا سن۴۵ سالگی به سعید قدیم مشهور بود و از راه سیاست به اسلام و مسلمانان خدمت می کرد اما بخاطر رویدادهایی که بعدها برایش اتفاق می افتد راهش را عوض کرده و خود را از سیاست دور می کند.

این دانشمند تلاشگر و نستوه  اولین کسی است که در پی تأسیس دانشگاه و کتابخانه های کردی در کردستان بود . استاد نورسی حوادث برخی روزنامه ها را که مربوط به اسلام و وضعیت جهان اسلام بود به دقت مطالعه می کرد ؛ به همین دلیل در مقطعی که در شهر وان اقامت داشت با وضعیت جهان اسلام تا حدودی آشنا شد . یک روز یک خبر عجیب که در روزنامه یی درج شده بود به دست ایشان رسید ، خبر این بود : (  وزیر مستعمرات انگلستان در مجلس عوام آن  کشور در حالی که قرآن را در دست داشت ، طی نطقی گفت : تا زمانی که این قرآن در دست مسلمانان باشد ما نمی توانیم بر آنها حکومت کنیم ، لذا یا باید قرآن را از بین ببریم یا رابطه مسلمانان را با آن قطع کنیم . این خبر بهت آور تأثیر شگرفی بر بدیع الزمان گذاشت و او تصمیم گرفت یک دانشگاه اسلامی به نام ” الزهراء ”  با محوریت قرآن در شرق آناتول تأسیس کند که یک شعبه آن در بدلیس و یک شعبه در دیاربکر داشته باشد و همراه با علوم دینی ، علوم جدید در آن تأسیس شود ، با این هدف در سال ۱۸۹۶ م به استانبول رفت ،با متولیان امر صحبت کرد ولی تلاش های زیاد او به نتیجه نرسید

استاد بدیع الزمان تأسیس دانشگاه یاد شده را تدبیری می دانست در برابر خطری که امروز وضعیت جدی و هولناکی به خود گرفته است .  بدیع الزمان می گفت هم چنان که دانشگاهی چون جامع الأزهر در آفریقا مشغول فعالیت است ، در آسیا ، مخصوصاً در شرق آناتولی که مرکز جهان اسلام است نیز می بایست دارالفنون یا دانشگاهی اسلامی تأسیس کرد تا بتوان در مقابل فتنه ها مقاومت کرد.

استاد نورسی همزمان با علوم دینی علوم متدوال امروزه را مطالعه می نمود .

استاد سعید نورسی بزرگترین و مشهورترین شخص بعد از مولانا خالید نقشبندی است که در نژاد کردها به دنیا آمد و شهرت جهانی را به دست آورد و دانشمندان زیادی از آثارش بهره مند گشته اند . بیشتر از صدو سی کتاب و رساله تحت عنوان (مجموعه پیام های نور) را نوشت و انتشار داد . ترجمه مجموعه پیام های نور به زبان عربی در نزد احسان قاسم صالحی انجام گرفت و در ده برگ و در هر دو شهر استانبول و قاهره چند بار چاپ و پشت سرهم منتشر شد. و بخش زیادی از آن نیز توسط ماری ویلد( شکران واحد) به زبان انگلیسی برگردانده شده است. بخشی از آن پیام ها نیز به زبان های زنده دنیا مانند :  آلمانی، فرانسه، روسی، اردو، بلغاری، پرتغالی، آلبانی، بوسنی، اسپانیایی، مقدونی و … ترجمه شده است .

استاد سعید نورسی در فن حکمت حقیقی یعنی درحکمت شریعت و اسلامیت و در حکمت بشری نیز جایگاه بسیار ممتازی دارد. وقتی عضو دارالحکمه الاسلامیه بود رساله { فتوح الغیب } شیخ عبدالقادر گیلانی را مطالعه کرد که تأثیر مهم و اساسی بر وی گذاشت و عاملی شد برای تحول سعید قدیم به  سعید جدید .

زمانیکه سعید قدیم به سعید نو تغییر یافت رساله های زیادی از (پیامهای نور )را در آن زمان نوشت

 سعید نورسی درباره تفاوت بین سعید قدیم و سعید نو می گوید : سعید قدیم به دنبال فکرش می رفت اما سعید نو هم به فکرش بها می دهد هم به دل و درونش .

با توجه به علومی که از پیامهای نور گرفت ایشان در مدت دوسال مطالعات خود را پایان می دهد و از طرف والی شهر دعوت می شود و ایشان نیز می رود و درآنجا درمدت ده سال در مکانی که والی برایشان درنظر گرفته بودند به مطالعات و تألیفات خود ادامه می دهد. پس از مدتی حسن پاشا جای خود را به پادشاه طاهرداده و سعیدنورسی رابطه خوبی با پادشاه وقت داشت و در همان مکانی که مطالعه می نمود باقی ماند و مکتب خانه ای نیز داشت که به طلبه هایش درس می داد. سعید نورسی زمان زیادی در فکر تأسیس دانشگاهی برای تدریس علوم دینی و علمی بود که برای تحقق دادن به این خواسته اش از جانب حکومت در سال۱۹۰۷ راهی استانبول شد و به منظور ایجاد رابطه ی خوبی که با دانشگاه الأزهر داشت  نام دانشگاه خود را الزهراء نهاد. ایشان به هر سه زبان ترکی ،عربی ،کردی در این دانشگاه تدریس می نمود . اولین بار که به استانبول آمدند به منزل دوستشان فریق احمد پاشا رفتند و بعد از آن از حکومت خواستار ساخت دانشگاهی در شرق استانبول بود اما از طرف حکومت جوابی دریافت نکرد . بعد از دو ماه در استانبول به مسجد فاتح رفت و در خانه شکرجی ماند و اتفاق عجیبی در اینجا را مشاهده کرد و آن هم این بود که برسردر آن جا نوشته شده بود که در این مکان به هر پرسشی پاسخ داده می شود و هر مشکل و دردی چاره اش پیدا می شود اما از کسی پرسشی نخواهدشد…..

مابین سالهای ۱۹۱۵-۱۹۱۷ در جنگ بین دولت عثمانی و روسها در جنگ قفقاس همانند مشاوری بزرگ سهم بزرگی در جنگ جهانی اول داشت و بعد در سال ۱۹۱۶ بدیع الزمان در یکی از درگیری ها زخمی شد، پایش شکست و به دلیل شدت جراحات و رفتن خون از بدن بیهوش شد و به دست سربازان روسی اسیر شد و به مدت یکسال در کمپ روسها ماند .در سال ۱۹۱۷ در کمپین کوستروما توانست از دست روسها فرار کند و به استانبول بازگشت .

استاد نورسی زمانی که به استانبول برگشت در سال ۱۹۱۸  بدون اطلاع و رضایت ، به عنوان یکی از اعضای (الدار الحکمه الاسلامیه) که بزرگترین مجمع علمی آن زمان بود و فقط علمای طراز اول در آن عضویت داشتند برگزیدہ شد و دولت حقوقی برایشان تعیین کرد. بعد اعضا جامعه تأسیس کردها از ایشان دعوت کردند که به مجموعه آنها برود اما سعید نورسی خواسته آنها را رد کرد. بعد از ۱۵ فوریه سال۱۹۱۹ به مجموعه تأسیس اسلامی رفت و با مجموعه المدرسین که از اعضایی هم چون مصطفی صابری ،ملا محمد عاتف و سافغت افندی تشکیل شده بود باقی ماند و درسال ۱۹۱۹ شروع به نوشتن کتابی به نام مثنوی نورییه کرد. به دلیل دعوتهایی که مصطفی کمال آتاتورک و والی قبلی آنها تحسین پاشا از ایشان به عمل آورده بودند به شهر آنکارا رفت و مدتی در آنجا ماند.و در دومین سخنرانی اجماع بین المللی شرکت کرد وبخاطر بیان نامه ایی که به حکومت برای کنترل کردن شرایط ترکیه  تقدیم کرد از سوی چند نفر وابسته به گروه های سیاسی با عکسل عمل سریع و قاطع مواجه شد در کنار همین مسائل ایشان ازخواسته خود که ساخت دانشگاه الزهراء بود کوتاه نیامد.

سعید نو

بدیع الزمان در سال های ۱۹۲۵ ، ۱۹۲۶ به بالار تبعید شد است . در منطقه بالار تحت ظلم و استبداد و کنترل شدیدی بود.

بالار اولین جایی ست که تألیف کلیات نور برای یاری معنوی به اهل ایمان در آن جا آغاز شد. مکانی که که خورشید سعادت و نور هدایت منبعث از قرآن در مقابله با جریان بی دینی و ضلالت وحشتناکی که بر سر ملت مسلمان و مخصوصاً مردم آناتولی سایه افکنده بود ، از آن جا طلوع کرد. 

آری ، بدیع الزمان سعید نورسی در بدترین دوره حاکمیت ضلالت و تحت نظارت و کنترل دائمی و در شرایطی بسیار دشوار و وحشتناک قرار داشت.

آری ، رساله نور محصول و نتیجه چنین زمان وحشتناک و مهمی است که ارزش و اهمیت آن به مثابه جنگ های بدر و احد در صدر اسلام بود ، جنگ هایی که مانند کلیدی برای فتح جهانی اسلام بودند.

استاد سعید نورسی در چنان شرایط سخت و دشواری رساله نور را تألیف می کند . استاد در آن دوران بسیاری از اوقات بیمار بود و روزها را با درد بیماری سپری می کرد.

در سال ۱۹۳۴ از بارلا به اسپارتا تبعیدشد و در سال ۱۹۳۵ به جرم تشکیل یک گروه مخفی و تلاش برای سرنگونی حکومت دستگیر و روانه زندان اسکی شهیر شد. و بخاطر نوشتن پیام دستور خود ۱۱ماه و ۱۶طلبه اش ۶ماه زندانی شدند.

پس از سپری شدن دوران زندان ، در سال ۱۹۳۶ به استان کاستامونو تبعید شد در این مدت به عنوان تبعیدی دوران سختی را گذراند

سعید نورسی در سال ۱۹۴۳ به همراه  ۱۲۰ نفر از شاگردانش به جرم نابودی پایه رژیم یک بار دیگر زندانی شد و در زندان دنیزلی به مدت ۹ ماه زندانی شد و با شرایط بسیار سخت و بیماری آن دوران را سپری کرد.

در انقلاب شیخ سعید پیران در آن دوره البای حولیسی یحیا گلی به دیدار سعید نورسی رفت و درباره جرم هایش می پرسد و…….

در آن دوران مبارزه مسلحانه و فیزیکی شیخ سعید پیران یکی از شخصیت های شرسناس کردستان با حکومت مرکزی شروع شده بود . بعد از مدتی شیخ سعید پیران نامه ای به استاد نورسی  نوشت و ازایشان دعوت کرد که در این مبارزه به آنها بپیوندند ، بدیع الزمان با توجه به این که با اقدامات و مواضع مصطفی کمال آتاتورک مخالف بود، ولی شیوه مبارزه مسلحانه را نمی پذیرفت……..

 سعید سوم

بعد از آزادی از زندان آفیون به تعبیر خود استاد، نوعی سعید سوم مطرح شد

در سال  ۱۹۵۱ ، ۱۹۵۲ به دلیل نوشتن پیام  (رهبری جوانان) که به دست یکی ازشاگردانش منتشر شده بود منجر به اقامه شکایتی علیه نورسی شد که او را متهم می کرد علیه امنیت ملی در پی تشکیل احزاب و گروه های سیاسی می باشد ، وی برای شرکت در دادگاه به استانبول احضار شد و در نهایت نورسی بی گناه شناخته  شد.

 و درسال ۱۹۵۳ به امیر داغ برگشت ، اما پس از مدتی دوباره مورد تعقیب و آزار قرار گرفت و به جرم انتشار بحثی در روزنامه به دادگاه احضار شد ولی این بار نیز تبرئه شد.

برای بار دوم به استانبول برگشت و ۲ماه و نیم در آنجا ماند. استاد در امیر داغ و اسپارتا به سختی زندگیش را می گذراند. و بعد ازاین دوره کتاب پیام های نور را که نوشته بود در میان مردم پخش کرد برای رسیدن به این اهداف و برنامه ها در بیشتر روستاها و شهرهایی همانند استانبول و آنکارا رساله هایی را نوشت و آنها را تدریس کرد.

 در سال ۱۹۵۰ که حکومت دموکرات روی کار آمد هیچ مانعی برسر راه گروه نور و مجموعه پیامهای نور قرار نداد و در این مدت کتاب پیام های نور چاپ شدند و در کشورهای ترکیه،عراق، پاکستان ،آمریکا وایتالیا ،اندونزی و….. انتشار یافت .

  در ۲۳ مارس ۱۹۶۰  مصادف با ۲۵ رمضان ۱۳۷۹ ق   بیماری ذات الریه  او شدت یافت و در شهر اورفا وفات یافت ، برادرش و دوستان و شاگران وی همراه  اهالی اورفا بر پیکر استاد نورسی نماز خواندند و وی را درقبرستان خلیل الرحمن به خاک سپردند .

دو ماه پس از فوت مرگ بدیع الزمان سعید نورسی ، با یک کودتای نظامی حزب دمکرات برکنار شده و دولت جدید مخالفت شدیدی با شاگردان نورسی و خود او که مرده بود آغاز کرد، در ۱۲ تموز (جولای)  سال ۱۹۶۰ م  از جانب حکومت نبش قبر شد و به جایی نامعلوم فرستاده شد و در جای نامعلوم آن را دفن کردند .

سعید نوورسی در سال ۱۹۱۱در کتاب مناظرات گفت : مردن روزیست که نوروز ماست . در ۲۳مارس۱۹۶۰ دو روز بعد از نوروز در شب لیله القدر وفات یافت.

جهان اسلام مدهوش جاذبه این قطب ( معنوی ) بوده است . 

جمع بندی 

هر جامعه ای در هر دوره ای به متفکرانی نیاز دارد تا با تکیه بر دیدگاه های آنان و قلمداد کردن آنها به مثابه الگو یا شاخص ، بتواند مسیر آینده را با قوت و قدرت و با داشتن اهداف و برنامه های از پیش تعیین شده طی نماید. 

این نام نابغه یی بزرگ، مرشدی کبیر و انسانی والاس که وطن زیبای ترکیه آن را پروراند و به عنوان انسان نمونه به بشریت هدیه نمود و در طول سال ها ، بسیاری از روح های تاریک و ظلمانی را روشنایی بخشید و آن ها را به راه درست و نورانی هدایت کرد. 

بیش از هفتاد سال پیش نابغه و متفکر عصر ، بدیع الزمان نورسی گفت : إن الأوروبا حامله بالإسلامیه فستلد یوماً ما و إن العثمانیه حامله بالاوروبائیه فستلد یوماً ما

یعنی : خلافت اسلامی  آبستن است و روزی الحاد و بی دینی از آن متولد می شود و کشورهای اروپایی آبستن هستن و روزی اسلام از آن متولد خواهد شد . 

 

ترجمه با اندکی تصرف : عبداللہ علی پور 

منبع : إصلاح وب

 برای مطالعه بخش اول اینجا را کلیک کنید

نمایش بیشتر

عبدالله علی پور

@نویسنده و مترجم @ آذزبایجان غربی - نقده @ شغل : دعوتگر دینی و فعال اجتماعی - مدیر کانال تلگرامی @sozimihrab

نوشته های مشابه

یک نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا