خانواده

«چند همسری» فضیلتی فراموش شده!!

چرا از « چند همسری» گریزانیم؟
«چند همسری »پدیده ای جالب توجه در عصر حاضر، پدیده ای که در چهل سال اخیر به شدت مطرح بوده و جا دارد به دقت بررسی شود، پدیده ای که توجه مرا به خود جلب کرد.
مردان “تک همسر” هرگاه یک جا جمع می شوند بیشترین سرگرمی شان سخن درباره زنان و ابراز میزان افسوس خوردن و رغبت زیادشان به ازدواج مجدد است و می گویند: خبر داری فلانی ، ازدواج کرده، دیگری ازدواج مسیار و دیگری ازدواج سفر کرده و…. همه به دور از نگاه همسر اولشان و بدون آگاهی او، اقدام به ازدواج مجدد کرده اند و…
همه این سخنان پر از حسرت و اشتیاق شدید در چندهمسری است، اما “ترس” از همسر اول ، ایشان را از تجدید فراش منع می کند ؛ پس شروع به خیال پردازی در تراشیدن عذرهایی می کنند که ایشان را از تعدد منع می کند، البته این در شرایطی است که همه این عذر و بهانه ها نادرست است!
با بازگشتی به تاریخ مکتوب بشر دریافتم که بیشتر انبیا، خلفا، علما، پادشاهان، فرماندهان، وزرا و سلحشوران قهرمان و حتی مردمان ساده ازدواج می کرده اند ؛ تازه چندهمسر هم می گرفته اند ؛ علاوه بر وجود کنیزکانی که در اختیار داشته اند.
مرد ، را می یابی که زن اول، دوم و سوم و برخی ، قبل از اسلام ، ده زن می گرفت ؛ هرچند که کنیزانی هم داشته که آنها را خرید و فروش می کرده است.
او با نیرو، نشاط، بالندگی و مردانگی بهره مند می شد و مردانه با داشتن هیبت و وزن و وقار در سلامتی و تندرستی می زیسته است…
این ها را از اجداد و تاریخ خویش می خوانیم و می شنویم و احساس غم و درد می کنیم ؛ زیرا “تک همسری” با طبیعت بدنی و روانی مرد سازگاری ندارد ؛ خدا مرد را به لحاظ عقل، دل و نیرو و بالندگی بزرگ تر از زن آفریده است که تنها یک همسر داشته باشد ؛ پس سرشت مرد بخشش و سخاوتی است که خداوند مناسب حالش چندهمسری و تملک کنیزان و همخوابی با آنان را برایش مشروع بخشیده است!
مرد کاملا به عکس زن، که طبیعت و خلقت بدنی و روانی و عقلی اش با سکون و ثبات تناسب دارد و دلش و درونش ظرفیت بیش از یک شوهر را ندارد، پس خداوند ثبات و زندگی با یک شوهر را برایش مشروع گردانیده است و حتی زمانی که برده ای را هم خریداری نماید باز برایش حلال نخواهند بود؛ زیرا او تنها پرستار نطفه شوهرخود است و حق تعدد ندارد ؛ تا نسب ها در هم نیامیزد…
به همین جهت در مردان تک همسر بیماری های جسمی و روانی، سستی، کم همتی، پژمردگی و… زیادی تا لحظه پیری بوجود می آید امری که در مردانی که چند همسر دارند کمتر مشاهده می شود.
وقتی زن در اثر کار و فعالیت خسته شد، مرد عاطل می ماند ؛ همچنین وقتی زن حایض شد باز مرد غیرفعال و غیر مفید می ماند ؛ وقتی زن دچار نفاس و یا حامله شد عمر شوهرش در این ایام بیهوده می گذرد و آب بدنش بی فایده خشک می شود و روزگارش با ندامت و حسرت می گذرد.
مردی که چندهمسر دارد بر عکس اوست ؛ همیشه عطا می کند، بهره مند می شود و معمولا عاطل و بی کار نمی ماند و آب بدنش همواره تازه می شود و پیوسته چهره ی بازی دارد!
پس از بررسی علت “ترس” مردان از ازدواج مجدد… با مقایسه ای که میان رفتار مردان دارای چندهمسر در گذشته و حال و رفتار مردان تک همسر انجام دادم متوجه شدم که سبب دغدغه و آرزوی دیرینه مردان در تجدید فراش ریشه دربخش مادی یا سلامتی و.. ندارد ؛ بلکه یکی از دلایل این امر کثرت همنشینی مرد با همسرش در خانه و اوقات زیادی که با وی سپری می کند و همچنین گلاویز شدن با بچه ها و عیال و عادی و تکراری شدن روابطشان می باشد ؛ تا آنجا که بسیاری از مردان تبدیل شده اند به یک مرغ خانگی در کنار همسر خود، این در حالی است که همسرش بر او تسلط و سیطره یافته و هیبت، نیرو و اراده و مرادنگی اش را با زیاد نشستن همراه او از دست داده و بدین وسیله اسیر دست زنش شده است و حرکتی از او سر نمی زند جز مطابق آنچه که زنش می خواهد …و زن از همه امور و شؤون وأسرار وأموال و دارایی های مرد آگاه است و حتی می داند در خیالش چه می پروراند!
ولی مردان دارای چندهمسر اینگونه اسیر نیستند ؛ زیرا آنان با زنان شان مجالست و اختلاط کمتری دارند و تنوع در معاشرت هایشان موج می زند ؛ برای کار و تلاش و سفر بیرون می روند، اسرارشان را و مقدار اموال و امورشان را برای زنانشان فاش نمی کنند و مجالست و عجین شدن شان با همسران شان کم تراست و این باعث هیبت ، قوت شخصیت و اراده کامل آنان می گردد و به همین جهت آنان را می بینی که با تمام مردانگی و بزرگواری و فضیلت اقدام به ازدواج می کنند بی آنکه زنانشان مخالفت کنند و یا آنان را به ستوه آورند ؛ تازه به سبب رفتار صحیح و منطقی شوهر، زنان هم به طبیعت و سرشت خود و همچنین حقوق شوهر خود قانع و متقاعد می شوند.
این دسته از مردان غالبا از آسایش و آرامش بیشتر و همت و مردانگی و سلامتی و سعادت مندی بیشتری برخوردارند و به همین خاطر است که می بینیم عرب ها در گذشته زیاد ماندن مرد در خانه را عیب بزرگی به حساب می آوردند و آن را نکوهش می کردند!
نتیجه خیلی ساده است…
به سبب این ترس و بزدلی مردان است که در خانه هایمان دوشیزگان پیر و سالخورده زیاد شده اند، خانه های مسلمانان پر از زنان و دخترانی شده است که هیچ کس نمی خواهد یا جرات نمی کند از آنها خواستگاری کند!
به سبب این ترس و بزدلی اینگونه مردان است که بسیاری از مردان به جای احیای این سنت نبوی دنبال راه های دیگری رفته و فاسد شده اند و در واقع قربانی این ماجرا شده اند
مترجم:
این سرانجام مردمی است که حلال را حرام می بینند و حرام را زیبا و حلال می پندارند و به تعبیر قرآن : زین لهم الشیطان اعمالهم)
منزه است خداوندی که چندهمسری را برای جلوگیری از فساد مشروع گردانید.
عنوان اصلی مقاله؛ لماذا لا نعدد؟
نویسنده: دکتر عائشه الشهری.

ارسالی : محمد امین سنایی

نمایش بیشتر

محمدامین سنایی

@نویسنده و مترجم @ آذزبایجان غربی - مهاباد @ شغل : امام جماعت مسجد

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا