تربیت فرزندانخانواده

آموزش کودک ؛ یا تنبیه کودک؟!

فرمولی نوین در تربیت کودکان؛ ۸۰% آموزش و۲۰ % تنبیه !

نویسنده: دکتر جاسم المطوع 

آیا تو می خواهی فرزندت را مجازات کنی یا تربیت ؟ اگرچه بیشتر مردم بین آموزش و مجازات تفاوتی قائل نیستند ولی بین این دو مقوله تربیتی تفاوت های زیادی وجود دارد ! متاسفانه اغلب مردم به مجازات فرزندانشان می پردازند ؛ نه آموزش آنان!

مجازات یعنی تنبیه فرزند و تعیین جریمه ای برای وی ؛ آن هم بلافاصله پس از ارتکاب اشتباه .

 مجازات به شیوه های گوناگون صورت می گیرد ؛ گاهی با تهدید آغاز شده و با ضرب و حبس خاتمه می یابد.

مجازات و تنبیه اغلب فوری و در زمانی کوتاه اتفاق می افتد و بلافاصله پس از انجام کار اشتباه صورت می پذیرد ؛ ولی آموزش فرایندی است تربیتی که دایم در حال انجام است و در طول عمر تکرار می شود.

ولی آموزش یا به شیوه ای آرام و در قالب گفتگو به بهبود عملکرد طرف مورد نظر می پردازد و یا به منظور تثبیت رفتاری شایسته که در طرف وجود دارد ؛ آن هم در قالب ستایش و تمجید از او ، شکل می گیرد و این رویه با مجازات ، خیلی تفاوت دارد.

آموزش به کودک می آموزد  که چگونه رفتار کند ؛ چگونه بیندیشد و چگونه با رخدادهای زندگی تعامل نماید ؟

آموزش با ابزارهای مختلفی از جمله گفتگو و داستان سُرایی و سخنرانی و بازگفتن حوادث انجام می شود.

از لحاظ بازخورد و نتیجه هم میان آموزش و مجازات تفاوت زیادی وجود دارد؛ مجازات ، معمولاً آثار سوئی بر فرزند می گذارد ؛ اگر تنبیه و مجازات بی رویه و زیاد باشد ، فرزند مُدام نسبت به والدینش احساس ترس و وحشت می نماید ؛ همان گونه که از او شخصی منفی و سرکش ساخته و اعتماد به نفس را در او ریشه کن می کند و کودک در بیشتر اوقات احساس مظلومیت می کند!

و از آنجا که مجازات واکنشی است سریع ، معمولاً یا بزرگ تر از اشتباه کودک است و یا چون به صورت فوری و بدون تحقیق در باره انجام دهنده اشتباه صورت گرفته ،اغلب سنگین تر از آن است !

تنبیه فراوان ، کودک را بی احساس بار می آورد ؛ زیرا او به تنبیه و مجازات عادت می کند و همان گونه که گفته اند: تنبیه فراوان احساس را نابود می کند …

 اعتراف های فراوانی از طرف مربیان به اینجانب – نویسنده- می رسد مبنی بر این که مجازات کودک بی فایده است ؛ زیرا احساس کودک با تنبیه و فریاد زدن و خشم و ضرب و شتم والدینش خدشه دارشده و نابود می شود.

موفقیت در آموزش کودک به دو عامل بستگی دارد:

۱- این که والدین صبور و شکیبا باشند ؛ زیرا اغلب مربی نیازمند تکرار و پی گیری های مکرر است.

۲-گفتگو با کودک ؛ آن هم پس از آنکه مرتکب اشتباه می شود؛ تا بفهمد اشتباه او در کجاست و متقاعد شود که کارش اشتباه بوده است؛ اگر کودک مرتکب اشتباه شد جا دارد از او بپرسیم : آیا می دانی این کاری که انجام داده ای اشتباه است یا خیر؟!

 چرا که شاید کودک ما آن کار را انجام داده ولی نمی داند که کارش اشتباه است! که در این صورت خشم و فریاد ما بر او هیچ فایده ای نخواهد داشت..

آموزش توام با گفتگو می تواند تاثیرات مثبتی برای کودک به همراه داشته باشد ؛ چرا که گفتگو باعث می شود کودکی که مرتکب اشتباه شده ، احساس شخصیت نموده و اعتماد به نفسش تقویت شود و همچنین سبب می شود او در گفتکو شفاف و صادق باشد ؛ همانطور که کودک را تشویق می کند که گوش فرا داده و یادبگیرد.

اگر می خواهیم برای تربیت کودک برنامه صحیحی داشته باشیم  باید توجه کنیم که :

آموزش و مجازات کودک باید به ترتیب به نسبت هشتاد و بیست در صد باشد.

خانواده های متعددی را سراغ دارم که معادله تربیتی فوق را برعکس اِعمال نموده و متاسفانه به جای آموزش کودکشان به مجازات او پرداخته اند!

 یکی از پدران بر فرزندش خشم می گیرد و چندین بار سیگار روشن را برسینه اش فشار داده و خاموش می کند!

مادری تعریف می کرد که آن قدر دخترش را کتک زده تا پرده گوشش آسیب دیده و اکنون شنوائی اش را از دست داده است!

مادر دیگری نیز گفت: کودکش را آن قدر در گرمای تابستان ، داخل ماشین زندانی کرد تا از هوش رفت!

همه موارد فوق که نقل شد شکنجه است نه آموزش!

کسی که به روش آموزش فرزندان حضرت یعقوب علی نبینا و علیه السلام توجه کند درخواهد یافت که این پیامبر الهی علیرغم بزرگی اشتباهی که برادران یوسف در حق وی مرتکب شده و او را به چاه انداخته بودند ، به تربیت و آموزش آنان مبادرت می ورزد و از هرگونه  شکنجه آنان خودداری می ورزد! و نتیجه مثبت آموزش حضرت یعقوب بر فرزتدان خاطی اش پس از چند سال هویدا می شود؛ آنان پس از اینکه یوسف علیه السلام به آغوش پدر بازگشت از اشتباهی که مرتکب شده بودند عذرخواهی نموده و از برادرشان یوسف درخواست بخشش نمودند که آن پیامبر مهربان در واکنش به عذرخواهی برادرانش گفت : قَالَ لَا تَثْرِیبَ عَلَیْکُمُ الْیَوْمَ یَغْفِرُ اللَّهُ لَکُمْ وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ . یوسف] گفت امروز بر شما سرزنشى نیست‏ خدا شما را مى ‏آمرزد و او مهربانترین مهربانان است (۹۲)

پس آموزش با مجازات خیلی متفاوت است ! باید به فرزندمان بیش از یک بار فرصت بدهیم تا بتواند رفتارش را تغییر دهد.

به همین خاطر است که می ببینیم پیامبر بزرگوار اسلام در کاشتن نهال رفتار مواظبت بر نماز ما را راهنمایی می فرماید که سه سال تمام – هفت تا ده سالگی – فرزندانمان را بر عشق و علاقه به نماز آموزش دهیم ؛ در این مدت آنان را آموزش دهیم و بر تغییر در رفتارشان شکیبا باشیم و با آنان گفتگو کنیم تا بالاخره اهل نماز شوند ؛ آموزش نماز کودکانمان را از سن هفت سالگی شروع کنیم و تا سن ده سالگی ادامه دهیم و این همان هدف مورد نظر ما از آموزش مورد نظر می باشد و اگر چنانچه فرزندمان پس از سه سال تربیت و آموزش عملی ۵۴۷۵ نماز ، تنبلی و عناد پیشه نمود ؛ در این مورد شایسته است او را تنبیه کنیم؛ البته تنبیهی مبتنی بر شرایط معروف آن – و تنبیهی غیر زننده و بدون وارد آوردن زخم بر بدن وی- همانگونه که پیامبر صلی الله علیه و سلم می فرماید: مروا أبناءکم بالصلاه لسبع واضربوهم علیها لعشر؛ فرزندانتان را از هفت سالگی به اقامه نماز سفارش کنید و پس از طی دوره سه ساله، اگر تخلف کردند می توانید آنان را تنبیه نمایید.

و این همان معادله و فرمول تربیتی است که جهت آموزش ارزش های اخلاقی و رفتاری در باره آن سخن گفتیم که ۸۰ درصد آموزش و ۲۰ درصد تنبیه و مجازات(۸۰-۲۰).


ترجمه: یوسف ساجدی

 

نمایش بیشتر

یوسف ساجدی

نویسنده و مترجم و مدرس دانشگاه

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا