اصول

احکام زنان حائضه در رمضان

مأیوس مباش! در صحیح بخاری از ابو موسی روایت شده که پیامبر فرمود : (إذا مرض العبد أو سافر کتب الله تعالى له من الأجر مثل ما کان یعمل صحیحا مقیما) انسان در هنگام بیماری و در هنگام مسافرت اجر و پاداش آن اعمالی که در هنگام سلامتی و اقامت انجام می داد، را دارد .

حیض هم بیماریی است که زن را از انجام دادن واجبات باز می دارد پس اگر در حالی که به عبادت خو گرفته به عادت ماهانه رسید همان اجر و پاداش قبلی را بدون کم و کاستی می گیرد.

نا امید مباش! زیرا راههای خیر فراوانند، از جمله ذکر خداوند؛ در صحیح ترغیب و ترهیب آمده که پیامبر فرمودند: من هاله اللیل أن یکابده، أو بخل بالمال أن ینفقه، أو جبن عن العدو أن یقاتله، فلیکثر من (سبحان الله وبحمده)؛ فإنها أحب إلى الله من جبل ذهب ینفقه فی سبیل الله عز وجل (اگر کسی ترسید که تاریکی شب او را رنجور کند، و یا از انفاق مال بخل ورزید، و یا از مجاهدت با دشمن ترسید، پس ذکر ( سبحان ا… و بحمده ) را زیاد تکرار کند، زیرا این تسبیح از انفاق کوهی طلایی در راه خدا نزد وی محبوبتر است.)

ذکر و تسبیح به اتفاق تمامی دانشمندان برای زن حائضه جائز می باشد؛ امام نووی می گوید: اجماع علما بر این است که تسبیح و تهلیل و ذکر های دیگر برای زنی که در عادت ماهانه و یا… است درست می باشد.

همچنین به اتفاق تمامی علما زن حائضه می تواند از روی قرآن بشرطی که به آن دست نزند و یا آنچه از قرآن که در حفظ دارد در دل و بدون تلفظ مرور کند؛ امام نووی می گوید: اختلافی در این نیست که نگریستن در قرآن و مرور آن در دل جائز است. بلکه حتی بعضی از علما، چنانکه شیخ محمد صالح المنجد می گوید، قرائت قرآن را با زبان نیز جائز دانسته اند.

ایشان می فرمایند: بیشتر فقها اعلام داشته‌اند که قرائت قرآن به قصد ذکر و دعا برای زن حائضه جائز است( مانند بسم الله الرحمن الرحیم، إنا لله و إنا إلیه راجعون، ربنا آتنا فی الدنیا حسنة … و … )

و در مذهب امام مالک و در روایتی از امام احمد که شیخ الاسلام ابن تیمیه نیز آنرا انتخاب کرده و شوکانی هم آنرا ترجیح داده آمده که قرآن خواندن را برای زن حائضه جائز می داند.

نا امید مباش! راههای خیر فراوانند، از جمله اینکه به عنوان معلم و یا متعلم به مسجد بروی، زیرا چنانکه پیامبر می فرماید: فضل فراوانی در این اعمال نهفته‌ است؛ (من غدا إلى مسجد لا یرید إلا أن یتعلم خیرا أو یعلمه، کان له کأجر حاج، تاما حجته). کسی که برای تعلیم و یا تعلم به مسجد می رود، پاداش همان حاجی را دارد که حجش را کاملا به جا آورده.

شاید بپرسید آیا زن حائضه می تواند به مسجد برود؟

برای جواب به دکتر یوسف قرضاوی گوش فرا می دهیم که می گوید: حنبلی ها ماندن در مسجد را برای کسی که جنابت دارد به شرطی که وضو داشته باشد جائز می دانند و به روایت سعید بن منصور و اثرم از عطاء بن یسار استدلال می کنند که می گوید: اصحاب پیامبر را می دیدم که بعد از وضو در مسجد می ماندند با وجود اینکه جنابت داشتند. و بعضی از فقها، ماندن در مسجد را با وضو و بدون وضو برای جنابت دار و زن حائضه و نفساء جائز دانسته اند و می گویند: حدیث صحیحی درمورد تحریم وجود ندارد و این حدیث (“إنی لا أحل المسجد لحائض و لا جنب” ) را تضعیف کرده اند پس اصل در هر چیزی مباح بودن آن است.

و امام احمد و مزنی و ابوداود و ابن منذر و ابن حزم این نظریه را قبول کرده اند و به حدیث ابو هریره ( المسلم لا ینجس ) که در صحیحین و غیر آن نیز می باشد استدلال می کنند؛ و همچنین با استفاده از قیاس جنابت دار بر مشرک استدلال کرده‌اند، اگر رفتن مشرک و غیر مسلمان به مسجد جائز می باشد، چرا مسلمانی که جنابت دارد نمی تواند به مسجد برود؟ در حالی که مسلمان جنابت دار بر مشرک امتیاز بیشتری دارد .

دکتر یوسف قرضاوی می گوید: دو چیز مرا بر پذیرش نظریه اخیر وا می دارد؛ یکی پیروی از ادله و دیگری همطراز بودن با منهج ما در تیسیر و تخفیف، خصوصا بر زن حائضه چون ایشان از جنب بیشتر به تخفیف نیاز دارد، زیرا انسان خود جنابت را به وجود می آورد و خود نیز می تواند آنرا با غسل دفع کند، اما حیض چیزی است که خداوند بر دختران آدم مقدر کرده است و نمی تواند جلو آنرا بگیرد و یا قبل از رسیدن آنرا دفع کند، پس عذر موجهتری از جنب دارد و بعضی از زنان برای شرکت در درس و یا سخنرانی به مسجد نیاز دارند، پس نباید به حجت وجود حیض مسجد را بر روی آنها بست.

بلکه اصلا شیخ ناصر الدین البانی دست زدن به قرآن را نیز برای زن حائضه جائز دانسته و ایشان در تفسیر حدیث (لا یمس القران الا طاهر) که تنها دلیل در این موضوع می باشد می گوید: طاهر همان مؤمن است، خواه‌ فرق نمی کند بی وضو و یا جنب باشد و مؤمن هیچ وقت پلید نمی باشد. و پیامبر ابو هریره را سرزنش می کند آنگاه که از دست دادن به پیامبر به دلیل وجود جنابت می ترسد و به ایشان می فرماید : ای ابو هریره انسان مؤمن پلید نخواهد شد؛ و بیا به ابوهریره گوش فرا بده چنانکه بخاری و مسلم آنرا روایت می کنند.

ابوهریره می گوید: در حالی که جنابت داشتم به حضور پیامبر رسیدم دستم را گرفت و با او می رفتم تا اینکه پیامبر نشست، و من هم مخفیانه به سوی اقامتگاه رفتم، و غسل کردم وقتی که به نزد پیامبر برگشتم دیدم که هنوز نشسته است، فرمود : کجا بودی ای ابو هریره؟ موضوع را برای پیامبر (ص) تعریف کردم، پیامبر (ص) با تعجب فرمود : سبحان ا… ای ابو هریره ! انسان مؤمن هرگز پلید و نجس نخواهد شد .                                                                            و شیخ البانی در توضیح رأی خویش می فرماید:به احتمال زیاد –و خدا آگاه تر است– مراد از طاهر در آن حدیث مؤمن است و فرقی میان بی وضو و جنب و زن حائضه و یا بدن پلید نیست، زیرا پیامبر در حدیث صحیحین می فرماید: ( انسان مؤمن پلید و نجس نخواهد شد ) پس مراد از حدیث لا یمس القران الا طاهر ” این است که قرآن را نباید در دسترس مشرک قرار بدهیم و این مانند حدیث ” نهی عن السفر بالقرآن الی ارض العدو ” متفق علیه پیامبر از بردن قرآن به سرزمین دشمن نهی فرمودند، می باشد و امام شوکانی این مسأله را درکتاب نیل الاوطار خوب بررسی کرده اند .

نویسنده‌ : جمعی از علما

مترجم : سردار شمامی – بانه

نمایش بیشتر

سردار شمامی

@ کردستان - بانه @ نویسنده - مترجم @ فعال دینی و اجتماعی

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا