چکیده:
در تحقیق پیش رو ابتدا سعی شده معنی و مفهوم (توسل) در لغت و اصطلاح مورد بررسی قرار گیرد. سپس معنای صحیح توسل و اینکه اختلاف نظر در این باره شکلی و لفظی است، به رشته تحریر در آمده است. در دو فصل بعدی توسل از منظر قرآنکریم و از دیدگاه مفسران قرآن تشریح شده است و سپس با بررسی احادیث نبوی مصادیق توسل مشروع را بیان کرده ایم و در آخر نیز نتیجه گیری کرده و بر جواز توسل مشروع تأکید کرده و به درستی آن صحه گذاشته لیم.
کلید واژگان : (توسل- تقرّب- جاه و مقام- واسطه- تکفیر- تفسیر- حدیث)
مقدمه:
موضوع «توسل» یکی از موضوعات و مباحثی است که در مسائل اعتقادی خصوصاً در سدههای اخیر، بین مسلمانان جهان سبب مناقشه و نزاع گردیده است؛ تا جایی که تعدادی از کسانی که به عمق مسائل عقیدتی و فقهی و اصولی پی نبردهاند شروع کرده اند به تکفیر و گمراه شمردن مؤمنینی که توسل به رسول خدا و ائمه و اولیاء را جایز می دانند. در تحقیق حاضر سعی بر این شده است تا توسل از دیدگاه قرآن و سیرۀ نبوی بررسی شود و ادلّه و شهودی بر جایز بودن متوسل شدن به ذات و اشخاص چه در حال حیات و چه بعد از ممات آورده شود و منصفانه و به دور از هرگونه تعصب و پیش داوری به این نتیجه برسیم که توسل یکی از راههای تقرب جستن به خداوند است و شخصی که به وسیلهای متوسل میشود از مقربین و محبوبین درگاه احدیّت میباشد و صد البته، سبب یا واسطه، به ذات خود مستقلاً نمیتواند نفع و ضرری برساند. گذشته از ادلهی قرآن و حدیث، توسل به ذات در عصر اصحاب کرام نیز صورت گرفته است و علمای هر چهار مذهب اهل سنت به آن معتقد بودهاند و همانگونه که میدانیم پیامبر اسلام (ص) فرموده است: (لاتجتمع أمتی علی ضلاله) (امت من بر گمراهی اجتماع نمیکند).
امید است با این روشنگری، دیگر شاهد این نباشیم که تعدادی سطحینگر و قشری، مؤمنین را مشرک و گمراه خطاب بدانند و آیات و احادیثی را که در مورد کفار و مشرکین نازل شده، در مورد مسلمانان تفسیر و تأویل کنند.
معنای توسل در لغت:
تَوَسّل، در اصل کلمهای عربی مصدر باب تفعل است و در کتابهای فرهنگ و لغت نامهها به معنای: رسیدن به مقصودی از روی میل و رغبت است. راغب در مفردات مینویسد:
الواسِل: الرّاغبُ، الوسیله: القُربه و الواسطهُ و ما یَتَوصّلُّ الی شییءٍ و تَیَقَرَّبُ بهٍ و جمعُها؛ وَسائل.
واسل: یعنی مشتاق دیدار، و وسیله: قُرب و واسطه جستن و به چیزی رسیدن و تقرّب یافتن است. جمع آن وسائل است.
لسان العرب: «توسّل» از ماده «وَسَل» و به معنای تقرّب جستن به شخص است و «وسیله» چیزی یا کاری که انسان با آن به دیگری تقرب میجوید.
لغت نامه دهخدا: نزدیکی جستن یا نزدیکی یافتن به کسی یا چیزی آمده است. (یُقال: توسَّل الیهِ بوسیلهٍ اَیْ عملَ عملاً تقرّب الیه) گفته میشود: به نزد او به وسیلهای توسل جست؛ یعنی کاری کرد تا به او نزدیکی یابد.
معین: توسل: عربی، مصدر لازم، یعنی دست به دامان شدن، وسیله: سبب، دستاویز، جمع وسایل
ازهری: (تَوَسَّل فلانٌ الی فلانٍ بوسیله، ای تَسَبَّبَ الیه بسببٍ و تقرّب الیه) گفته میشود: فلان کس به فلان کس با وسیلهای نزدیکی جسته است، یعنی با سبب سازی به آن شخص، نزدیکی جست.
معنای توسل در اصطلاح:
توسل در اصطلاح، واسطه قرار دادن و وسیله قرار دادن بنده است بین خود و خداوند با ۱- اَسمای حُسنای خداوند ۲- اعمال صالح ۳- انبیا، امامان، اولیاء جهت برآورده شدن دعاها و نیازها.
توسل در دعا این است که دعا کننده در دعای خود چیزی را وسیله قرار دهد که موجب اجابت دعا شود. مانند اینکه بگوید: (خدایا بخاطر اسماء الحسنای خودت گناهانم را بیامرز) یا اینکه: (خدایا بخاطر نماز و روزه و حجّی که انجام دادهام، گناهانم را عفو کن) یا اینکه: (خدایا بخاطر حضرت محمد (ص) گناهانم را بیامرز) وسیله میتواند به صورت مادّی و معنوی باشد:
وسیلهی مادی مانند: اعمال صالح
وسیلهی معنوی مانند: ایمان به خدا و محبت رسول الله
معنای صحیح توسل:
اغلب مردم مفهوم و حقیقت توسل را نمیدانند و در تعبیر و تفسیر آن به خطا رفتهاند. لذا قبل از اینکه بحث را شروع کنیم، ذکر نکاتی برای فهم صحیح معنای توسل ضروری است:
۱- توسل یکی از راهها و درهای توجه به خداوند سبحان است و مقصود اصلی و حقیقی فقط خداوند است و آن که به او توسل میشود، واسطه و وسیلهای بیش نیست.
۲- شخصی که توسل میکند، بر این باور است: آن که به او توسل شده محبوب خداوند است و نزدش جایگاهی دارد وبخاطر محبت خداوند، به او توسل میشود و الّا از آن دوری میجست.
۳- شخص متوسل به چیزی، اگر معتقد باشد، فردی که به آن توسل میکند مستقیماً و مستقلاً میتواند ضرر یا منفعت برساند، این شخص مشرک و کافر میباشد.
۴- واسطه قرار دادن برای خداوند، نه لازم است و نه ضروری، که اجابت دعا منوط به آن باشد، بلکه در اصل دعا و تضرع به درگاه خداوند است وبس، همانگونه که قرآن میفرماید: «و اذا سألک عبادی عنی فانی قریب» (بقره/۱۸۶) ( و هنگامی که بندگانم از تو دربارهی من پرسیدند- که من نزدیکم یا دور- بگو: من نزدیکم و دعای دعا کننده را هنگامی که مرا بخواند پاسخ میگویم) تفسیرنور- خرم دل (تصحیح مفاهیم، سید محمد علویحسنیمالکی، مترجم محمد بانهای، انتشارات حسینی اصل، ارومیه۱۳۸۲،چاپ اول صفحه ۹۰)
در باب توسل، از اینکه توسل به خدا به واسطهی اعمال صالح مشروعیت دارد، جای تردید نیست و هیچ اختلافی بین علما در این باره وجود ندارد، اما اختلاف نظری که هست در توسل به ذات و اشخاص است. مانند اینکه کسی بگوید: خداوندا! من پیغمبرت حضرت محمد (ص) یا حضرت ابوبکر صدیق یا حضرت علی مرتضی را بین تو و خود وسیله قرار میدهم که دعایم را قبول کنی. اما حقیقت این است که این اختلاف نظر شکلی و لفظی است؛ چون کسی که ذات و اشخاص را وسیله و واسطه قرار میدهد؛ در حقیقت اعمال صالح را وسیله قرار داده است. مثلا وقتی کسی به یک شخص توسل میکند، به واسطهی این است که او را دوست دارد و با حُسن ظنی که به او دارد معتقد است که دارای صلاحیت و ولایت و فضل و بزرگواری است، یا برای این است که فکر میکند این شخص خدا را دوست دارد و در راه او مجاهدت و جان نثاری میکند و یا معتقد است که خداوند متعال او را دوست دارد، مانند فرمایش خداوند که میفرماید: «یُحِبُّهُم و یُحِبُّونه» (مائده- ۵۴) ترجمه: (خدای متعال آنها را دوست دارد و آنها هم او را دوست دارند.
اگر به دقت بنگرید در مییابید که این محبت و این اعتقاد، از اعمال این فرد است که توسل کرده است و این درست مانند این است که شخص متوسل (توسل کننده) بگوید: خداوندا! من فلانی را دوست دارم و معتقد هستم که او از بندگان مخلص شما است و شما را دوست دارد و باورم بر این است که شما هم او را دوست داری و از او راضی هستی. این محبت خودم نسبت به او و این باورم راجع به او را واسطه و وسیله قرار میدهم که دعایم را مستجاب بفرمائید و این کار و آن کار را برایم انجام دهید. بلی اکثر کسانی که این توسل را انجام میدهند به شرح و تفصیل آن نمیپردازند و به علم مخاطبشان که الله متعال است اکتفا میکنند، زیرا میدانند که هیچ چیز در آسمان ها و زمین از او مخفی نیست و او چشمهای خائن را میشناسد و میداند که چه چیزی را در سینهها مخفی میکنند. (همان صفحه ۹۱-۹۳)
همانگونه که از آیات و احادیث روشن خواهد شد وسیله عمومیت دارد و توسل به پیامبر (ص) قبل از اینکه به دنیا بیاید و همچنین بعد از فوتش در عالم برزخ و بعد از برپایی محشر صحیح است.
توسل در قرآن مجید از نظر مفسرین:
در چند جای قرآن کریم به مصداق و مفهوم توسل اشاره شده است ؛ یکی از آیاتی که در هنگام استدلال و اثبات توسل معمولا ذکر میشود و در توسل صراحت دارد، آیه ۳۵ سورۀ مائده میباشد که ابتدا آن را از دید مفسرین بررسی میکنیم:
۱ (یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ وَابْتَغُواْ إِلَیهِ الْوَسِیلَهَ وَجَاهِدُواْ فِی سَبِیلِهِ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ) مائده- ۳۵
ترجمه: (ای مؤمنان! از خدا بترسید (و از اوامر او اطاعت کنید و از نواهی او اجتناب ورزید) وبرای تقرّب به خدا وسیله بجویید، و در راه خدا جهاد کنید تا اینکه رستگار شوید) ترجمه از دکتر مصطفی خرمدل در تفسیر نور- ذیل آیه ۳۵ مائده
الف) تفسیر طبری: محمد بن جریر طبری در تفسیر آیه فوق میفرماید: (وَابْتَغُواْ إِلَیهِ الْوَسِیلَهَ) (ای واطلبوا القربه الیه بالعمل بما یرضیه) یعنی: با انجام دادن کاری که خداوند از آن رضایت دارد به خدا قربت بجویید . (تفسیر طبری: ذیل آیه ۳۵ مائده)
ب) تفسیر ابن کثیر: ابن کثیر در تفسیر آیه مذکور مینویسد: قال سفیان الثوری، حدّثنا ابی، عن طلحه، عن عطاء، عن ابن عباس، ای القربه. و کذا قال مجاهد [و عطاء] وابووائل، والحسن، وفتاده، وعبدالله بن کثیر، والسدی، وابن زید. وقال قتاده: «ای تقرّبوا الیه بطاعته والعمل بما یرضیه» (تفسیر ابن کثیر- ذیل آیه ۳۵/مائده)
سفیان ثوری از ابو طلحه و او از عطار وبعد از ابن عباس نقل کردهاند که وسیله در این آیه به معنای تقرب جستن است؛ مجاهد، ابوعطاء، ابووائل، حسن، قتاده، عبدالله بن کثیر، السدی وابن زید، دیدگاه ابن عباس را پذیرفتهاند و قتاده گفته است: نزدیکی به خدا بجویید با عمل به چیزی که مرضیِّ خداوند است.
ج) تفسیر کشّاف: زَمخشَری در تفسیرالکشاف در تفسیر این آیه میفرماید: وسیله، هر آنچه موجب نزدیکی و تقرب شود، چه خویشاوندی باشد و چه امر دیگر که با آن به سوی خدا توسل شود، مانند: فضلِ اطاعت و ترک معصیت. (زمخشری، تفسیرکشاف، ج۱، ذیل آیه ۳۵- مائده)
د) تفسیر روح المعانی: شیخ محمودآلوسی در تفسیر خود؛ در تفسیر آیه ۳۵ سوره مائده وسیله را اینگونه معنی میکند: (ما یتوسّلُ به و یتقرّبُ الی الله عزّوجلّ من فعل الطاعات و ترک المعاصی، مَنْ وسلَ الی کذا ای تقرّبَ الیه شیئٍ) وسیله یعنی چیزی که به وسیله آن به خداوند تقرب جویند، مانند اعمال عبادی و ترک معاصی، لذا وقتی گفته میشود کسی اینگونه وسیله جُست به این معنی است که به واسطۀ چیزی به آن تقرب جست. (آلوسی روح المعانی، ج۶ صفحه ۴۰۲)
خداوند در این آیه، عواملِ فلاح و رستگاری را سه چیز بیان میکند:
الف- تقوای الهی
ب- انتخاب وسیله برای نزدیکی به ذات الله
ج- جهاد در راه خدا
اکثر مفسران اهل سنت، وسیله را بر طاعات و ترک محرّمات حمل نمودهاند و یا آن را به صورت مطلق (کلُّ ما یتَوَسَّلُ به…) یعنی (هر چیزی که بتوان به آن متوسل شد وتقرب و نزدیکی جست) ذکر کردهاند وتوسل به پیامبر را به عنوان مصداق آیه، نه نفی می کنند و نه به جوازآن تصریح دارند؛ اما وسیله در آیه فوق عمومیت و اطلاق دارد و همانگونه که شامل اعمال صالح میگردد، شامل دعا و واسطه قرار دادن پیامبران و اولیای الهی نیز هست و هر آنچه که انسان را به خدا نزدیک میسازد و شرع هم آن را تایید نماید.
نتیجه آنکه اگر واسطه قرار دادن وسیله نزد خداوند باعث شرک میشد؛ هرگز خداوند آن را از عوامل رستگاری قرار نمیداد و به آن امر نمیکرد. (روحانی کمال، توسل از منظر اهل سنت ص ۲۱-۲۲)
آنچه از معانی (وسیله) در تفسیر آیه فوق برداشت میشود این است که توسل و تقرب جستن معنای عامی دارد که شامل تمامی وسیله های مشروع و غیر منهی خواهد شد و به چیزی مقید نشده است جز اینکه وسیلهی مذکور، شرعی باشد. (روحانی کمال، توسل از منظر اهل سنت ص ۱۹)
۲ خداوند متعال میفرماید: (و کانوا مِنْ قبلُ یَسْتفتحُون علی الذین کَفروا فلمّا جاء هم ما عرفوا کفروا به) (بقره- ۸۹) (وهنگامی که یهودیان پیش از این نصرت می خواستند (به وسیله پیامبر) بر مشرکان عرب، اما وقتی که آن پیامبر آمد و آنها که او را نیز میشناختند، به او ایمان نیاوردند و به او کفر ورزیدند)
در تفسیرالوسیط دکتروهبهالزحیلی در ذیل تفسیر این آیه روایتی از ابن عباس نقل میکند که یهودیان خیبر با قبیله (غطفان) در جنگ بودند و یهودیان خیبر شکست خوردند؛ پس از آن یهود با این دعا به خداوند استعاذه کردند: (اللهم انا نسئلک بحق محمد النبیّ الاُمی الذی وعدتنا أن تخرجه لنا فی آخر الزمان ان تنصرنا علیهم) یعنی (بارالها ما از تو مسئلت داریم بحق محمد، این پیامبر اُمّی که وعده داده ای در آخرالزمان او را مبعوث کنی و برای ما بفرستی؛ خدایا ما را بر آنها (غطفان) پیروز گردان) پس وقتی که با دشمنانشان روبرو میشدند و این دعا را میخواندند یهودیان پیروز میشدند. اما زمانی که خداوند حضرت محمد (ص) را به پیامبر مبعوث کرد یهودیان به او کفر ورزیدند. (وهبه الزحیلی، تفسیرالوسیط ج ۱ ص ۳۹)
این آیه مبارک دلیل واضحی بر جواز توسل است؛ زیرا یهودیان به پیامبر اسلام توسل جستند و خداوند در کلام خود (قرآن مجید) به آن اقرار کرده و به آنان اعتراضی نکرده است، بلکه تنها آنها را بدلیل کافر شدن و ایمان نیاوردن به پیغمبر مورد نکوهش قرار میدهد. (احمدحسنمحمد، التوسل چاپ اربیل۲۰۱۳، ص ۱۰-۱۱)
۳ آیه سوم در تأیید توسل: (وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ لِیُطاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحیماً) (نساء- ۶۴)
ترجمه: (وهیچ پیغمبری را نفرستادیم مگر بدین منظور که به فرمان خدا از او اطاعت شود، و اگر آنان بدان هنگام که به خود ستم کردند، به نزد تو میآمدند و از خدا طلب آمرزش مینمودند و پیغمبر هم برای آنان درخواست بخشش میکرد، بیگمان خدا را بس توبه پذیر و مهربان مییافتند) (تفسیر نور- دکترخرمدل)
ابن کثیر در ذیل این آیه مینویسد: خداوند گناهکاران را ارشاد میکند که پیامبر را نزد خدا وسیله قرار دهند، هم خود استغفار نمایند وهم از آن حضرت بخواهند تا در نزد حق تعالی برای آنان طلب مغفرت نماید، در این صورت است که مشمول رحمت واسعهی الهی قرار گرفته توبهشان مورد قبول واقع میشود. سپس در ادامه توسل اعرابی به قبر، پیامبر و بخشش خداوند را ذکر میکند: (روایت عُتبی و توسل عرب بادیه نشین به قبر نبی) از عتبی روایت شده است: (عرب بادیه نشینی به کنار قبر پیامبر صلی الله علیه وسلم آمد و گفت: السلام علیک یا رسول الله (ص) از الله شنیدم که میفرماید: (وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ لِیُطاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحیماً) (نساء- ۶۴)
ترجمه: (وهیچ پیغمبری را نفرستادیم مگر بدین منظور که به فرمان خدا از او اطاعت شود، و اگر آنان بدان هنگام که به خود ستم کردند، به نزد تو میآمدند و از خدا طلب آمرزش مینمودند و پیغمبر هم برای آنان درخواست بخشش میکرد، بیگمان خدا را بس توبه پذیر و مهربان مییافتند) (تفسیر نور- دکترخرمدل)
سپس مرد عرب گفت: من در حالی به نزد تو آمدهام که از گناهانم استغفار نموده، از شما در نزد الله طلب شفاعت می کنم. سپس این اشعار را خواند:
۱- یا خیر من دفنت بالقاع أعظمه فطاب من طیبهن القاع والاکم
۲- نفسی الفداء لقبر أنت ساکنه فیه العفاف وفیه الجود والکرم
۳- انت الشفیع الذی ترجی شفاعته علی الصراط اذا مازلت القدم
۴- و صاحباک فلا أنساهما أبداً مِنّی السلام علیکم ماجری القلم
معنی اشعار:
۱- ای بهترین و بزرگوارترین کسی که در این خاک دفن شده است، از خوبی و خوشبویی او دشت و کوه نیکو شد و بوی خوش گرفت.
۲- وجود من فدای قبری باد که وجود نازنین تو در آن ساکن است و عفاف و سخاوت و کرم نیز در آنجا ساکن است.
۳- تو آن شفیعی هستی که امید به شفاعت اوست در روز قیامت و بر روی پل صراط هنگامی که پاهای گناهکاران میلغزد.
۴- و آن دو یار تو (ابوبکر و عمر) آنها را نیز هرگز فراموش نمیکنم، سلام من بر همهی شما تا زمانی که قلم جریان دارد (قلم در کار است و مینویسد)
عتبی راوی میگوید: سبب مرد اعرابی رفت و من خوابی بر چشمانم آمد، در خواب پیامبر اسلام را دیدم که فرمود: ای عتبی دنبال این مرد عرب برو و او را مژده بده که خداوند او را امرزیده است). (ابن کثیر- ذیل تفسیر آیه ۶۴ سورۀ نساء و نیز به نقل از المغنی ج ۳ ص ۵۵۶ تألیف ابن قدامه و کشاف القناع ج ۵ ص ۳۰ و تفسیر القرطبی ج ۵ ص ۲۶۵ ذکر هذه الحکایه النوویفیالمجموع (۸/۲۱۷) و فی الاسیضاح ص ۴۹۸)
ادامه دارد
امیر خالدی ، سطح سه شورای برنامه ریزی – پیرانشهر