اصول

ویژگی ها و صفات مؤذن

ویژگی ها و صفات مؤذن
اذان مسئولیت مهم وبس بزرگی است، که شایسته است به آن عنایت شودونسبت به انتخاب فرد شایسته برای آن اهتمام جدی داده شود ؛ چرا که هرکسی برای آن مسئولیت شایسته نمی باشد ؛ بلکه باید آن فرد دارای صفاتی باشد که اهلیت اذان را دارد که ما در این مجال به این صفات خواهیم پرداخت.

برخی ازآن صفات مورد اتفاق بوده و برخی نیز اختلافی می باشند.
صفاتی که محل اتفاق هستند به شرح زیر می باشند:


@ إسلام و مسلمان بودن
فقها متفقند که اسلام شرط صحت اذان واقامه است بنابراین اذان واقامه ی کافر بنا به دلایل ذیل صحیح نمی باشد
1-کافر اهل عبادات نیست واذان واقامه نیز دوعبادت مشروع هستند.
2- بخاطرنپذیرفتن شاهدی و قولش درزمینه دیانت بنابراین از خبرش مبنی بر فرا رسیدن نماز – نیز پیروی نمی گردد.
3-اوکه معتقد به نمازی نیست که این اذان مردم را به سوی آن فرامی خواند پس انجام دادن آن نوعی استهزا بشمار می آید.
4- در اذان واقامه نیت شرط است که کافر فاقد آن است
@ تمییز و تشخیص
ممیز به کسی گفته می شود که به سن تمییز و تشخیص رسیده باشد.تعریف تمییز نیز این است که انسان صغیربرمنافع وضررهای خویش آگاهی یابد.

فقها بنا به دلایل ذیل متفقند که اذان واقامه کودکِ غیر ممیزقابل اعتبار نیست بنابراین اذان واقامه اش نیز درست نمی باشد.
1- اذان واقامه بخاطراعلام وخبردار نمودن مشروع گردیده است واین اعلام به قول کودک نابالغ حاصل نمی شود ؛ چراکه کودک غیرممیز از جمله کسانی است که خبر وروایتش قابل قبول نمی باشد.
2-کودک نابالغ اهلیت عبادت را ندارد ؛ چرا که او برای انجام نمازواذان برای نمازهای واجب از سوی شارع مخاطب قرار داده نشده است.

این دوصفت-اسلام وتمییز- صفاتی هستندکه در میان فقها مورد اتفاقند بنابراین اذان مؤذن تا زمانی که این صفات متفق علیه در آن گرد نیاید قابل اعتبار نمی باشند.
اما صفاتی که در آنها اختلاف وجود دارد
@بلوغ:فقهااتفاق دارند که یکی از صفات مطلوب در مؤذن بلوغ می باشد اما درشرط گرفتن بلوغ برای صحت اذان واقامه دردورای اختلاف دارند.
قول اول: برای درستی اذان واقامه بلوغ شرط نشده است واذان واقامه کودک ممیز بنابه قول مذهب حنفی باوجود اینکه ظاهر روایت آن را مکروه می داردصحیح می باشد

مالکیه نیزدرصحت اذان واقامه کودک ممیز قولی دارد ونزد حنابله وشافعیه نیز اذان واقامه کودک ممیز درست می باشد.

بعضی از حنابله می گویند اذانی که فرض را از اهل روستایی بردارد ووقت نمازوروزه برآن اذان متکی باشد درست نیست توسط کودک ممیزانجام گیرد ودراوقات عبادات نیز به آن اعتبار نمی گردد. اما اذانی که سنت موکد می باشد مانند اذان در مساجدی مانند مصر وسایر شهرها در آن دو روایت وجود دارد که قول صحیح جواز آن می باشد.
دلایل کسانی که بلوغ را شرط صحت اذان واقامه نمی دانند دو حدیث زیر می باشند:
* مالک بن الحویرث ازپیامبر روایت نموده که فرمود هرگاه وقت نماز فرا رسید یکی از شما اذان بگوید وبزرگترین شما امامت را انجام دهد.که در این حدیث برای اذان برخلاف امامت سِنی منظور نشده است.
* ابن منذر ازعبداله بن ابوبکرروایت می کند که گفت عموهایم مرا به دادن اذان امر نمودند درحالی که کودکی نابالغ بودم واَنَس هم آنجا بود واعتراضی نکرد.
دلایل کسانی که بلوغ را شرط می دانند،احادیث ذیل می باشند
عبداله بن عباس می گوید پیامبر(ص)فرمود: باید بهترین شما اذان بگوید وفصیح ترین شما در قرائت امامت را بجای آورد.
ابوهریره ازپیامبر روایت می کند که فرمود امام ضامن ومؤذن امین مردم است.
در حدیث اول رسول اکرم امر فرمود که باید برترین مااذان بگوید ومعلوم است که کودک ممیز برترین ما بشمار نمی آیدبنابراین اذانش اعتبار ندارد
ودر حدیث دوم مؤذن را مؤتمن یعنی امین مردم برنماز وروزه هایشان قلمداد نمودحال آنکه کودک ممیزبر این دو شعیرة بزرگ امین قرار داده نمی شود.
راجح قول اول است که اعتبار به صحت اذان کودک ممیز است بشرط رعایت موارد زیر:
الف-اذانش،  اذان اول شهر یا روستا نباشد ؛ که وقت نماز یا روزه با آن مشخص می شود.
ب – برای مشخص شدن وقت اذان برمکلفی دارای اطمینان اعتماد شود.

@ذکورة و مردبودن :

فقهااتفاق دارند که کسی که اذان جماعت نمازها را برعهده می گیرد لابد باید مرد باشد بهمین خاطرنه زن ونه خنثی نمی تواند متولی اذان برای جماعت مردان باشد ؛ که در این باره اختلافی مابین فقها وجود ندارد مگر قولی از بعضی از شافعیه که معتقد به صحت اذان زن می باشند.

امانزد جمهور فقها هرگاه زن برای مردها اذان گفت اذانش فاقد اعتبار وکارش حرام می باشد ؛ که مالکیه،شافعیه وحنابله به تحریم آن تصریح نموده اند وبعضی از فقهای مالکیه وحنابله لفظ کراهت را برای آن بکار برده اند حنفیه معتقد است که اذانش باوجود کراهت صحیح وقابل اعتبار است ودلیل آنها هم حصول مقصود است که اعلام می باشدامامستحب است که اذان دوباره اعاده گردد.
@عقل:فقها در شرط گرفتن عقل برای صحت اذان واقامه اختلاف دارند بنابر این آیا اذان واقامة دیوانه ومست صحیح می باشند یا خیر فقها در این باره دو رای دارند
رای اول:عقل شرط صحت اذان واقامه می باشد وشرط است که مؤذن عاقل باشد بنابراین اذان واقامة مجنون ومست صحیح نمی باشند ودر صورت گفتن اذان واقامه از سوی آنها ، واجب است اعاده گردند واین رای جمهور فقهااز مالکیه، حنابله وبعضی از حنفیه می باشد اما امام شافعی اذان کسی که در آستانة مستی است را درست شمرده است
استدلال کسانی که اذان واقامه فرد دیوانه ومست را معتبر نمی دانند این است که می گویند کسی که بوسیله دیوانگی یا مستی عقلش را از دست بدهدبخاطر عدم تمیزش در این لحظه اهلیت وشایستگی عبادت را نداردپس اذان واقامه اش هم فاقد اعتبار است
قول دوم:عقل برای صحت اذان واقامه شرط قرار داده نشده بنابراین مشروط نیست که مؤذن عاقل باشد بلکه مستحب است درنتیجه اذان واقامة دیوانه ومست همراه با کراهت صحیح می باشندکه این مذهب حنفیه است ظاهر روایت این است که مستحب است اذان غیر عاقل اعاده شود عده ای نیزمی گویند: اعاده آن واجب است.
قول راجح قول اول است که برای صحت اذان واقامه عقل را شرط گرفته است.والله اعلم
@عدالت: فقها متفقندکه ازجمله صفات مطلوب در مؤذن عدالت است استدلالشان نیز احادیث ذیل می باشد.
ابوهریره از پیامبر روایت می کند که امام ضامن ومؤذن امین مردم است وهمچنین ابومحذوره نیز روایت می کند که پیامبر فرمود کسانی که مردم در زمینه نمازها وسحریهایشان به آنها اعتماد می کنند مؤذنان هستند.

تهیه و تنظیم : اسمعیل ابراهیمیان

نمایش بیشتر

اسماعیل ابراهیمیان

@نویسنده و مترجم @ آذزبایجان غربی - مهاباد @ فعال دینی و دعوتگر

نوشته های مشابه

یک نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا