تاریخ

سابقه تاریخی حکومت در میان کردها(۲-۲)

(بررسی تاریخی از قرن هفتم میلادی تا به امروز )

نویسنده: دکتر عبدالله ابریشمی

قرن شاندهم تا جنگ جهانی اول

الف: شاه اسماعیل اول با تأثیرهای ماندگار

ظهور شاه اسماعیل اول در آغاز قرن ۱۶، بر سیر تحولات سیاسی مسلمانان جهان به ویژه کردها تأثیر بسیاری بر جای نهاده است، پس از تشکیل دولت صفوی، کردستان  به عرصه ویرانگرترین جنگ های تاریخ بدل شد، آن جنگ ها که بین دو قدرت عثمانی و صفوی مدت چند قرن ادامه یافت، موجب تقسیم ناخواسته کردستان شد که هنوز تأثیر های زیان بار آن بر منطقه و مشکلاتی که برای کردها فراهم آورد، باقی است. ایجاد سرحدات سیاسی در سرزمین نیاکانی مردم کرد بین دو قدرت بزرگ شرقی، تبدیل کردستان به نبردگاه آنان بود.

 ـرندل» دربارهی تأثیرهای ویرانگر آن جنگ ها می نویسد:« هر دو امپراتوری به این هم که کردستان را به نبردگاه خود تبدیل کرده بودند، اکتفا نکردند برای محروم کردن یکدیگر از قوای نظامی، سیاست سرزمین سوخته را در پیش گرفتند و اقدام به تبعید کردها کردند».[۱۹]

رندل ،در مورد تبعید به عنف کردها می نویسد:

« سلطان سلیم سفاک، قبایل کرد را به آنتولی مرکزی و شمالی، به ویژه به مناطق جنوب آنکارا تبعید کرد دامنه تبعید به بلغارستان کشیده شد، اما این عمل در برابر اقدام صفویان نمود چندان نداشت: صفویان صدها هزار کرد  را به اجبار به درون امپراتوری صفوی کوچ دادند. در سال ۱۵۳۴یا۳۵صفویان که از پیش لشکریان عثمانی میگریختند ، اندیشیده و با اسلوبی معین بسیاری از شهرها و روستاهای کرد را ویران کردند، کشت ها را به آتش کشیدند، قنات ها و چاه ها را کور کردند و تأسیسات آبیاری را تخریب نمودند.»[۲۰] پنج قرن بعد ، این روش شاهان صفوی توسط صدام حسین با توسل به سلاح های شیمیایی تکرار شد.

ابوبکر منصف ، کتاب « ریاض الخلود» را در اشاره به ستمگری لشکریان عثمانی به نام اسلام و قزلباش ها به نظم پایان داده است.

درآن دم کاین معانی روی بنمود                   زهجرت نهصدو هشتاد و نه بـــــــود

زمان پرفتن ، دوره پرآشــــــوب                     نه دانش مطلب و نی علم مطلــوب

تو گویی هر دم از چرخ مقوس                     غم و اندوه باریدی به هرکـــــــــــس

خصوصاً بنده را در کوهساری                      دهی بود از ولایت بر کنــــــــــــــاری

گهی از ظالمان اهل اسلام             به غارت می شدی هر صبح و شام

گهی از جور مأمور قزلباش                          نهان می گشتم اندر شعب هر تاش

در این آشفتگی و تیره حالی                      محیطی دیدم از تألیف خالـــــــــی[۲۱]

در آن دوران که ایران و عثمانی سرگرم جنگ و تخریب بودند و نویسنده کرد حتی در روستای دور افتاده ای در منطقه اورامان، امکان تألیف نداشت، اروپاییان ازبرکت کور دلی دو قدرت بزرگ اسلامی،سرگرم ساندگی ، شکوفایی و رنسانس خود بودند.به نظر پیش تر محققین از جمله والتر هینتس، پس از سقوط مرکز بیزانس (استامبول) توسط سلطان محمد فاتح، اروپاییان به این فکر افتادند که ترک ها را در شرق سرگرم کنند تا فشار در جبهه غرب کاهش یابد، بدین طریق بود که سرزمین نیاکانی کردها به مدت چند قرن به میدان جنگی غیرانسانی تبدیل شد و اروپاییان فرصت پیشرفت به دست آوردند.»[۲۲]

نگارنده در مقاله یی تحت عنوان « آنان که هزینه پیشرفت اروپا و در نتیجه جهان را پرداخته اند.[۲۳] به نقش اروپاییان و محافل مسیحی آسیایی (قفقاز و تزاریون) در ایجاد جبهه شرقی ، برای فرصت دادن به اروپاییان در برابر ترک ها، اشاره نموده است. گشودن جبهه شرق در برابر عثمانی ها برای ترک ها بسیار سود بخش بود و اثر عمیقی بر سیر پیشرفت ترک ها نهاد، اما کشورهای اسلامی را از مسیر تحول و پیشرفت باز داشت دنباله آن جنگ ها به قرن بیستم کشیده شد. جنگ عراق علیه ایران، تداوم همان تخاصماتی بود که شاه صوفی پایه گذار آن بود.[۲۴]

جنگ هخایخون بار ناخواسته که بیش تر در مناطق کرد نشین خاورمیانه چند قرن ادامه داشت ، تأثیر بسیار عمیقی برمردم کرد نهده اند، آن تأثیرها را می توان در ادبیات حماسی، تاریخی ، سیاسی و ملی کرد در پنج قرن اخیر باز شناخت. انزجار کردها نسبت به ستمگری  همسایگان افزون طلب ، موجب پیدایش اندیشه های سیاسی و ملی کرد شد. تدوین تاریخ مفصل کردستان درابتدای قرن هفدهم،توسط شرفالدین خان بتلیسی و اشعار سیاسی ملت گرایی احمد خانی، در اواخر همان قرن ، طلیعه ظهور اندیشه های سیاسی در کردستان اند. در این دوره هویت مقاوم مردم کرد قدرت های منطقه مورد توجه تاریخ نویسان و کاتبان درباری قرار گرفت و بدگویی ها نسبت به مردم کرد آغاز شد. داوری نادرست کاتبان دربار، پیدایش ادبیات سیاسی جهت دار و پیشداوری ناصواب بسیاری از هم وطنان نسبت به مردم کرد شد که تا کنون آثار آن باقی است.

ب . تقسیم کردستان

در آغاز قرن شانزدهم .م . ندیک به سی امارات کرد، در غرب ایران وجود داشت. همان گونه که والتر هینتس اشاره کرده است، حکومت های مذکور با به قدرت رسیدن شاه اسماعیل  اول، مورد هجوم بی امان قزل باشان وترکمانان پیوسته به شاه قرار گرفتند.[۲۵] اما هجوم اخیر با حملات پیشین ترکمانان تفاوتی بسیار داشت، یرا براثر تعصبات مذهبی که شاه صوفی بنیان گذار آن بود، آن جنگ ها بسیار بی رحمانه ، ویرانگر و پرتلفات بودن، هر جنگی قلوب مردم را آکنده از اندوه و خشم و نفرت می کرد و موجی از انتقام جویی در پی داشت. سیاست شوم سرزمین سوخته که در جنگ های متوالی بین صفوی و عثمانی با شقاوت تمام بر مناطق کرد نشین تحمیل می شد، اوضاع منطقه را به کلی دگرگون کرده بود به گونه یی که کردها در گرایش به سوی صفویان یا عثمانیان ، سرگردان بودند. کردها نمی دانستند به کدام طرف اعتماد کنند تا کم تر صدمه ببینند؟! سرگردانی در اعتماد به همسایگان سلطه جو، بزرگ ترین مشکل تاریخی مردم کرد در آن دوره بود. سرزمین نیاکانی مردم کرد توسط جنگ افروزان سلطه جو، به عرصه جنگ های ناخواسته تبدیل شد، اما با کمال تأسف آن جریان شوم از نظر بسیاری از پژوهشگران و نویسندگان و صاحب نظران، مکتوم مانده است. برخی از آنان ناجوانمردانه  اتهامات ناروای «مزدوری» امرای کرد را برای صفویان و عثمانیان مطرح کرده اند، اما باید از اینان پرسید: امرای کرد در بین دو قدرت ویرانگر و سلطه جو،چه راهی را می بایست انتخاب می کردند؟ درحالی که آن دو قدرت بزرگ فرا منطقه ای با شقاوت بسیار، جنگ را بر امرا و اهالی کردستان تحمیل می کردند، ولیفرجام آن جنگ های استعماری، دو نتیجه بسیار بزرگ در بر داشت: یکی جدایی بخش اعظم کردستان از ایران ودیگری گشودن جبهه شرق به سوداروپا  وممالک مسیحی !گشودن جبهه شرق در پنج قرن پیش موجب فراهم ساختن زمینه پیشرفت برای اروپا وتحمیل جنگ و عقب ماندگی ، نهتنها برای کردها ،بلکه برای خاورمیانه – قلب جهان اسلام  _ گردید! البته تدبیر گشودن جبهه جنگ در شرق عثمانی ، توطئه کشورهای اروپایی و هم دستی قدرت های مسیحی منطقه با بهره برداری ازافزون طلبی اوزون حسن بود. اروپاییان با هم دستی مسیحیان منطقه و در اندرون دربار اوزون حسنآق قوینلو جبهه شرق را گشودند (ملکه دسپیناخاتون – مسیحی مانده- همسر محبوب اوزون حسن، نیای مادری شاه اسماعیل اول بود) پس از آن بود که اروپاییان فرصت یافتند در برابر عثمانی بایستند و به سوی پیشرفت گام بردارند!

در واقع اروپاییان نخست توسط اوزون حسن در نیمه دوم قرن پانزدهم میلادی ، مقدمات کار را فراهم کردند، بعد شاه اسماعیل اول ، نوه دختر اوزون حسن و شاهان صوفی آن برنامه را پی گرفتند! پس از آن ارتش مخوف عثمانی در جبهه اروپا ،موضع دفاعی به خود گرفت و از آن تهاجم بازماند . سرانجام به طور مداوم از اروپا به عقب رانده  شد . در واقع باید گفت : انتقال جنگ به شرق و سرزمین کردستان، به سان بزرگ ترین توطئه علیه اسلام و شرق بود .

نتیجه گشودن جبهه شرق، برای کاستن از فشار در جبهه غرب بود، اما آن اقدام موجب انهدام کردستان، ،عقب ماندگی شرق و پیش رفت اروپا شد. بدین سبب باید گفت: مردم مظلومکرد، هینه پیشرفت اروپا و در نتیجه جهانیان را پرداخته اند! این تحول در حالی صورت گرفت که امرات کرد تا پیش از ظهور شاه اسماعیل اول ، خود را از دیگر ایرانیان جدا نمی دانستند. خصومتی بین کردها و دیگر اهالی ایران در میان نبود ، ولی با ظهور شاه اسماعیل اول ، وضع سیاسی – اجتماعی و فرهنگی منطقه دگرگون شد شاه صوفی روشی در پیش گرفت که امکان نداشت تمام ایرانی تباران در »« درون یک کشور» بمانند! راهکار شاه صوفی برای برقراری فرمان روایی برمبنای دیدگاه خاصی ازمذهب، در سرزمین هایی که تا آن هنگام «ایران»خوانده می شدند ، بیش از آن که برای همه ایرانیان قابل تحمل باشد، آزار دهنده و گریزاننده بود، اما شاه صوفی نوجوان با خشونت و کشتار ، نظر خود را بر اهالی ایران تحمیل کرد. در نتیجه بخش بزرگی از ایرانی تباران- چون کردها در غرب و مناطق وسیع در شمال و شرق خراسان – از ایران جدا شدند. شاه اسماعیل اول عواقب آن دشمنی ها را برای نسل های بعد مردم ایران – تا به امروز – به یادگار نهاده است، نگاهی به تاریخ عثمانی – که توسط ناسیونالیست های ترک نوشته شده است، حقایق تاریخی زیادی را روشن می کند:زیرا آنان اعتراف می کنند که « کردستان و شرق آناتولی» تا ظهور شاه اسماعیل اول، تابع عثمانینبود. پروفسور» ا.ح.ه چارشلی»مینویسد: « ادریس بتلیسی در تصرف دیار بکر و سرزمین های شرق(منظور کردستان است .ن ) خدمات ارنده یی از خود نشان داد. وی با امرای سنی مذهب کرد ملاقات و مذاکره نمود و توجه

آنها را به سوی دولت عثمانی جلب کرد. امرای ارومیه، ایتاق، عمادیه، جیزره، آکیل ، بتلیس، خزران(هزان)، گازران، پالو، سییرت، حصن کیفا، میافارقین، جزیره ابن عمرو و امرای ۲۵منطقه ی دیگر، تابع دولت عثمانی شدند».[۲۶]

اما باید گفت:« حکیم ادریس بدلیسی » دانشمند نامدار کرد در دربار اوزون حسن جایگاهی والا داشت، ولی او از دست شاه اسماعیل گریخت و به سلطان سلیم پیوست. از دیگر سو این اسناد تاریخی نشان می دهند که پیوستن کردستان به عثمانی (کردستان کنونی ترکیه ، عراق و سوریه ) بر مبنای توافق و پیمان با حفظ اختیارات کامل داخلی صورت گرفته است..[۲۷] ولی ترک ها با توسل به ور و نیرنگ، حقوق کردها را زیر پا نهاده اند.

در واقع ابقای پیوستگی کردستان به ترکیه کنونی ، بدون توافق ملت کرد و رعایت حقوق و طبیعی آنان نمی تواند از مشروعیت تاریخی برخوردار باشد.

اوضاع کردستان پس از جنگ جهانی اول

فرایند رویداد های قرن شانزدهم تا نیمه اول قرن بیستم ، منجربه فلاکت مردم کرد در عصر کنونی شده ایت. موطن نیاکانی کردها به عرصه معرکه ها و تقسیمات ناخواسته و تحمیلی تبدیل شده ومردم کرد در خانه خویش ، غریب مانده اند. نخستین تقسیم سرزمین کردستان، بین صفویان و عثمانی روی داد، دومین تقصیم در ابتدای قرن نوزدهم در جنگ های ایران و روسیه صورت گرفت و بخشی از سرزمین کردستان به روسیه تزاری واگذار شد، اما در دوران استالین، کردها ی ساکن کلباجار شوشه و لاچین ( دو اسم اخیر کردی اند) درمنطقه قره باغ قفقاز، به ازبکستان تبعید شدند و جای آنان را آذربایجانی ها گرفتند، ولی در این اواخر منطقه مذکور بین آذربایجان و ارمنستان اختلاف انداخته است. سومین تقسیم  تحمیلی کردستان، پس از جنگ جهانی اول با توسل به زور توسط آتا ترک و دسیسه استعمار عملی شد. در نتیجه سرزمین نیاکانی مردم کرد، بین کشورهای نوبنیاد ترکیه، عراق و سوریه تقسیم شده است.  سرزمین نیاکانی مردم کرد که بدون رضایت آنان برای تشکیل کشورهای نوبنیاد عراق و سوریه اختصاص یافت، موجب اعتراض کردها شد، اما اعتراض خونبار مردم کرد ، موجب آشفتگی منطقه و بهره برداری قدرت های مداخله گر قرار گرفت، قیام کردها در عراق سرانجام به اوضاعی منجر شد که زمینه تهاجم آمریکا و هم پیمانانش را (به عراق) اجتناب ناپذیر ساخت.

استعمار بریتانیا که طراح ایجاد کشورهای نوین در خاورمیانه پس از  جنگ جهانی اول بود، کردستان مستعمره عثمانی را  – که جمعیت آن از چند کشور عربی خاورمیانه ، بیش تر است – با نیرنگ و زور در کشورهای ساختگی به صورت اقلیت درآورد، مشکلات کردها درخاورمیانه به گونه یی اوضاع را آشفته کرده است که جک استراو (وزیر امور خارجه بریتانیا در ابتدای قرن بیست و یکم) سیاست استعماری کشورش را پس از جنگ جهانی اول، اشتباه خواند وبرای جبران آن با آمریکا هم پیمان شد و به عراق مولود سیاست استعماری کشور خود حمله کرده و بساط ظالمانه بعثی ها را از میان برداشتند.

برای مطالعه و مشاهده بخش نخست اینجا را کلیک کنید

————————–

منبع : هویت تاریخی و مشکلات کنونی مردم کرد / تألیف: دکترعبدالله ابریشمی  / انتشارات آنا /چاپ اول  سال ۱۳۸۵

 [۱۹] .. رندل ، ص۳۰

[۲۰]  . رندل همان جا

[۲۱] .مصنف ، ابوبکر . ریاض الخلود، مشاهیرکرد، ج ا بابا مردوخ روحانی، چاپ سروش، تهران ۱۳۶۴، ص ۱۶۴

[۲۲]  هینتس ۵۷

[۲۳] ..آن مقاله در ماهنامه «مهاباد» (نشریه محلی ) شماره ۱۱ بهمن ۱۳۸۰ به چاپ رسید.

[۲۴] .. جعفر ولدانی، اصغر. کتاب « بررسی اختلافاتمرزی ایران و عراق» نشر دفتر مطالعان سیاسی و بین المللی ،چاپ دوم ۱۳۷۰

[۲۵] . . هنتس ص ۷۵

[۲۶] .اوزون چارشلی، اسماعیل حقی، کتاب» تاریخ عثمانی » ترجمه دکتر وهاب ولی، تهران نشر مطالعات و و تحقیقات فرهنگی، تهران ۱۳۷۰، ص۳۰۸

[۲۷] . آیت الله شیخ محمد مردوخ ،تاریخ کردستان . ج۲،ص۴و کتاب قومیت تالیف احمدی، پیشین ص۱۹۱

نوگرا

نمایش بیشتر

ســــۆزی میــــحڕاب

سایت ســــۆزی میــــحڕاب در آذرماه 1392 با همت جمعی از اهل قلم خوشنام و گمنام تاسیس شد ســــۆزی میــــحڕاب بدون جنجال و در اوج عملگرایی به ترویج مبانی میانه روی می پردازد ســــۆزی میــــحڕاب با هیچ جریان و هیچ احدی درگیری ندارد ســــۆزی میــــحڕاب رسالتی جز همزیستی و دگرپذیری ندارد

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا