انواع رابطه مادر با فرزندش
رشد کودک شامل بسیاری از جوانب مادی، اجتماعی، روحی، روانی، عاطفی وشناختی است وبه خاطر این تغییر و تحول کودکان، در تمام جوانب ومراحل، نیاز به پشتیبانی، تشویق وحمایت ازآنها درتمام مراحل دارد و غالبا این مسئولیت بیشتر متوجه مادر است تمایل مادر به این که اولین پایگاه و منبع مراقبت باشد چه در خانواده های سنتی و چه در خانوادههایی که نان آوری آنها تنها به عهده یک نفر میباشد و به حکم این که چون مادرتمام وقتش را با کودکش سپری میکند و بیشتر از هر کسی او با فرزندش سر و کار دارد او دارای موقعیت ویژه ای است که به او این امکان را میدهد تا در رشد همه جانبه فرزندش تأثیر به سزایی داشته باشد و غالبا همین امر موجب میشود که زمینه برای علاقه و ارتباط شدید بین کودک و مادرش فراهم شود.
رابطه فیزیکی فرزند با مادرش
مبرهن و مشخص است که ارتباط کودک با مادرش در همان ساعات کوتاه و اولیه بعد از ولادت شروع میشود. این ارتباط روحی و عاطفی و انتشار امواج اعتماد بین مادر و کودکش از همان لحظه ای که آن دو با هم جفت میشوند آغاز میشود. و در همین لحظه است که مادر طبق عادت مادرانه به شیر دادن طفلش مبادرت میورزد و او را به آغوش میکشد و همین امر باعث میشود که ما بین آن دو در خلال ساعات و روزهای اولیه که لحظات گرانبها و سرنوشت سازی است برای نوزاد شیرخوار ارتباطی جسدی و پوستی رقم بخورد.
اما اسباب زیادی وجود دارند که مانع ارتباط وتماس مستقیم مادر بعد از ولادت با فرزندش میشود، مثل: عوارض ناشی از زایمان یا تولد نارس، عواملی که موجب میشود تا نوزاد تحت مراقبتهای پزشکی قرارگیرد. وجود همین فاصله فیزیکی ما بین مادر و نوزاد مانع بروز ارتباط مادر با فرزندش میشود واین ارتباط روحی وعاطفی ایجاد نمی گردد. اما بر خلاف این موضوع گاهی وقتها ارتباط بدنی و فیزیکی مابین مادر و نوزاد وجود دارد .اما میبینیم که هیچ ارتباط و تعلق خاطری ما بین آن دو حتی در درازمدت ایجاد نشده.
اما برای اینکه مادر بتواند با کودکش در مدت شش ماه اول ارتباط برقرارکند وقت کافی دارد تا به این امور مبادرت بورزد لذا مادر برای اینکه بلافاصله پس از ولادت با کودکش ارتباط مستقیم بدنی داشته باشد باید از هیچ تلاشی فروگذار نباشد واحساس فشار و خستگی نکند و بجای آن مادر میتوان از فرصت استفاده کند و درخلال رفع نیازهای فرزندش به ایجاد رابطهی قوی با او و در بدست آوردن و جلب اعتمادش در طول چند ماه مبادرت بورزد..،
ارتباط روحی بین کودک ومادرش
زمانی که کودک شیرخوار است و در حین عملیات مکیدن او به این درک و احساس میرسدکه تنها فرد و مهره اصلی در بجا آوردن نیازهایش فقط مادرش میباشد و بدین صورت اولین حلقه ارتباط ما بینشان کامل میگردد. و در این هنگام است که نوزاد شیرخوار به این درک هم پی میبرد که او فردی است مستقل، و نتیجه این استقلال این است که در آزمونهایی که مادرش برایش تعین میک ند مبادرت میورزد .
زمانی که کودک در خلال تجربیات واز تکاب خطا به کند وکاو میپردازد به این حقیقت پی میبرد که تعیین حد و حدودها مرزهایی که مادرش برایش ترسیم نموده بخاطر حفظ ونگهداری وامنیت اوست، و این امر او را براین میدارد که بار دیگر به مادرش اعتماد کند، این درک، فهم، برداشت و احساس اطمینان واعتماد بدست آمده همان مرحله دوم از ارتباط بین مادر و فرزندش میباشد که باآن حلقه دوم نیز کامل میگردد و اما در خلال و لا به لای این عشق وعلاقه و ارتباطی که ازهر دو طرف نسبت به یکدیگر ابراز میشود باعث میشود که ارتباط “فی ما بین”درآینده به “نحو احسن “و بیشتر از گذشته بروز کند وطبق نظریات (جون بولبی): این ارتباط عاطفی ایجادشده، برای کودک به عنوان یک مصدر و قالب و فاکتوری تبدیل خواهد شد که بتواند درطول حیاتش تمام علاقات و ارتباط های دیگرش را طبق آن میزان کند و شکل بدهد.
مبرهن ومشخص است که تلاشی که مادر درسالهای اولیه زندگی کودک با جان و دل از خود مایه میگذارد برایش از اهمیت ویژهای برخوردار است علی رغم این همه بحث و گفتگو در زمینه چگونگی ارتباط مادر با فرزندش، گاهی وقت دیده میشود که بحث را آنقدر کش میدهند تا به تدریج بحث به جنبه های روحی و روانی و اجتماعی قضیه،آن هم به صورت عمقی تغییر پیدا میکند و از موضوع مورد بحث خارج میشود در حالی که لازم به چنین کش دادن موضوع نیست و به جای آن میتوان سعی بر آن داشت که بحث مورد نظر حول محور موضوعی اساسی و ریشه دار متمرکز کرد و آن، علاقه و ارتباط مادر با فرزندش میباشد که در سنین اولیه کودک نقش بسزایی در ارتباط او با مادر و محیطش دارد و این قالب و فورم و پشتوانهای است که کودک در درازای زندگیش بر آن تکیه خواهدکرد و علاقه اش را بر آن میزان خواهد نمود گاهی وقتها این موضوع یک نوع نگرانی هایی را برای تازه مادران ایجاد میکند و میترسند از اینکه نکند در این زمینه دچار خطا و اشت باهات جبران ناپذیری گردند و زندگی نوزادشان را به مخاطره بیاندازند اما باید یادمان باشد که بخش اعظمی از وقت و زمان و حالات مادر در ارتباط با فرزندش سپری میشود و علاوه برآن تغییر وتحول در نحوه ارتباط ما بین آن دو امری است کاملا طبیعی لذا لازم است که مادر در این زمینه دچار نگرانی نشود چرا که تا زمانی تغییر در نحوه ی ارتباط بر مبنا و طریق صحیح اعمال شود جای هیچگونه نگرانی وجود ندارد هرچند معیار و مولفه هایی خاص و مشخص برای آن تعریف نشده، که مادر بتواند طبق آن الگوها رفتارش را با کودکش تنظیم نماید. اما بجای آن لازم است که تمام مادران سعی و تلاششان بر امور و رفتارهای صحیح و درست و راست و طبیعی باشد و تازمانی که مادرسعادتمند وخوشبخت باشد کودکش نیز در سایه آن میتواند به فرصت بزرگی برای خوشبخت شدن دست پیداکند.
منبع: المنتدی الاسلامی العالمی للأسره والمرأه
نویسنده: منی العوبثانی
ترجمه: فهیم کاظمیان