دعوت اسلامیسیره نبویمیلاد پیامبر

پیامبر اعظم (ص) از نگاه دانشمندان عظام

پیامبر اعظم (ص) از نگاه دانشمندان عظام

کمال مولودپوری
کارشناس ارشد آموزش زبان انگلیسی- مهاباد آبان 1400

مقدمه
حضرت محمد (ص) برای همه مسلمانان آگاه، شخصیتی شناخته شده است و آشنایی با زوایای زندگی ایشان برای پیروانش امری بدیهی است. از طرف دیگر جزئیات زندگی این پیامبر بزرگوار زیر ذره بین انتقاد دشمنانش قرار دارد و منصفانه یا مغرضانه بررسی می شود. اما در این میان تعدادی مسلمان ناآگاه، بی خبر و کم مطالعه نیز وجود دارد که چوبدست دشمنان شده اند و به هر چیزی حتی سیره و زندگی پیامبر (ص) نیز دید منفی دارند. روی سخن ما در این مقاله با آنهاست. به آنها اعلام می کنیم که شما با این دانش فراوانتان (؟!) کمی هم حرف دانشمندانی را بشنوید که خیلی قبل از شما در فکر خرده گیری بر زندگی پیامبر (ص) بوده اند ولی در نهایت با بررسی شواهد، به نتایج دیگری رسیده اند. اینک نظرات چندین اندیشمندان بزرگ را می بینیم.

برنارد شاو
جرج برنارد شاو، (1950 ـ 1856 )George Bernard Shaw نویسنده و نمایشنامه نویس ایرلندی شخصیت پیامبر اکرم (ص) را این گونه توصیف می کند: « او را باید منجی بشریت خواند. من اعتقاد دارم که اگر مردی مثل او حاکمی در عصر جدید می‌شد، برای حل مشکلاتش از صلح و دوستی استفاده می‌کرد. او عالی‌ترین مردی بود که روی زمین پا گذاشته است. او به دین دعوت کرد. یک تمدن را پایه گذاری کرد. ملتی را بنا نهاد. اخلاق را نهادینه کرد. اجتماعی زنده و قدرتمند ایجاد کرد تا آموزش‌های او را به صحنة عمل آورند و دنیای تفکر و رفتار انسانی را برای همیشه و به طور کامل منقلب کرد. نام او «محمد» است. در سال 570 بعد از میلاد، در عربستان چشم به جهان گشود. رسالت خود برای دعوت به دین راستین (اسلام) را در سال چهلم عمر خود آغاز کرد و در شصت و سومین سال عمرش با جهان وداع گفت. در مدت کوتاه 23 سال از پیامبری‌اش به پرستش خدای یگانه رهنمون شد. وی مردم را از جنگ و نزاع‌های قبیله‌ای رهانید و به اتحاد و همبستگی ملی رسانید. او در این مدت، مردم را از هرزگی و مستی به اعتدال و پرهیزکاری، از بی قانونی به زندگی نظام‌مند، و از تباهی به بالاترین معیارهای تعالی اخلاقی هدایت کرد. تاریخ بشری چنین دگرگونی کامل را از جانب یک شخص یا در مکان دیگر قبل از پیامبر اسلام (ص )یا پس از او نشناخته است. تصور همه این عجایب باور نکردنی در طی این دو دهه نخست است.»
« به نظر من اسلام تنها مذهبی است که استعداد آنرا دارد که بتواند با تحولات اعصار مختلف زندگی بشر همگام گردد. من راجع به مذهب محمّد پیشگویی می‌کنم که این مذهب را اروپای فردا خواهد پذیرفت، همانطوری که این مذهب به نظر اروپایی‌های امروز قابل قبول گردیده است. کلیسای قرون وسطی یا از روی جهل و یا از روی تعصب، اسلام را به وضع تاریک و مبهمی رنگ آمیزی کرده است. آنها این طور وانمود کرده‌اند که به نظر مردم، محمّد ضد مسیح آمده و اینچنین مسیحیان را از مذهب اسلام متنفر ساخته‌اند. من زندگی و کار محمد را مطالعه کرده‌ام، به عقیده من نه تنها او ضد مسیح نیست، بلکه او را باید نجات دهنده عالم بشریت دانست. من اعتقاد دارم اگر مردی مانند محمّد، فرمانروایی دنیای جدید را به دست بگیرد، می‌تواند مسایل این جهان را چنان حل کند که آن صلح و سلمی که دنیا به آن نیازمند است تامین شود.»
« من همیشه نسبت به دین محمد به واسطه خاصیت زنده بودن شگفت آورش نهایت احترام را داشتهام، به نظر من اسلام تنها دینی است که دارای آنچنان خاصیتی است که میتواند تغییرات گوناگون را به خود جذب کند و خود را با اشکال و صور هر عصر منطبق سازد. من درباره دین حضرت محمد چنین پیش بینی کردهام که کیش او برای فردای اروپا قابل قبول خواهد بود. همان طوری که در اروپای امروز هم پذیرش آن آغاز شده است.

لامارتین
آلفونس دو لامارتین (1790-1869)Alphonse de Lamartine شاعر، نویسنده و سیاست‌مدار فرانسوی در کلامى با موضوع اهم عجایب بشرى مى گوید: «اگر بزرگى هدف، کم بودن ابزار و رسیدن به نتایج شگفت انگیز، سه محور سنجش هوش بشرى باشد، چه کسى ادعاى مقایسه بزرگ مردان تاریخ کنونى را با محمد (ص) دارد؟ نام آورترین مردمان، فقط ارتش، قوانین و فرمانروایى ها را ایجاد کرده اند. اگر نگوییم آنچه آن ها بنیاد نهاده اند چیزى نیست، باید گفت، چیزى بیشتر از قدرت مادى که غالبا در چشم به هم زدنى فرو مى پاشد، ایجاد نکرده اند. این مرد نه فقط ارتش ها، قوانین، فرمانروایى، مردمان و سلسله ها، بلکه میلیون ها نفر، یعنى یک سوم از ساکنان این جهان و حتى بیشتر از آن را حرکت داد. او پرستشگاه ها، خدایان، ادیان، عقاید، اندیشه ها و نفوس را متحول کرد. صبر او در پیروزى؛ بلند همتى او که تماما در جهت یک عقیده بود، نه نوعى تلاش براى فرمانروایى؛ نمازهاى بى نهایت او؛ زمزمه هاى سرّى او با خدا؛ مرگ او و پیروزى او بعد از مرگ؛ گواه بر هواخواهى او نیست؛ بلکه ایمانى راسخ است که به او قدرت داد تا یک عقیده دینى را اصلاح کند. این عقیده دینى دو اقرار دارد: یگانگى خدا و غیرمادى بودن او؛ اول این که، خدا چیست، اقرار بعدى این که، خدا چه نیست. ابتدا سرنگونى خدایان دروغین با شمشیر، سپس شروع یک عقیده با گفتار حکیم، سخنران، رسول، قانون گذار، سلحشور، فاتح ابواب عقاید، اعاده کننده منطقى در آیینى بدون تجسم خدایان، سرنگون کننده طاغوت هاى زمان، کسى نیست جز محمد (ص). حال، سؤال این است که، با توجه به همه معیارهایى که عظمت بشرى سنجیده مى شود، آیا هیچ کسى بلندبالاتر از محمد (ص) وجود دارد؟ محمد (ص) در چنین زمینه هایى متنوع از تفکر و رفتار بشرى و در کامل ترین فروغ تاریخ بشرى تربیت شده است. ریز و درشتى که در مورد زندگى خصوصى و خطابه هاى عمومى او ذکر شده، دقیقا سندیت دارد و از روى ایمان، صادقانه براى روزگار ما نگه داشته شده است. صحت یادداشت ها آن قدر حفظ شده است که نه فقط توسط پیروان مؤمن به او، بلکه به وسیله منتقدان متعصب او نیز تأیید شده است. محمد یک معلم مذهبى، یک مصلح اجتماعى، یک رهبر اخلاقى معنوى، تجسم بزرگ اجرایى کردن امور، دوستى باوفا، همنشینى زیبا، شوهرى علاقه مند، پدرى با محبت بود؛ همه را با هم داشت. مرد دیگرى در تاریخ نیست که در هر کدام از این جنبه هاى مختلف زندگى بر او برترى یابد، یا با او برابرى کند. فقط آن شخصیت نوع دوست بود که چنین کمالات باورنکردنى را در خود جمع کرده بود.»

گاندی
ماهاتما گاندی (1948-1869) Mahatma Gandhi رهبر فقید هند در کتاب «هند جدید» در مورد شخصیت رسول اکرم (ص) می‌گوید: « جالب است بدانید که بهترین کسی که امروزه بدون هیچ چون و چرایی، در قلب میلیون‌ها انسان جا گرفته، «محمد» است. از اینجا من متقاعد شده‌ام که این شمشیر نبود که در آن روزها مردم زیادی را تسلیم اسلام کرد. «محمد» سخت ساده زیست بود. مثل دیگر پیامبران متقی بود. به شدت امانتدار بود. از خودگذشتگی شدید نسبت به دوستان و پیروان، جسارت، بی‌باکی و توکل مطلق به خدا در رسالت شخصی، از ویژگی‌های محمد(ص) بود. قبل از این ویژگی‌ها او به هیچ وجه از شمشیر برای برداشتن سدهای جلوی راه خود استفاده نمی‌کرد. وقتى من دومین جلد کتاب «زندگى نامه پیامبر» را تمام کردم، متأسف بودم که چرا نمى توانم از زندگى این پیامبر بیشتر بخوانم.»
گاندی همچنین می گوید: حیات شخص پیامبر اسلام به نوبه خود نشانه و سرمشق بارزی برای رد فلسفه عنف و اجبار در امر مذهب میباشد.

کارلایل
توماس کارلایل (1881-1795) Thomas Carlyleمورخ، زبان شناس و فیلسوف انگلیسی در کتاب قهرمانان و قهرمان پرستى، این گونه ابراز حیرت مى کند: «چگونه یک مرد، تک و تنها مى تواند قبایل در حال جنگ را با هم متحد کند و از عرب هاى بادیه نشین سرگردان، مقتدرترین حکومت بسازد و در کمتر از دو دهه، امتى متمدن را به وجود آورد.»

اچ هارت
مایکل اچ هارت (1932-) Michael H. Hart مورخ و اختر فیزیکدان یهودی امریکایی در کتاب جدیدش ( 100 نفر: رتبه بندی موثرترین شخصیت های تاریخ) مى نویسد: «من محمد را براى معرفى در فهرست اشخاص پرنفوذ دنیا که خوانندگان را متعجب مى کند انتخاب کردم؛ اما [خود دریافتم] که او تنها کسى بود که در تاریخ، در دو بعد دین و دنیا، در نهایت موفقیت بود.»

گوته
یوهان ولفگانگ فون گوته (1832-1749)Johann Wolfgang von Goethe شاعر و فیلسوف آلماني پس از آشنايي با دين اسلام و پيام آور اين آيين يگانه، قطعه شعري با عنوان «نغمه محمد» درباره پيامبر اعظم (ص) سرود. گوته در شعرش همه مراحل و مقاطع دعوت رسول اكرم(ص) و راهنمايي اش در ميان مردم را به زبان توصيف و تشبيه و نماد مي آورد. شعر گوته با محوريت معرفي شخصيت والاي پيامبر ، مسير تاريخي پيامبر و همچنين گسترش مرزهاي اسلام در جهان را نيز به عنوان بخش تاريخي متن، مورد تأكيد و توجه قرار مي دهد. پايان شعر با اعتقاد و ايمان اين شاعر آلماني به معاد و جهان ازلي و همچنين يقين وي بر پيروزي رسالت پيامبر اعظم (ص) همراه است. شايد شيفتگي و علاقه شاعر به زندگي و مذهب پيامبر است كه فردي اروپايي و غربي را با آن همه تهاجم فلسفه هاي متضاد و مختلف در پيرامون خود، به مفاهيم معنوي و والاي اسلام علاقه مند مي سازد. اينك قسمتي از شعر نغمه محمد را مي آوريم:
«بنگر بدان چشمه
همان كه از كوهساران مي جوشد
چه با طراوت و شاد
و مي تراود به سان چشمان ستارگان آن گاه كه مي درخشند
و با ورودي پيشوا گونه و راهبر
همه چشمه ها را كه برادر اويند
با خويش همراه مي سازد
و در آن پايين اعماق درّه
در مقدم اين رود، گل ها مي رويند
و سبزه ها از نفسش حيات مي يابند…

آرمسترانگ
خانم كارن آرمسترانگ (1944-) Karen Armstrong نویسنده و پژوهشگر انگلیسی پس از يازده سپتامبر 2002 م. در مورد زندگي پيامبر اسلام، كتابي نوشت كه در رديف پرفروش ترين كتاب هاي سال آمريكا و اروپا قرار گرفت. انگيزه اصلي او در نوشتن كتاب مذكور، دفاع از اسلام و روشن كردن ذهن مسيحيان غربي به پيامبر اسلام بود. او در مقدمه كتابش چنين نوشته است: «بيشتر همّ پيامبر صرف جلوگيري از برخوردهاي وحشيانه گرديد؛ زيرا لغت اسلام كه به معناي تسليم بودن در برابر خداوند است، از ريشه «سلام» به معناي «صلح» گرفته شده است. محمد(ص) مرد جهاد بود، ولي يك صلح طلب واقعي هم بود؛ زيرا جان و اعتقاد نزديك ترين ياران خود را در جريان صلح با مكه به گرو گذاشت تا اين اتحاد بدون خونريزي به انجام رسد. او به جاي خونريزي و قتل عام، در فكر مذاكره و صلح بود. آگاهي از داستان واقعي زندگي حضرت محمد(ص) در اين مقطع خطرناك تاريخ بشري، لازم است و نبايد اجازه داد كه متعصبين خيره سر با تحريف زندگي پيامبر به نفع خود از آن استفاده كنند. انسان غربي معاصر از داستان زندگي آن حضرت، مسائل بسيار مهم تري را براي هدايت خود در اين دنياي متغير بايد بياموزد».

ویل دورانت
ویلیام جیمز دورانت ( 1981 ـ 1885 ) William James Durant مورخ و نویسنده آمریکایی در رابطه با شخصیت بزرگ پیامبر بزرگوار اسلام چنین اظهار نظر میکند: « اگر به میزان اثر این مرد بزرگ در مردم بسنجیم باید بگوییم که حضرت محمد از بزرگترین بزرگان تاریخ انسانی است. وی درصدد بود سطح معلومات و اخلاق قومی را که از فرط گرمای هوا و خشکی صحرا به تاریکی توحش افتاده بودند، اوج دهد، در این زمینه توفیقی یافت که از توفیقات تمام مصلحان جهان بیشتر بود. کمتر کسی را جز او می توان یافت که همه آرزوهای خود را در راه دین انجام داده باشد، زیرا به دین اعتقاد داشت. محمد (ص) از قبایل بت پرست و پراکنده در صحرا امتی واحد به وجود آورد. برتر و بالاتر از دین یهود و دین مسیح و دین قدیم عربستان آیینی ساده و دینی روشن و نیرومند با معنویاتی که اساس آن شجاعت قومی بود پدید آورد، که در طی یک نسل در یک صد معرکه نظامی پیروز شد و در مدت یک قرن یک امپراتوری عظیم و پهناور به وجود آورد و در روزگار ما نیروی مهمی است که بر یک نیمه جهان نفوذ دارد.
ويل دورانت همچنین می گوید محمد، پيغمبري بزرگ و موحدي كامل بود كه مانند نداشت و براي اصلاح بشر مبعوث شد.

ماركس
كارل ماركس (1818-1883) Karl Heinrich Marx فیلسوف و سیوسالیست آلمانی می گوید: حقيقت انكار ناپذير اين است كه محمد مبعوث شد تا رسالتي را كه خلاصه رسالات سابق و مافوق آنها بود، براي عالم بياورد.
مارکس در کتاب «زندگی» می نویسد: محمد مردی بود که به خطاها و لغزشهای مسیحیان و یهودیان پی برد و آنها را با خط درشت به جامعه بشریت فهماند. وی از میان مردمی بت پرست با اراده آهنین برخاست و آنان را به یگانه پرستی دعوت کرد و در دلهای ایشان چاودانی روح و روان را بکاشت. بنابراین او را نه تنها باید در ردیف مردان بزرگ و برجسته تاریخ شمرد بلکه سزاوار است که به پیامبری او اعتراف کنیم و از دل و جان بگوئیم که او پیامبر خدا بوده است.

دوما
الكساندر دوما (1870-1802) Alexandre Dumas رمان نویس فرانسوی می گوید: محمد، معجزه شرق بود؛ زيرا دينش داراي آموزه هاي بزرگي بود. اخلاقش برجسته بود و رفتاري پسنديده داشت.

گيوم
آلفرد گيوم (1888-1966) Alfred Guillaume مترجم فرانسوی قرآن می گوید: محمد، يكي از عظيم ترين شخصيت هاي تاريخي است كه در ايمان به وجود خداي يگانه غرق شده بود.

تولستوی
لِئو نیکلایِویچ تولستوی (1828-1910) Leo Nikolayevich Tolstoy سیاستمدار، نویسنده و داستان نویس روسی می گوید: « شخص شخیص پیامبر اسلام سزاوار همه گونه احترام و اکرام می‌باشد. شریعت پیغمبر اسلام به علت توافق آن با عقل و حکمت در آینده عالم‌گیر خواهد شد.» « شكي نيست كه محمد از مردان بزرگ و مصلحاني است كه به حقيقت خدمت بزرگي به بشر كرده است.»

ايرونيگ
واشنگتن ايرونيگ (1783-1859) Washington Irving سیاستمدار، داستان نویس آمریکایی و نویسنده کتاب «محمد و پیروانش » می گوید: او سريع الانتقال و داراي حافظه قوي، ديدي بلند و استعدادي سرشار بود.

روسو
ژان ژاك روسو (1712-1778)Jean-Jacques Rousseau فیلسوف و نویسنده فرانسوی می گوید: حضرت محمد، پيامبر اسلام، نظريه بهتري داشت و توانست سيستم سياسي خود را به خوبي متحد سازد.

نهرو
جواهر لعل نهرو (1889-1964)Jawaharlal Nehru اولین نخست وزیر هند می گوید: مذهبی که پیامبر اسلام تبلیغ میکرد به واسطه سادگی و راستی و درستی آن و دارا بودن طعم دموکراسی و برابری، مورد استقبال تودههای کشورهای مجاور شد.

ولتر
ولتر (1694-1778) Voltaire فیلسوف فرانسوی می گوید: محمد پیامبر، بیگمان مردی بسیار بزرگ بود. وی جهانگشایی توانا، قانونگذاری خردمند، سلطانی دادگر و پیامبری پرهیزگار بود. او بزرگترین نقشی را که ممکن بود در مقابل چشمان مردم عادی ایفا کند در روی زمین ایفا کرد.

لاپلاس
پیرسیمون لاپلاس (1749-1827)Pierre-Simon Laplace منجم و ریاضیدان فرانسوی در قرن 18 و 19 میلادی بود که نظریات او تحولات بزرگی در نجوم ایجاد کرد. او یکی از محققین غربی است که در مورد دین مبین اسلام چنین اظهار نظر نموده است: « گرچه ما به ادیان آسمانی عقیده نداریم، ولی آیین حضرت محمد و تعالیم او دو نمونه اجتماعی برای زندگی بشریت است. بنابراین اعتراف میکنیم که ظهور دین او و احکام خردمندانهاش بزرگ و با ارزش میباشد و به همین جهت از پذیرش تعالیم حضرت محمد بینیاز نیستیم.

هگل
گئورگ ویلهلم فریدریش هگل (1770-1831) Georg Wilhelm Friedrich Hegel فیلسوف آلمانی قرن 19 می گوید: یکی از بزرگترین و پرنفوذترین فلاسفه میگوید: اسلامیت طرح خیلی جدید و در عین حال، طرح غیر مخدوش و بسیار عالی توحید میباشد.

ولز
هربرت جرج ولز (1866-1946) Herbert George Wells نویسنده و روزنامه نگار انگلیسی در کتاب سرمایه سخن میگوید: اسلام تنها دینی است که هر بشر شرافتمند میتواند به داشتن آن افتخار ورزد… تنها دینی است که من دریافتهام و بارها گفتهام که آنچه از سرّ خلقت آگاه است و با راز آفرینش آشنا و همه جا با تمدن همراه است، دین اسلام میباشد.

هیل
ناپلئون هیل (1883-1970) Napoleon Hill نویسنده و روزنامه نگارآمریکایی در معروف‌ترین کتاب خویش با عنوان «بیندیشید و ثروتمند شوید» ( Think & Grow Rich ) که تا سال 2013 بیش از 90 میلیون نسخه از آن به فروش رسید- در مورد شخصیت‌های برجسته جهان و راز موفقیت مادی و معنوی آن‌ها مطالعه و تحقیق کرده و نتیجه این تحقیقات را در این کتاب ارائه کرده است. او در این کتاب، یکی از شخصیت‌هایی که می‌تواند الگوی موفقیت و پیشرفت انسان‌ها باشد را پیامبر اسلام (ص) معرفی می‌کند و در این باره می‌نویسد: «اگر می‌خواهید از قدرت شگرف مداومت و پایداری مطلع شوید، زندگی پیامبر اسلام (ص) را بخوانید» سپس می‌نویسد: «آخرین پیامبر خدا در مدارس رسمی زمانه خود درس نخوانده بود و قبل از ۴۰ سالگی رسالت بزرگ خود را شروع نکرد، او در ۴۰ سالگی به پیامبری مبعوث شد؛ به او چه تهمت‌های ناروایی که نزدند، چه رفتارهای ناشایستی که با او نکردند، او را مجبور کردند که از مکه مهاجرت کند، پیروانش مال‌ و منال خود را از دست دادند و در پی او راهی صحرا شدند؛ او ۱۰ سال در راه دین خدا کوشید، اما جز فقر و تمسخر دیگران نصیبش نشد، ۱۰ سال دیگر هم به همین طریق گذشت، اما در پایان این ۱۰ سال دوم، او فرمان‌روای سرزمین عرب و حکم‌ران مکه بود. او مذهب جدیدی به ارمغان آورده بود که بخش بزرگی از عالم را در برمی‌گرفت. موفقیت او را باید در سه عامل جستجو کرد: قدرت کلام، تأثیر دعا و نیایش و اتکای به خداوند متعال.»

کنسیداین
 کریگ کنسیداین Craig Considine استاد دانشگاه رایس در تگزاس آمریکا: « من یک مسیحی هستم و به حضرت محمد (ص) عشق می ورزم… من محمد را به عنوان یک شخصیت حامی و پشتیبان عدالت و برابری می شناسم. او در حکومتش این اصل را جا انداخت که هیچ قومی بر قوم دیگر برتری ندارد. او می گفت که نه سفید بر سیاه برتری دارد و نه سیاه بر سفید و تنها ملاک برتری انسان ها بر یکدیگر تقوی است. محمد در حکومتش حقوق مسیحیان را به رسمیت می شناخت و به آن‌ها آزادی دین و عقیده داده بود.»

چندشرما
دیوان چندشرما فیلسوف هندی مى نویسد: «محمد مظهر محبت بود، اطرافیانش تأثیر او را احساس مى کردند و هرگز آن را فراموش نمى کردند.»

گیبون
ادوارد گیبون (1794-1737)Edward Gibbon نویسنده و مورخ انگلیسی درباره اقرار به اسلام چنین مى گوید: «اقرار ثابت و ساده به اسلام چنین است، من به خداى یگانه و اینکه محمد رسول خداست، اقرار مى کنم. تصویر عقلانى از خدا هرگز به صورت یک بت قابل رؤیت، تنزل پیدا نمى کند و جایگاه پیامبر، هرگز از چارچوب کرامت انسانى پا فراتر نمى گذارد؛ فرامین زندگى که او آورده، سپاس گذارى مریدانش را در چارچوب منطق و دین نگه داشته است.» محمد (ص) از یک موجود بشرى چیزى بیشتر یا کمتر نداشت. فقط مردى بود با مأموریتى باشکوه: او وظیفه داشت بشریت را براى پرستش یک و فقط یک خدا متحد کند و روش درست بودن و درست زندگى کردن بر اساس فرمان هاى خدا را به آن ها یاد دهد. او همیشه خودش را بنده و رسول خدا معرفى مى کرد و نیز حقیقتا هر عملى از او، بیانگر این تعریف بود.» گیبون همچنین می گوید: « عقاید محمد، عاری از تردید و ابهام است و قرآن یک شاهد باشکوه از وحدانیت خداوند است. پیامبر مکه، پرستش بت‌ها و انسان‌ها و ستارگان را رد کرد؛ با این اصل عقلانی که هرچیزی که ظهور و سپس افول و مرگ دارد، شایسته پرستش نیست.»

نایدو
ساروجینى نایدو (1897-1949) Sarojini Naidu شاعربانوی هندى با توجه به یکسان بودن افراد نزد خدا در اسلام مى گوید: «دین اسلام، اولین دینى بود که مردم سالارى را توصیه و اجرا کرد؛ از آن جهت که در مسجد و در پنج نوبت روزانه، وقتى که براى اقامه نماز، اذان گفته مى شود و عابدان با هم جمع مى شوند، مردم سالارى دینى مجسم مى شود؛ زیرا رعیت و پادشاه، کنار در کنار هم اعلان مى کنند: فقط خدا برتر است. من بارها و بارها با این وحدت که طبیعتا مردمان را با یکدیگر برادر مى سازد، مواجه شده ام.»

هورگرونجى
پروفسور هورگرونجى مى گوید: «وحدت ملت هاى بنا نهاده شده توسط پیامبر اسلام، براساس اصول اتحاد بین المللى و اخوت بشرى بنا شده که مى تواند الگویى براى ملت هاى دیگر باشد. در حقیقت هیچ ملتى در جهان نمى تواند نظیرى براى فهم ایده اتحاد ملت ها که در اسلام انجام شده است، نشان دهد. همیشه در دنیا تمایل به افسانه سرایى بوده است؛ اما تاریخ گواهى مى دهد، هیچ کدام از افسانه ها نتوانسته اند، آنچه، حتى قسمتى از آنچه محمد (ص) انجام داده را انجام دهند. تنها هدف او از این تلاش، متحد کردن نوع بشر براى پرستش خداى یگانه در چارچوب نظام فضیلت اخلاقى بوده است. محمد (ص) یا پیروانش هرگز در هیچ موقعى ادعا نکردند که او پسر خدا یا تجسمى از خدا یا مردى خدامنش است. او همیشه و تا امروز، فقط به عنوان فقط رسول برگزیده خدا مطرح شده و مى شود.»

رائو
کا اس راماک ریشنا رائو، استاد فلسفه هند، در کتاب « محمد پیامبر اسلام»، او را مدل کامل زندگى انسانى بیان مى کند: «شخصیت محمد، به گونه اى است که رسیدن به تمام حقیقت آن بسیار سخت است. نظرى اجمالى، این ابعاد را روشن مى کند: محمد پیامبر، دلاور، تاجر، سیاست مدار، سخنور، اصلاح طلب، پناه دهنده یتیمان، حامى بردگان، منجى زنان، قاضى و روحانى است. او یک قهرمان است.»

هوگارت
دیوید جورج هوگارت ( ۱۸۶۲ـ۱۹۲۷ ) David George Hogarth ، باستان شناس، نویسنده و متولی بریتانیایی موزه آکسفورد در مورد پیامبر اکرم (ص) این گونه می‌نویسد: «…هیچ کس را در نژاد بشری نمی‌توانید پیدا کنید که بتوان از او، مانند پیامبر اسلام (ص) پیروی و تقلید کرد، رفتار و سلوک بنیان‌گذار مسیحیت تاثیر زیادی بر زندگی روزمره پیروانش نداشته است؛ علاوه بر آن بنیان‌گذار هیچ مذهبی به اندازه رسول گرامی اسلام (ص) منحصر به فرد و ممتاز نیست.»

آخرین کلام
اشهد ان لا اله الا الله و اشهد انّ محمد رسول الله. قدر زر ، زرگر شناسد، قدر گوهر، گوهری.

منابع

http://ensani.ir/fa/article/journal-number/13320/ نامه جامعه 1385 شماره 23
http://pajuhesh.irc.ir/product/magazine/show/id/1058 پیامبر اعظم از نگاه متفکران غربى
http://www.valiasr-aj.com/ پيامبر (ص) از نگاه انديشمندان غير مسلمان
https://andishevala.kowsarblog.ir/ حضرت رسول اکرم از منظر اندیشمندان غیر مسلمان
https://btid.org/fa پیامبر اکرم در کلام لامارتین فرانسوی
https://btid.org/fa پیامبر اکرم(ص) از منظر یک نویسنده آمریکایی
https://btid.org/fa دیدگاه استاد دانشگاه تگزاس آمریکا در مورد رسول خدا(ص)
https://btid.org/fa نظر ناپلئون هیل در مورد پیامبر اسلام(ص)
https://btid.org/fa «دیوید جورج هوگارت» و پیامبر اسلام(ص)
https://hawzah.net/fa/Magazine/List محمد از نگاه اندیشمندان غیر مسلمان
https://www.khabaronline.ir/محمد رسول الله(ص) در نگاه نویسندگان جهان

پاشا، حسین (۱۳۸۵)، پیامبر اعظم (ص) از نگاه متفکران غربى. نشریه ماهنامه سياحت غرب، شماره 38 (شهریور ۱۳۸۵)
جعفر زاده فیروزآبادی، محمد کاظم. پیامبر اعظم در آیینه گفتار اندیشمندان غیر مسلمان، مركز پژوهش هاي اسلامي صدا و سيما
صفدري، علي (1391). حریصا: گفتگوهای جوان مسلمان و مسیحی. انتشارات میراث ماندگار
صميمي، مينو. محمد در اروپا، مترجم: عباس مهرپويا، انتشارات مؤسسه اطلاعات.
آرمسترانگ، كارن. زندگي نامه پيامبر اسلام. مترجم: كيانوش حشمتي، انتشارات حكمت
یاسین، خلیل. محمد عند علماء الغرب، ص 101
مردانی، خیرالله (1361) اعترافات دانشمندان بزرگ جهان. انتشارات آئین جعفری تهران
گوستاو لوبون (1378)، تمدن اسلام و عرب، مترجم: محمدتقی فخرداعی‌گیلانی. نشر افراسیاب
حدیدی، جواد (1375). اسلام از نظر ولتر. مرکز نشر دانشگاهی
کارلایل، توماس (1346). زندگانی محمد. مترجم ابوعبدالله زنجاني، نشر سروش تبریز

از طريق
کمال مولودپوری
منبع
https://sozimihrab.org/
نمایش بیشتر

کمال مولودپوری

@نویسنده و مترجم @ آذزبایجان غربی - مهاباد @ شغل : دبیر آموزش و پرورش

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا