اصول

ايمان به آفريدگاري (ربوبیت)خداوند

آموزش عقاید اسلامی

فصل دوم: ايمان به آفريدگاري (ربوبیت)خداوند

 انسان مسلمان به آفريدگاري خداوند براي همه موجودات، و اينكه در آن آفريدگاري و خداوندي داراي همسان وشريكي نيست، ايمان دارد.

و اين ايمان پيش از هرچيز بخاطر هدايت خداوند و براساس دلايل نقلي و عقلي زير است. 

دلايل نقلي:

1)آیات قرآنی متعدد

خداوند راجع به پروردگاري و آفريدگاريش در مقام ثناي خود مي فرمايد : (الحمد لله رب العالمين ) “سپاس و ستايش خداوند آفريدگار جهانيان را سزاست”.

و در مورد آفريدگاري و فرمانروايي و فريادرسي خويش مي فرمايد: الدخان :7-8 )
“(پروردگار تو) كه پروردگار آسمانها و زمين و همه چيزهايي است كه در ميان آن دو قرار دارد، اگر شما طالب يقين و باور يد. به جز او خدايي نيست. اوست كه زنده مي گرداند و مي ميراند و پروردگار شما و پروردگار پدران و نياكان پيشين شماست”.

و در مقام يادآوري پيماني كه پيشتر از انسان ها گرفته شده است كه به آفريدگاري و خداوندي او ايمان بياورند، و تنها او را عبادت كنند و كسي و چيزي را شريكش ننمايند ، مي فرمايد الاعراف 172)

“هنگامي را كه پروردگارت فرزندان آدم را از پشت آدميزادگان پديدار كرد (بياد بياور) و ايشان را بر خودشان گواه گرفت، كه آيا من پروردگار شما نيستم؟ آنان گفته اند: آري گواهي مي دهيم”.
2- پيام پيامبران در مورد آفريدگاري و اقرار و شهادتشان در مورد ربوبيت خداوند براي نمونه

حضرت آدم در آن دعاي مشهور خود مي فرمايد :

(ربنا ظلمنا أنفسنا و إن لم تغفر لنا و ترحمنا لنكو نن من الخاسرين). (الاعراف 23) “پروردگارا ما(با نافرماني تو) بر خويشتن ستم كرده ايم و اگر ما را نبخشاني و بر ما رحم نكني از زيانكاران خواهيم  بود”.

 حضرت نوح در گلايه و شكوايه خويش خطاب به خداوند مي فرمايد: (نوح: 21) “پروردگارا! آنان مرا نافرماني نمودند، و از كسي دنباله روي كردند كه مال و فرزندش بجز زيان چيزي بر او نيفزود”.
و حضرت ابراهيم به هنگام دعا براي حفظ و حرمت مكه و براي خود و فرزندانش مي فرمايد: ابراهيم : 35) “پروردگارا! اين ديار را امن نگاه دار و من و فرزندانم را ازبت پرستي دور فرما”. 

 حضرت موسي در يكي از دعاهايش مي فرمايد:

 (طه:25).  “گفت : پروردگارا سينه ام را فراخ و گشاده دار و كار (رسالت) مرا آسان گردان و گره از زبانم بگشايي تا سخنان مرا بفهمند، و  ياوري را از خاندانم براي من قرار بده”.

 حضرت عيسي در پاسخ به خداوند مي گويد:

المائده 117). “من چيزي را بجز آنچه تو به من دستور داده اي به آنها نگفته ام، كه خداوند پروردگار من و پروردگار خودتان را عبادت و فرمانبرداري كنيد”.

 حضرت محمد– صلي الله عليه وسلم – به هنگام سختيها مي فرمود: “هيچ معبود و مستعاني بجز الله مشروعيت ندارد ، خداوندي كه بزرگوار و بردبار است، هيچ معبود و مستعاني به جز الله  آفريد گار عرش بزرگ وجود ندارد ، هيچ معبود و مستعاني به غير از الله آفريدگار آسمانها و زمين و عرش گرامي حقانيت ندارد”. 
3- باور و اعتقاد يفيني ميليونها دانشمند و انديشمند به پروردگاري و آفريدگاري خداوند در ارتباط با همه موجودات .

4- ايمان ميلياردها انسان عاقل و بادرايت به پروردگاري و آفريدگاري خداوند. 

دلايل عقلي: 

براي اثبات پروردگاري خداوند مي توان به دلايل عقلي و منطقي زير استدلال نمود: 
1- يگانگي خداوند در آفريدگاري همه آقريده ها. زيرا همه انسانها به يقين مي دانند كه بجز خداوند هيچكس آفريده ها را نيافريده و چنين ادعايي هم اگر بشود ، كاملاً بي اساس است و كسي به غير از خداوند توانايي آفريدن ساده ترين و كم ارزشترين پديده را مانند : يك تار موي انسان يا حيوان  يا پر پرندگان يا برگي از درختان را ندارد ، و آفريدن انسان و حيوان و زمين و ستارگان و خورشيد كهكشان كه جاي خود را دارند

   خداوند خود مورد اختصاصش به آفريدگاري مي فرمايد: (الا له الخلق و الأمر ) “آگاه باشيد كه آفريدگاري و امر از آن اوست”. ومي فرمايد: (و هو الذي يبدأ الخلق ثم يعيده و هو اهون عليه، و هو المثل الاعلي في السموات و الارض و هو العزيز الحكيم ) – (الروم:27). “اوست كه آفرينش را آغاز مي كند، و آن را بار ديگر باز مي گرداند و اين كار براي او آسان تر است ىو و بالاترين وصف در آسمانها و زمين متعلق به خداوند است و او بسيار با عزت و اقتدار و سنجيده و كارش بجا و به موقع است”. و بر اساس آفريدگاريش براي همه موجودات پروردگاري و خداوندي او موضوعي مسلم و بدون ترديد است.
 2 – يگانگي و تنهايي او در تأمين روزي جانداران اعم از حيوانات صحرا و جانوران دريا و …كه روزي و مايحتاج آنها را فراهم نموده و چگونگي بهره گيري از آن را به آنان آموخته است. از جانوري ساده مانند مورچه تا انسان كه برترين و پيچيده ترين موجودات است، همه در آفرينش و زندگي و غذا و نيازها به خداوند نياز دارند، و تنها اوست كه آنها را از نيستي به هستي درآورده و امكانات ادامه زندگي را برايشان فراهم گردانه است. و آيات قرآن اين حقيقت آشكار را آشكارتر مي فرمايد: (و ما من دابّةٍ في الأرض الا علي الله رزقها و يعلم مستقرها و مستودعها)-(هود:6) “هيچ جنبنده اي در زمين نيست مگر اينكه روزي آن ىو برعهده خداوند ايست، و محل زيست (دوران حيات) و دفن (پس از ممات) او را مي داند “.  بر اين اساس كه ترديدي در يگانگي او در تهيه روزي و امكانات ادامه حيات براي جانداران وجود ندارد،پروردگاري و خدارندي او هم موضوعي مسلم و يقيني است. 

3 – يكي ديگر از دلايل پروردگاري و خداوندي خداوند،گواهي آشكار فطرت بشري است . زيرا چنانچه فطرت انسان دچار فساد وتباهي نگرديده باشد به ناتواني خود در برابر نيرويي بي نياز و قدرتمند اقرار مي نمايد ، و مي پذيرد كه تسليم تصرفات و تدبيرهاي اوست و به صورتي آشكار و بدون ترديد نداي ربوبيت و پروردگاري او را بر همه موجودات سر مي دهد.   هر چند اين حقيقت را كسي انكار نمينمايد ، و هيچ انساني كه از فطرت سالمي بر خوردار باشد. راجع به آن كمترين ترديدي ندارد . امادر راستاي اثبات و يقين بيشتر بهتر آن است ، برخي از اعترافات بزرگان بت پرست را به حقيقت خداوندى و پروردگارى خداوند در مورد همه اشياء و موجودات كه قرآن آنها را بيان مى نمايد ، يادآورى نماييم ،

قرآن مي فرمايد :  (ولئن سألتم من خلق السموات والارض ليقولُنّ خلقهن العزيز العليم)-(الزخرف : 9) ” اگر از آن(مشركان ) سوال كنى كه چه كس آسمانها و زمين را آفريده ، با اطمينان پاسخ مي دهند كه : آنها را خداوند چيره و آگاه آفريده است “. و مى فرمايد : (ولئن سألتم من خلق السموات والارض و سخر الشمس و القمر ليقولُنّ الله)-(العنكبوت : 61) ” اگر از آن(مشركان ) سوال نمايى كه چه كس آسمانها و زمين را آفريده  و خورشيد و ماه را در اختيار و تسخير خود دارد ؟ با قاطعيت پاسخ مى دهند كه : الله “. 
4- يگانگي خداوند در مالكيت همه موجودات و دخل و تصرف بدون قيد و حدود و اداره و تدبير آنها نشانى ديگر از پروردگارى خداوند است . زيرا همه انسانها اين حقيت را به خوبي دريافته اند كه ، انسان هم مانند همه موجودات زنده ديگر در واقع بر چيزي مالكيت ندارد.  زيرا او به تنى عريان و سر و پاى بدون كلاه و كفش پا بر عرصه وجود نهاده و تنها با كفنى كه تن او را مى پوشاند ،با جهان هستى خدا حافظى مى نمايد ، در اين صورت چگونه مى توان انسان را مالك و صاحب حقيقى چيزى در اين دنيا دانست؟!  وقتى كه انسان در عين اينكه اشرف مخلوقات است، بر چيزى مالكيت ندارد و دست خالى مى آيد و دست خالى از اينجا مى رود، پس چه كسى بجز خداوند بر نظام و پديده هاى جهان آشكار و پنهان مالكيت دارد؟ در اين حقيقت هيچكس بجز انسان هاى بى مايه  و سبك مغز ترديدى  ندارد .  آنچه در مورد مالكيت گفته شد، در مورد دخل و تصرف واداره امور هستي نيز صدق مينمايد، واين جاست كه صفات ربوبيت وپروردگاري، آفريدگاري، روزي دهندگي، مالكيت، تصرف و تدبير او به اثبات ميرسد. ودر گذشته ها بزرگان بت پرست و مشركان به ربوبيت خداوند اذعان و اعتراف داشته اند و قرآن در بسياري از سوره ها آنها را ياد آور شده است. خداوند متعال ميفرمايد:  «قل من يرزقكم من السماء و الارض،ام من يملك السمع والابصار، ومن يخرج الحي من الميت، و يخرج الميت من الحي، ومن يدبر الامر فسيقولون الله، فقل افلا تتقون؟ فذلكم الله ربكم الحق فماذا بعد الحق الا الضلال» (يونس: 31- 32)  «بگو: چه كسي از آسمان و زمين به شما روزي مي رساند؟ يا چه كسي است كه بر (نيروي) ديدنها و شنيدنها تواناست؟ ياچه كسي است كهزنده را از مرده و مرده را از زنده بيرون مي آورد؟ يا چه كي است كه امور را اداره مي كند؟ (در پاسخ) مي گويند:خداند است. پس بگو: چرا پرهيز كاري را پيشه خود نمي كنند؟!».

منبع : كليات اسلام
مولف: ابوبكر جا بر الجزايري

مترجم: عبدالعزيزسليمي

 

 

نمایش بیشتر

ســــۆزی میــــحڕاب

سایت ســــۆزی میــــحڕاب در آذرماه 1392 با همت جمعی از اهل قلم خوشنام و گمنام تاسیس شد ســــۆزی میــــحڕاب بدون جنجال و در اوج عملگرایی به ترویج مبانی میانه روی می پردازد ســــۆزی میــــحڕاب با هیچ جریان و هیچ احدی درگیری ندارد ســــۆزی میــــحڕاب رسالتی جز همزیستی و دگرپذیری ندارد

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا