اندیشهداستاندعوت اسلامی

در قضاوت دقت کن ؛ مبادا عینک شما ایراد داشته باشد!

زن و شوهری به منزلی جدید نقل مکان کردند ، صبح روز اول در حالیکه مشغول تناول صبحانه بودند ، زن از پشت شیشه پنجره مشرف بر حیاط مشترک اشاره نموده و به شوهرش گفت : عزیزم ؛ ببین مثل اینکه ماده شوینده این همسایه مان پاک کننده نیست ، شاید مایعی ارزان قیمت برای شستن لباسهایشان استفاده می کنند !

هر زمان آن همسایه لباسهایش را روی طناب آویزان می کرد ، زن همان قضاوت اولیش را تکرار می نمود !

پس از گذشت یک ماه هنگامیکه زن داشت لباسهای شسته شده همسایه را بر روی طناب می نگریست ، متوجه شد که این بار لباسها کاملا پاک شده اند ، به شوهرش گفت : لباسها را نگاه کن عاقبت همسایه مان یاد گرفت که چگونه لباسهایش را شستشو دهد !

شوهر جواب داد : همسر عزیزم ؛ امروز صبح زود که از خواب بیدار شدم شیشه های پنجره ای را که از آن به حیاط نگاه می کنی را تمیز نمودم !


درس اول : ما غالبا واقعیت چیزها را نمی بینیم ، بلکه از دید خودمان بدانها می نگریم !

شخص دزد انسان امانتدار را ترسو تصور می کند !
فرد بی بند و بار انسان پایبند به شرع را شخصی دگم می پندارد !
دروغگو راستگو را ناپخته و بی تجربه به شمار آورده و می گوید : راهش را بلد نیست !

متاسفانه دیدگاه خودمان را معیار و مقیاس قضاوت در مورد دیگران قرار می دهیم در حالیکه خیلی وقتها واقعیت با آنچه که ما تصور می کنیم فرسنگها فاصله دارد !


درس دوم : کسیکه ذهنش درگیر عیوب مردم است عیوب خود را فراموش کرده و آنکس که به فکر کم و کاستیهای خودش باشد فرصتی گیر نمی آورد تا به نواقص دیگران بپردازد !
ولی ما انسانها همواره تلاش می کنیم دنیا را متناسب با افکار خودمان تغییر دهیم ، در حالیکه آسانترین کار اینست که در ذات خودمان به تناسب دیگران دگرگونی به وجود آوریم !

خرافه ای بر سر زبانها هست که میگویند : روزی یکی از پادشاهان به قصد بازدید از رعیت خود گشتی زد که به ناگاه خاری در پایش فرو رفت ، از وزیرش خواست که کل خیابانهای مملکت را با پوست فرش کند ، وزیر گفت : سرورم این کار بسیار سنگین و هزینه بردار خواهد بود ، ولی نظرت چیست که تیکه چرمی به پایت ببندی ؟ به این ترتیب کانما همه خیابانها را با چرم پوشانده باشیم ، اینگونه کفش به وجود آمد !

زیرا همواره تغییر دادن خویشتن از تغییر دنیا آسانتر ، کم هزینه تر و مؤثرتر نیز خواهد بود !


درس سوم : با وجود اینکه خورده گیری از دیگران چیزی از وضعیت ما را عوض نکرده و حتی موجب بدتر شدن اوضاع نیز خواهد شد ، متاسفانه ساده ترین کاری که انجام می دهیم خورده گیری از دیگران است !

انتقاد از ثروتمندان دارئیت را زیاد نمی کند ، انتقاد از دعوتگران ایمانت را افزون نمی گرداند ، همچنین انتقاد از خطا کاران موجب استواری خودت نخواهد شد ، در صورتیکه نقد کردن ضروری به نظر می رسد ، سعی کنیم نقدهایمان سازنده باشد نه ویرانگر ، نقد تند و نابجا به دارویی می ماند که در آن زیاده روی شود ، هیچ که مفید واقع نمی شود ، مضر هم خواهد بود !

حتی نصیحتی که با لطافت و نرمی انجام نگیرد به دل کسی نمی نشیند !

آن زمان که فرعون ادعای خدایی کرده و می گفت : انا ربکم الاعلی ، خداوند فرستادگانش موسی و هارون ( ع ) را ارسال کرد و بدانان فرمود : که با او با لطافت صحبت کنید !


درس چهارم : قضاوتهای اشتباهت کارهای درست دیگران را نیز اشتباه جلوه می دهد ، پس هرگاه با کسی مخالفت داشتی خیلی خوب خودت را مورد آزمایش قرار داده و از محق بودنت اطمینان حاصل کن .
زیرا آنهایی که نوح ( ع ) را تکذیب نمودند گمان می کردند که خودشان بر حق و صوابند .
آنانی که ابراهیم ( ع ) را در آتش انداختند از این ناراحت و عصبانی شده بودند که او خدایانشان را یک خدا کرده بود .
و نیز کسانیکه موسی ( ع ) و قومش را دنبال کرده و به دریا زدند ، تصور می کردند : که او قصد به فساد کشیدن زمین را دارد !


نویسنده : ادهم شرقاوی
مترجم : امید سلیمانی ـــ بانه

از طريق
امید سلیمانی
منبع
سوزی میحراب
نمایش بیشتر

امید سلیمانی

# استان کردستان- بانه @@ فعال دینی و اجتماعی @@ نویسنده و مترجم

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا