اصولفتاویفقه

حکم دادن زکات به کسی که نماز نمی خواند!

زکات به کسی که نماز نمی خواند!

آیا پرداخت زکات به کسی که نماز نمی خواند، جایز است؟

نویسنده : الشیخ خالد بن عبدالمنعم الرفاعی

من جوانی هستم که بیست سال از عمرم سپری شده است. شغلم آزاد است و صدقه و نیز زکات سالیانه را پرداخت و آن را بر خویشاوندان نزدیک، توزیع می کنم. از جمله کسانی که از آن برخوردار می شوند، افراد ذیل می باشند:

 ۱ـ برادری که زیاد تمایل به کار کردن ندارد، گرچه کمی مشکل جسمی دارد و چند تا بچه دارد، ولی نماز نمی خواند.

۲ـ  چند دختر یتیم ـ همسایه ـ داریم که در حال ازدواج هستند و بر اثر ظروف و شرایط بد بازار-قیمت اجناس رو به بالاست- اگر چه نماز نمی خوانند، ولی کمکشان می کنم.

۳ـ یکی از خویشاوندان نزدیک که بیماری مزمن دارد.

۴ـ یکی از خویشاوندان نزدیک بی کار است و در عین حال پسرش هم مریض است.

۵ـ همسایه ی پیری دارم که همسرش فوت کرده و فرزند پسر ندارد.

حالا مشکلی که دارم این است که یکی از دوستانم گفت: پرداخت زکات به کسی که نماز نمی خواند، جایز نیست. مرا راهنمایی کنید که آیا این گفته صحیح است؟

پاسُخ:

بعد از حمد و سپاس خدا و درود و سلام بر پیامبر(ص)

تشکر از برادر بزرگوار و از خداوند می خواهم اعمال صالح من و شما و همه‌ی مسلمانان را قبول کند. گوارا و خوشایند باد مال و ثروتی که خداوند به شما داده است. مژده باد تو را که جزا و پاداش از جنس عمل است.

در صحیح بخاری و مسلم از اسامه آمده که پیامر(ص) فرمود: خداوند تنها به کسانی رحم می کند که رحم در دل دارند. همچنین در روایتی از بخاری آمده: خداوند به بندگان رحم نمی کند، مگر به آنانی که رحم در دل دارند .

باز می فرماید: کسی که رحم ندارد، به او رحم نمی شود و نیز می فرماید: رحمت از کسی گرفته نمی شود، مگر از کسی که بدبخت است.
و در جای دیگر آمده: خداوند به اهل رحم، ترحم می کند، به اهل زمین رحم کنید تا آنکه در آسمان است به شما رحم کند.

برادر بزرگوار بر امثال شما پوشیده نیست که جایگاه زکات در شریعت اسلامی، فریضه و واجبی حتمی و غیر قابل انکار است و با توجه به اینکه خداوند آن را همتا و همسوی نماز قرار داده و یکی از ارکان اسلام و مبانی اساسی و مسئولیتی متقابل بین توانگر و ناتوان است که از ثروتمندان گرفته و به درماندگان داده می شود.

ملاحظه می شود که پایه و اساس زیستن در جامعه اسلامی، کار و تلاش است نه تکدی گری و گدایی کردن؛ پسزکات به کسانی که توانایی کسب و کار را دارند، تعلق نمی گیرد.

ابن عمر(رض) از پیامبر(ص) روایت می کند که فرمود: “زکات برای ثروتمندان و نیرومندان سالم روا نیست”(¹)

خداوند در قرآن مصارف زکات را مشخص و بیان نموده و آن را برای هشت صنف قرار داده است و به برداشت و اختیار بشر واگذار نکرده است.

خداوند می فرماید: «زکات مخصوص مستمندان، بیچارگان و گردآورندگان، آن کسانی که جلب محبتشان (برای پذیرش اسلام و سود گرفتن از خدمت و یاریشان به اسلام چشم داشته) می شود، (آزادی)بندگان، (پرداخت بدهی) بدهکاران، (صرف) در راه (تقویت آئین) خدا و واماندگان در راه (و مسافران درمانده و دور افتاده از مال و منال و خانه و کاشانه) می باشد. این یک فریضه مهم الهی است که جهت مصلحت بندگان خدا مقرر شده است و خدا دانا به مصالح آفریدگان و حکیم در وضع قوانین است.(²)»

فقرا و مساکین: مستمندانی که چیزی ندارند که نیاز آنها و افراد تحت تکفل آنها را کفاف و برطرف کند، یا دارند ولی کفاف زندگی آنها را نمی کند. (مساکین از فقرا نیازمندترند، زیرا فقرا چیزی دارند، ولی کفاف زندگی نمی کند، ولی مساکین چیزی ندارند)

عاملون علیها: کارکنانی که از سوی پیشوای مسلمانان، مأمور جمع آوری زکات می شوند. گرچه توانمند نیز باشند.

مؤلفه قلوبهم:

آنها چند دسته هستند:
١ـ دستەای کە امید تمایل گرویدن به اسلام را دارند.
٢- دسته ای که به اسلام گرویده اند، ولی حقایق و روح اسلام را هنوز درک نکرده اند، تازه مسلمان اند.
۳-  دسته ای که از روح و حقایق اسلام بهره مند شده اند، ولی برای اینکه دیگران برخورداری آنها از مزایای دین اسلام را ببینند و بر ایمان آوردن تشویق و ترغیب شوند.

که در این سهم، بین علماء اختلاف است که آیا در صورت تغییر ظروف و شرایط، باقی می ماند یا خیر؟ جمهور فقهاء می گویند: این سهم هیچ وقت ساقط نمی شود.

فی الرقاب: آزاد کردن برده ها از دام بردگی.

والغارمون: افراد مقروضی که در جهت معصیت مدیون نشده باشند، خواه وام برای خود و یا برای اصلاح دو نفر یا دو طایفه گرفته و سپس نتوانسته آن را پرداخت کند.

ابن السبیل: مسافری که از خانه و کاشانه دور افتاده و پولی پیشش نمانده تا او را به وطن خود برساند.

فی سبیل الله: مجاهدان راه خدا، جهت تهیه اسلحه و نفقه خود و افراد تحت تکفل او و یا تمام راه‌هایی که به خوشنودی خدا منتهی گردد.

پس مصرف زکات در غیر اقسام هشتگانه که اشاره شد، جایز نیست. زکات به کافر -جز مؤلفه القلوب- داده نمی شود. فرقی ندارد کافر در دین باشد و یا نماز نخواند، زیرا کسی که از روی تنبلی نماز نمی خواند، نظر اکثر سلف از اصحاب و تابعین بر آن هستند که کافر است.(@)

امام ابن قدامه می گوید: بین اهل علم اختلافی نیست که زکات به کافر و مملوک داده نمی شود.

ابن منذر می گوید: همه کسانی از اهل علم که نام آنها را به یاد سپرده ام اجماع دارند هیچ گونه زکاتی  به کافر ذمی داده نمی شود.(۳) “

پس برادر عزیز بنا به توضیحاتی که به عرض رسید، هر گونه زکات واجب به کسی  که نماز نمی خواند، داده نمی شود؛ ولی صدقه از هر راهی از راه‌های خیر بدون قید و شرط می تواند صرف شود.

دادن زکات -همانگونه که گفته شدـ به کافر -جز مؤلفه القلوب- و افراد تحت تکفل و ثروتمند و کسانی که توان کسب و کار را دارند، داده نمی شود.

امام نووی(رحمه الله) می گوید(۴): می توان صدقه را به افراد ویژه مانند: صلحا و اهل خیر و افراد با شخصیت و نیازمند داد. اگر صدقه اش به فاسق یا کافر -یهودی باشد یا نصرانی و مجوسی- داده شود، جایز است و دارای اجر است. صمیری می گوید: دادن صدقه به کافر حربی(۵) نیز جایز است، به دلیل آیه: «و به بینوا و یتیم و اسیر خوراک می‌دادند، به خاطر محبت و دوست داشت خدا.» (۶) مشخص است که اسیر -کافر- حربی است.

ابو هریره نقل می کند که پیامبر(ص) فرمود: یک نفر (از بنی اسرائیل تعهد نمود و) گفت: من صدقه‌ای را می‌بخشم، شب از منزل بیرون رفت و صدقه‌ای را که نذر کرده بود، در دست دزدی قرار داد. صبح مردم گفتند:‌ (فلانی) صدقه‌اش را به یک نفر دزد داده است. آن مرد گفت: بار الها! سپاس و ستایش سزاوار تو است (و اشتباه از من است) و صدقه دیگری را می‌بخشم. باز شبانگاه با صدقه‌اش بیرون رفت و آن را به زن بدکاره‌ای داد، صبح مردم گفتند: (فلانی) صدقه‌اش را به زنی داده که بدکاره است، آن مرد بعد از سپاس الله تعالی گفت: صدقه دیگری را می‌بخشم. این بار که شب بیرون رفت، صدقه‌اش را در دست یک انسان ثروتمندی گذاشت، صبح مردم گفتند: (فلانی) صدقه‌اش را به یک نفر ثروتمند داده است. آن مرد گفت: بار الها! سپاس و عظمت برای تو است و این اشتباه از من است که صدقه‌ها را به انسان‌های دزد و بدکاره و ثروتمـند می‌دهم و غمگین شد.

شب در خواب به او گفته شد: غمگین مشو صدقه‌هایت مورد قبول واقع شده است. امّا صدقه‌ای که به آن دزد داده‌ای، امید است که به وسیله ی آن از دزدی دست بکشد. صدقه ی دومی هم ممکن است موجب شود که آن زن بدکاره از عمل بد خود توبه کند. صدقه‌ای که به مرد ثروتمند داده‌ای، شاید باعث عبرت او گردد و از آن به بعد از ثروتی که الله تعالی به او بخشیده است، انفاق نماید.(۷)

باز هم ابو هریره از پیامبر(ص) روایت می کند که فرمود: مردی که در حال گذشتن از بیابانی بود و بسیار تشنه بود، ناگهان چاه آبی را مشاهده نمود. سپس به درون چاه رفته و از آب آن چاه نوشید و پس از سیراب شدن از چاه بیرون آمد و ناگهان سگی را دید که در آن بیابان خشک از شدت تشنگی، خاک‌های نم دار را می خورد، تا بدین وسیله تشنگی خود را بر طرف سازد. وقتی شدت تشنگی آن سگ را دید، تشنگی خود را به یاد آورد و تصمیم گرفت تا دوباره به داخل چاه برود و برای آن سگ تشنه آب تهیه کند و او را سیراب کند. برای این کار به درون چاه رفت و چون ظرفی به همراه نداشت، کفش‌های خود را پر از آب نمود و به دندان گرفت و با کمک دست‌هایش از چاه بیرون آمد. به این ترتیب آن سگ تشنه را سیراب نمود. پس آنگاه خدای متعال کار نیک این مرد را سپاس گفت و او را مورد آمرزش و مغفرت خود قرار داد. یاران گفتند ای رسول خدا(ص) آب و غذا دادن حیوانات (با وجود استفاده مادی از آنها) اجر و پاداش دارد؟ فرمود: بله، دادن آب و غذا به هر موجود زنده ای اجر و پاداش دارد.

در روایت دیگری که بخاری و مسلم روایت کرده اند، می گوید: زن بدکاره‌ای، سگ تشنه ای را که در اثر شدت تشنگی در حال مرگ بود، سیراب کرد و در نتیجه خداوند او را (به سبب بر گشتن از گناه) بخشید.

همه این (روایات) در رابطه با صدقه بود، ولی زکات به کافر و مرتد داده نمی شود.

منابع و مراجع:

۱ـ رواه احمد واصحاب السنن
۲ـ سورە توبە /۶/ترجمە استاد خرم دل ـ حفظه الله
۳ـ المغنی: (۲/۴۸۷) کافر ذمی: آنها اهل کتابی هستند که در کشور اسلامی زندگی می کنند و پیمان ذمه دارند. یعنی با مسلمانان همزیستی مسالمت آمیز دارند و به قوانین اسلام احترام می گذارند و در صورت درخواست حکومت اسلامی، جزیه می پردازند و حکومت اسلامی، جان و مال و ناموس آنها را مانند سایر شهروندان حفظ می کند.
 ۴ ـ المجموع: (۶/۲۴۰/۲۴۱)
۵ـ کافر حربی: کفاری کە در حال جنگ با مسلمانان هستند و یا بە محاربین کمک می کنند.
۶ـ سورە (انسان/۸) همان منبع
۷ـ رواه البخاری و مسلم

(@)  البته در برابر این رأی، آراء دیگری نیز وجود دارد. آن کسی که یکی از ارکان اسلام را انجام نمی دهد، باید تحقیق کرد و پرسید و قضیه را تبیین کرد. چه بسا نداند -دانستن واقعی- یا اینطور فهمیده باشد و بلاخره یا اعمال زشتی از مدعیان اسلام دیده باشد. در هر صورت آوردن مصادیق کفر، کار زیاد آسانی نیست و من در کتاب‌های سیره ندیده ام که پیامبر(ص) به صورت معین به کسی کافر گفته باشد.

من نمی خواهم بگویم کافر وجود ندارد، چون در متون دینی و آسمانی به (مؤمن ـ کافرـ منافق) از همان ابتدای سوره بقره اشاره شده است. ولی بدون اقامه حجت و تحقیق و تبیین خیرخواهانه (…ناصح امین) مشکل و هزینه دارد. همانگونه که پیامبر(ص) می فرماید: کسی که دیگری را متهم به کفر کند، اگر اینطور نباشد، کفر به خودش بر می گردد. (اگر در فهم مطلب، اشکالی وجود داشته باشد، سپاسگزار خواهم بود که گوشزد و راهنمایی نمایید.)

مترجم: علی اجاقی –  بوکان

نمایش بیشتر

علی اجاقی

@استان آذربایجان غربی- بوکان @@ نویسنده و مترجم @@ دعوتگر و فعال دینی و اجتماعی

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا