
نویسنده : محمد حامدی
???? سوال:
لطفاً پدیدهی دینگریزی جوانان و خستگی بعضی از مسلمانان از دینداری را آسیبشناسی نمایید.
???? جواب:
انسان موجودی است که دارای علم و اراده میباشد و با وجود اثبات حقانیت دین خدا و اتمام حجت کافی بر ایشان، مجبور به برگزیدن آن نخواهد بود. لذا تاریخ مسلمانان گواهی میدهد که تعداد کمی از آنان با عشق و علاقه و به صورت مداوم در هنگام آسایش، فقر، قوت و ضعف مسلمانان به صورت همسان دینداری نمودهاند.
لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ ۖ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ ۚ فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىٰ لَا انْفِصَامَ لَهَا ۗ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ [سوره بقره: آیه ۲۵۶]
اجبار و اکراهی در (قبول) دین نیست، چرا که هدایت و کمال از گمراهی و ضلال مشخّص شده است، بنابراین کسی که از طاغوت (شیطان و بتها و معبودهای پوشالی و هر موجودی که بر عقل بشورد و آن را از حق منصرف کند) نافرمانی کند و به خدا ایمان بیاورد، به محکمترین دستاویز درآویخته است (و او را از سقوط و هلاکت میرهاند و) اصلاً گسستن ندارد. و خداوند شنوا و دانا است (و سخنان پنهان و آشکار مردمان را میشنود و از کردار کوچک و بزرگ همگان آگاهی دارد).
خصوصاً وقوع این امر در میان جوانان بیشتر ملاحظه میشود. که با کمال تأسف این واقعه در میان تعدادی از مسلمانان باعث دلسردی شده است. بدین خاطر بر آگاهان دینی لازم است که در حد توان نسبت به آسیبشناسی این امر اقدام نمایند. ما نیز در این راستا به صورت خلاصه در حد توان خویش نسبت به این امر اقدام خواهیم نمود. در ابتدا به موضوع عوامل دینگریزی جوانان خواهیم پرداخت، سپس به پدیدهی خستگی مسلمانان میپردازیم.
انواع دین گریزی :
۱. دین گریزی برون دینی : انسان در این حالت ، بخاطر عدم اقناع عقلی وارد فاز دینداری نمی شود.
۲. دین گریزی درون دینی : انسان در این حالت ، وارد دینداری شده اما به دلایلی خاص بتدریج از دینداری خسته می شود.
واقعیت این است که اکثریت افراد بشر نسبت به انتخاب دین و اعمال آن در زندگی خویش رغبت لازم را نداشته و بر اساس دیدگاه قرآن تا اواخر عمر بشر نیز بر این منوال باقی خواهند ماند.
وَما أَكثَرُ النّاسِ وَلَو حَرَصتَ بِمُؤمِنينَ [سوره یوسف: آیه ۱۰۳]
بیشتر مردم (به سبب تصمیم بر کفر و پیروی از هوا و هوس، به تو) ایمان نمیآورند، هرچند که تلاش کنی (و در راهنمائی ایشان بسیار خویشتن را زحمت دهی).
دلایل دین گریزی انسانها خصوصا جوانان به صورت فهرست وار عبارتند از:
۱. هوا پرستی:
با توجه به اینکه هوا پرستی دارای لذایذ عدیده بوده، غالباً انسانها به دنبال آن روان شده و میشوند.
أَفَرَأَيتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلٰهَهُ هَواهُ وَأَضَلَّهُ اللَّهُ عَلىٰ عِلمٍ وَخَتَمَ عَلىٰ سَمعِهِ وَقَلبِهِ وَجَعَلَ عَلىٰ بَصَرِهِ غِشاوَةً فَمَن يَهديهِ مِن بَعدِ اللَّهِ ۚ أَفَلا تَذَكَّرونَ [سوره جاثیة: آیه ۲۳]
هیچ دیدهای کسی را که هوا و هوس خود را به خدائی خود گرفته است، و با وجود آگاهی (از حق و باطل، آرزوپرستی کرده است و) خدا او را گمراه ساخته است، و بر گوش و دل او مهر گذاشته است و بر چشمش پردهای انداخته است؟! پس چه کسی جز خدا (و خدا هم از وی رویگردان است) میتواند او را راهنمائی کند؟ آیا پند نمیگیرید و بیدار نمیشوید؟
۲. تسلط غیر مسلمانان در اکثریت مقاطع زندگی بشر بر مسلمانان:
انسانها غالباً با طیف حاکم همراهی نموده و خواهند نمود. زیرا چنین تصوری در میان آنها رایج بوده که سرانجام و رزق آنها در دست حاکمان است.
وَلا تَمُدَّنَّ عَينَيكَ إِلىٰ ما مَتَّعنا بِهِ أَزواجًا مِنهُم زَهرَةَ الحَياةِ الدُّنيا لِنَفتِنَهُم فيهِ ۚ وَرِزقُ رَبِّكَ خَيرٌ وَأَبقىٰ [سوره طه: آیه ۱۳۱]
چشم خود را مدوز به نعمتهای مادیی که به گروههائی از کافران دادهایم. این نعمتهای مادی که زینت زندگی دنیا است، بدیشان دادهایم تا آنان را بدان بیازمائیم. دادهی (اخروی جاویدان و سرمدی) پروردگارت بهتر و پایدارتر (از این نعمتهای موقّت و زودگذر جهان فانی) است.
۳. وجود کلف و سختی در زمینهی تربیت دینی نفس انسان:
انسانها غالباً در میان روشهای زندگی آن را بر میگزینند که راحتتر و سهلتر انجام شود. و تمایلی به روشهایی که به نحوی دارای مقداری از سختی بوده ندارند.
وَالَّذينَ جاهَدوا فينا لَنَهدِيَنَّهُم سُبُلَنا ۚ وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ المُحسِنينَ [سوره عنکبوت: آیه ۶۹]
کسانی که برای (رضایت) ما به تلاش ایستند و در راه (پیروزی دین) ما جهاد کنند، آنان را در راههای منتهی به خود رهنمود (و مشمول حمایت و هدایت خویش) میگردانیم، و قطعاً خدا با نیکوکاران است (و کسانی که خدا در صف ایشان باشد پیروز و بهروزند).
۴. همراهی با دیدگاه رایج اکثریت انسانها:
غالباً انسانها با اندیشهی رایج و پرطرفدار حاکم در میان افراد جامعه همراهی مینمایند.
أَفَرَأَيتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلٰهَهُ هَواهُ وَأَضَلَّهُ اللَّهُ عَلىٰ عِلمٍ وَخَتَمَ عَلىٰ سَمعِهِ وَقَلبِهِ وَجَعَلَ عَلىٰ بَصَرِهِ غِشاوَةً فَمَن يَهديهِ مِن بَعدِ اللَّهِ ۚ أَفَلا تَذَكَّرونَ [سوره جاثیة: آیه ۲۳]
هیچ دیدهای کسی را که هوا و هوس خود را به خدائی خود گرفته است، و با وجود آگاهی (از حق و باطل، آرزوپرستی کرده است و) خدا او را گمراه ساخته است، و بر گوش و دل او مهر گذاشته است و بر چشمش پردهای انداخته است؟! پس چه کسی جز خدا (و خدا هم از وی رویگردان است) میتواند او را راهنمائی کند؟ آیا پند نمیگیرید و بیدار نمیشوید؟
وَقالوا رَبَّنا إِنّا أَطَعنا سادَتَنا وَكُبَراءَنا فَأَضَلّونَا السَّبيلا [سوره احزاب: آیه ۶۷]
و میگویند: پروردگارا! ما از سران و بزرگان خود پیروی کردهایم و آنان ما را از راه به در بردهاند و گمراه کردهاند.
۵. معرفی ناقص و ناتوان دین از جانب مبلغین دینی:
در این رابطه انسانها چنین میاندیشند که قبل از انتخاب هر دینی بایستی از این امر مطمئن شد که دین مورد نظر در زمینهی ادارهی زندگی مادی و معنوی بشر تواناست.
قالَ اهبِطا مِنها جَميعًا ۖ بَعضُكُم لِبَعضٍ عَدُوٌّ ۖ فَإِمّا يَأتِيَنَّكُم مِنّي هُدًى فَمَنِ اتَّبَعَ هُدايَ فَلا يَضِلُّ وَلا يَشقىٰ ⭐️ ومَن أَعرَضَ عَن ذِكري فَإِنَّ لَهُ مَعيشَةً ضَنكًا وَنَحشُرُهُ يَومَ القِيامَةِ أَعمىٰ [سوره طه: آیات ۱۲۳ و ۱۲۴]
خدا دستور داد: هر دو گروه شما با هم (ای آدم و حوّاء و اهریمن!) از بهشت فرو آئید (و در زمین ساکن شوید، و در آنجا) برخی (از فرزندانتان) دشمن برخی دیگر خواهند شد، و هرگاه هدایت و رهنمود من برای شما آمد، هرکه از هدایت و رهنمودم پیروی کند، گمراه و بدبخت نخواهد شد. ⭐️ و هرکه از یاد من روی بگرداند (و از احکام کتابهای آسمانی دوری گزیند)، زندگی تنگ (و سخت و گرفتهای) خواهد داشت؛ (چون نه به قسمت و نصیب خدادادی قانع خواهد شد، و نه تسلیم قضا و قدر الهی خواهد گشت) و روز رستاخیز او را نابینا (به عرصهی قیامت گسیل و با دیگران در آنجا) گرد میآوریم.
مَن عَمِلَ صالِحًا مِن ذَكَرٍ أَو أُنثىٰ وَهُوَ مُؤمِنٌ فَلَنُحيِيَنَّهُ حَياةً طَيِّبَةً ۖ وَلَنَجزِيَنَّهُم أَجرَهُم بِأَحسَنِ ما كانوا يَعمَلونَ [سوره نحل: آیه ۹۷]
هرکس چه زن و چه مرد کار شایسته انجام دهد و مؤمن باشد، بدو (در این دنیا) زندگی پاکیزه و خوشایندی میبخشیم و (در آن دنیا) پاداش (کارهای خوب و متوسّط و عالی) آنان را بر طبق بهترین کارهایشان خواهیم داد.
۶. بیرحمی و قساوت بیباوران نسبت به طرفداران ادیان الهی:
که متأسفانه تاریخ عمر بشر مملو از این گونه وقایع سهمگین است که از طرف بیباوران انجام شده است.
قُتِلَ أَصحابُ الأُخدودِ [سوره بروج: آیه ۴]
نفرین بر صاحبان گودال (شکنجه) باد!
وَإِذ قالَ موسىٰ لِقَومِهِ اذكُروا نِعمَةَ اللَّهِ عَلَيكُم إِذ أَنجاكُم مِن آلِ فِرعَونَ يَسومونَكُم سوءَ العَذابِ وَيُذَبِّحونَ أَبناءَكُم وَيَستَحيونَ نِساءَكُم ۚ وَفي ذٰلِكُم بَلاءٌ مِن رَبِّكُم عَظيمٌ [سوره ابراهیم: آیه ۶]
(ای پیغمبر! برای عبرت قوم خود بیان کن) وقتی را که موسی به قوم خود گفت: نعمت دادن خدا به خویشتن را به یاد آرید، آن زمان که شما را از فرمان فرعونیان که بدترین شکنجهها را به شما میرساندند و پسرانتان را سر میبریدند و زنانتان را زنده نگاه میداشتند نجاتتان داد، و در آن (عذاب و نجات) آزمایش بزرگ شما نهفته بود.
۷. رشد علمی، نظامی، مادی و صنعتی بیباوران و رکود مسلمانان و ریزهخواری آنها نسبت به محصولات بیباوران:
۞ وَإِلىٰ ثَمودَ أَخاهُم صالِحًا ۚ قالَ يا قَومِ اعبُدُوا اللَّهَ ما لَكُم مِن إِلٰهٍ غَيرُهُ ۖ هُوَ أَنشَأَكُم مِنَ الأَرضِ وَاستَعمَرَكُم فيها فَاستَغفِروهُ ثُمَّ توبوا إِلَيهِ ۚ إِنَّ رَبّي قَريبٌ مُجيبٌ [سوره هود: آیه ۶۱]
به سوی قوم ثمود یکی از خودشان را (به عنوان پیغمبر) فرستادیم که صالح نام داشت. (به آنان) گفت: ای قوم من! خدا را بپرستید که معبودی جز او برای شما وجود ندارد (و کسی غیر او مستحقّ پرستیدن نمیباشد). او است که شما را از زمین آفریده است و آبادانی آن را به شما واگذار نموده است (و نیروی بهرهوری و بهرهبرداری از آن را به شما عطاء و در شما پدید آورده است). پس، از او طلب آمرزش (گناهان خویش) را بنمائید و به سوی او برگردید (و با انجام عبادات و دوری از منکرات، مغفرت و مرحمت او را بخواهید و بدانید که اگر در این کار صادق باشید، خداوند شما را در مییابد و دعای شما را میپذیرد). بیگمان خداوند من (به بندگانش) نزدیک (است و استغفار و انگیزهی استغفارشان را میداند) و پذیرنده (ی دعای کسانی) است (که او را مخلصانه به زاری میخوانند و به یاریش میطلبند).
الَّذِينَ يَتَرَبَّصُونَ بِكُمْ فَإِن كَانَ لَكُمْ فَتْحٌ مِّنَ اللَّـهِ قَالُوا أَلَمْ نَكُن مَّعَكُمْ وَإِن كَانَ لِلْكَافِرِينَ نَصِيبٌ قَالُوا أَلَمْ نَسْتَحْوِذْ عَلَيْكُمْ وَنَمْنَعْكُم مِّنَ الْمُؤْمِنِينَ ۚ فَاللَّـهُ يَحْكُمُ بَيْنَكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ ۗ وَلَن يَجْعَلَ اللَّـهُ لِلْكَافِرِينَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ سَبِيلًا [سوره نساء: آیه ۱۴۱]
منافقان کسانیند که پیوسته شما را میپایند (و در انتظار آن هستند که چه وقت به بلایا و مصائب گرفتار آئید). پس اگر پیروزی و فتحی از سوی خدا نصیب شما گردید، میگویند: مگر جز این است که ما با شما بوده و از جماعت شمائیم؟ (لذا ما هم در غنیمت و دستاورد جنگ سهیم هستیم و بهرهی ما را بپردازید!)؛ و اگر سهمی (از پیروزی) نصیب کافران گردید، میگویند: مگر ما نبودیم که میتوانستیم (همراه مؤمنان با شما بجنگیم و) بر شما چیره شویم و دست شما را از سر مؤمنان کوتاه کنیم؟ (ولی ما رفیق قافله و شریک دزد بودیم و مسلمانان را دلسرد میکردیم و برای شما جاسوسی مینمودیم و پیوسته در تحریک شما علیه مسلمانان میکوشیدیم. بنابراین با شما سهیم خواهیم بود). روز قیامت خداوند میان شما (مؤمنان و چنین منافقانی) داوری خواهد کرد. و (مادام که مؤمنان دارای ایمان راستین و کردار شایسته و بایسته باشند) هرگز خداوند کافران را بر مؤمنان چیره نخواهد ساخت.
۸. همراهی انسانها با تمدن برتر و دنبالهروی از مدگرایی:
وَقالوا رَبَّنا إِنّا أَطَعنا سادَتَنا وَكُبَراءَنا فَأَضَلّونَا السَّبيلا [سوره احزاب: آیه ۶۷]
و میگویند: پروردگارا! ما از سران و بزرگان خود پیروی کردهایم و آنان ما را از راه به در بردهاند و گمراه کردهاند.
ادامه دارد