
محمد حامدی:
تعریف روشنفکر و انواع آن
واژهی روشنفکر در جهان معاصر به گونهای پریشان طرح شده که با وجود وضوح ظاهریش برای همگان تعریف واحدی را نداشته و هر طیفی به تناسب اهداف خویش تعریفی خاص از آن ارائه میدهد.
تعریف لغوی روشنفکر:
روشنفکر به کسی گفته میشود که محصولات فکریش هم برای خویش و هم برای دیگران از وضوح لازم برخوردار بوده و فاقد ابهام و پیچیدگی باشد.
تعریف اصطلاحی روشن فکر:
به کسی که دارای علم و تخصص لازم در زمینهای خاص بوده و به خاطر احاطهی علمی بر موضوع مورد نظر از توانایی تشریح لازم برخوردار بوده به گونهای که برای همگان به عنوان منبعی روشنگر مطرح شده و پاسخگوی شبهات و سوالات وارده میباشد، روشنفکر گفته میشود.
انواع روشنفکران:
۱. روشنفکران متأثر از دوران سنت:
به کسانی که به صورت تخصصی حافظ باورها و سنتهای رایج در زمان گذشته بوده و معتقد به امور مقدس و کشف حقایق بوده و به صورت علمی و استدلالی از آن دفاع نموده روشنفکران سنتی گفته میشوند.
۲. روشنفکران متأثر از مدرنیته:
بر مبنای تعریف مدرن از روشنفکر، به کسانی که هر چیزی را مورد نقد قرار داده و در این راستا هیچ گونه امری در نظر آنها مقدس به شمار نرفته و مورد نقد قرار می گیرد ، روشنفکران مدرن گفته میشوند.
۳. روشنفکران متأثر از پست مدرن:
به کسانی که معتقدند حقیقت، دست یافتنی نبوده و هر دم چهرهای از آن ظهور یافته و ممکن است پس از چند لحظه به حالتی دیگر تبدیل شده و از ثباتی خاص برخوردار نبوده، روشنفکر پست مدرن گفته میشوند.
۴. روشنفکران قرآنی:
به کسانی که دارای دانش و تخصص لازم در زمینهی شناخت قرآن و متعلقات بوده و از طریق استدلالات علمی و عقلی به صورت مقایسهای اثبات کنندهی حقانیت مندرجاتش بوده و پاسخگوی سوالات و شبهات وارده بوده و در ضمن، قبل از دیگران عملاً متعهد به انجام مقتضیات دینی بوده، روشنفکران قرآنی گفته میشوند.
۵. روشن فکران متعلق به حوزهی علوم تجربی و انسانی:
به کسانی که در یکی از حوزههای علوم تجربی و انسانی دارای تخصص بوده و روشنگر شبهات حوزهی مورد نظر بوده و در حوزههای دیگر که فاقد تخصص بوده اظهار نظر ننموده و آن را به متخصصین مربوطه ارجاع میدهند، روشنفکران علمی گفته میشوند.
۶. روشنفکران وحیانی ادیان آسمانی پیشین :
به کسانی که در زمینهی جهانبینیهای وحیانی ادیان آسمانی دیگر مانند یهودیت و مسیحیت دارای تخصص بوده و به صورت استدلالی حافظ مندرجات امور وحیانی بوده و نسبت به شبهات وارده پاسخگو هستند، روشنفکران وحیانی گفته میشوند.
۷. فلاسفه و روشنفکران غیر وحیانی:
به کسانی که فارغ از اندیشههای وحیانی و با تکیه بر عقل صرف، سازندهی جهانبینیهای متنوع بوده و در این حوزه پاسخگوی سوالات و شبهات وارده بوده، روشنفکران غیر وحیانی گفته میشوند.
ویژگیهای مشترک میان روشنفکران حقیقی:
۱. عدم پیش داوری و تداخل باورهای شخصی، در زمینهی کشف حقیقت.
۲. پرهیز از حذف آگاهانه و عامدانهی حقیقت و نادیده گرفتن آن به گونهای که حتی با فرضیات پیشین ناهماهنگ و در تعارض باشد.
۳. ارائهی حقایق به شیوهی واضح، بیطرفانه و عاری از تعصب. تا سبب برداشت گمراهکننده و حمایت ناروا از دیدگاهی خاص بر دیدگاه دیگر نشود.
۴. منابع، و محصولات فکری دیگران را به رسمیت شناخته و از سرقت ادبی به شدت اجتناب شود.
نکتهی ضروری و مشترک میان طیفهای متنوع روشنفکران این است که باید برای احراز مقام روشنفکر بایستی از تخصص لازم برخوردار شد. به گونهای که قادر به رد شبهات وارده به صورت استدلالی باشند. ضمناً بایستی نسبت به دانش مورد نظر عالم باشند.
نکاتی چند در مورد انواع روشنفکران:
۱. تقسیمبندی ما در مورد انواع روشنفکران، بر مبنای تعریف لغوی و اصطلاحی واژهی روشنفکر و عملکرد غیر علمی آنان در عالم واقع صورت گرفته است.
۲. البته هرگز در مورد حقانیت قضایای قطعی علمی مربوط به علوم تجربی کار روشنفکری صورت نگرفته بلکه از قضایای علمی موجود، نتایج غیر علمی گرفته شده که این امری غیر علمی و نارواست. به عبارت دیگر در بعضی از حوزهها از جمله قضایای مربوط به علوم تجربی و انسانی و علوم وحیانی نمیبایست کار روشنفکرانه صورت میگرفت. با این وصف این کار ناروا در عالم واقع صورت گرفته و این گروه وجود دارند. لذا چارهای جز این نداریم که در تقسیمبندی روشنفکران به این گروه نیز اشاره نماییم. مثلاً بعضی از فیزیکدانان مانند استیون هاوکینگز بر اساس قوانین مندرج در فیزیک در مورد انکار وجود خدا و امور ماوراء ماده اظهار نظر میکنند. در حالی این امر بر اساس محدویتهای موجود در علوم، ناروا و غیر علمی است. (کتاب علم چیست فلسفه چیست – دکتر عبدالکریم سروش). که البته تعداد این گونه از دانشمندان در تاریخ علم، کم نیستند. هم چنین در مورد قضایای قطعی قرآنی نیز نمیبایست از جانب روشنفکران و اندیشمندان قرآنی نقادی صورت میگرفت. اما این کار ناروا به وفور در عالم اسلامی یافت میشود. مانند محصولات فکری افرادی همچون دکتر سروش، مصطفی ملکیان، محمد شحرور، قاسم فنایی و … .
۳. ضمناً در همهی ادوار تاریخ عمر بشر از جمله دوران سنت نیز اعمال روشنفکرانه و اندیشهورزی برای حل معضلات فکری و رفتاری بشر صورت گرفته است. گر چه بر اساس تعریف مدرن از روشنفکر، این گروه به سنت گرایان معروف هستند. اما کار آنها دقیقاً با تعریف حقیقی روشنفکر ، منطبق است.
۴. تفاوت میان روشنفکران وحیانی و قرآنی در این امر است که روشنفکران قرآنی، تنها در حیطهی مندرجات قرآنی به اندیشهورزی میپردازند. اما روشنفکران وحیانی در حیطهی ادیان آسمانی غیر قرآنی مانند یهودیت، مسیحیت و … به اندیشهورزی میپردازند. و چون محصولات فکری این دو دسته متفاوت و گاهی با هم متناقض است، بنابراین لازم است که به صورت جداگانه مطرح شوند.
۴. در این امر شکی نیست که پست مدرنیزم تداوم مدرنیزم است. اما محصولات فکری و نتایج حاصلهی میان روشنفکران این دو مقطع با هم متفاوت است. مثلاً روشنفکران دورهی مدرنیزم معتقدند که حقیقت نسبی و قابل دستیابی است اما همهی حقیقت در نزد هیچ کس و هیچ گروهی یافت نشده و امری همگانی است. که منجر به تولید پلورالیسم میشود. اما در مرحلهی پست مدرن، روشنفکران این دوره چنین میاندیشند که حقیقت دست یافتنی نبوده و هیچ اندیشهای از بقاء و ثبات برخوردار نیست. بنابراین کار آنها کاملاً با هم متفاوت است. لذا ما آنها را از هم تفکیک نمودیم.
چرا بخشی از روشنفکران دینی بعنوان برانداز قرآن و سنت معرفی می شوند ؟
بر همگان واضح است که تمامی تلاشهای فکری بشر و ادیان الهی بخاطر رفع شکها و کسب یقین در مورد جهانبینی ها و ایدئولوژیهاست. زیرا آنچه که موجب ایمان ، دلبستگی و اعتماد انسان به باوری خاص می شود ، کسب یقین در زمینه ی اثبات توانایی آن مکتب در راستای تامین سعادت مادی و معنوی بشر در دو جهان است. بنابراین به نوعی از تلاشهای فکری که مانع یقین و ایجاد شکها می شوند نمی توان روشنگری گفت.
بر این اساس با نگاهی عمیق به نتایج فکری و عملی محصولات فکری روشنفکران دینی جهان معاصر می توان گفت که این نحله ی فکری در دو طیف خاص ظهور می یابند :
۱. روشنفکران قرآنی : که محصولات فکری آنها در راستای دفع شبهات و ایجاد یقین برای مسلمانان در راستای اثبات توانمندی دین خدا برای تامین سعادت مادی و معنوی انسان در دو جهان و اثبات ناتوانی مکاتب بشری در این زمینه است. که اصطلاح روشنفکران دینی برای این طیف کاملا بجا و حکیمانه است.
۲. روشنفکران دینی برانداز ادیان آسمانی از جمله دین اسلام : که محصولات فکری این طیف خاص از روشنفکران بجای تقویت ایمان دینی دینداران از جمله مسلمانان ، شکهای متعددی را در راستای اثبات ناتوانی دین خدا برای تامین سعادت مادی و معنوی بشر در دو جهان تولید می کند.
نکته ی عجیب در اینجا این است که ظاهرا در این نام گذاری تعارض و پارادوکسی واضح روی داده است. زیرا از طرفی این نحله خود را دیندار و حامی اندیشه ی دینی معرفی می نماید و از طرفی دیگر حاصل اندیشه هایشان نه تنها موجب تقویت ایمان دینی دینداران نشده بلکه باعث ایجاد شکهای جدید ، عدم اعتماد و در نهایت حذف آن از زندگی مسلمانان می شود.
به نظر نگارنده دلیل اصلی اینکه این گروه از روشنفکران خود را دینی معرفی نموده این است که آنها در زمانی که در جامعه ی اسلامی زندگی می کنند برای حفظ اعتماد عمومی مسلمانان به خویش بایستی خود را بعنوان دیندار معرفی نمایند. در غیر این صورت کار تبلیغی آنها با مانع و چالش جدی مواجه خواهد شد. لذا این طیف از روشنفکران با اتکا به این حربه ی کارساز بصورت همزمان به دو هدف مهم نایل خواهند شد :
۱. زندگی بدون مانعی را با مسلمانان بسر خواهند برد.
۲. کار تبلیغی آنها با چالش جدی مواجه نخواهد شد.
والله اعلم بالصواب
محمد حامدی