
این روزها با شیوع کرونا ویروس و اتخاذ تدابیر پیشگیرانه از جانب نهادهای بهداشتی و اجرایی در سطح کشور، تا جایی که تصمیم به تعلیق موقتیِ برگزاری نماز جمعه کلان شهرها و حتی شهرهای استان ما نیز گرفتند.
در این میان و بهدنبال این تصمیم سوالاتی از جانب نمازگزاران و مردم متدین مطرح می گردد که این امراض و اتفاقات و نظیر آن چه نسبت یا سنخیتی با ” قضا و قدر ” دارد !؟
در این میان سوالاتی مطرح می شود از جمله اینکه مگر میشود انسان مٶمن این قدر بی توکل باشد و فریضهای همچون نماز جمعه و جماعت را به خاطر جلوگیری از این ویروس ترک نمود !؟ و بسیاری دیگر از این دست سٶالات.
قبل از هر چیز باید گفت که ” قضا و قدر ” از پایههای اساسی و بنیادین ایمان است و طبیعتاً عدم اعتقاد به قضا و قدر، تمام موارد دیگر از ارکان ایمان را نیز تحتالشعاع خود قرار میدهد و ایمان و اعتقاد آدمی را متزلزل میکند ؛ اما اینکە قضا و قدر چیست و معنای آن چیست، درک آن مهم است؟!
ما گاهی اوقات مسائل را قاطی می کنیم و قضا و قدر را بینظمی و بیبرنامگی و رهاکردن خود در برابر مقدرات و حوادث میپنداریم ، که در واقع این برداشتِ درستی نیست.
در این مقال سه نمونه از رفتار و فرمایش مرتبط بزرگان دین را بازخوانی میکنیـم.
1- پیامبر اسلام (ص) میفرماید: ” من رکب البحر عند ارتجاجه فمات، فقد برئت منه الذمه ” / هر کس بههنگام طوفانی شدن دریا، به دریا بزند و غرق شود هیچ نسبتی با او ندارم و از تعالیـم دین من بهدور است.
2 – حضرت عمر امیرالمٶمنین جهت سرکشی از لشکر اسلام به جبههی سوریه آمده بود، به ایشان عرض کردند که در شهر – حمص یا عمواص – طاعون آمده؛ حضرت عمر فرمودند پس سفر را کنسل میکنیم و بدانجا نمیرویم. یکی نزد امام عمر آمد و گفت: یا امیرالمٶمنین، از قضا و قدر خداوند فرار می کنی و در میروی !؟ امام عمر فرمود: نعم ” ٲفرّ من قدرالله الی قدرالله ” / آری، از مقدری که خطر و طاعون است فرار میکنم بسوی مقدری که که در آن امنیت است. از خطر طاعون بهسوی امنیت پناه میبرم و فرار می کنم.
3 – امام عبدالقادر گیلانی جملەی مشهوری دارند که میفرماید: بسیاری از علماء وقتی به مسئلهی قضا و قدر میرسند، بخاطر پیچیدگیِ موضوع از تبیین آن سستی نموده وامتناع میورزند و بدان ورود نمیکنند؛ اما من در این موضوع، خدای سبحان دریچهای را بهرویم باز کردهاند و آن اینست که ” نازعت اقدارالحق بالحق “/ بە کمک خدای سبحان، در برابر مقدراتِ خداوند[امراض و بلایا] به وسیلهی مقدرات خدا[ درمان و پیشگیری] ایستادگی کردم.
مقدرات، یعنی چیزهایی که خداوند مقدر کرده است، خداوند مقرر کرده که انسانها در دنیا به بیماری و بلاهای متفاوت مبتلا گردند؛ اما در طرف مقابل آن، درمان و پیشگیری را نیز قرار داده است.
در کلام پیامبر هست که میفرماید: تداووا… یعنی قدَر درمان را به جان قدَر بیماری بیندازید، قدَر علم و دانش را به جان قدَر جهل و نادانی بیندازید و …
اما ادامهی فرمایش امام عبدالقادر گیلانی خیلی حائز اهمیت است که میفرماید: ” والولیّ من ینازع القدَر و لا یسالمه ” / ولی خدا آن کسی است که در برابر مقدرات بایستد و آنها را به چالش بکشد؛ نه اینکه در برابر مقدرات سرِ تسلیم فرود آورد؛ یعنی اینکه ما به عنوان انسان باید برای ادامهی حیات و زندگی برنامهریزی و تلاش مستمر داشته باشیم.
اگر قضا و قدر عبارتاز بیبرنامگی و رهاکردن خود در برابر حوادث میبود، باید پیامبر اسلام از همهی انسانها بینظم و انضباط تر، بی برنامهتر میبود!!
پس معلوم است که معنی قضاو قدر هرچی باشد، ترک اسباب نیست، ترک نظم و برنامهریزی و پیشگیری نیست.
نظام دنیا، نظام اسباب و مسببات است؛ قرآن در این باره به ما یاد میدهد: “كُلاًّ نُّمِدُّ هَـؤُلاء وَهَـؤُلاء مِنْ عَطَاء رَبِّكَ وَمَا كَانَ عَطَاء رَبِّكَ مَحْظُوراً / ٲسرا 20
چه انسان با تقوا و چه انسان کافر، هر کدام اگر اسباب لازم را اتخاذ کند نتیجه می گیرد و این سنتخدایی است.
خالد بن ولید زمانی که هنوز ایمان نیاورده بود ، برای کشتن پیامبرصلی الله علیه و سلم تاکتیک نظامی اجرا میکند و از پشت کوه ، لشکر اسلام را دور میزند و آنان را شکست میدهد، چرا؟ چون تاکتیک نظامی که یکی از اسباب پیروزی است، را اتخاذ کرده است.
در طرف مقابل، اصحاب رسول الله رضی الله عنهم بخاطر بیانضباطیِ نظامی و ترک زودهنگام کوه؛ هفتاد جنازه را بر دوش خود انداختند و شکست را متحمل شدند!
” القدر یٶمن به و لا یحتج به “باید به قضا و قدر اعتقاد داشت و طبق آن گام برداشت ؛ نه اینکه بعدها بدان استدلال نمود ؛ ولی متاسفانه نگاه ما به قضا و قدر، نگاهی پسرخدادی است که بعد از وقوع آن، معتقدیم که میل خداوند بر وقوع آن بوده است!
قضاو قدر، برنامه و دستورالعمل زندگی نیست، نمیشود که بر اساس قضا و قدر خود را در برابر بلایایی همچون سرما و گرما و طوفان و ویروس و… قرار داد و مریض و مبتلا شد!
نمیشود که جادهها را تعریض نکرد و سرِپیچها با سرعت مطمئنه حرکت نکرد، به بهانهی اینکه خدا مرا حفظ میکند؛ خداوند بدون اتخاذ اسباب ، کسی را از بلایا حفظ نخواهد کرد.
اگر ایوبِ پیامبر هم باشی و سلامتی و شفا را از خداوند درخواست کنی، خداوند بدون تهیه اسباب و مقدمات آن را به تو نمیدهد و همین است که خطاب به آن پیامبر همام می فرماید :” ارْكُضْ بِرِجْلِكَ هَذَا مُغْتَسَلٌ بَارِدٌ وَشَرَابٌ ” ص 42 / باید پا بزنی و حرکتی داشته باشی تا شفا پیدا کنی.
اگر مریم و محبوب خدا هستی و گرسنگی امانت را بریده است و از خدا کمک میطلبی، خدا می فرماید:
” وَهُزِّي إِلَيْكِ بِجِذْعِ النَّخْلَةِ تُسَاقِطْ عَلَيْكِ رُطَباً جَنِيّاً ” / مریم 25
باید شاخهی درخت خرما را تکانی دهی، تا خرمایی را برداری و بخوری.
پیامبر وقتی قصد یثرب میکند، گرمای ظهر را انتخاب میکند چون کسی بیرون نیست! و قضیهی هجرت را فقط با ابوبکرصدیق مطرح میکند و ” رازداری” پیشه میکند.
اسماء و عبدالله را سفارش میكند كه بهدنبال آنان گوسفندان را حرکت دهند، تا ردّ و جای پایی از آنان نماند و توسط مشرکان تعقیب نشوند…
همهی این موارد مبیّن و حاوی این پیام به من و توست که: زندگی دنیا یعنی برنامهریزی، یعنی پیشگیری از شیوع ویروس و بیماری، یعنی استفاده از اسباب و ابزار، یعنی …
اگر کسی به بهانهی قضا و قدر بهداشت ونظافت را رعایت نکند، آموزش و پرورش را تقویت نکند، دنبال علم و دانش نیفتد، نظم اداری و قانونمداری را را رعایت نکند؛ هیچ گاه رفاه و توسعه و آسایش را نخواهد دید!
پس می طلبد که در این برههی حساس زمانی، نمازگذاران و متدینین جامعه، بیشتر از هر کسی و بهتر از هر وقتی؛ توصیه های بهداشتی را رعایت کنند و در جهت تقویت بهداشت فردی و عمومی، سنگ تمام بگذارند و در جهت ترویج فرهنگ بهداشت عمومی سعی و تلاش وافر نمایند؛ زیرا همچنانکه گفتیم نظام قضا و قدر با هیچ کس تعارف ندارد، حتی پیامبر اسلام.
برگردان: کریم تاران
برگرفته از فایل صوتی استاد جلیل بهرامی نیا