خانواده

آثار شوم گناهان (3)

آثار شوم گناهان (3)

ارتکاب گناه در زندگی دنیوی و اخروی انسان اثرات سوء بسیاری دارد. مگر چه چیزی پدر و مادرمان را از بهشت خارج کرد؟ از سرزمین لذت و نعمت و شادی و سرور به سرزمین درد و مصیبت و اندوه و ناراحتی؟ و چه چیز ابلیس را از ملکوت آسمان بیرون راند و طرد نمود و لعنت کرد و ظاهر و باطنش را مسخ ساخت؟ مگر چه چیزی سبب غرق تمام ساکنان زمین گردید و آب حتی قله کوه ها را هم غرق نمود؟ چه چیز سبب تسلط باد بر قوم عاد شد و آنان را بر روی زمین چون تنه پوسیده درختان رها ساخت؟ چه چیزی بر قوم ثمود غرش سهمگین فرستاد، چنان که قلبهایشان از حرکت باز ایستاد و به یکباره همگی مردند؟ چه چیز سرزمین لوط را چنان از زمین بلند کرد که فرشتگان صدای پارس سگ‏های آنان را می شنیدند و سپس آن را بر سرشان واژگون کرد؟ چه چیز بر قوم شعیب ابرهای عذاب را چون ابر باران فرستاد و چون بالای سرشان رسید آتش زبانه کش بر سرشان باراند؟ چه چیز فرعون و قومش را در دریا غرق نمود و روحشان را به جهنم فرستاد؟ چه چیز قارون و مال و ثروتش را در زمین فرو برد؟ و چه چیز بر بنی اسرائیل قومی ستمکار و خون ریز فرستاد که مردان را کشته و زنان و کودکان را به بردگی گرفتند و خانه ها را آتش زدند و اموال را غارت کردند؟ سبب تمامی این مصیبت‏ها و نابودی این ملت‏ها و افراد فقط و فقط معصیت و گناه بوده است.
علامه ابن قیم در کتاب «الداء و الدواء» به آثار سوء گناهان و شومی آنها بر انسان از لحاظ فردی و اجتماعی، دنیا و آخرت، مادی و معنوی به بحث پرداخته اند. در ذیل به پاره ای از این آثار می پردازیم.

1ـ محرومیت از علم
یکی از آثار زشت گناهان محرومیت انسان از علم و دانش است. زیرا علم نور است که خداوند آن را بر دل می افکند و گناه و معصیت موجب اطفاء و خاموشی آن نور است.
هنگامی که امام شافعی نزد امام مالک نشسته و به تعلم می پرداخت، امام مالک از هوش سرشار و ذکاوت بالای امام شافعی به شگفت افتاد و گفت: خداوند در قلب شما نوری افکنده، آن را با ظلمت گناه و معصیت خاموش نسازید.
امام شافعی- رحمه الله- گفت:
شکوت إلی وکیع سوء حفظی فأرشدنی إلی ترک المعاصی
و قال: اعلم بأن العلم فضل و فضل الله لایؤتاه عاصی
(شکایت ضعف حافظه خود را نزد استاد وکیع بردم و او مرا به ترک گناهان راهنمایی کرد و گفت: بدان که علم فضل و نور است ، فضل و نور خدا داخل قلب گناهکار نمی گردد)

2ـ محرومیت از روزی
یکی دیگر از آثار شوم گناهان محرومیت از روزی است. در مسند احمد چنین آمده است: «إن العبد لیحرم الرزق بالذنب یصیبه.» [مسند احمد: 5/ 277»] (بنده خدا به خاطر گناهی که انجام داده از روزی محروم می گردد)
همان گونه که تقوای الهی باعث افزایش روزی است، ترک آن موجب فقر و تنگدستی خواهد بود و هیچ چیزی به اندازه ترک معاصی در جلب روزی موثر نیست.

3ـ ایجاد وحشت و تنهایی میان انسان و خدا
یکی از آثار شوم معصیت وحشت و تنهایی است که انسان گناهکار در قلب خود میان خود و پروردگارش احساس می نماید و اگر تمام لذایذ دنیا بر او جمع شوند آن وحشت و فاصله میان بنده و پروردگار را جبران نخواهد کرد و این مطلب را جز کسانی که دارای قلب بیدار باشند احساس نخواهند کرد، چرا که مرده از زخم احساس درد و الم ندارد. اگر تنها اثر گناه همین وحشت قلبی می بود می ارزید که هر انسان عاقلی از آن پرهیز کند.

4ـ وحشت و تنهایی میان انسان با مردم
یکی دیگر از پیامدهای گناهان وحشت و تنهایی است که میان انسان و مردم و به ویژه نیکوکاران روی می دهد. انسان در اثر گناه و معصیت میان خود و دیگران احساس تنهایی می کند و هر اندازه آن وحشت و تنهایی قوی تر گردد از برکت و بهره گیری از همنشینی با صالحان بی نصیب می ماند و هر اندازه که از حزب رحمان فاصله گیرد به حزب شیطان نزدیک می شود و در اثر تقویت و استحکام این وحشت و تنهایی، انسان عاصی به جایی می رسد که میان او و همسرش و میان او و فرزندانش و همچنین میان او و خویشاوندانش حتی درون خودش، وحشت و جدایی روی می دهد. یکی از مردان سلف گفته است: «وقتی که من دست به گناه و عصیان می زنم آثارو پیامد آن را در چموشی الاغ سواری و نامهربانی همسرم می یابم»

5ـ گره خوردن در امور و کارهای شخص گناهکار
یکی دیگر از پیامدهای گناه و معصیت گره خوردن در کارهای گناهکار است. به این معنا که به هر کاری روی می آورد آن را پیچیده یا مشکل می یابد. در حالی که درِ کارها به روی انسان پرهیزگار و متقی باز و انجام آن‏ها آسان می گردد و بر عکس درِ کارها نسبت به شخص فاقد تقوا بسته و مغلق می گردد.
شگفتا که انسان درها و راه‏های خیر و صلاح را در برابر خود بسته و مسدود می یابد، اما دلیل آن را نمی داند.

6ـ تاریکی قلب
یکی دیگر از پیامدهای گناهان تاریکی دل است و انسان همان گونه که تاریکی شب تار را احساس می کند ظلمت و قساوت دل خود را نیز احساس می کند و تاریکی گناه در دل همچون تاریکی حسی بر روی بینایی است، زیرا که اطاعت، نور است و معصیت، تاریکی و هر اندازه تاریکی شدت یابد سرگردانی و حیرت انسان افزون گردد تا آنجا که نخواسته و بدون این که احساس نماید در بدعت‏ها، گمراهی ها و امور مهلکه خواهد افتاد. مانند انسان کوری که به تنهایی در تاریکی شب بیرون می رود. حتی این تاریکی می تواند چنان افزایش یابد که در چشم ظاهر گردد و سپس در صورت نمایان شود و هر کس آن را ببیند.

7ـ محرومیت از طاعت و عبادت
از جمله عواقب دیگر گناه و معصیت محروم ماندن انسان گناهکار از طاعت و عبادت است و اگر کیفر گناه برای گناهکار جز این نبود که او را در عوض آن گناه از عبادت باز می داشت و راه طاعت و عبادت را بر او می بست و در نتیجه به وسیله گناه راه سوم و چهارم و راه‏های بی شمار عبادت را بر او قطع می نمود در حالی که هر کدام از آن عبادت‏ها از دنیا و آنچه در آن است برای او بهتر می باشد، کافی بود که شخص متذکر و بیدار گردد. چنین فردی همانند بیماری است که با خوردن یک نوع غذا موجب شدت بیماری خود می گردد و از خوردن غذای لذیذتر و بهتر باز می ماند.

8ـ گناه موجب کوتاهی عمر می گردد
از جمله عواقب دیگر گناهان کاستی و بی برکتی عمر گناهکار است. همان طوری که نیکی موجب ازدیاد عمر می شود بدی موجب کوتاهی عمر بدکار می گردد. اما در این مورد اختلاف نظر وجود دارد.
عده ای می گویند: منظور از نقصان عمر، از بین رفتن برکت آن است و چنین واقعیتی ملموس می باشد.
گروه دیگر می گویند: منظور کوتاه شدن واقعی عمر است، همان گونه که با گناه روزی کاسته می شود.
برخی دیگر می گویند: منظور کوتاه شدن زندگی حقیقی انسان است که همان حیات قلب باشد و به همین سبب خداوند کافر را مرده و بی جان قرار داده است و می فرماید: «أموات غیر أحیاء» (مردگان بی جانند.)
به هر حال هنگامی که انسان از طاعت پروردگار اعراض و به معصیت و گناه اشتغال ورزد روزهای حقیقی عمر او تباه می گردد و روزی به این تباهی اذعان خواهد کرد؛ «یا لیتنی قدمت لحیاتی» [فجر:24] (کاش برای زندگی خود خیرات و حسناتی پیشاپیش می فرستادم)

9ـ کشش به سوی گناهان دیگر
از پیامدهای دیگر گناهان این است که گناه، گناه می کارد و بعضی از گناهان، گناهان دیگری می زایند تا آن جا که دوری و خروج بنده از گناه دشوار می آید، همان طور که بعضی از سلف گفته اند بخشی از کیفر گناه، گناه دیگری است که به دنبال آن می آید و قسمتی از جزای نیکی، نیکی دیگری است که به دنبال آن می آید.
اگر انسان نیکوکار دست از طاعت پروردگار بکشد درونش گرفته و در این زمین پهناور به تنگی می آید و چنان احساس می کند که همچون ماهی است؛ هر گاه از آب جدا گردد آرام نمی گیرد تا به سوی آن برگردد و آرامش و چشم روشنی خود را در آن می بیند، و از سوی دیگر هر گاه انسان گناهکار دست از گناه کشید و به طاعت و عبادت روی آورد سینه او به تنگ می آید و راه‏ها بر او بسته می گردند مگر اینکه به گناه و معصیت بازگردد.

10ـ تضعیف قصد طاعت و عبادات
یکی از خطرناکترین آثار گناه تضعیف نمودن اراده شخص است، زیرا گناه اراده معصیت را تقویت و اراده توبه را به تدریج ضعیف می کند تا آنجا که اراده توبه به کلی از دل کنده می شود و اگر نیمۀ او بمیرد از گناهان توبه نمی کند به استغفار زبانی و توبه دروغین رو می آورد در حالی که قلبش با گناه گره بسته و بر گناه اصرار می ورزد و هر وقت برای او امکان فراهم آید عزم خود را در ارتکاب گناه جزم می دارد.

11ـ اثر شوم معصیت بر تمام جانداران زنده
یکی دیگر از آثار بد گناه این است که شومی گناه فرد، مردمان و حیوانات دیگر را در بر خواهد گرفت و به سبب نحس و شومی عمل گناه، خود و دیگران را در کام آتش خواهد برد.
حضرت ابوهریره رضی الله عنه می گوید: به سبب ظلم ستمگر پرندۀ هوبره در لانه خود خواهد مرد.
حضرت مجاهد- رحمه الله- می گوید: وقتی که قحطی و خشکسالی روی می دهد حیوانات، انسان‏های عاصی و گناهکار را لعنت می کنند و می گویند: این از شومی معصیت بنی آدم است.

12ـ فاسد شدن عقل
از پیامدهای دیگر گناهان این است که عقل را تباه می کند، زیرا عقل، نور است و معصیت قطعا موجب خاموشی نور عقل است و وقتی نور عقل به خاموشی گرایید عقل ضعیف و ناقص می گردد.
بعضی از سلف گفته اند: هیچ کس تا عقلش تباه نگردد خدا را نافرمانی نمی کند، زیرا اگر کسی از وجود عقل برخوردار باشد او را از گناه و معصیت باز می دارد.

13ـ مُهر دل
یکی از آثار شوم گناه این است که هر گاه گناه زیاد شود بر قلب گناهکار مُهر و قفل نهاده می شود و به گروه غافلان در می آید بعضی از علمای سلف در تفسیر آیه «کلا بل ران علی قلوبهم ما کانوا یکسبون» [مطففین: 14] (نه چنین است. اصلا کردار و تلاش زشت ایشان دلهایشان را زنگ زده کرده است.)
می گویند: انجام گناه بعد از گناه دیگری است.
امام حسن بصری- رحمه الله- می گوید: تکرار گناه باعث می شود که چراغ دل به خاموشی گراید.
در حقیقت قلب بر اثر گناه دچار زنگار می شود. وقتی که گناه زیاد گردد زنگار و تیرگی هم زیاد می شود تا آنجا که قلب به تاریکی گراییده و بر اثر غلبه زنگار گناه بر آن مُهر و قفل زده می شود.

14ـ جلب لعنت خدا بر گناهکار
گناهان بنده را مشمول لعنت خدا و پیامبرش قرار می دهند و هر اندازه گناه بزرگتر و بیشتر باشد به همان اندازه گناهکار شامل این لعنت خواهد شد. در احادیث به بسیاری از این افراد که مشمول لعنت الهی واقع شده اند اشاره شده است.

15ـ محروم شدن از دعای پیامبر و فرشتگان
یکی دیگر از عواقب گناه محروم شدن از دعای پیامبر و فرشتگان است، زیرا خداوند متعال به پیامبرش دستور داده که برای مردان و زنان مومن طلب مغفرت نماید. خداوند می فرماید: «الذین یحملون العرش و من حوله یسبحون بحمد ربهم و یومنون به و یستغفرون للذین آمنوا ربنا وسعت کل شی رحمة و علما فاغفر للذین تابوا و اتبعوا سبیلک وقهم عذاب الجحیم ربنا و ادخلهم جنات عدن التی وعدتهم و من صلح من آبائهم و أزواجهم و ذریاتهم إنک أنت العزیز الحکیم وقهم السیئات و من تق السیئات یومئذ فقد رحمته و ذلک هو الفوز العظیم» [غافر:9-7] (کسانی که عرش خدا را حمل می کنند و آن‏ها که پیرامون آن‏ اند به سپاس پروردگارشان تسبیح می گویند و به او ایمان دارند و برای کسانی که گرویده اند طلب آمرزش می کنند؛ پروردگارا! رحمت و دانش تو بر هر چیز احاطه دارد. کسانی را که توبه کرده و راه تو را دنبال کرده بودند ببخش و آنها را از عذاب آتش نگاه دار. پروردگارا! آنان را در باغ‏های جاوید که وعده شان داده ای با هر که از پدران و همسرانشان و فرزندانشان که به صلاح آمده اند داخل کن زیرا تو خود ارجمند و حکیمی و آنها را از بدی‏ها نگاه دار و هر که را در آن روز از بدی‏ها حفظ کنی البته رحمتش کرده ای و این همان کامیابی بزرگ است)

16ـ بی حیایی
از پیامدهای دیگر گناه از بین رفتن حیا است. حیا سر چشمه همه خوبی ها است و با از بین رفتن آن نیکی ها از میان می رود.
در صحیح مسلم آمده است که پیامبر- صلی الله علیه و سلم- فرمود: «الحیاء خیر کله» [صحیح مسلم: 37] (حیا همه اش خیر است.)
گناه به تضعیف حیا و حتی از بین رفتن آن خواهد انجامید. آنگاه شخص از آگاه شدن مردم نسبت به افعال زشت خود باکی ندارد و چه بسا عده ای از آنان دیگران را از گناهی که انجام داده اند خبر می کنند که این دلیلش بی حیایی است.

17ـ زندگی پر درد سر
از عواقب شوم دیگر گناه می توان به زندگی سخت و پر درد سر برای گناهکار در دنیا، برزخ و قیامت اشاره کرد. خداوند متعال می فرماید: «و من أعرض عن ذکری فإن له معیشة ضنکا و نحشره یوم القیامة أعمی» [طه:124] (و هر کس از یاد من روی بگرداند زندگی تنگ خواهد شد و روز رستاخیز او را نابینا گرد می آوریم)
اگر شخص روگردان از خدا در دنیا حتی از انواع نعمت‏ها برخوردار باشد، قلب او به عذاب تنهایی، ذلت، حسرت و قطع امید و آرزوها که خود عذاب نقدی است گرفتار می شود و مستی های شهوات و عشق و محبت دنیا و مقام او را غافل ساخته و سرپوشی بر نیروی ادراک او می نهند. انسان جز در پناه پروردگار و معبود حقیقی خود، چشمانش روشن، قلبش آسوده و نفسش آرام نمی گیرد و هر گونه معبودی جز پروردگار یکتا برای انسان باطل و بیهوده است. هر کس که با خدا باشد همه چیز با اوست و هر که از خدا ببرد همه چیز را از دست داده و با حسرت و اندوه از دنیا می رود.
خداوند زندگی آسوده و خوب را برای کسانی قرار داده که به خدا ایمان آورده و به کارهای نیک بپردازند. همان طوری که قرآن می فرماید: «من عمل صالحا من ذکر أو أنثی و هو مومن فلنحیینه حیاة طیبة و لنجزینهم أجرهم بأحسن ما کانوا یعملون» [نحل: 97] (هر کسی، خواه زن و خواه مرد، کار شایسته انجام دهد و مومن باشد بدو زندگی پاکیزه و خوشایندی می بخشیم و پاداش آنان را بهتر از آنچه انجام داده اند خواهیم داد)
پرهیزکاران از نعمت دنیا و قیامت بهره مند و رستگار می شوند و در هر دو دنیا به زندگی پاک و گوارایی دست می یابند، زیرا که پاکی نفس، شادی، لذت، آرامش، نور، گشایش، عافیت و…. همه و همه در پی ترک شهوت‏های حرام و شبهات باطل حاصل خواهد شد و نعمت‏های حقیقی در واقع همانها هست و با نعمتهای جسمانی و مادی قطعا قابل مقایسه نیست. [با دخل و تصرف: الداءو الداواء، ابن قیم، صص: 217-103]

نگارنده: مولوی رضا رخشانی

منبع : وبلاگ حدیث عشق

مطلب ادامه دارد …

بخش اول این مطلب (ورود) …

بخش دوم این مطلب (ورود) …

نمایش بیشتر

ســــۆزی میــــحڕاب

سایت ســــۆزی میــــحڕاب در آذرماه 1392 با همت جمعی از اهل قلم خوشنام و گمنام تاسیس شد ســــۆزی میــــحڕاب بدون جنجال و در اوج عملگرایی به ترویج مبانی میانه روی می پردازد ســــۆزی میــــحڕاب با هیچ جریان و هیچ احدی درگیری ندارد ســــۆزی میــــحڕاب رسالتی جز همزیستی و دگرپذیری ندارد

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا