آیا جن وشیاطین غیب می دانند؟

ترجمه ویدئو:
موضوع:آیا جن ها و شیاطین نسبت به آنچه که در فکر و روان انسان می گذرد مطلع هستند؟
مجری:پرسش این است :آیا جن ها و شیاطین نسبت به آنچه که در فکر و روان انسان می گذرد مطلع هستند؟
پاسخ : جن ها از توانایى هائی برخوردار هستند ولی این توانائی ها تاحدی نیست که از کُنه و اسرار اشیاء و اشخاص مطلع باشند اما چه بسا در مورد اموری که بشرتوان آگاهی از آن را ندارد آگاهی بیابند همانطور که خداوند می فرماید: (إِنَّهُ یَرَاکُمْ هُوَ وَقَبِیلُهُ مِنْ حَیْثُ لَا تَرَوْنَهُمَْ)یعنى: (بی شک شیطان ویارانش شمارا از جایى که آنان را نمى بینید مى بینند)الأعراف/٢٧
پس ما آنها را نمی بینیم ولی آنها ما را می بینند و همچنین از توانائى هاى دیگری برخوردار هستند به طوی که خداوند مى فرماید:(قَالَ عِفْرِیتٌ مِنَ الْجِنِّ أَنَا آتِیکَ بِهِ قَبْلَ أَنْ تَقُومَ مِنْ مَقَامِکٌَ)یعنی: (نیرومندترین جن(خطاب به سلیمان) گفت:پیش ازآنکه ازجاى خودبرخیزی(تخت پادشاه سبا)را برایت مى آورم)النمل/٣٩ و این یک نیروى خارق العاده است زیرا انتقال تخت بلقیس از یمن به شام در یک چشم به هم زدن کار عادى و ساده اى نمى باشد! اما خداوند متعال آنها را از چنین نیرویی برخوردار نموده است ؛ ولى توانائى آنها به معنای اطلاع آنان از غیب نیست بلکه راز معلومات گسترده آنها چیزى است که خداوند از زبان آنها در سوره جن مى فرماید:(وَأَنَّا کُنَّا نَقْعُدُ مِنْهَا مَقَاعِدَ لِلسَّمْعِ ۖ فَمَنْ یَسْتَمِعِ الْآنَ یَجِدْ لَهُ شِهَابًا رَصَدًا)یعنى: (ما در گذشته جهت استراق سمع در اطراف(آسمان)مى نشستیم اما اکنون اگر فردی قصد استراق سمع داشته باشد شهاب سنگ آماده ای را در کمین خویش می یابد)الجن/٩بنابراین آنها  فال گوش می ایستند؛یعنى: توانائى آنها در خصوص دانستن چیزهایی که برای ما پنهان و مبهم هستند از طریق فال گوش ایستادن تحقق مى یابد و یک توانائى ذاتى نیست اما با این وجود هیچ اطلاعی در خصوص غیب و آینده ندارند و در این خصوص همانند سایر آفریده ها مى باشند زیرا غیب را تنها الله مى داند.

اما در خصوص اطلاع جنیان از غیب نسبى باید بگویم:این همانند وضعیت احاطه انسان به محیط پیرامونش است مثلا کسی که از دید عادى برخوردار است،نسبت به فردی که کور رنگی دارد رنگ های متنوع تری را تشخیص می دهد و از کسی که دید ضعیف تری دارد موجودات را بهتر بازشناسی مى کند بنابراین توانائی هاى آنان در پی بردن به امور هستی بیشتر از انسان ها است اما به معنای آن نیست که از غیب مطلع هستند؛مثلا فرد نابینایى را مثال مى زنم که کنار من نشسته است و قادر به دیدن نیست؛و هر دو به مقابل خود نگاه می کنیم اما من می بینم و او نمی بیند؛ آیا این بدان معنا است که من غیب می دانم و یا از توانایى اطلاع از ماوراء الطبیعه بهره مند هستم؟ خیر ، بلکه من از ابزارى برخوردارهستم که ازطریق آن ها می توانم چیزهایی را که او قادر به دیدن شان نیست را ببینم؛ زیرا او از ابزاری که همان قدرت بینایى است محروم مى باشد؛ در نتیجه من به عنوان یک شخص خارق العاده یا فردى غیرمعمول براى او تلقى نمى شوم ؛ بلکه برتریت من نسبت به او تنها توانائى هایى مى باشند که خداوند متعال به هریک ازبندگانش که بخواهد ارزانی می کند؛بنابراین خداوند متعال جن ها را از توانایى پی بردن به مسائلی که در زندگی انسان ها روی می دهد بهره مند ساخته است و به همین دلیل وقتی شما نزد کسی که جن در اختیار دارد بروید از طریق او به شما اطلاع مى دهد که شما فلان مشکل را با همسر خویش دارید و نام مادرتان این است و در نتیجه کسی که چنین معلوماتی را می شنود شگفت زده می شود و می گوید:به خدا او همه چیز رامی داند؛اما در حقیقت او چیزى نمی داند بلکه با استناد به معلومات کنونی و گذشته، آینده را فقط تخمین می زند زیرا آینده هنوز محقق نشده است و غیب است.

اکنون من و شما در یک برنامه تلویزیونی شبانگاهی هستیم و طبق وقت قبلی و اخبار از پیش گسیل شده در این برنامه حاضر گشته و آن را تقدیم مى کنیم که این براى ما حکم یقین را دارد اما براى همکار شما و بنده که سر کار هستند و از آن اطلاع ندارند غیب محسوب مى شود زیرا اطلاع ندارد که ما امشب برنامه داریم لذا غیب محسوب مى شود اما نام این غیب چیست؟”غیب نسبى“؛من این کاغذ رابرداشتم و آن را پنهان کردم؛به نظرشما کجا پنهانش نمودم؟ آیا آن را زیرپای راست خود گذاشته ام یا زیر پای چپم است؟بله. نمی دانید؛ زیرا براى شما حکم غیب نسبى را دارد ولى براى من و کسی که از این زاویه مى بیند حکم یقین را دارد و اگر دوربین از این زاویه بگیرد براى بینندگان هم حکم یقین را خواهد داشت زیرا غیب نسبی است اما اگر از خودم و شما بپرسم: دو دقیقه بعد چه اتفاقی خواهد افتاد؟یا این کاغذ کجا قرار خواهد داشت و یا ما کجا خواهیم بود؟نمى دانیم؛زیرا اتفافات آینده را تنها خداوند مى داند لذا بایستی بین غیب نسب ى و غیب مطلق فرق قائل بشویم؛غیب مطلق رانتها الله می داند؛خداوند مى فرماید: (قُلْ لَا یَعْلَمُ مَنْ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ الْغَیْبَ إِلَّا اللَّهُ ۚ وَمَا یَشْعُرُونَ أَیَّانَ یُبْعَثُونَ)یعنى: (-ای پیامبر-بگو:هیچ احدی درآسمان هاوزمین غیب نمى داند مگر الله،(وکسانى که به جاى الله به فریادخوانده میشوند حتى)از زمان برانگیخته شدن خودهم مطلع نیستند)النمل/۶۵
برانگیخته شدن مربوط به آینده است یا گذشته؟ بله مربوط به آینده است لذا تنها الله است که از غیب مربوط به آینده اطلاع دارد بنابراین کسی که مدعی اطلاع از اتفاقات فردا است قطعا دروغ می گوید حتى اگر دلایلی برای ادعایش داشته باشد جز در خصوص اتفاقات مشخصی که طبق قوانین ثابت گیتى درجریان هستند مانند:فردا آفتاب ساعت چند طلوع می کند؟ مثلا در ریاض ساعت شش و ده دقیقه؛ و در فلان منطقه ساعت هفت و جای دیگر ساعت شش و نیم؛ ما ازهم اکنون آنها را می دانیم لذا غیب مربوط به آینده نیست بلکه غیبى با پشتوانه قوانینى که خداوند در نظام هستى به جریان در آورده است مى باشد .

خداوند مى فرماید: ( (الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ بِحُسْبَانٍ)یعنى: (خورشید و ماه با محاسبه(و نظم دقیقى)درجریان هستند)الرحمن/۵ و از این رو مى توانیم بطور دقیق و حتى با احتساب ثانیه، زمان طلوع وغروب آفتاب و حرکات آن را محاسبه نماییم و این به معنای آگاهی ما از آینده نیست بلکه ما از روى محاسبه قوانینی که خداوند،هستى را با آنها می گرداند می دانیم که چنین و چنان خواهد شد و اطلاع رسانی در خصوص خورشید گرفتگی نیز از همین مصداق مى باشد به طوریکه امروز می توانیم بگوییم:امسال پنج یا سه مورد خورشید گرفتگی رخ خواهد داد و این پیشبینی بر اساس محاسباتى است که متخصصان امر بابررسى گردش ماه و خورشید انجام مى دهند و لذا ازمصادیق غیب مطلق محسوب نمى شوند و این درست مثل آن است که مى دانیم فصل زمستان در کدام ماه فرا خواهد رسید وتابستان در کدام ماه ها خواهد بود؛ لذا با وجود آن که موارد مذکور به نوعی غیب هستند اما مشمول غیب مطلقی که تنهاخداوند از آن مطلع است نمی گردد ؛ زیرا پشتوانه آن، آزمایش ومحاسبه مى باشد و نه شناخت ذاتى؛ بلکه بر اساس محاسبات مشخصى محقق می شود که مقدمه ندارد و تنها مقدمات آن محاسباتى مى باشند که به آنها استناد می شود؛ اما در خصوص مسائل دیگر به هیچ وجه نمی توان گفت:که مثلا فلانی فردا خواهد مرد؛با استناد به چه چیز می گوید که فلانى فردا خواهد مرد؟ این یک پیشامد غیبى است وهیچ احدی نمی تواند به طور قطعی این ادعاء را داشته باشد و یا اینکه من در فلان سرزمین خواهم مرد؛ هیچ احدی نمی تواند به طور قطع بگوید که در فلان سرزمین دارفانى را وداع خواهد گفت؛زیرا خداوند مى فرماید:(وَمَا تَدْرِی نَفْسٌ مَاذَا تَکْسِبُ غَدًا ۖ وَمَا تَدْرِی نَفْسٌ بِأَیِّ أَرْضٍ تَمُوتُ)یعنى: ( هیچ احدی نمی داند که فردا چه فراچنگ خواهد آورد ودر کدامین سرزمین خواهد مرد )لقمان/٣۵
عبارت”فراچنگ خواهدآورد” دراینجا شامل همه پیشامدها و دستاوردهای ایمانى ودینى و دنیوى مى باشد که هیچ احدی جز خداوند والامقام از آنها مطلع نیست.
مجری:خداوند شما را مشمول برکات خویش بگرداند.
شیخ دکتر/خالد بن عبدالله المصلح

ترجمه:حامد مشکوه
١۴٣٧/٧/١٠ هجری قمری