اندیشه

آیا خشونت سرچشمه دینی دارد؟(مصاحبه)   2-1

اسلام به ذاته ندارد عیبی هر چه هست از مسلمانی ماست.

گفتگو با ماموستا عبدالعزیز سلیمی، کارشناس مسایل دینی.

اسلام دین رحمت است ، دین مودت و دوستی نه تحقیر و توهین و خشونت،اما متاسفانه بسیار دیده ایم و شاهد بوده ایم که به اسم اسلام دست به خشونت و تحقیر و توهین و…زده اند و بخاطر همین کار نسنجیده و نادرست چهره اسلام را در جهان به گونه ای معرفی کرده اند که نشان دهنده وجود خشونت در آن است و باعث شده است که اسلام ناب محمدی فراموش شود ،اسلامی که خداوند ،پیامبرش را رحمه للعالمین معرفی کرده است.

در این گفتگو می خواهیم در مورد خشونت دینی صحبت کنیم ، نوعی از خشونت که دامن گیر اسلام و مسلمانان شده است.

تذکر:در این مصاحبه هرجا سخن از خشونت آمد منظور، خشونت با ماهیت دینی است.

با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد بزرگوار

سوال1) خشونت دینی چیست؟

پاسخ :کلمه خشونت واژه ای عربی است و معادل آن در زبان فارسی، زبری و درشتی است و از نظر عرفی و اخلاقی در برابر رفتار محبت آمیز و نرم خویی و آرامش  قرار دارد.

 طبیعتاً این روش و رفتار در زندگی انسان مظاهر و نمود هایی دارد که اسباب  و عوامل بسیاری زمینه ساز بروز آن می شوند.

هر گونه رفتار، گفتار، برخورد و تعامل خارج از چهارچوب رهنمودهای شریعت و ارزش های اخلاقی و قانونی برای  تحمیل باورهای خود بر دیگران و برخورد فیزیکی با آنان خشونت تلقی می شود.

 و خشونت از سوی دولت ها گاهی می تواند اَشکال متفاوتی به خود بگیرد، مثلا ممکن است باعث ترور، زندانی شدن، رفتار های نادرست و اهانت آمیز و…در برخورد با مخالفان بشود.

سوال2) خشونت با ماهیت دینی، از نگاه دین به چه صورت است؟ آیا دین اینگونه خشونت را نفی می کند؟

پاسخ: با دقت در ریشه واژه های مبنایی و اساسی دین مانند واژه «اسلام و ایمان» متوجه می شویم که این واژه ها و مصطلحات دارای پیام و رسالت بسیار مهمی هستند.

 اسلام از ریشه «سلم» به معنای صلح و آشتی گرفته شده است، ریشه ایمان نیز از ایجاد امنیت و آرامش می آید، انسانی که ایمان به حقانیت دین اسلام دارد و رسالتش رسالتی سازنده و سازگار با ساختار و هویت خود می داند مطمئن است که با استفاده از این اصول و مبانی می تواند هم برای خود و هم برای دیگران صلح، امنیت و آرامش ایجاد کند.

*اولین خشونتی که در تاریخ حیات بشری رخ داد مربوط به ماجرای هابیل و قابیل فرزندان آدم علیه السلام بود، این دو برادر هر یک نمونه ای از دو گونه انسان بودند که یکی برخوردار از اخلاق و پایبند ارزش های ایمانی بود و دیگری انسانی بی تعهد، که بخاطر رسیدن به اهداف نادرست خود حاضر شد از روش های نادرست و ناسالم و خشن استفاده کند ، پس از آن که بین آنها اختلاف به وجود آمد قابیل گفت: من یقیناً تو را خواهم کشت! اما هابیل گفت: اگر تو قصد کشتن مرا داشته باشی من تو را نخواهم کشت، زیرا از خداوند پرودگار جهانیان می ترسم.

 پیام این داستان این است که انسان دین مدار و متعهد به ارزش های ایمانی و آسمانی جز در چهار چوب شریعت و اخلاق و قانون هیچ وقت از رفتار خشونت آمیز استفاده نمی کند ؛ اما شخصی که بی تعهد است و التزامی به دستورات دینی و قوانین اجتماعی ندارد دنبال خواسته های نفسانی خود می افتد و از رفتار نادرست و به تبع آن خشونت استفاده خواهد کرد.

یکی از خصوصیات دین «اعتدال و میانه روی» است یعنی در پیش گرفتن راهکار و رفتاری به دور از افراط و تفریط.

عالمان مسلمان معتقدند هر اقدام و روشی که از اعتدال خارج شد و حالت افراطی به خود گرفت اگر چه به نام دین باشد جزو دین به حساب نمی آید.

خداوند متعال خطاب به پیامبر بزرگوارش می فرماید:(( وما أرسلناک إلا رحمه للعالمین.))

«ما تو را جز برای مهربانی (و خیرخواهی) با جهانیان نفرستادیم.»

در این رابطه از پیامبر روایتی آمده است که: ((انّما انا رحمه مهداه))

«من مهربانی و رحمتی هدیه شده (از سوی خداوند به بشریت) هستم.»

همچنین خداوند می فرمایند: ((فبما رحمه من الله لنت لهم و لو کنت فظاً غلیظ القلب لانفضوا من حولک…)) آل عمران:۱۵۹

« تو به لطف و رحمت الهى با آنان نرمخو شدى، و اگر درشتخوى و سخت دل می بودى بى‌شک از پیرامون تو پراکنده مى‌شدند.»

و در روایت دیگری آمده است که پیامبر فرمودند:((المسلم من سلم المسلمون من یده و لسانه))

«مسلمان واقعی کسی است که مسلمانان دیگر از دست و زبان او در امان باشند.»

و همچنین می فرمایند:((هلک المتنطعون))

«تند روان و افراط کاران هلاک شده اند»

و موارد زیاد دیگری که در جای جای قران  و سنت به مهر و محبت و رفتار مسالمت آمیز اشاره می نمایند.

سوال3) بنظر شما خشونت در ذات انسان وجود دارد یا محصول فرآیند اجتماعی و جامعه  و علمای دینی است ؟

پاسخ : یکی از ضروریات قضاوت و تحلیل عالمانه در مورد خشونت و یا سایر خصوصیات انسانی بررسی خود انسان است که چگونه موجودی است و تمایزش با بقیه موجودات در چیست؟ از نظر اسلام انسان موجودی دو بعدی است هم استعداد و توانایی خوب بودن را دارد هم استعداد و توانایی بد بودن را و به تعبیر قرآن انسان بر سر یک دو راهی است که می تواند مسیر توحید و یکتا پرستی و پرهیزکاری و دادگری را در پیش گیرد و یا برعکس مسیر شرک و ناپرهیزکاری و ستمگری را انتخاب کند. انسانی که هنوز هیچ کدام از این دو راه را  انتخاب نکرده است بصورت بالقوه دارای خصوصیاتی مانند: قدرت طلبی،بخل،ثروت اندوزی،تند خویی و..است ، این خصوصیات با سرشت و طبیعت انسان عجین اند، مهم این است صفات بد و منفی مهار و صفات نیک تقویت شوند.

 دین هم برای همین آمده که راه و مسیر درست را به انسان نشان دهد و صفات منفی او را مها رکند.

سوال4) عمق و شدت خشونت دینی و گستردگی آن از کدام چشمه سیراب می شود؟

پاسخ :ابتدا باید این را یادآور شوم که پدیده خشونت تنها در دین اسلام نمود و ظهور پیدا نکرده بلکه در بقیه ادیان و مکاتب بشری نیز این پدیده وجود داشته و این واقعیتی غیر قابل انکار است. مانند خشونت های پیروان کمونیسم، نازیسم و… و بروز گروه هایی خشنی مانند: کوکلاس کلان ها در آمریکا در دهه ۵۰ و ۶۰ میلادی، ارتش جمهوری خواه ایرلند، ارتش سرخ ژاپن، جدایی طلبان منطقه باسک اسپانیا، و از همه بدتر رژیم صهیونیستی اسرائیل که از سه سازمان خشن و تروریستی هاگانا، اشترن و… شکل گرفته، سرزمین دیگران را غصب نموده، و سی و دو قطعنامه شورای امنیت را به زباله دانی انداخته و در برابر جنایت هایش نه تنها بازخواست نمی شود بلکه مورد حمایت غرب و شرق نیز قرار دارد.

از مهم ترین اسباب خشونت گرایی دینی می توان از قرائت نادرست و افراطی از دین را نام برد، که گاهی فرد یا گروهی به دلیل فهم محدود و ناکارآمد از دین و وجود برخی تفاوت ها در آراء و نظرات در مورد فروع دین، دچار فهم و قرائت افراطی می شوند.

از عوامل دیگری که در هفتاد سال گذشته رسانه های  دولتی کشور ها به ویژه خاورمیانه کمتر به آن پرداخته اند، مجموعه ای از عوامل سیاسی مانند خودکامگی، زندان و بازداشت مخالفان سیاسی، زیر پا نهادن حقوق اقلیت های قومی و مذهبی است که حکومت ها بستر و زمینه آنها را فراهم کرده اند و همین امر باعث شده است گروه ها و جماعت هایی از روش اعتدال خارج شوند، به عنوان مثال در نتیجه رفتار خشونت آمیز و شکنجه هایی که در زندان های مصر در زمان جمال عبدالناصر اتفاق افتاد این زمینه را فراهم کرد که افکاری مانند «التکفیر و الهجره» درست شوند، و اکنون متأسفانه در بسیاری از کشورها همچنان شاهد این روش های غیر انسانی و غیر اخلاقی هستیم.

از عوامل دیگر می توان به محیط تعلیم و تربیت اشاره کرد، فردی که در محیط خانوادگی یا آموزشی با او رفتار خشونت آمیز داشته باشند به مرور زمان روی او تاثیر منفی می گذارد، به عنوان نمونه هنگامی والدین با فرزندانشان رفتار خشن بروز دهند به مرور زمان این رفتار جزو خو و خصلت فرزندشان می شود و اگر مجالی برایش فراهم شود و پست و مقامی را در اختیار بگیرد یا احساس کند از طرف کسی یا جریانی مورد ستم قرار می گیرد آن رفتار خشونت آمیز را که با او شده از خود بروز خواهد داد.

عامل دیگری که می توان به آن اشاره کرد، وجود استعمار خزنده در بین جوامع  اسلامی است که باعث می شود افراد و گروه هایی برای رهایی از آن به رفتار خشونت آمیز متوسل شوند، هر چند این نوع رفتار خشونت آمیز آنها جز با رعایت شروط و رفع موانع آن مورد تایید عالمان و کارشناسان دین نیست و برخورد با حکومت هایی که در برخورد با مخالفان فکری و قومی و مذهبی خود روش زورگویی و خشونت در پیش می گیرند شرط و شروط خاصی دارد، زیرا بنا بر دیدگاه بسیاری از عالمان رفتار خشونت آمیز با اینچنین حکومت هایی اگر باعث بدتر شدن اوضاع شود مشروع نیست.

مصاحبه کنندگان: یسری کریمی و نسیبه امینی.

نمایش بیشتر

ســــۆزی میــــحڕاب

سایت ســــۆزی میــــحڕاب در آذرماه 1392 با همت جمعی از اهل قلم خوشنام و گمنام تاسیس شد ســــۆزی میــــحڕاب بدون جنجال و در اوج عملگرایی به ترویج مبانی میانه روی می پردازد ســــۆزی میــــحڕاب با هیچ جریان و هیچ احدی درگیری ندارد ســــۆزی میــــحڕاب رسالتی جز همزیستی و دگرپذیری ندارد

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا