خانواده

آیا زن ، نصف مرد ارث می برد؟!

چرا زن باید نصف مرد ارث بگیرد؟

با ظهور اسلام وتعلیمات ویژه آن، موقعیت و پیشرفت های زن وارد مرحله نوینی گردید. در این دوره بود که زن در سایه دستورات حیات بخش اسلام، از کلیه حقوق فردی و اجتماعی و انسانی برخوردار شد. اسلام درباره حقّ برخورداری زن از ارث (حق فردی)، انقلاب عظیمی به وجود آورد و  برای نخستین بار به زنان، حق برخورداری از ارث عطا کرد و تمام قوانین ظالمانه دوران جاهلیت را که بر پایه اعتقادات و آداب و رسوم قبیله ای بنا نهاده شده بود ابطال و نسخ نمود.

اسلام نه تنها حق برخورداری از ارث برای زنان را تشریع نمود ؛ بلکه به ارث برده شدن زنان را که در آن عصر امری رایج و معمولی بود نیز ممنوع اعلام کرد.

قرآن کریم در سوره نساء، با عادات و رسوم غلطی که زنان، کودکان و افراد تانوان را از ارث محروم می ساخت، به مبارزه برخاست و بر روی تمام آن قوانین غلط، خط بطلان کشید:

‏لِلرِّجَالِ نَصِيبٌ مِمَّا تَرَكَ الْوَالِدَانِ وَالْأَقْرَبُونَ وَلِلنِّسَاءِ نَصِيبٌ مِمَّا تَرَكَ الْوَالِدَانِ وَالْأَقْرَبُونَ مِمَّا قَلَّ مِنْهُ أَوْ كَثُرَ نَصِيبًا مَفْرُوضًا‏ (نساء/7)

یعنی: برای مردان از آنچه پدر و مادر و خویشاوندان از خود به جا می گذارند سهمی است. برای زنان نیز از آنچه پدر و مادر و خویشاوندان به جا می گذارند سهمی است؛ خواه آن مال کم باشد یا زیاد.

بنابراین، هیچ کس حق ندارد که سهم دیگری را غصب کن ؛ سپس در پایان آیه شریفه برای تأکید مطلب می فرماید: «این سهمی است تعیین شده و لازم الأداء.» تا هیچ گونه تردید در این بحث باقی نماند.

نکته ای ظریف در این آیه شریفه این است که کلمه نساء، عطف به رجال نشده است، یعنی گفته نشد «للرِّجال و النِّساء نصیبٌ مِمّا ترک…»؛ در حالی که به حسب قاعده می بایست این گونه بیان می شد؛ ذکر حکم میراث زن در جمله ای جداگانه، بدان جهت است که استقلال زنان را در ارث همانند مردان بیان کند.

خط بطلان کشیدن  قرآن کریم به «ارث برده شدن زن» مورد پذیرش دنیای آن روز نبود و برای ملل و اقوام آن عصر، تازگی داشت ؛ اتفاقا در آن هنگام یکی از انصار – ساکنان مدینه – به نام اوس بن ثابت، از دنیا رفت و از او زنی با چند دختر و پسر خردسال باقی ماند بعد از فوت او پسرعموهایش، تمام اموال و دارایی اش را تصرف کردند و چیزی به زن و فرزندان او ندادند؛ آنها به نزد پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم شکایت بردند. رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم پسر عموهای متوفی را احضار کرد؛ آنها استدلال کردند: چون دختران و پسران خرد سال و همسر متوفی، قادر به سوارکاری و جنگ با دشمن نیستند، بلکه ما باید شمشیر دست بگیریم و از خود و آنها دفاع کنیم، ازاین رو، آنها بهره ای از ارث ندارند!

در این هنگام، آیه یاد شده نازل شد و پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم به آنها دستور داد که اموال متوفی را به فرزندان و همسرش، بازگردانند تا چگونگی تقسیم آن در میان آنها در پرتو آیات شریفه بعد روشن گردد.

این آیه شریفه، علاوه برنسخ قوانین دوران جاهلیت، حکم کلی و قاعده و سنّتی جدید را تشریع فرمود که تا آن زمان در ذهن مسلمانان، نامأنوس بوده است.

در این آیه شریفه، تأسیس یک قانون و قاعده کلی است که هیچ تخصیص و تقییدی برنمی دارد و شامل همه وارثان، اعم از زن و مرد، کوچک و بزرگ، قوی وضعیف، حتی نوزاد و جنین در رحم مادر می شود.

نظر به عمومیت آیه شریفه، «تعصیب» که سبب برتری مردان طبقه بعدی بر زنان آن طبقه می شود، باطل است. توضیح این که گاهی مجموع سهام، از مجموع مال، کمتر است و چیزی اضافه باقی می ماند؛ مثلاً: اگر مردی از دنیا برود و تنها یک دختر و مادر از او باقی بماند، در این صورت سهم مادر یک ششم و دختر سه ششم می باشد که مجموع آنها (سهام) چهار ششم می شود؛ در نتیجه دو ششم باقی می ماند؛ در اینجا، بعضی دانشمندان و فقهای اهل سنت معتقدند که این سهام اضافی را باید به عَصَبه؛ یعنی مردان طبقه بعد (که بلا واسطه یا به واسطه مردی به متوفی مربوط می شوند، مثل برادرهای متوفی در این مثال) داد و این را اصطلاحا تعصیب می نامند؛ اما تعدادی از فقها نیز بر این نظراند که آن سهام اضافی را باید در میان آن دو (مادر و دختر متوفی )  به نسبت 1و3 تقسیم کرد؛ زیرا با وجود طبقه قبل (مادر و دختر)، نوبت به طبقه بعد (مانند برادرهای متوفی) نمی رسد ؛ علاوه بر اینکه دادن مقدار سهام اضافی به مردان طبقه بعد، شبیه قوانین دوران جاهلیت است که زنان را بدون دلیل، از ارث محروم می ساختند!

پس مطابق این آیه شریفه، زنان نیز باید از سهم الارث خویش بهره برند و اگر فرزند پسر، مانع طبقه بعدی است، فرزند دختر نیز چنین است و از این جهت، تفاوتی بین زن و مرد نیست.

به حکم قرآن کریم، به زن که تا آن زمان نه تنها حق ارث نداشت (بلکه خود جزء اموال و میراث متوفی به حساب می آمد.) حق ارث داده شد و به دنبال آن به  او، حق تصرف در اموال (همانند مردان) عطا شد؛ چه زن، شوهر داشته باشد و چه نداشته باشد.

در هرحال، از نظر اسلام، زن حق تصرف استقلالی در اموالش دارد و هیچ ولایتی برای شوهر بر اموال وی نیست.

در نظام حقوقی اسلام، زن برحسب عناوین همسر، فرزند (دختر)، مادر و خواهر، از ارث بهره مند می شود .

تحقیق : عبد الله احمدی (واوان – سردشت)

نمایش بیشتر

عبدالله احمدی

نویسنده و مترجم و فعال دینی ✅ ساکن : آذربایجان غربی - مهاباد - روستای حمزاباد

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا