نویسنده: محمد حامدی
لطفاً دلیل پوشش لباس احرام (لباس واحد یک رنگ) در مراسم حج را ذکر کنید. چرا اختلاط میان زنان و مردان در مراسم حج مشروعیت دارد، ولی در سایر مراسم و مکانهای عبادی و غیره ممنوع است؟
🔵 جواب:
چنانچه در پاسخ به سوالات قبلی بیان شد، برای درک دلیل و فلسفهی احکام بایستی به نکات زیر عنایت شود:
۱. کسانی که دربارهی فلسفهی احکام سوال میکنند، در چند دسته قرار میگیرند:
الف) کسانی که نسبت به خداوند و دینش باور ندارند: در این مورد، سخن گفتن از فلسفهی احکام، چندان مفید واقع نمیشود. بلکه در ابتدا بایستی برای اینگونه افراد، در مورد اثبات وجود خدا و حقانیت دینش سخن گفته شود، آنگاه به دنبال آن در مود فلسفهی احکام تبیینات لازم ارائه شود. البته در میان این گروه نیز بعد از تبیینات لازم، موضع گیری واحدی صورت نمیگیرد. بلکه تعامل آنها در دو قالب صورت میگیرد:
*) گروهی از آنها بعد از قناعت عقلی بدان ایمان میآورند. که روشنگری برای این گروه سودمند است.
*) گروهی دیگر از آنها خواهان ایمان دینی نبوده و به دنبال لجبازی هستند. که روشنگری برای آنها سودمند نبوده بلکه تنها بخاطر اتمام حجت بر آنها روشنگری صورت میگیرد.
ب) مومنین: برای این گونه افراد بایستی به صورت مستقیم نسبت به بیان فلسفهی احکام اقدام نمود. البته برای اینها، مهمترین دلیل و فلسفهی احکام، وجود خداوند حکیم است. و به دنبال آن فلسفهی احکام بیان میشود.
ج) اهل فتره: اینها کسانی هستند که هنوز در زمینهی تبیین حقانیت دین خدا بر آنها روشنگری و اتمام حجت صورت نگرفته است. برای این گروه نیز در ابتدا بایستی حقانیت خدا و دینش اثبات شود، آنگاه دربارهی فلسفهی احکام برای آنها تبیینات لازم ارائه شود.
۲. جهان آفرینش با همهی تنوعش یک دستگاه واحد ، منسجم بهم پیوسته میباشد. که خداوند، در هنگام خلق هر قطعه از آن به این امر مهم عنایت داشته که این قطعه بایستی با همهی قطعات جهان آفرینش در ادای وظایفش هماهنگ باشد. در ضمن این را نیز در نظر داشته که آیا این قطعه برای خود و سایر قطعات جهان هستی مفید بوده و ضرر و ضایعهای را ایجاد نمیکند. بنابراین در حقیقت، فلسفهی خلق هر موجود و حکمی با همهی قطعات جهان آفرینش مرتبط است. به عبارت دیگر فلسفهی هر حکمی به اندازهی همهی قطعات جهان هستی میباشد. در حالی که ما هرگز تحمل این امر را نداریم که خداوند دربارهی فلسفهی هر حکمی، نقش و جایگاه حکیمانهی آن را در رابطه با همهی قطعات نظام آفرینش بیان کند. لذا در بسیاری از موارد به بیان چند نکته اکتفا نموده است. پس فلسفهی احکام در مواردی خلاصه نمیشود که خداوند و رسولش آن را بیان نمودهاند. بلکه اینها را به عنوان نمونه بیان داشته نه انحصار فلسفهی آنها در موارد بیان شده.
۳. خداوند در مورد تعدادی از احکام دینی اشارهای به حکمت آنها ننموده، بلکه براساس باور و اعتماد دینی مؤمنین به خدا و دینش آنها را بیان داشته است. که در اینجا بهترین موضعگیری این است که بدون هیچ گونه شک و تردیدی نسبت به حکیمانه بودن آنها باور داشته باشیم.
۴. چون ایمان و یقین دینی دارای درجات و مراتب نامحدودی است، بیان فلسفهی احکام، در راستای اعتلای بیشتر ایمان دینی مفید است. لذا درخواست بیان فلسفهی احکام از جانب این گروه به معنی عدم اعتماد به خداوند و دینش نیست. بلکه تنها به خاطر کسب درجات برتر ایمان است.
۱. دلیل اصلی همسانی در لباس احرام این است که همگان بدون اعتنا به تعلقات دنیوی و تفاوتهای موجود در میان انسانها با لباسی ساده در این مراسم عبادی شرکت خواهند نمود. و از این طریق تا حدودی همزیستی مشترک با انسانها را تجربه خواهند نمود.
۲. شرکت در چنین مراسمی با لباس واحد، انسانها را به یاد حضور در دادگاه قیامت میاندازد.
۳. پوشیدن لباس سادهی واحد، تمرینی برای حذف تفاخر ثروتمندان بر فقراست.
۴. یکی از عواملی که توجه قلبی انسان را به عبادات مخدوش میکند، رنگ و تنوع لباسهاست. لذا با پوشش لباس احرام، توجه به مراسم عبادی حج بیشتر میشود.
۵. یکی از موانع تقویت ایمان تکیه نمودن بر زرق و برقهای زندگی است. لذا لباس احرام ما را در دفع این مورد یاری میدهد.
۶. خروج انسان از شرایط عادی زندگی، خصوصاً پوشیدن لباس احرام باعث تقویت صبر انسان در شرایط غیر عادی میشود.
۷. حضور یافتن در شرایط سخت باعث پالایش روح انسان میشود.
۸. پوشیدن لباس سفید و یکرنگ (که نمادی برای پاکی است) موجب حالت معنوی خاص در انسان خواهد شد.
۹. در دین ما به مسئلهی نظافت اهمیت خاصی داده شده که لباس احرام به علت سفید بودنش نمایانگر پلیدیهاست. لذا با مشاهدهی کوچکترین لکه بر لباس در صدد تمییز کردن آن بر خواهد آمد. و این تمرینی خاص برای تقویت نظافت میباشد.
و اما دربارهی مسئلهی اختلاط زنان و مردان در مراسم حج باید گفت که همیشه و در هر حال نمیتوان از حضور زنان در جامعه جلوگیری نمود. و بر اساس ضرورت، حضور زنان و مردان در بعضی از مقاطع زندگی اجتناب ناپذیر است.
اما نکتهای که در اینجا حائز اهمیت است این است که در چنین شرایطی بایستی همهی لوازم حجاب اسلامی، مقتضیات اخلاق اسلامی، حلالها و حرامها را رعایت نمود.
در مراسم حج نیز به علت ازدحام بیش از حد جمعیت و تهیهی تدارکات لازم نمیتوان جایگاه زنان و مردان را از هم جدا نمود. لذا به عنوان ضرورت، چنین اختلاطی روی میدهد. از جهتی دیگر مراسم حج دارای جاذبهی معنوی زیادی است. که معمولاً در چنین حالتی روحیهی انسان برای میل جنسی بسیار افول میکند. در ضمن چنانکه اشاره شد ما در بسیاری از احکام دینی از حکمت کارهای خداوند باخبر نبوده و بر اساس تعبد، آنها را انجام خواهیم داد. چنانچه همهی ما اعم از دیندار و غیره در مقابل متخصصین بشری در حوزههای مختلف بدون چون و چرا از فرامینشان اطاعت خواهیم نمود. زیرا نسبت به علم و حکمت آنها ایمان کامل داریم. بنابراین دلیل اصلی تفاوت حضور زنان و مردان در بعضی جاها و منع آنها در بعضی دیگر از مکانها تعبدی است.
محمد حامدی