ارکان دعوت اسلامی
دعوتگر، تنها زمانی دعوتی حکیمانه انجام خواهد داد که از بن مایهها و پایههای دعوت اسلامی آگاه باشد تا بتواند هوشیارانه در مسیر دعوتش حرکت کند . بیگمان با دقت در آیهی ۱۰۸ سوره یوسف میتوان این ارکان را فهم کرد: قُلْ هَـٰذِهِ سَبِیلِی أَدْعُو إِلَى اللَّـهِ ۚ عَلَىٰ بَصِیرَهٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِی ۖ . وَسُبْحَانَ اللَّـهِ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِکِینَ
از این رو ارکان دعوت عبارتند از:
۱-موضوع دعوت: ( یعنی چیزی که دعوتگر مردم را به پذیرش آن فرا میخواند).
بیگمان موضوع دعوت، دین اسلام است. علاوه بر این، دعوتگر باید اهداف اسلام را که شریعت اسلام بر آنها دلالت دارد، دریابد. این اهداف عبارت است از: تأمین منافع مردم و زدودن زیان و تباهی از آنها در دنیا و آخرت.
خدابیامرز ابنتیمیه گفته است: «شریعت اسلامی آمده تا منافع مردم را تأمین و کامل کند و زنگار مفاسد و زیانها را از آنها بزداید و کاهش دهد». (منهاج السنه النبوته ج ۱ ص ۱۴۷).
۲- دعوتگر، مسئولیت، ساز و برگ و اخلاقش؛
مسئولیت دعوتگر، تفاوتی با مسئولیت پیامبران(ع) ندارد . پیامبران الگوی دعوتگران اسلامی میباشند. بزرگترین این پیامبران حضرت محمد(ص) است که خداوند متعال درباره او فرموده: (یا ایها النبی انا ارسلناک و شاهداً و مبشراً و نذیراً و داعیاً الی الله باذنه و سراجاً منیراً). امت اسلامی، در امر دعوت اسلامی شریک پیامبر(ص) است؛ زیرا بنا به نص آیاتی که پیامبر(ص) را مکلف به تبلیغ رسالت اسلام میکنند، همهی مسلمانان باید بار این مسئولیت را به دوش بکشند؛ چون اصل در خطاب خداوند نسبت به پیامبرش، شمولیت امتش هم میباشد مگر در مواردی استثنایی.
از سوی دیگر، ساز و برگ و سلاح دعوتگر، فهم دقیق، توأم با آگاهی قبل از عمل و تدبر در مفاهیم و احکام آیات قرآن و فهم سنت شریف نبوی و عقیدهی صحیح اسلامی همراه با دلایلش میباشد. چنانکه پی بردن به هدفش از زندگی و جایگاهش در میان انسانها و دلبستگی اش به آخرت و دوری گزینیاش از دنیای سراسر فریب، یکی دیگر از ساز و برگهای دعوتگر مسلمان میباشد. علاوه بر اینها، دعوتگر باید از آنچنان ایمان عمیقی برخوردار باشد که بتواند در سایهی آن، به خدا دوستی، خدا ترسی، امیدواری به خدا و پیروی از پیامبر(ص) در همه کارهایش، نایل آید. آری، دعوتگر در پرتو چنین ایمانی، میتواند در همه کارهایش، با خداوند ارتباط برقرار کند، و به او دل ببندد، و بر او توکل کند، و او را برای خویش جدا کند، و در همه سخنان و کارهایش برای خدا، اخلاص و صداقت داشته باشد.
در مورد اخلاق و آدابش هم باید بگوئیم: اخلاق دعوتگر، همان اخلاق زیبای اسلام و صفات ارزندهی آن است ، مانند: اخلاص، مهمترین این اخلاقهاو صفات عبارتند از: بردباری و نرمخویی، گذشت و چشمپوشی، تواضع، وفاداری، ایثار و شجاعت، هوشیاری، امانتداری، حیای خداپسندانه، سخاوت، پرهیزگاری، ارادهی قوی و همت والا، خوشبینی، نظاممندی، ریزبینی، وقتشناسی، افتخار کردن به اسلام، و عمل کردن به آنچه مردم را به آن دعوت میکند – تا به عنوان الگویی شایسته مطرح شود – زهد و پارسایی، استقامت، ارزیابی شرایط موجود، و اعتدال و میانه روی، علاوه بر اینها دعوتگر باید احساس کند که خدا با او است و به خدا اعتماد کامل داشته باشد و گام به گام در کار دعوتش پیش برود و در آغاز از مهمترین مسائل شروع کند و سپس به ترتیب موضوعاتی را مطرح کند که با اهمیت میباشند. چنانکه دعوتگر باید از همه کارهایی دوری کند که منافی این اخلاقیات است.
۳- رکن سوم فرد دعوت شده است. دعوتگر باید بداند، دعوت به سوی اسلام شامل همهی انسانها و حتی جنها میباشد. او باید بداند که این دعوت در هر زمان و مکانی تا قیام قیامت ادامه دارد و مخصوص یک نژاد یا یک طبقه و گروه خاص یا یک زمان و یک مکان ویژه نمیباشد.
او باید بداند ، رفتن پیش مدعو (فرد دعوت شده) و دعوت کردنش، جزو حق مدعو است. دعوتگر نباید در خانه بنشیند و منتظر آمدن مردم شود؛ زیرا پیامبر(ص) به سراغ مردم میرفت و آنها را به سوی اسلام دعوت میکرد. در مناسبتهایی چون موسم حج، پیش افراد قبیلهها میرفت و از هیئتها و افرادی که به نمایندگی از جانب قبایل میآمدند، استقبال میکرد. دعوتگر حق ندارد، هیچ انسانی را کوچک، و ناچیز بشمارد؛ چون حق هر انسانی این است که به سوی اسلام دعوت کرده شود…
۴- رکن چهارم عبارتست از روشهای دعوت و ابزارهای رساندن دعوت…
دعوتگر نیاز دارد، روشهای دعوت و ابزارهای رساندن آنها را دریابد، تابتواند دارای مقداری از شایستگی برای تبلیغ ماهرانه و هوشیارانه دین خدا گردد.
البته این امر، نیازمند توضیحات بیشتری، در یک سخنرانی دیگر است.از خدا میخواهیم که توفیق آن را به ما عطا کند.
همچنین میتوانید به کتاب « معرفه فقه و ارکان الدعوه» ، [= آگاهی از ارکان دعوت]، نوشتهی سعید بن علی بن وهف القحطانی مراجعه کنید.
بعد از شناخت ارکان دعوت، بعضی از روشهای را ذکر میکنیم که میتواند یاریگر ما در کار دعوت و برقراری رابطه با مردمی باشد که آنها را به اسلام دعوت میکنیم.
روشها و ابزارهای دعوت:
مشخص کردن نوع درد و نوع درمان:
بیگمان، پزشک جسم، در آغاز نوع بیماری را مشخص میکند و سپس نوع درمان را. این همان روش صحیح درمان است. دعوتگری که مردم را به سوی خدا دعوت میکند، همچون پزشکی است که دلها و روحهها را مداوا میکند. لذا باید همین روش را برای درمان روانها بکار گیرد؛ یعنی قبل از هر چیز بیماری را تشخیص دهد و سپس نوع درمان را تعیین نماید. او نباید تنها به شناختن نشانههای بیماری و علاج آنها سرگرم شود؛ زیرا این کار باعث میشود تا از اصل و منشأ بیماری غافل گردد.
بیماری اصلی بشر که از دیرباز تا کنون به آن دچار شده عبارتست از: نشناختن آفریدگار، گمراهی از راه او، یا کافر شدن به او و سر باز زدن از وارد شدن به قلمرو بندگی کامل او میباشد.
درمان اصل این بیماری عبارتست از ایمان آوردن به الله به عنوان پروردگار و معبودی که هیچ معبود بر حقی جز او وجود ندارد، و پشت پا زدن به همهی مظاهر طاغوتی و رو کردن به خدا و عدم دنیا گرایی.
شبههزدایی: مقصود از شبهه چیزی است که صداقت دعوتگر و حقانیت موضوع دعوت او را به زیر سؤال میبرد.
در بیشتر اوقات، این شبهه با عادتی قدیمی، یا مصلحتی موجود یا ریاستی دنیوی یا بغضی جاهلانه مربوط میشود و شبهه مذکور – به خاطر وجود این مسائل – در دل افراد ضعیف و دلبسته این موارد ریشه ریشه میدواند و آنها را بر این میدارد تا فکر کنند دعوتگر هدفی غیر از دست یابی به اینها ندارد و لذا باید با او مقابله کنند.
ترغیب و ترهیب: ترغیب انجام هر کاری است که فرد دعوت شده را به پذیرش دعوت و حق و پایداری بر آن ، تشویق میکند.
ترهیب یعنی هر کاری که فرد دعوت شده را از پذیرش دعوت بترساند و باز دارد و او را وادار به رد حق و یا عدم ثبات بر راه حق – بعد از پذیرش آن – نماید.
ترجمه : سید رضا اسعدی – بوکان