گفتگو

ایزدی ها ؛ در اصل کُردند یا عرب؟!

اصلی ایزدی ها ؛ کُردند یا عرب؟!

ایزدی ها در عراق؛ وضعیتی بین بحران و فاجعه(2)

در بخش اول از گزارش تحلیلی ایزدی ها در عراق؛ وضعیتی بین بحران و فاجعه، آقای علی طاهایی به بررسی تاریخچه این قوم و نگاه های متفاوتی که به آنان وجود دارد پرداخت. در قسمت دوم و پایانی نیز نویسنده عمدتا به بررسی جریانات هویتی در بین آنان پرداخته است.

به نظر می رسد تلاش های اینچنینی در جهت تولید ادبیات درباره اقوام مختلف عراق به زبان فارسی گمشده محافل علمی و آکادمیک ایران هست.امید آنکه با این قدم،محققان دیگر نیز ممارستی بیشتری در این راه مصروف دارند.

جریانات هویتی ایزدی های معاصر

همانند تمامی هویت های فرعی موجود در عراق پس از اشغال امریکا، ایزدی هایی که سالها سیاست سرکوب و نادیده انگاشته شدن را تجربه کرده بودند ناگهان با فضایی باز مواجه شدند و فرصت بروز و ظهور پیدا نمودند.

در این فضا سه جریان اصلی درخصوص هویت ایزدی ها در عراق شکل گرفت که عبارتند از:

1.جریان هویت کُردی (معتقدان به اصالت کُردی ایزدی ها): در گفتمان رایج در کردستان عراق ایزدی ها کرد خوانده می شوند و در یکی از دیدارهای مسعود بارزانی با روسای گروههای مسیحی، ایزدی و مسلمان در شهر شیخان، وی اعلام نمود که هیچ شکی در این نیست که ایزدی ها بخشی از قومیت کرد هستند و هیچکس نمی تواند در این موضوع خللی وارد نماید.

همچنین در نشریات و مقالات منتشر شده توسط کردها همواره به این سیاست اعلامی تاکید شده که ایزدیه و زردشتی ها از دیانات خاص اکراد هستند. از نمونه های این کتب می توان به کتاب «نزار بابا» نویسنده کرد درباره کردستان اشاره نمود که در آن وی در ضمن دیانت های موجود در کردستان ایزدی ها را بخشی از کردها معرفی نموده و بیان داشته که ایزدی در حقیقت از کلمه ایزد برگرفته شده است و ریشه ای کردی دارد و حتی اگر به نام عشائر ایزدی دقت شود می توان انتساب آنها را به کردها دریافت.

در حقیقت بسیاری از نشانه های موجود در زندگی ایزدی ها موید این موضوع می باشد از جمله اینکه مناطق محل سکونت آنها مجاور مناطق کردی است و پیوستگی سرزمینی بین ایزدی ها و کردها وجود دارد و زبان آنها که از اساسی ترین نشانه های هویتی است زبان کردی است، زبان متون دینی آنها نیز کردی است و آنها شباهت زیادی به کردها قبل از اسلام آوردنشان دارند.

 

  1. 2. جریان هویت عربی (معتقدان به اصالت عربی و اموی ایزدی ها): این جریان توسط حکومت بعثی عراق بسیار تقویت شد. ایزدی ها در حقیقت در چارچوب طرح عربی سازی مناطق محل سکونتشان قرار گرفتند؛ مناطقی که همواره مورد منازعه کردها و عرب ها بوده است. دولت مرکز حملات فراوانی را علیه روستاهای آنها انجام داد و بخش زیادی از آنها را وادار به مهاجرت نمود و جمعیت عرب را در روستاهای آنها ساکن کرد. بر اساس قانون استان های عراق مصوب 1963 نیز مناطق محل سکونت آنها جزو استان های عربی قرار گرفت و تلاش شد تا هویت عربی در آنها تقویت گردد.

بیش از تمام این فشارهای سیاسی تلاش هایی اثرگذار بود که از سوی پژوهشگران برای عرب و اموی بودن آنها شکل گرفت. این موضوع زمانی تقویت شد که با حمایت حکومت مرکزی بغداد «دفتر اموی ها» در بغداد توسط امیر بایزید اموی در سال 1969 تاسیس گردید. ظاهراً هدف از تاسیس این دفتر احیای فرهنگ عربی اموی در میان ایزدی ها بود و نشر حقایق تاریخی تحت شعار «طائفه اموی و دیانت ایزدی».

امیر بایزید، به عنوان رهبر ایزدی ها در سال 1964 طی نامه نگاری با جمال عبدالناصر و عبدالسلام عارف روسای جمهور مصر و عراق خواستار حمایت آنها از عربیت بنی امیه (اشاره به ایزدی ها) شده بود و در مقدمه نامه اش اشاره نمود که « ایزدی ها به عنوان اعراب اموی در محیطی غیر عربی زیسته اند و لذا خواص عربی خود را از دست داده اند و در حال حاضر از صفات عربی خود تهی شده اند».

وی در نامه ای دیگر به رئیس جمهور عراق که پس از چند ماه از نامه اول نگاشته شد خواستار حمایت عراق از بنی امیه یزیدی (خطابش به ایزدی ها) می شود و در آن ایزدی ها را قبایلی می نامد که عروبیت خود را از دست داده اند.

 وی می نویسد تمامی قبایل ایزدیه را به بازگشت به ریشه های عربی فراخوانده و تاکنون موفق شده تا سه قبیله را به بازگشت به ریشه های عربی متقاعد نماید!.

در سال 1980 میلادی و پس از آنکه امیر سابق ایزدی ها به اتهام همکاری با جریانات معاند کُردی محکوم به اعدام شد و از عراق گریخت، امیر بایزید اموی بصورت رسمی از سوی حکومت عراق به عنوان رئیس رسمی و شرعی ایزدی ها منصوب گردید.

فرزند امیر بایزید اموی بعدها عنوان داشت که حکومت بعث از پدرش خواست تا با توجه به انتساب آنها به خانواده شیخ عدی بن مسافر، سران عشایر و قبایل ایزدی را به بازگشت به ریشه های عربیشان فرابخواند.

از دیگر منادیان عربیت ایزدیان امیر انور معاویه بود که از هویت عربی ایزدی ها دفاع می نمود و همواره در مقابل تلاش اکراد برای منسوب کردن ایزدی ها به اکراد مقاومت نمود.

وی همواره با عنوان ایزدی مخالف بود و این طائفه را یزیدی می خواند و با تغییر عنوان ایزدی ها در قانون اساسی عراق از یزیدیه به ایزدیه مخالفت نمود

وی ضمن مخالفت با تلاش کردها برای مرتبط کردن ایزدی ها با اکراد و جدا نمودنشان از عراق  عنوان داشت: نمی توان تنها به این دلیل که برخی از ایزدی ها به زبان کردی سخن می گویند آنها را عرب نامید.

 وی معتقد بود این طائفه از جمیع گروه هایی که در شمال عراق می زیسته اند تشکیل شده و شامل عراقی ها، سوری ها و اتراک می باشد و حتی شامل اکراد، عرب ها، سریانی ها و ترک ها می شود.

 وی همچنین معتقد بود اینکه درخصوص هویت ایزدی ها تنها با استناد به زبانشان سخن گفته شود کار نادرستی است همانگونه که تمامی کسانی که به زبان عربی سخن می گویند عرب نیستند.

 

3.جریان هویت ایزدی (هوادارن هویت مستقل برای ایزدی ها): در مقابل جریاناتی که روی هویت کردی ایزدی ها تاکید داشته و هویت مذهبی آنها را لایه دوم هویتی خود می دانستند جریان دیگری سر برآورد که بر هویت مستقل ایزدی ها تاکید داشت و با تاکید بر هویت مذهبی مستقل ایزدی ها از سایر اکراد که اسلام آورده بودند این طائفه را دارای هویتی مستقل از اکراد می دانست. آنها در حقیقت هویت دینی خود را بر هویت قومی مقدم می دارند

شاید مهمترین نماینده این جریان فکری را بتوان «امین فرحان» رئیس جریان اصلاح و پیشرفت ایزدی دانست. وی در کتابی که در سال 2010 میلادی درخصوص ایزدی ها منتشر نمود تلاش کرد تا حلقه گمشده هویت ایزدی ها را کشف نماید لذا به پایان دوران سقوط امپراتوری بابل (539 ق م) بازگشت تا زمانی که شیخ عدی بن مسافر (1078 _1161 م) به میان این قوم آمد و با بررسی تاریخی این دوران تلاش می کند که اثبات نماید عقبه تاریخی و تمدنی ایزدی ها به تمدن سومر و بابل باز می گردد و دیانتشان ادامه همان دیانت بابلی است.

همچنین در سال 2013 لغتنامه عربی- ایزدی منتشر شد که در مقدمه آن اشاره شده است که زبان ایزدی همزمان با زبان مندائیه ظهور پیدا کرده است و اینکه در این زبان لغات رافدینی (زبان کهن بین النهرین) وجود دارد نشانگر پیوند تاریخی ایزدی ها به اجداد سومری و بابلی شان است.

 

4.جریان میانه رو ایزدی ها: در میانه جریاناتی که درخصوص هویت ایزدی ها به نزاع می پردازند جریانی میانه رو وجود دارد که تلاش می کند در میانه تاکید بر هویت مستقل ایزدی ها و تاکید بر هویت کردی آنها بدون تاکید بر دیانتشان بایستد که این جریان را می توان جریان میانه رو نامید.

نمایندگان این جریان تلاش می کنند تا حداقل هویت مستقل ایزدی ها را حفظ نموده و در مقابل هویت کردی خود را نیز نفی نمی کنند.

 برای مثال امیر تحسین سعید در خصوص ایزدی ها تاکید دارد که ما ایزدیه های کُرد هستیم و این دو هیچ تداخلی با هم ندارند و باید تلاش کنیم که این دو هویت به یکدیگر آسیب نرسانند و یکدیگر را نفی نکنند.

 

5.جریان هویت انسانی: به دلیل درگیری های فراوان تاریخی که به بخشی از آنها اشاره شد، نسل جدید ایزدی ها معتقدند هر انسان باید بتواند بدون توجه به هویت قومی یا مذهبی اش از تمام حقوق انسانی و شهروندی برخوردار باشد. آنها با توجه به حقوق شهروندی و تاکید بر حقوق بشر تلاش نمودند تا جامعه ایزدیان را بازسازی نمایند.

آنها معتقدند اینکه هویت قومی مقدم است یا هویت دینی موضوع مهمی نیست و آنچه مهم است انسان و حقوق انسانی وی است خارج از اینکه فردی کرد است یا عرب و هر فردی باید بتواند بدون ترس از دیگری به اعتقادات دینی اش بپردازد.

ج: جمعبندی:

به نظر می رسد طایفه ایزدیه دستخوش تغییرات جدی شده است که این تغییرات ناشی از بروز پدیده تکفیری ها در منطقه است.

 تاریخ ایزدی ها اگرچه با چنین حملاتی بیگانه نیست ولیکن به نظر می رسد در شرایطی که احساس می شد با ظهور مردمسالاری در عراق روزهای بد آنها پایان یافته این روزها قابل تصور نبود.  اگرچه پیش از این تعدیاتی به ایزدی ها در بغداد و توزخورماتو طی سالهای 2008 تا 2014 گزارش شده است ولیکن این حملات عمدتا ناشی از اشتغال آنها در مشروب فروشی ها یا مراکز ماساژ و … بوده و هدف در حقیقت برچیدن کسب و کار حرام بوده نه دیانت ایزدی و این گروه در سایه سقوط حکومت صدام و تشکیل دولت های پس از سال 2003 توانستند به آزادی هایی دست یابند ولیکن بروز پدیده تکفیری ها در سوریه تبدیل به کابوس وحشتناک آنها شد.

تکفیری ها در سوریه به تمامی نمادهای مذهبی ایزدی ها حمله کردند و از جمله درخت بلوط مقدس آنها را با 160 سال عمر در شهر اطمه سوریه که مزار بسیاری از بزرگان ایزدی نیز بود از جا کندند و به بسیاری از مراقد مقدس این طایفه تعرض شده و آنها را منفجر نمودند. درخت بلوط یکی از نمادهای مذهبی مقدس در میان ایزدی هاست که آن را بنام «نیشان» می خوانند.

ایزدی ها در میان جریانات مذهبی نوظهوری قرار گرفته اند که سرنوشت مبهمی را در مقابل آنها نهاده اند. آنها حتی از سوی جریانات اسلامی کردستان عراق نیز تحت فشار می باشند و نمی توان زندگی بدون دردسری را حتی در کردستان عراق برای آنها متصور بود چراکه منتقدان جدی ای بین کردها برای آنها وجود دارد و این در حالیست که آنها تمایل به بازگشت به سرزمین مقدسشان دارند. در حالیکه هزاران نفر از زنان آنها به اسارت برده شده اند و هزاران نفر از مردانشان کشته شده اند.

باید منتظر ماند و دید که تاریخ چه بر سر این طائفه خواهد آورد.

 

علی طاهایی

برای مشاهده بخش نخست مقاله اینجا را کلیک کنید

نمایش بیشتر

ســــۆزی میــــحڕاب

سایت ســــۆزی میــــحڕاب در آذرماه 1392 با همت جمعی از اهل قلم خوشنام و گمنام تاسیس شد ســــۆزی میــــحڕاب بدون جنجال و در اوج عملگرایی به ترویج مبانی میانه روی می پردازد ســــۆزی میــــحڕاب با هیچ جریان و هیچ احدی درگیری ندارد ســــۆزی میــــحڕاب رسالتی جز همزیستی و دگرپذیری ندارد

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا