علمیمهارت

اینترنت و فضای مجازی شمشیری دولبه (بخش2)

اینترنت شمشیر دولبه

برخی از مضرات اینترنت وشبکه های اجتماعی

1ـ «تهاجم فرهنگی»

قبل از پرداختن به این موضوعِ مهم، لازم است اشاره ای به تعریف «فرهنگ» و «تهاجم فرهنگی» داشته باشیم.

فرهنگ: عبارت است از مجموعه ای از باورها، ارزش ها، هنرها، عقاید، اخلاق، قوانین، و آداب و رسوم یک جامعه، که از نسلی به نسلی دیگر انتقال می یابد.

پس می توان گفت: فرهنگ، هویت و شناسنامه یک ملت می باشد.

تهاجم فرهنگی: هجوم و یورش و تجاوزِ بیگانگان به حریمِ فرهنگِ یک جامعه، به قصد بیگانه نمودن آن جامعه با فرهنگ خویش؛ وتحمیل رفتار ها و الگو ها و ارزش های فرهنگیِ مُضِرِّ خود، بر فرهنگ دیگران را «تهاجم فرهنگی» گویند.

در ابتدا کشورهای سلطه گر برای سلطۀ بر کشور ها و جهت تحمیلِ فرهنگ خود بر سایراقوام و ملل، از طریق تهاجم نظامی وارد می شدند؛ اما بعد از رشد فکری وآگاهیِ عمومیِ ملت های جهان، دریافتند که حملۀ نظامی به کشورها دیگر به این آسانی امکان پذیر نبوده وکار ساز نمی باشد؛ بهمین خاطر بعد از جنگ جهانی دوم، روش خود را تغییر داده و برای نیل به اهداف شوم و پلید خویش، از طریق تهاجم فرهنگی علیه ملل و خصوصا کشورهای اسلامی شروع به فعالیت نمودند.

آنها فهمیدند که امروزه بهترین راهِ نفوذ در سایر کشور ها، نفوذِ در فرهنگ آنان می باشد و برای نابودی یک ملت، دیگر نیازی به حمله نظامی نیست وکافی است فرهنگ و اعتقادات آن ملت را نابود کرد؛ چراکه تهاجم فرهنگی در قیاس با تهاجم  نظامی،

ـ یک کار آرام و بی سر و صدا است،

ـ برای اکثریت مردم نامرئی و نا محسوس است،

ـ گسترده و همه جانبه و فراگیراست،

ـ و برخلاف تهاجم نظامی که غالبا بخشی ازمرزهای مجاور در تیررس دشمن قرار دارد؛ ریشه ای و عمیق است و تا عمق خانه ها نیز پیش می رود و ذهن و قلب انسان ها را نشانه می گیرد.

به همین دلیل  است که پس از جنگ جهانی دوم، «آیزونهاور» رییس جمهورِ وقتِ آمریکا اعلام کرد که بزرگ ترین جنگی که در پیش داریم جنگ تسخیرِ اذهان انسانها می باشد.

متولیان رسانه های جهان نیز که دارای  تفکرات  صهیونیستی می باشند در پروتکل دوازده هم دانشوران یهود به این نقشه خباثت آلود اشاره کرده اند که: «اگر تدابیری را که در مورد مطبوعات و رسانه اندیشیده ایم به مرحله اجرا در آوریم، ذهن و فکر غیر یهودیان به تسخیر ما در خواهد آمد و آنان وقایع جهان را از پشت عکسهای رنگی که ما بر چشم آنها می گذاریم می نگرند».

فلذا راه اندازی شبکه های اجتماعی با آن هزینه های سرسام آور، بخاطر دلسوزی آنها نسبت به ما نیست؛ بلکه چنانکه در مشورتهایشان اشاره شد، فاسد نمودن و از بین بردن فکر و ایمان ما مسلمانان می باشد؛ و کدخدای این دهکدۀ کوچک، خواستار این است که از اسلام و فرهنگ اسلامی فقط یک اسم و رسم باقی بماند؛که متاسفانه تا حدود زیادی به اهداف شومشان نیز رسیده اند.

بنا بر این، تهاجم فرهنگی یکی از برنامه های مهم غرب و کشورهای سلطه می باشد که می خواهد فرهنگ خویش را به عنوان فرهنگ غالب معرفی نماید و فرهنگ های دیگر را تحت الشعاع فرهنگ خود قرار داده و نابود گرداند؛ هدفِ غرب در تهاجم فرهنگی این نیست که تکنولوژی و پیشرفت را به کشور های جهان سوم ببرد؛ بلکه هدفشان وابسته کردن آنها به غرب و از بین بردن  هویت و فرهنگ ملی ارزشها و اعتقادات مذهبی آداب و رسوم آن ملت ها می باشد؛ هدفشان این است که  مردم کشور های جهان سوم را از ارزشها و اعتقاداتشان دور نمایند و آن فرهنگی که خودشان دوست دارند به آنها تحمیل نمایند.

از جمله شیوه ها و راه ها برای رسیدن  به این اهداف خباثت آلود

ـ رواج مدهای مبتذلِ لباسِ زنانه و مردانه و ایجاد روحیه مد گرایی به سبک و صورت غربی و پوشیدن لباسهای تحریک آمیز و تهیه و پخش فیلم های ضد اخلاقی و انتشار عکسهای برهنه و نیمه برهنه دختران و زنان در سطح گسترده.

ـ ترویج روابط نامشروع میان دختران و پسران قبل از ازدواج، و اشاعۀ فحشا و شهوات و بی بند و باری و ترویج و تبلیغ برای شراب و شرابخواری در میان نسل جوان و سرانجام بی هویت و بی خاصیت نمودن آنها و سرگرم نمودنشان به امور سطحی و کم اهمیت چون: انواع مد، لباس، آرایش، اُمور شهوانی و نفسانی؛ که یکی از مهمترین عللی که به سقوط اندلس (اسپانیای امروزی) منجر گردید، همین امر بود؛ به همین خاطر وزیر مستعمرات بریتانیا در قرن ۱۸م گفت: ما اسپانیا را از مسلمانان به وسیله ی فحشا و شراب باز ستاندیم و لذا باید سایر بلاد را نیز به  همین دو نیروی عظیم بازگردانیم.

ـ ساخت و پخشِ انواعِ فیلم و سریال های مبتذل و ضد اخلاقی با هزینه های هنگفت و سرسام آور و خوب جلوه دادن آن ها در کانال ها و فضای مجازی که نباید شک کرد که غرب و امپریالیسم جهانی به هیچ وجه دلسوز دختران و زنان وجوانان ما نمی باشد و این سریالها صرفا جهت به انحراف کشاندن و سست نمودن بنیان خانوادۀ مسلمان ساخته شده و خواهند شد.

– بی اعتنا نمودن و بیگانه ساختن ملتها از گذشته تاریخی و میراث وارزشهای دینی و علمی و فرهنگی خویش، و بی هویت ساختن آنها چه از جهت فرهنگی و چه از لحاظ ملی و خود باخته کردن و سبک انگاشتن زبان و لباس خودی و افتخار به زبان و لباس و سبک زندگی بیگانه و ترسیم چهره برتر از غرب در اذهان مردم، جهت تغییر سبک زندگی از اسلامی به شیوه غربی.

ـ تقدس زدایی دینی و توهین به مقدسات اسلامی وتشکیک و شبهه افکنی در حقانیت دین و پیامبر مکرم اسلام (ص) و ترویج افکار و اندیشه های غیر اسلامی؛ من جمله تفکر سکولاریسم وتبلیغ «انسان محوری» (اُومانیسم) در مقابل «خدا محوری» و نیز معرفی نمودن دین به عنوان یک سلسله پندار های مربوط به زندگی شخصی افراد که هر کس در داشتن و نداشتن آنها آزاد است؛ که متاسفانه امروزه در شبکه های  اجتماعی به کثرت شاهد این گونه تشکیک وتوهین و ترویج های مشمئز کننده هستیم.

بدین ترتیب معلوم شد که تهاجم و سلطه فرهنگی از انواع دیگر سلطه ها؛ چه نظامی، چه سیاسی، و چه اقتصادی، خطرناکتر است و یقینا ملتی که هویت فرهنگی خود را از دست بدهد و خود باخته شود به این زودی ها نمی تواند خود را پیدا کند.

که بی شک یکی ازمهمترین ابزار جهت استیلا وچیرگی بر کشورهای اسلامی و تغییر در عقاید و افکار وفرهنگ آنها «اینترنت وشبکه های اجتماعی» می باشند.

۲ـ «ترویج بی اخلاقی و اعمال منافی عفت»

یکی دیگر از مهمترین اهدافِ کانال های ماهواره ای و شبکه های اجتماعی، مبارزه با حیا، عفت، اخلاق، لباس و فرهنگ اسلامی است؛ و با توجه به آشنایی آنها با حساسیتهای ملی و مذهبیِ مسلمانان، صراحتا دعوت به عریانی و اعمال منافی اخلاق نمی کنند؛ بلکه با نمایش دادن مکررِ زنانِ نیمه عریان، قبح و زشتیِ بی حجابی و شرم و حیا را در نزد مخاطب فرو می ریزند؛ و وی را در مسیری قرار می دهند که خودشان می خواهند.

به گونه ای که اگر قبل از آشنایی با اینگونه شبکه ها دارای لباس و پوششی اسلامی بود، اکنون دیگرحساسیتی نسبت به این نوع پوشش نشان نمی دهد.

 قبلا در خانواده ای که حتی اگر التزام و پایبندی دینی هم وجود نداشت، عدم خیانت و وفاداریِ زن و شوهر نسبت به هم، از جایگاه و اهمیت بالایی برخوردار بود؛ ولی امروزه اختلاط و مأنوس شدن با فیلمها و سریالهای مبتذلِ خانوادگی در شبکه های مجازی، یکی از عِلَلِ اصلیِ خیانت زن به شوهر و رفیق بازیهایِ پنهانی به حساب می آید؛ که اغلب منجر به طلاق و جدایی و از هم پاشیدگی خانواده ها خواهد شد.

تا دیروز خلوتِ زن و مرد بیگانه با هم، خیلی به سختی صورت می گرفت؛ ولی امروزه این کار خیلی راحت شده و خلوتها در داخل موبایل و کنار همسر صورت می گیرد؛ بدون اینکه کسی هم متوجه شود.

 فلذا بابد آگاه بود که  یکی از اصلی ترین اهداف شبکه های مجازی «مبارزه با غیرت و مردانگی» می باشد.

 درجامعه ای که دختران و پسران به صورت لجام گسیخته با یکدیگر در ارتباط هستند؛ بی تردید بنیان خانواده و جامعه دچار بلای بزرگ، و متلاشی خواهد شد؛ ولی غرب و کشورهای سلطه نه تنها به قبح زدایی اختلاطِ طرفین بسنده نکرده، بلکه ارزشی کردن این ارتباط و ضد ارزشی نمودن عدمِ ارتباط را جزوِ اهداف اصلی خویش قرار داده اند؛ به گونه ای که اگر فردی با جنس مخالف ارتباط نامشروع نداشته باشد، جزو انسانهای عقب افتاده به شمار می آید؛ این شبکه ها برای آسان نمودن کار مخاطبانِ خود، راه های ارتباط برقرار نمودن و عاشق شدن و دوست داشتن را آموزش می دهند و وانمود می کنند که حیا و عفت، تفکری عقب مانده و عصرحجری است؛ و حتی قضیۀ سقط جنین را نیز امری عادی جلوه می دهند. حال اگر این دو امر، برای دختران دغدغه نشوند، چه اتفاقی بر سر جامعه خواهدآمد؟ بی شک فاجعه ای رخ خواهد داد که در غرب رخ داده است و به راحتی می توان به تماشای آن نشست.

 از این گذشته برخی از شبکه های مجازی یکی از گامهای موفقیت در زندگی مشترک، که قرار دادن زن و مرد در جایگاهی است که خدا برایشان منظورنموده است، را مورد هدف قرار می دهند و سعی می کنند آن دو را در مقابل هم قرار دهند؛ وقتی زن و مرد احساس کردند که آنها رفیق یکدیگر نیستند؛ بلکه رقیب یکدیگرند، دیگر خانواده روی خوشبختی را به خود نخواهد دید.

متاسفانه امروزه کار به جایی رسیده که برخی از شبکه های ماهواره ای و مجازی، مدام این را تبلیغ می کنند که زن آزاد است و ناموس کسی نمی باشد؛ و یا چنانکه مرد می تواند چند همسر اختیار کند، برای زن هم چند همسری حقی معمول و عادلانه می باشد؛ و بلا اشکال است. وقتی زن یاد گرفت که رقیبِ همسرش است؛ پس اگر همسرش در حق او خیانت کرد، او نیز می تواند به آسانی در حق همسرش خیانت روا دارد؛ و با او به مقابله بپردازد؛ بدون اینکه دچار عذابِ وجدانی هم گردد.

ازسوی دیگر برخی از  شبکه های مجازی حسِ رقابت را بین دختران و زنان، برای جلب توجه مردان ایجاد می کنند؛ و برای اینکه (به زعم خودشان) از این قافله جا نمانند، یاد داده می شوند که با خود آرایی که سبب تحریک جنسی مردان می شود، بتوانند پیش بیاُفتند؛ و تاهل هیچ مانعی برای هوس رانی نمی باشد.

۳ـ «ایجاد بلوغ زودرس»

 در جسم و اندام هر انسانی غده های جنسی وجود دارد که به طور طبیعی در سن مشخصی فعال می شوند.

 این غدد، در پسرها معمولا در همان سن بلوغِ شرعی فعال شده و پسران آن را در دورۀ بلوغ حس می کنند؛ ولی در دختران گاهی این غدد جنسی تا چندین سال پس از بلوغِ شرعی به تأخیر می اُفتد.

جامعه ای ایده آل جامعه ای است که پسران و دخترانش زمانی که با مفهوم جنسی آشنا می شوند، تا ازدواج فاصلۀ چندانی نداشته باشند؛ حال جامعه ای را تصور کنید که پسران و دختران زود تر از زمانِ طبیعی با غریزۀ جنسی آشنا شده و هنوز زمان زیادی به ازدواجشان باقی مانده است.

  فکر می کنید چه اتفاقی در این جامعه رخ خواهد داد؟ 

در ایران میانگین سنِ بلوغ در پسران از ۱۶ به ۱۲ سال، و در دختران از ۱۴ به ۱۰ سال کاهش یافته است؛ حال تصور کنید پسری که در ۱۲سالگی با غریزۀ جنسی آشنا شده و در سن ۲۵سالگی ازدواج کند، باید بیش از ۱۳ سال با این غریزه دست و پنجه نرم کند. از سوی دیگر، جوانی که در سن ۱۲سالگی با مفهوم غریزۀ جنسی آشنا شده، ولی از نظر عقل به بلوغ نرسیده است، چطور می تواند این غریزه را مدیریت نماید؟ هرگز نخواهد توانست! فلذا دست به کارهایی می زند که آبروی خویش، خانواده و جامعه را به خطر می اندازد.

بنابراین بی تردید تماشای صحنه های جنسی، یکی از اصلی ترین عوامل بلوغ زودرس به حساب می آیند؛ که منبع آن «فضای مجازی و اینترنت» می باشد.

 علاوه براین، بلوغ زود رس، عامل اصلی پایین آمدن سنِ فساد در میان نوجوانان و جوانان است. 

در سال ۱۹۵۰م  در آمریکا جمعا ۱۷۰ نفر زیر ۱۵ سال به جرم ارتکابِ قتل، تجاوز به عنف، سرقت و دیگر جرایم، در ردیف جرایم سنگین به حساب می آمدند؛ ولی از سال ۱۹۵۰ تا سال ۱۹۹۷ نسبت جرایم افراد زیر ۱۵ سال به نسبت بزرگ سالان از ۲۱۵برابر به ۵ برابر رسید؛ که حاکی از افزایش بیش از حد از فضای مجازی و شبکه های اجتماعی می باشد.

حتی پیش آمده کودکانی که هنوز با مفهوم غریزۀ جنسی آشنا نشده اند آنچه از فیلمها و سریالهای ضد اخلاقی دیده را تقلید نموده اند؛ در یکی از موارد، مربیِ مهدِ کودک بیان می کند: یک پسر پنج ساله که مادرش با افتخار می گفت: بچه ام هر شب فیلم «ویکتوریا» را می بیند و صبح هم بعضی از فیلمها را در فضای مجازی نگاه می کند و بعد به مهد کودک می آید، رفتارهایی را از خود نشان می دهد که عینا همان رفتارهایی هستند که داخل ماهواره و فضای مجازی دیده است؛ و می خواست آن را با دخترهای مهد کودک انجام دهد. حتی طرز غذا خوردنش نیز همه تقلید بود. ما همیشه باید مواظب می بودیم که کاری دستمان ندهد.

با کمال تاسف چیزی که فضای مجازی برای فرزندان ما به ارمغان می آورد، همه تقلید از کسانی است که عمدا به گونه ای برنامه ریزی نموده اند که ما را از فرهنگ و دین و رسوم و آداب دینی خودمان جدا سازند.

۴ـ «عشق مجازی»

یکی دیگر از مضراتی که شبکه های اجتماعی در بردارند، این است که زنان و مردان بدون آنکه یکدیگر را ببینند، می توانند از طریق اینترنت عاشق و دلباخته یکدیگر شوند.

درفضای مجازی کاربرِ حاکم بر این فضا می تواند به دلیل گمنامی به سهولت و بدون هیچ نظارتِ خارجی و اجتماعی با جنس مخالف خود ارتباط برقرار سازد.

پسران و دختران می توانند احساسات یکدیگر را بیان، اَسرار شخصیِ خود را فاش سازند؛ حتی تغییر شخصیت و جنسیت دهند؛ و در قالب یک شخصیت جدید و دروغین ارتباط با طرف مقابل خودشان را تجربه نمایند.

۵ـ «اعتیاد و وابستگی اینترنتی»

هرگاه بحث اعتیاد به میان می آید، اعتیاد و وابستگی به تریاک و الکل و داروهای روانگردان در ذهن تداعی می شود؛ حال آنکه هرچیزی که انسان به آن وابستگی شدید داشته باشد، می توان نام اعتیاد را بر آن گذاشت؛ معتاد به قمار، به خرید کردن، به غیبت کردن، به تماشای ورزش و فیلمها و …. 

یکی از موارد خطرناکِ اعتیاد، اعتیاد اینترنتی است که نخستین بار خانم «یونگ» در سال ۱۹۹۶ مطرح نمود.

گاهی افراد ساعتها از اوقات خویش را در طول شبانه روز به اینترنت اختصاص داده؛ و باعث فراموش نمودن خانواده و فرزندان، دوستان وحتی کارهای ضروری خویش می شوند؛ همچنین این کار اُفت شدید تحصیلی و افسردگی و گوشه گیری افراد و ضعف ارتباط با مردم را به همراه خواهد داشت چنانکه موجب کاهش اعتماد به نفس نیز خواهد گردید.

اینگونه افراد فکر می کنند اینترنت تنها دوست آنها است؛ مدام در حال چت با دوستان و  بازی های غیر اخلاقی و ضد دینی هستند.

 متاسفانه  در بسیاری از خانواده ها بخاطر اعتیاد اینترنتی مدیریت صحیحی انجام نمی گیرد و هر کدام از افراد خانواده از بزرگ تا کوچک به گوشی خودش مشغول می باشد.

 ما باید سبک زندگی خویش را خودمان به دست گیریم؛ نه اینرنت وشبکه های مجازی؛ اشتباه بزرگی است که  زمان خواب و بیداری ما را شبکه های مجازی مشخص نمایند.

در گزارشی آمده که شبکه های اجتماعی ابزاری برای اتلاف وقت هستند؛ که متاسفانه بسیاری از کاربران بدون اینکه متوجه شوند، وقت بسیاری را به بازی ها وچت های غیر ضرور و حتی ضد اخلاقی می گذرانند. 

بنابراین انسان مسلمان باید با برنامه و استفاده صحیح از فضای مجازی آن را محدود گرداند تا بدان معتاد نگردد.

تهیه و تدوین: سوزی میحراب الف

نمایش بیشتر

ســــۆزی میــــحڕاب

سایت ســــۆزی میــــحڕاب در آذرماه 1392 با همت جمعی از اهل قلم خوشنام و گمنام تاسیس شد ســــۆزی میــــحڕاب بدون جنجال و در اوج عملگرایی به ترویج مبانی میانه روی می پردازد ســــۆزی میــــحڕاب با هیچ جریان و هیچ احدی درگیری ندارد ســــۆزی میــــحڕاب رسالتی جز همزیستی و دگرپذیری ندارد

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا