قبل از هر چیز از تمام برادران و خواهران عزیز و گرامیم که از طریق تماس و پیام، جویای احوال فرزندم ، محمد شدند تشکر و قدردانی کرده و از همه تقاضا دارم در دعاهایشان محمد را فراموش نفرمایند.
در طول حیاتم سختی و ناراحتی زیاد دیده ام، هنوز از مهر و محبت مادر سیراب نشده بودم که مرگ باعث جدایی ام از آغوش پر مهر و محبت مادر گشت. مرگ مادرم پراکندگی و جدایی کلیه اعضای خانواده را برای سال ها رقم زد. در کنار همه این ها فقر مادی سختی های زندگیم را صد چندان نمود تا با فوت پدرم بزرگترین حامی و غمخوارم را هم از دست دادم و بیش از پیش طعم یتیمی را در بزرگسالی چشیدم. مصیبت های دنیوی و ابتلا و ازمایش الهی هر چند ممکن است آثار سوئی در حیات انسان ها داشته باشد و پنجره ی الحاد را بر رویشان بگشایند ولی الحمدلله آثار بسیار مثبتی در شکل گیری جهان بینی و فکر و اندیشه ام داشته است.
أَحَسِبَ النَّاسُ أَن یُتْرَکُوا أَن یَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا یُفْتَنُونَ
آیا مردمان گمان برده‌اند همین که بگویند ایمان آورده‌ایم (و به یگانگی خدا و رسالت پیغمبر اقرار کرده‌ایم) به حال خود رها می‌شوند و ایشان (با تکالیف و وظائف و رنجها و سختیهائی که باید در راه آئین آسمانی تحمّل کرد) آزمایش نمی‌گردند؟! سوره عنکبوت آیه ۲
آری اگر برای جمعی مصائب ناسپاسی و بی خدایی را به ارمغان می آورد یک مسلمان در اوج مصیبت ها خدایی را می یابد که حاضر نیست آن را با چیزی و کسی معاوضه نماید. اگر برای ملحدین شرور پناهگاه الحاد است برای مومنین مصائب یافتن خداوند و پناه گرفتن و آرامش پیدا کردن در سایه ی الطاف بیکران الهی است.
گام نهادن در مسیر دعوت و انتخاب راه انبیا و پیامبران بسیار صعب و دشوار بوده و بایستی در طول مسیر هزینه داد، هزینه مالی، جسمی، گرسنگی، ترس و ….. و بر این هزینه ها صبر نمود؛
وَلَنَبْلُوَنَّکُم بِشَیْءٍ مِّنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِّنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنفُسِ وَالثَّمَرَاتِ ۗ وَبَشِّرِ الصَّابِرِینَ
و قطعاً شما را با برخی از (امور همچون) ترس و گرسنگی و زیان مالی و جانی و کمبود میوه‌ها، آزمایش می‌کنیم، و مژده بده به بردباران. سوره بقره آیه ۱۵۵
یکی از سخت ترین مصایب برای ادمی ابتلا و آزمایش در سایه ی فرزندان است به همین دلیل از خداوند عاجزانه تقاضا دارم این توان را نصیبم بگرداند که با صبر در برابر آن از این آزمایش سربلند خارج شوم
الَّذِینَ إِذَا أَصَابَتْهُم مُّصِیبَهٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ
آن کسانی که هنگامی که بلائی بدانان می‌رسد، می‌گویند: ما از آنِ خدائیم و به سوی او بازمی‌گردیم. سوره بقره آیه ۱۵۶
تقدیر الهی بر این بوده که محمد ناشنوا به دنیا بیاید و در حال حاضر چند روزی است که برای عمل کاشت حلزون محمد در تبریز هستم
آن چه را در این چند روزه مشاهده کردم مرا به تامل واداشت که نکاتی را خدمت دوستان ارائه نمایم؛
…… وقتی مصائب در این حیات مادی اجتناب ناپذیر است و همه از ملحد و مومن بدان معترف هستند همین مصائب برگ‌برنده انسان دیندار در منازعات بر سر توحید به جهت کسب آرامش است. انسان مومن وقتی که در سخت ترین شرایط از همه ی اسباب تجربی ناامید می شود در وارای حکمت و قضای و قدر الهی برای خویش آرامشی وصف ناپذیر می جوید و امیدوار به رحمت پروردگار ناامیدی، سرگشتگی و یاس را از خویشتن دور می کند.
انسان مومن قلبا محزون می شود و با چشم گریه می کند ولی هیچ وقت از رحمت و حکمت خداوند ناامید نمی گردد.
……وقتی به نداشته های دیگران نگاه می کنیم بایستی بیش از پیش در مقابل داشته های خویش شاکر و خاضع باشیم.
بایستی در مقابل همه ی داشته هایمان از اعطای چشم و گوش و زبان و ….. که خداوند رایگان در اختیارمان گذاشته است خداوند را شکر کنیم زیرا نبود هر یک از انها سختی و مشقات فراوانی را نه تنها بر فرد بلکه بر جمع کثیری تحمیل می کند. شنیدن گوشه ای از تلاش ها برای جبران ناشنوایی محمد از هزینه مادی و جسمی و خانوادگی که در این مقال نمی گنجد بیشتر بر ان‌چه بیان می دارم صحه می گذارد ولی صد حیف ما انسان ها وقتی داشته هایمان را از دست دادیم قدردان انها خواهیم بود همچنان که در حال حاضر نداشتن هر یک از اعضای بدن و نبود پدر و مادر را با تمام وجودم احساس می کنم پس قبل از این که دیر شود و فرصت جبران نماند قدردان داشته هایتان باشید.
……. گاهی نداشته های فرد در برابر نداشته های دیگران ان قدر ناچیز است که باید شکر گذار نداشته های خویش هم باشید. وقتی با دنیایی از غم برای عمل پسرم به بیمارستان کودکان مراجعه نمودم و حیاط بیمارستان را مشاهده کردم دریافتم که نداشته های من در مقابل نداشته های دیگران بسیار ناچیز و اندک است.
خانواده هایی که هفته ها خانه و کاشانه و شغل خویش را رها و در سرمای این شب های اخر تابستان در حیاط بیمارستان سرپناهی جزء اسمان ندارند و منتظر شیمی درمانی فرزندشان هستند، بچه چند ماهه ای که سکته کرده، خانواده ای که فرزندشان با مشکل در اکثر اعضای بدن منتظر شفای دلبندشان هستند، دست فروشی از خوی که دخترش همان روز محمد کاشت شد و بعد از کاشت اولین دغدغه اش هزینه بیمارستان بود و ده ها مورد از نداشته های دیگران چنان تلنگری بر ادمی وارد می کند که نداشته خویش را داشته تصور می کند.
……. باید قدردان علوم تجربی باشیم و از این بی مهری ای که عده ای از مسلمانان در حق علوم تجربی انجام می دهند برای همیشه دست برداریم به همین دلیل از طرف محمد اول از علوم تجربی و سپس از دکتر معالجش دکتر نادرپور نهایت قدردانی و تشکر را دارم که ان شاءالله باعث می شوند که محمد صدای محبت امیز و لای لایی پدر و مادرش را بشنود و با همه توانش ان چه در طول این دو سال و دو ماه در درونش انباشته شده را فریاد بزند. اروزی همسرم این است که محمد روزی با صوت دلنشین قران تلاوت کند و ان شاءالله به یمن این عمل این اروزی محقق گردد.
یوسف سلیمان زاده – تبریز … کوی زعفرانیه
ادامه دارد….
